شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


چگونه جویس بخوانیم


چگونه جویس بخوانیم
● کدام تفسیر؟
برای مطالعه هر یک از آثار جویس، نوشته هایی که فهمیدن آنها مستلزم چند بار خواندن است، شاید یک عمرهم زمان کمی باشد؛ و خواننده تازه کار بی شک با دیدن کوه کتاب های تفسیری - حتی اگر به طور کلی با آثار جویس مشکلی نداشته باشد- حداقل در ابتدا مرعوب می شود. باید توجه داشت هرچند خواندن این کتب تفسیری لازمه فهمیدن و لذت بردن از کتاب های جویس نیست اما آنها را به نوعی می توان هم پیمانان نوشته های وی به شمار آورد. کتابدارهای دقیق و استادان وسواسی دانشگاه جزء معدود کسانی هستند که از انبوه کتاب های تفسیری آثار جویس- که روز به روز بیشتر هم می شوند- گله می کنند (مشکلی که در مورد شکسپیر نیز وجود دارد). کوه کتاب های نوشته شده «در مورد جویس» برج و بارویی لرزان نیست که سایه اش بر درخشندگی حقیقی شاهکارهای او روز به روز سنگین تر شود یا یک یادواره حماسی در حال فرو ریختن که برای روشن ساختن آثار این نویسنده برپا شده است.
این کوه نوشته های فرامتنی به هیچ وجه بیرون از اصل متن جویس قرار ندارد؛ در واقع آن را باید دنباله متنی پنداشت که درصدد تفسیرش است و به نوعی می توان آن را بخشی از درون نوشته اصلی جویس تلقی کرد، با اضافه هایی به داخل متن و میان آن که سبب مبسوط تر شدن نوشته اصلی می شوند. همان قفسه های کتابخانه که صدها کتاب تفسیری پیرامون نوشته های جویس را در خود دارند اصل نوشته های او، واگویه ها، تاویل ها، گزیده ها و اصلاحیه ها را نیز در بر می گیرند. فرد با خواندن این کتاب ها انگار متن جویس را می خواند با این تفاوت که دیدگاه های نویسنده در آن پیوسته دگرگون و با الحاقات جدید قابل فهم تر شده است.
با این همه برای درک مفاهیم مورد نظر نویسنده لازم نیست از متن فراتر رفت. برای فهمیدن بهتر آثار جویس استفاده از کتاب های یاد شده تنها گزینه ممکن نیست؛ خود متن های جویس هم می توانند به ما نشان دهند این نوشته ها را چگونه بخوانیم و وقتی ما را در دام این حیله جویس می اندازند که جهان داستانی وی واقعی است ساده لوح مان می خوانند و ما را برمی انگیزند تا بی توجه به برداشت های یک بعدی از معنا و بدون اطمینان از موضع نویسنده سعی کنیم نوشته ها را درک کنیم. جویس با این کار بر غنای زبانی- و در مقابل آن کم مایگی برداشت های ما از آن- صحه می گذارد. بسیاری از نظریه پردازان مهم ۲۰ سال گذشته، یعنی کسانی که دیدگاه هایشان در هزاران کلاس دانشگاهی تدریس شده است بر اهمیت نقش آثار جویس در رشد تصورات خویش شهادت داده اند.
در طول سالیان با افزوده شدن بر تعداد آثار جویس تعداد راه های خواندن آن نیز زیاد شده است. طرقی که به رغم مفید بودن یک درک قطعی یا نهایی را فراهم نمی آورند. یک طریقه درست برای خواندن متن نوشته شده توسط جویس وجود ندارد؛ خواندن توده لغاتی که گاهی فقط ماحصل اندیشه جیمز جویس نیستند بلکه از نوشته های دیگران هم رونویسی شده اند. در میان خوانندگان رمان های این نویسنده گروه های مختلفی وجود دارند. در یک طرف خوانندگانی هستند که یکی دوتا از کارهای جویس را خوانده اند و کلاً با داشتن آشنایی معمولی با نوشته ها می توانند از آن لذت برند. در طرف دیگر حرفه یی ها و طرفداران پروپاقرص جویس قرار دارند که نه تنها نوشته ها را چند دفعه می خوانند بلکه اگر میسر باشد تمام آثار نوشته شده در مورد آن کتاب را نیز مطالعه می کنند. در میانه نیز رویکردهای دیگری وجود دارند که همه ارزشمند و صحیح هستند. این گفته بی معناست که خواندن «اولیس» برای یک دوبلینی متولد دهه آخر قرن نوزدهم «بهتر» یا «کامل تر» از خواننده یی است که در دهه ۷۰ قرن بیستم متولد شده و هرگز پایش به ایرلند نرسیده است یا کسانی که همه آثار جویس، زندگی نامه، یا تفسیرهای موجود و انبوه کتاب های نقد و تاریخچه های مربوط به اروپا را نخوانده اند. آنچه بدیهی می نماید این است که برداشت هریک از افرادی که جویس می خوانند با دیگران فرق می کند و بدون شک خواندن دوباره آثار او باعث می شود همه مخاطبان بتوانند با بازآفرینی و کشف دنیایی نو از داستان های جویس بهره مند شوند.
