پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


پتروپارس یک گام تا واگذاری


پتروپارس یک گام تا واگذاری
آیا شرکت های بزرگ نفتی پس از واگذاری و خصوصی سازی می توانند همچنان در عرصه های صنعت نفت وگاز باقی بمانند؟
سالها پس از کشف میدان عظیم گازی پارس جنوبی و گذر از دوران انقلاب، جنگ تحمیلی و سازندگی، یکی از دغدغه های اصلی دولت و وزارت نفت، توسعه میدان عظیم پارس جنوبی بود. میزان ذخایر متعلق به ایران که بیش از ۱۴ تریلیون متر مکعب گاز و بیش از ۱۸ میلیارد بشکه میعانات گازی برآورد شده بود همه نگاهها را به این میدان به عنوان بهترین، امن ترین و قابل اتکاترین میدان انرژی کشور به خود جلب کرده بود. مهمترین فاکتورها برای توسعه میدان در ابتدا برآورد هزینه ها و سپس دعوت از پیمانکاران و شرکت های بزرگ داخلی و بین المللی برای طراحی، مدیریت، نظارت، ساخت و اجرای پروژه های گوناگون آن بود.
مدیران صنعت نفت در کنار توسعه این میدان به اهداف دیگری نیز می اندیشیدند، انتقال تکنولوژی روز دنیا به داخل کشور، تقویت پیمانکاران و سازندگان داخلی، افزایش تولید و توان داخلی و رشد پیمانکاران عمومی.
همچنین یکی دیگر از دغدغه های بسیار مهم دولت و وزارت نفت، اجرای پروژه های پارس جنوبی توسط شرکت های داخلی بود اما شاید تا آنزمان هیچ یک از شرکت های زیر مجموعه وزارت نفت، خصوصی یا دولتی به صورتی کامل برای این منظور یعنی : الف) توانایی جذب اعتبار و سرمایه های داخلی و خارجی. ب) توانایی استفاده مناسب از فرصت ها و تعامل با شرکت های خارجی برای استفاده از فناوری روز دنیا و انتقال آن به داخل کشور را داشته باشند. ج) توانایی مدیریت پروژه های عظیم نفت وگاز را داشته باشند، بوجود نیامده بود.
پس از مطالعات و بررسیهای گوناگون سرانجام شرکت پتروپارس به منظور انجام موارد فوق الاشاره در بهمن ماه سال ۱۳۷۶ با موافقت شورای اقتصاد تأسیس و در شهریور ۱۳۷۷ به عنوان پیمانکار اصلی فاز یک میدان میدان گازی پارس جنوبی تعیین گردید. آنچه که مهم و بسیار با ارزش بود «تولد، تأسیس و ایجاد» یک شرکت تمام ایرانی برای اجرای پروژه های عظیم نفت وگاز توسط وزارت نفت بود. گرچه این شرکت در ابتدا با مشکلات گوناگونی دست و پنجه نرم کرد لیکن هر چه بود یک شرکت تمام ایرانی برای مدیریت پروژه های داخلی بوجود آمده بود. تأسیس این شرکت را می توان ایجاد یک ظرفیت ملی با ارزش و ایجاد یک پیمانکار عمومی مجری پروژه های نفت و گاز قلمداد کرد. بدون تردید هم اکنون نیز یکی از اصلی ترین راه های ارتقای فناوری ملی برای اجرای پروژه های بزرگ، تشکیل، تقویت و حمایت از شرکت های واقعی پیمانکاری در بخشهای مختلف صنعتی می باشد. راهی که پس از گذشت مدت زمان کوتاهی منجر به تقویت ظرفیت های ملی در بخش های مهندسی و طراحی، پیمانکاری ساختمانی، پیمانکاری نصب، توسعه کارخانجات و سازندگان قطعات مورد نیاز پالایشگاه ها و صنایع خواهد شد و پس از این مرحله شرکت های مذکورخواهند توانست حتی در سطح منطقه خاورمیانه و دیگر کشور ها نیز به فعالیت های تخصصی و قابل اعتنا بپردازند و این مهم هم اکنون به وقوع پیوسته است.
انجام هدف فوق دقیقاً مطابق با سند چشم انداز بیست ساله کشور است که : ایران باید در افق۱۴۰۴ قدرت اول اقتصادی، فناوری و علمی در منطقه باشد. بنابراین ایجاد شرکتهایی با ظرفیتهای بالا که توانایی سازماندهی و مدیریت،‌ مهندسی و طراحی، تقسیم کار، تضمین کیفیت، برآورد دقیق هزینه ها، زمان بندی انجام پروژه، مدیریت و کنترل پروژه و نظارت بر کل کار و علاوه برآن قدرت تامین مالی طرح های بزرگ را داشته باشند، یکی از اهداف بلند این سند در افق بیست ساله خود است که می توان ادعا کرد تمامی این اهداف با ایجاد و تاسیس شرکت پتروپارس از سوی وزارت نفت برنامه ریزی و تحقق پیدا کرد. البته با مدیریتی دولتی که هم اکنون طبق قانون بایستی از انحصار دولت خارج و توسط بخش خصوص اداره و فعالیت نماید.
انجام طرح توسعه فاز یک پارس جنوبی گرچه با مشکلات فراوانی از نظر تامین مالی و مدت زمان اجرای آن مواجه گردید لیکن تجربه ای بسیار گرانبها برای مدیران این شرکت بود. فراز و نشیب های گوناگون این طرح شرکت پتروپارس را همچون فولادی آبدیده آماده پذیرش کامل طرح توسعه فازهای ۶، ۷و۸ پارس جنوبی و مشارکت در بخش دریایی آن با شرکت استات اویل نروژ نمود. پذیرش ۲۰% از سهم توسعه فازهای ۴ و۵ پارس جنوبی نیز برای این شرکت موقعیتی مناسب و کم نظیر برای کسب تجربه ای دیگر با شرکتهای غیر ایرانی و بین المللی انی ایتالیا و هیوندای کره جنوبی پدید آورد. این همه دست به دست هم داد تا شرکت پتروپارس به بلوغ کامل خود نزدیک شده و مدیران، کارشناسان و برنامه ریزان آن توانایی انجام پروژه های عظیم دیگری را نیز به خود ببینند. برنده شدن این شرکت در مناقصه بین المللی طرح توسعه فاز ۱۲ پارس جنوبی که طرحی عظیم با تولیداتی به اندازه سه فاز پارس جنوبی و با اهداف گوناگونی همچون تولید LNG بود آزمونی سخت برای وزارت نفت و شرکت نفت و گاز پارس بود که البته این پروژه نیز هم اکنون مطابق برنامه های پیش بینی شده خود در حال انجام و توسعه بوده و رشد مناسبی را طی می کند.
اینک دیگر نهال کوچک پرورده شده توسط صنعت نفت به درختی تنومند بدل شده بود تا جایی که در کشور ونزوئلا نیز به مطالعه و توسعه بلوک های ۱، ۲، ۳، ۴و ۷ آیا کوچو و مطالعات مخزن و امکان سنجی سرمایه گذاری در توسعه و بهره برداری بلوک گازی کاردن ۲ پرداخته و در حال مشارکت و اجرای پروژه های گوناگون در این کشور می باشد.
هدف از نوشتن مطالب فوق یادآوری این نکته بسیار مهم است که در برهه حساسی از توسعه و سازندگی کشور وزارت نفت تصمیم به ایجاد،‌ حمایت، پرورش، تربیت و تلاش برای بالندگی شرکتی به نام پتروپارس به منظور توانایی رقابت با شرکت های خارجی و بین المللی و اجرای پروژه های بزرگ گرفت و با صرف هزینه ای گزاف به صورت مادی و معنوی، اینک و پس از گذشت سالها ثمرات تلاش های خود را برای اجرای پروژه های بزرگ صنعت نفت و گاز کشور می بیند.
مطابق قانون، وزارت نفت نیز بایستی تعدادی از شرکتهای زیر مجموعه خود را به بخش خصوصی واگذار کند که تا کنون واگذاری تعدادی از آنها مانند شرکت پتروایران صورت گرفته و یا درحال انجام است. به نظر میرسد مهمترین نکته ای که در واگذاری شرکتهای بزرگ بایستی لحاظ گردد توجه به نقش مهم آنها قبل و پس از واگذاری است. بدون تردید شرکتهایی از این دست پس از واگذاری نیز به نوعی نظارت و حمایت وزارت نفت در هدایت و پذیرش آنها در اجرای پروژه های گوناگون صنعت نفت و گاز نیازمند می باشند.
به زودی شرکت پتروپارس نیز از طریق مزایده فروخته و به بخش خصوصی واگذار خواهد شد. مراقب باشیم تا این درخت تنومند با تجربه های گرانبهای خود در aاجرای پروژه های بزرگ داخلی و خارجی و با وجود مدیران، متخصصان و نیروهای توانمندش همچون گذشته بارور و پرثمر و پر امید باقی بمانند و با توانی روزافزون و بیش از گذشته در اجرای طرحهای بزرگ مشارکت و مدیریت نمایند که صد البته این چنین نیز خواهد بود و صاحب نظران عرصه های مدیریت و اقتصاد و خصوصی سازی چه در سازمان خصوصی سازی و چه در وزارت نفت مطمئناً قبل از واگذاری به این مهم پرداخته و برنامه های مدونی نیز خواهند داشت.
مجید بوجارزاده
کارشناس ارشد تحقیق در ارتباطات


همچنین مشاهده کنید