به هرحال بدترین راهی که می توان در خواندن آثار جویس در پیش گرفت؛ صرف وقت و انرژی زیاد برای خواندن این نوشته ها بدون ربط دادن واژه ها به یکدیگر و همین طور به دانش قبلی و خودداری از ایجاد تعاملی پویا میان دانسته های موجود و آنچه در پی خواندن متن جویس به دست می آید.
● تغییر کرانه ها
یکی از سرخوشی های عمیق خواننده حرفه یی «اولیس» یا «شب زنده داری فینگان ها» آن است که می تواند یک اپیزود داستان را به عنوان یک اثر تقریباً مجزا بخواند، زیرا به هر حال خیلی از این فصل ها را می توان به مثابه یک رمان کوتاه به شمار آورد. برای رهایی از تعاریف سنتی مربوط به آثار هنری خودبسنده و زنده (مفهومی که در رمان«چهره مرد هنرمند در جوانی» به شکل طعنه وار نشان داده شد) بد نیست از جویس به عنوان نویسنده ۶۰ اثری یادکرد که ارتباطات درونی میان داستان هایش شگفت آور است- و همه را می توان جلدهای مختلف یک داستان واحد دانست که هرکدام اسامی متفاوتی دارند. به همین ترتیب متن های چاپ شده یا نشده جویس به طریقی به هم ارتباط دارند و انشقاق ظاهری شان تا حدودی مصنوعی است (و ارائه یک نسخه «قطعی» و منفک از هر یک ناممکن می کند) در نتیجه به عنوان مثال نسخه نهایی اثر«شب زنده داری فینگان ها»- رمانی که طرح آن کم کم تکوین می یابد- از متن پایانی به علاوه انبوه دفترچه های جویس ساخته شده است. جویس این تکه ها را طوری مرتب می کند که نسل های بعدی در خواندن آن مشکلی نداشته باشند. این آثار هم اکنون به صورت میکرو فیلم تحت عنوان«مجموعه آثار جیمز جویس» موجود است.
کتاب «چهره ...» و «قهرمان استیون» نمونه پیچیده دیگری است از نوشته یی که برای درک آن نمی شود تنها به نسخه ها «اولیه» و«نهایی»آن بسنده کرد و باید به متن های قبلی نویسنده که خود چندان به آنها بها نمی دهد مراجعه کرد. در واقع داستان «قهرمان استیون» ضمیمه یی است بر «چهره ...» - نمونه یی بارز از نوعی رمان که ممکن بود به عنوان فرجام کار استیون داستان «چهره ...»نوشته و بعد هم در زمان نگارش «اولیس» کلاً فراموش شود. به زعم بعضی در حد و مرز میان زندگی نامه و داستان سیالیت یکسانی وجود دارد؛ استیون های «قهرمان استیون»،«چهره ...»، و«اولیس» همه به همراهی «شم» داستان«شب زنده داری فینگان ها» به شیوه بسیار جالبی(و در عین حال غیرقابل تشخیصی) نه فقط به یکدیگر بلکه به تعبیر خواننده از آنها هم مرتبط هستند- و همچنین به نویسنده این آثار، به فردی که جیمز جویس خوانده می شود و در روایتی زندگی نامه گونه نامش«استانیسلاس جویس» یا «ریچارد المن» است (یا نام مستعار جویس نویسنده استیون ددالوس). و شهر دوبلین که بیشتر داستان های جویس در آن اتفاق می افتند از شهر واقعی کاملاً قابل شناسایی و قابل تمییز نیست. در داستان «اولیس»آنچه در روز ۱۶ ژوئن ۱۹۰۴ در روزنامه ها درج می شود با تاریخ منافات دارد. با این حال هنوز دیوار نازکی میان آثار چاپ شده جویس و تفسیرهایی که خود برای راهنمایی خوانندگان تازه کار چاپ کرده است وجود دارد. به عنوان مثال فهمیدن فصل های بدون عنوان رمان«اولیس» برای خواننده آشنا به نوشته های جویس نسبت به کسی که تازه با ادبیات وی آشنا شده آسان تر است. مخاطب حرفه یی جای خالی عناوین را با عنوان های منتسب به شخصیت شماره یک هر فصل پر می کند و چنین است که فضای خالی صفحه اول هر فصل برای او معنا می یابد.
● دستاورد جویس
خوانندگان آثار جویس نمی توانند متن را به دودستگی های زیر تقسیم کنیم؛
اصل/ نقل قول، دوبلینی ها / چهره ...، شب زنده داری فینگان ها/ اولیس، چاپ شده/ چاپ نشده، داستانی/ تاریخی، بیرونی/ درونی و از این دست. بخشی از دستاورد انقلابی جویس در ادبیات و در درک ادبیات و سایر اشکال فرهنگی، نمایش روابط میان چیزها و رسوخ آنها به درون یکدیگر بود. و ما نمی توانیم به معنای غایی نوشته های جویسی پی ببریم و الگوها و ساختارهایش را پیدا و توالی آنها را تعقیب کنیم و به عبارتی از آن محظوظ گردیم. متن ها با عرضه کردن کلید و وعده یک نتیجه گیری نهایی ما را وسوسه می کند راه های تکراری تعبیر کردن را در پیش گیریم و ما تسلیم این فریب خوشایند می شویم.
با چنین امکاناتی محدودیت های سنتی داستان که جزء ویژگی های اصلی آن بودند - مثل ژانر، توصیف، راوی طرح داستانی، نمادپردازی و مفاهیم اخلاقی یا سیاسی- از میان می رود. با این حال آنچه اثر ادبی را به یک نمونه «سرمشق» تبدیل می کند، و تناقض های درونی ادبیات را تبیین می کند، این است که خواننده در یک فرآیند عادی خواندن از چنین تناقضاتی چقدر لذت می برد. یکی از خصایص نوشته های جویس آن است که ملتفت، کامروا و درگیر شدن و شاید تحلیل رفتن هر خواننده در متن با دیگری فرق می کند(حداقل تا زمان جایگزینی مفاهیم ناقص - به طور عام مورد پذیرش نهادهای آموزشی - با فحوای کامل تری از مطلب).
در نتیجه تعداد کسانی که به سرای بزرگ جویس وارد می شوند خیلی زیاد بوده و پیش نیاز چنین بازدیدی برخورداری از یک جفت چشم تیز، حس ماجراجویی و به طور حتم کمی شوخ طبعی است. خوانندگان مختلف بعضی از این بازدیدها را دلپذیرتر از بقیه می انگارند؛ علاقه مندان حل جدول کلمات متقاطع شاید از کنار هم قراردادن اطلاعات مختلفی که جویس در مورد زندگی شخصیت های داستان ارائه می دهد لذت ببرند یا از طرح قابل قبول «اولیس» که به رغم از هم گسیختگی شخصیت ها می تواند گزاف گویی زبان شناختی رمان«شب زنده داری فینگان ها » را جبران کند. برای خواننده یی که به ساختارهای زبانی مورد استفاده شعرای قدیمی اهمیت می دهد الگوهای به دقت میزان شده صداها و ترکیب های جویس لذت بخش خواهد بود. جویس استاد آفرینش انطباق و غرابت های بشری و همچنین اظهارات بامزه ناهمگون غیرمنتظره است و خواننده هایش را غرق لذتی بی پایان خواهد کرد. در مقابل اگر کسی به دنبال سنجش توانایی های یک رمان نویس در بیان تکانه های فکری و احساسی یا تجارب حسی باشد، در مواجهه با جویس سرشار از حظ و خوشی خواهد شد. خواننده علاقه مند به تاریخ، فرهنگ، سیاست، مشکلات هنرمندان و نظریه های ادبی با خواندن نوشته های جویس به مراد دلش خواهد رسید. اینها تنها تعدادی از راه هایی هستند که نوشته های جویس توسط آن مبادی سرمست کننده و نشاط آور خود را در برابر چشم خواننده بی خبر از همه جا قرار می دهند و در این زمینه گفتنی ها بسیار است.
ترجمه؛ نشمیل مشتاق
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید