پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


افت و خیز قیمت نفت


افت و خیز قیمت نفت
در یکصدمین سال اکتشاف اولین چاه نفت در ایران، بنیاد آبادانی، رشد و توسعه ایران (باران) همایش نفت، توسعه و دموکراسی را در ۲۳ ، ۲۴ آذرماه سال جاری در دائره المعارف بزرگ اسلامی (مرکز همایش های رایزن) در تهران برگزار می کند. هدف این همایش بررسی علمی ابعاد و آثار حضور یکصد ساله نفت در اقتصاد، سیاست، فرهنگ و جامعه ایران و نقش آن در فرآیند توسعه کشور است. مقاله حاضر که به افت وخیز قیمت ها می پردازد به دبیرخانه این همایش ارسال شده است. متن این مقاله از نظرتان می گذرد.
از حدود سال ۲۰۰۰ قیمت های نفت روندی صعودی داشتند. با اینکه هراز چند گاهی قیمت کاهش می یافت ولی روند کلی قیمت صعودی بود. در ژانویه ۲۰۰۸ قیمت نفت از مرز جنجالی صد دلار عبور کرد و در اوایل جولای ۲۰۰۸ به سقف ۱۴۷ دلار در بشکه رسید. ازآن پس دورانی از افت قیمت شروع شد که در اواخر اکتبر به لبه بشکه ای ۶۰ دلار سقوط کرده بود. هم جهش قیمت و هم ریزش بعدی آن تحولاتی بی سابقه و تاریخی بودند که هم در اقتصاد داخلی تمام کشورهای دنیا و هم در روابط بین المللی و مسائل ژئوپولیتیک آثار چشمگیری به جا می گذاشتند. بحثی که در اینجا تقدیم می کنم بر مبنای یک پیش فرض تدوین شده و می کوشد حاوی دونکته باشد. پیش فرض نوشته حاضر این است تا زمانی که قوانین سرمایه دارانه بر بازارهای بین المللی حاکمند قانون عرضه وتقاضا تعیین کننده قیمت همه کالاها من جمله قیمت نفت خواهد بود. مسائل دیگر از قبیل جنگ اعراب و اسرائیل، تشنج ایران و آمریکا، تشنجات داخلی نیجریه، جنگ روسیه و گرجستان و حتی توفان های پیش بینی شده برای سال آینده در دریای کارائیب، همه و همه تنها به شکلی که در بازار ترجمه می شوند، بسته به تاثیری که بر توازن عرضه وتقاضا می گذارند، در تعیین قیمت نقش دارند. اولین نکته قابل اشاره این است که افت کنونی قیمت منطقاً نباید طولانی باشد. توازن عرضه وتقاضا در سال های ۲۰۰۸-۲۰۰۰ مبنای افزایش قیمت منظم و قدرتمندی بود. در مقابل، تغییر این توازن در ۲۰۰۸ باعث سقوط قیمت شد. افت قیمت در تابستان ۲۰۰۸ در زمانی به وقوع پیوست که اولاً مصرف نفت در آمریکا در حدود روزانه یک میلیون بشکه سقوط کرد و ثانیاً عرضه نفت عربستان جهشی چشمگیر داشت. بررسی این دو عامل باید نشان بدهد که ادامه روند افت قیمت کنونی بسیار بعید است. فی الواقع علائمی مشاهده می شوند که این روند افت قیمت به رغم بحران اقتصادی دیگر ادامه ای ندارد.
البته بحران مالی و رکود اقتصادی کنونی که در دو ماهه اخیر جنجال به پا کرده اند هنوز به اتمام نرسیده اند. این بحران مسلماً بر بازار مصرف نفت تاثیر می گذارد. پیش فرض آی-ام-اف و بسیاری صاحبنظران دیگر بر این است که این بحران در نهایت رشد اقتصادی دنیا را کند تر می کند ولی جلوی ادامه رشد اقتصادی و ادامه رشد تقاضا برای نفت را نمی گیرد.
نکته دومی که باید قابل توجه باشد در مورد چشم انداز کوتاه مدت - مثلاً پنج ساله - نفت است. از یک طرف بازار جهانی با چشم اندازی از یک تنگنای دردناک در زمینه تامین نفت روبه رو است. بسیاری معتقدند این تنگنا قابل پیش بینی بود. از طرف دیگر اقداماتی که در جهت رفع مشکل انجام گرفتند، کافی نبوده اند. هنوز تقاضای نفت در جهان در حال رشد است ولی بازار جهانی با یک باریکه نازک از ظرفیت مازاد تولید امروز فردا می کند. نگرانی های حاصل از این شرایط باعث رشد قیمت در سال های ۲۰۰۸-۲۰۰۰ بودند. جو عمومی ای که بعد از نفت ۱۴۷ دلاری در جهان به وجود آمد (و در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هم منعکس شد) باعث خواهد شد که مسلماً منابعی به مراتب عظیم تر از گذشته را به کار انداخته و به اقداماتی وسیع تر و موثرتر جهت رفع این مشکل منجر خواهد شد. زمانی که شوروی اولین ماهواره اش را پرتاب کرد آمریکایی ها اعلام کردند ظرف ۱۰ سال بعد آمریکا فضانوردی به کره ماه می فرستد و این کار را کردند. امروزه اروپا و ژاپن پیشرفت های زیادی در زمینه سوخت های جانشین داشته اند و از این پس باید انتظار داشته باشیم که آمریکایی ها هم با همان جدیتی که در برنامه کره ماه به خرج دادند به موضوع کمبود انرژی رسیدگی کنند. می توان انتظار داشت که این اقدامات جهانی در چند سال آینده خواهند توانست توازن کلی و عمومی ای بین تقاضای انرژی و عرضه نفت را فراهم آورند. ولی تا زمانی که این جابه جایی عظیم انجام نگرفته - به عبارت دیگر تا زمانی که سوخت های آلترناتیو و صرفه جویی در ماشین های سوخت، نتوانسته اند نیاز به نفت را آنچنان کم کنند که عرضه و تقاضا به چشم انداز تعادل برسند - بازار و قیمت نفت در حالت التهاب به سر خواهند برد. در این دوره که کاملاً موقتی و گذرا است قیمت نفت می تواند بسیار بالاتر از «قیمت طبیعی» باشد. به نظر می رسد که رشد تقاضا، حجم نفت مورد نیاز بازار در این مدت بسیار بزرگ تر از آن است که هیچ راه حل واحدی قادر به جوابگویی باشد. به نظر نمی رسد عربستان سعودی بتواند نقشی را که در سال های ۹۰ میلادی بازی کرد، ادامه دهد. به نظر می رسد که در این دوره گذرا، شرایطی پیش خواهد آمد که به جای رشد قیمت ما با تب قیمت روبه رو باشیم، شرایطی که طی آن اوپک می تواند بازار نفت و قیمت نفت را با قدرت فراوان کنترل کند.
● نکته اول - زمان بندی افت قیمت
در سال ۲۰۰۲ ظرفیت مازاد تولید دنیا رقمی نزدیک به شش میلیون بشکه نفت در روز بود. این رقم در سال ۲۰۰۵ به کمتر از یک میلیون بشکه در روز پایین آمده بود. البته مشکلات سیاسی از قبیل جنگ آمریکا وعراق و اشغال عراق در این وضعیت تاثیر داشتند. معذلک عمده ترین علت این واقعه رشد سریع تر تقاضا نسبت به رشد عرضه بنابراین کاهش مازاد تولید بود. بالا رفتن قیمت نفت در این دوره تفاوتی اساسی با شوک های نفتی دهه های۷۰ و ۸۰ میلادی داشت.
در موارد قبلی افزایش قیمت ها مربوط به مشکلات سیاسی ای می شدند که عرضه جهانی را کم می کردند. افزایش قیمت در آن موارد جهشی یکباره بود که پس از رفع مشکل سیاسی در مدت کوتاهی به آرامش قیمت می انجامید. افزایش قیمت نفت در دوره ای که از سال ۲۰۰۲ تا نیمه سال ۲۰۰۸ ادامه داشت ماهیتی جداگانه داشت. این بار موتور اصلی افزایش قیمت تغییراتی در صحنه اقتصادی بودند. چین و کشورهای دیگری که به دورانی از رشد اقتصادی بالای ۱۰ درصد در سال رسیده بودند برای اقتصاد جهان نقشی مفید بازی می کردند. آنها از یک طرف کالاهای مورد نیاز بازار بین المللی را به قیمتی ارزان تر از قبل ارائه می دادند و از طرف دیگر جهت نیازهای رشد صنعتی خود به کالاهای کشورهای رشد یافته تر رو می کردند و برای آن کشورها هم دوره ای از شکوفایی اقتصادی را به بار می آوردند. رشد اقتصادی جهان در این دوره به کمک همین پدیده اتفاق افتاد. در عین حال، این فرآیند به نوبه خود نیاز به انرژی را در این کشورها با سرعتی بیش از رشد اقتصادی آنها افزایش می داد. چین که تا اواسط دهه ۹۰ میلادی از نظر نفت خودکفا بود به عنوان خریدار بزرگ و با تاثیری هر روز فزاینده وارد بازار شده بود. با اینکه عرضه نفت جواب تقاضای فزاینده را می داد ولی ظرفیت مازاد تولید در حدی کم می شد که نگران کننده شده بود. به این ترتیب می بینیم افزایش قیمت در این دوره از رشد تقاضا سرچشمه می گیرد و نه از تصمیم سیاسی صادر کنندگان عمده.
● مازاد تولید
همیشه این سوال برای مصرف کنندگان عمده مطرح بود که ادامه عرضه با چه مشکلاتی می تواند مواجه شود. بحران های سیاسی دنیا از زاویه تاثیری که بر عرضه نفت می گذاشتند مورد توجه فراوان قرارمی گرفتند و بسته به ارزیابی ها از اهمیت تاثیرشان در تامین نفت به نوسان قیمت می انجامیدند. مثلاً می گفتند ظرفیت مازاد یک و نیم میلیون بشکه است. موجودی انبارهای نفت(دولتی و استراتژیک) در آمریکا ۷۰۰ میلیون بشکه و اروپا و ژاپن حدود ۶۰۰ میلیون بشکه است. در این شرایط اگر بحران ایران و آمریکا منجر به قطع جریان نفت ایران شود دوونیم میلیون بشکه از عرضه جهانی کم خواهد شد. با این محاسبه ریسک یک درگیری و حد خسارات محتمل محاسبه می شود. به عبارت دیگر می گفتند اگر یک تولید کننده عمده در یک جنگ با آمریکا درگیر شود چه تاثیری بر عرضه می گذارد و با توجه به موجودی انبارهایشان حساب می کردند طول زمان قابل تحمل جنگ چیست. با این نوع محاسبات است که خریداران بین المللی بسته به درجه نگرانیشان، قیمت های بالاتر یا پایین تر را ارائه می دادند.
● استهلاک
به هر حال هرکدام از میدان های نفتی که کشف شده اند ذخیره معینی دارند و بسته به سرعت و حجم استخراج، روزی فرا می رسد که نفت قابل استحصال آنها تمام می شود. مساله استهلاک منابع نفتی از مقولات بزرگ و مهمی است که در پیش بینی آینده نفت نقش بازی می کند. بسیاری از کشورها که در گذشته نزدیک از جمله صادر کنندگان نفت بوده اند به خاطر استهلاک منابع گرفتار کمبود شده اند و این روزها باید نفت (یا بخشی از نفت) مورد نیاز خود را وارد کنند. انگلستان، اندونزی و در این اواخر مکزیک در چنین لیستی جای گرفته اند. استهلاک منابع نفت ما را مجبور می کند که میدان های جدیدی را صرفاً برای جانشینی نفت از دست رفته بیابیم. اگر فرض کنیم در سال آینده هیچ میدان جدیدی کشف نشده و به استخراج نرسد در آن صورت در سال آتی دچار کمبود خواهیم شد. به این دلیل برای تخمین نیاز آینده باید دو رقم را با هم جمع کنیم. یکی رشد تقاضا و دیگری سطح استهلاک. مجموعه این دو رقم ما را به تخمینی واقع بینانه از نیاز آتی می رساند.
موضوع نرخ استهلاک میدان های فعال دنیا یکی از موضوعات حاد و مناقشه برانگیز بین نظرات مختلف صاحب نظران نفتی بوده است که اکثراً بر مبنای یک یا چند نمونه معین مدل هایی را در نظر گرفته و محاسبات مربوطه را انجام داده اند. آژانس بین المللی انرژی در دوساله اخیر برنامه مفصلی برای مطالعه نرخ استهلاک ۸۰۰ میدان نفتی بزرگ انجام داد و نتایج آن در گزارش چشم انداز جهانی سال ۲۰۰۸ آژانس منعکس شده اند. آژانس چندین نوع نرخ مختلف (واقعی یا داده شده در مقابل نظری یا فرض شده) ارائه می کند که در مواردی نرخ استهلاکی برابر ۹ درصد را مطرح می کند. این نرخ ها بالاتر از ارقامی هستند که تاکنون مبنای محاسبات صاحبنظران نفت بوده است. تاکنون به طور کلی نرخی بین
۵/۳ تا ۵/۴ درصد در صنعت نفت پذیرفته شده بود. نرخ های «واقعی» که آژانس ارائه می دهد ۷/۶ درصد برای میدان های قدیمی و نرخ معدل ۱/۵ درصد برای همه میدان های مورد مطالعه است.
این ارقام، موجب تغییرات بسیار جدی ای در پیش بینی های مربوط به عرضه نفتی دنیا می شوند. بر این مبنا آژانس بین المللی انرژی محاسبه می کند که برای رشد مصرف معادل ۱/۶ درصد در سال های ۲۰۳۰-۲۰۰۷ جهان نیازمند کشف ظرفیت های جدیدی برابر با ۶۴ میلیون بشکه نفت در روز است. به عبارت دیگر در پیش بینی آژانس بین المللی انرژی باید منابعی شش برابر ظرفیت کنونی عربستان سعودی را در فاصله امسال تا ۲۲ سال دیگر کشف کرده و به بهره برداری برسانیم.
● نفت ارزان و کمبود یا نفت گران و تامین عرضه
کشورهای عمده مصرف کننده نفت با معضل دو سویه ای روبه رو هستند. از یک طرف آنها مایل هستند قیمت نفت در سطح پایینی حفظ شود که مصرف کنندگان دچار مضیقه مالی نشوند. از طرف دیگر همین کشورهای پیشرفته می دانند که تامین عرضه کافی برای اشتهای نفتی جهان نیازمند سرمایه گذاری های عظیمی است اما مساله در این است که اگر قیمت نفت به اندازه کافی بالا نباشد سرمایه گذاران حاضر نخواهند بود سرمایه هایشان را به خطر بیندازند.
می گویند در فاصله سال های ۲۰۰۰-۱۹۸۶ که نفت ارزان تر می شد سرمایه گذاری چه در زمینه اکتشاف و چه در زمینه های حاشیه ای از قبیل تولید دکل های حفاری و در مورد تربیت پرسنل نفت به شدت کاهش یافت. همین کاهش سرمایه گذاری آن دوره یکی از عوامل کمبودهایی شمرده می شود که در اوائل دهه ۲۰۰۰ با کمبود نفت روبه رو بودیم. ظرف ماه نوامبر - احتمالاً به خاطر قیمت های کنونی نفت - شرکت شل اعلام کرد: پروژه استخراج نفت (از شن قیرهای کانادا) را به حالت تعلیق در می آورد. تازه این پروژه ای است که مساله اکتشاف مطرح نیست. آنها دقیقاً می دانند چه مخارجی را تا انتهای پروژه تقبل می کنند و باز هم آگاه اند که حدوداً چه اندازه نفت در ۱۵-۱۰ سال آینده در اختیار خواهند داشت. نگرانی های به مراتب بیشتری برای عملیات سنگین اکتشاف در اقصی نقاط جهان - پروژه هایی که نتیجه شان بارها کمتر قابل پیش بینی است - مسلماً مطرح خواهند بود. این معضل در بسیاری موارد و مجامع باعث سوءتفاهمی می شود که گویا بالا رفتن یا پایین آمدن قیمت کار آنهاست.انواع مختلف «تئوری های توطئه» عنوان می شوند ولی هیچ کدام از آنها نمی توانند مدارک مقنعی برای نظریات شان ارائه دهند. هیچ فرد، تشکیلات یا سیاستمداری نمی تواند قیمت نفت را در اوائل ژوئیه ۲۰۰۸ بالا برده و سپس در اکتبر پایین بیاورد. یک مدل این تئوری می گوید شرکت های نفتی («هفت خواهران»،) قیمت را تعیین می کنند. پنج شرکت آمریکایی همراه بریتیش پترولیوم و شل در سی سال اخیر بسیار تغییر کرده و به مراتب ضعیف تر از دوران ملی شدن نفت شده اند. واقعیت امروزی این است که این شرکت ها به همراه دو شرکت بزرگ اروپایی دیگر (توتال فرانسه و ای-ان-آی ایتالیا) روی هم تنها ۱۳ درصد از تولید دنیا را در اختیار دارند.
آنها به تدریج از شرکت صاحب، خریدار و فروشنده نفت به نوعی شرکت مشاوره ای تبدیل شده اند و این تحول هنوز ادامه دارد. آنها هنوز نیروی عظیمی هستند و مسلماً در برنامه ریزی برای توسعه صنایع نفت، نقشی پیشرو و قدرتمند دارند ولی دیگر نیرویی نیستند که قیمت روز را تعیین کنند. نوع دوم «تئوری توطئه» به برنامه های سیاسی اشاره می کند. مسلم است که نوسانات قیمت نفت بر مسائل سیاسی گوناگون اثر می گذارند و از این زاویه مورد توجه رهبران سیاسی قرار می گیرند. واقعیتی است که در چند ساله اخیر حجم عظیم و بی سابقه ای از ثروت از کشورهای مصرف کننده به کشورهای صادر کننده نفت منتقل شده است. اروپایی ها و مخصوصاً آمریکایی ها از این روند دل خوشی ندارند. پترودلارهایی که به خارج رفته اند نقش مهمی در بحران اقتصادی آمریکا دارند. از سوی دیگر بخشی از این سرمایه به کشورها و منابعی منتقل شده که برای آمریکا مساله ساز بوده اند. به کمک همین ثروت جدید بود که روسیه سیاست سازگاری با آمریکا را کنار گذاشت. آمریکا از پول های نفتی که به حساب ونزوئلا و ایران ریخته می شوند دل خوشی ندارد ولی ابزاری که مستقیماً و سریعاً تاثیر داشته باشند در اختیار ندارند. آمریکا انتظار داشت با اشغال عراق کنترل منابع نفتی عراق را در اختیار بگیرد. همین طور تشنجات ایران و آمریکا بر قیمت نفت تاثیر می گذارند. بالاخره باید گفت نفوذ آمریکا در عربستان مسلماً ابزاری است که برای کنترل قیمت نفت به کار گرفته می شود. هیچ کدام از این موارد نمی توانند نشان دهند چگونه شد که قیمت بالا رفت و چگونه است که در سه ماه اخیر سقوط کرده است. آخرین نمونه از این دست در مورد جنگ روسیه و گرجستان است. اولین خط لوله نفتی باکو-گرجستان - ترکیه با مخارجی حدود یک میلیارد دلار به راه افتاده و بریتیش پترولیوم در نظر داشت پروژه دوم را با ظرفیت اسمی بالاتری به موازات خط لوله اولی به راه بیندازد. جنگ تابستان گذشته این پروژه را به تعلیق در آورده و گفته می شود که احتمال سرمایه گذاری مجدد در این مسیر بسیار ناچیز شده است بنابراین احتمال انتقال نفت حوزه دریای خزر به بازارهای اروپا - به نوعی که از زمین های ایران یا روسیه عبور نکنند - کم شده است و به جای خود بر قیمت نفت در بازار مرکانتایل نیویورک هم تاثیر خواهد گذاشت.
در انتخابات اخیر آمریکا مساله وابستگی آمریکا به نفت وارداتی یکی از مسائل مهم عنوان شد. اوباما با شعار استقلال انرژی تبلیغ می کرد. اوباما عنوان کرده است که برنامه هایش موجب ایجاد پنج میلیون شغل جدید در صنایع انرژی خواهد شد. همه این سیاست ها در بازار تاثیر می گذارند. با این حال هیچ کدام از این ابزار قیمت نفت را تعیین نمی کنند. آنها در آخر به شکلی کاملاً قابل مشاهده و قابل پیش بینی نقش خود را ایفا می کنند. عوامل متفاوتی در قیمت نفت (به عنوان یک کالا) موثرند که هر کدام به نحوی در قیمت بازاری نفت بازتاب می یابند. هنوز هم قانون عرضه و تقاضا است که حرف آخر را می زند.
● سرمایه گذاری
در شرایط کنونی جهان تمام کشورهای پیشرفته کوشش می کنند که مصرف نفت خود را پایین بیاورند و در این مورد تا حدودی هم موفق بوده اند. با این وجود تقاضای نفت همچنان در حال بالا رفتن است. این اولین بار در تاریخ معاصر است که سرنوشت فرآیندی به این اهمیت نه به خاطر تحولات کشورهای پیشرفته (عمدتاً غربی) بلکه به خاطر تحولات اقتصادی در کشورهای رو به رشد از قبیل چین و هندوستان به راه خود ادامه می دهد. تقریباً نصف مصرف اضافی (برای دورانی از زمان حال تا ۲۰۳۰) برای رفع نیازهای چین و هندوستان تخمین زده شده است.
گزارش آژانس پیش بینی می کند که تولید خارج از کشورهای اوپک اکنون در فلات مسطح در اوج تولید است و از اواسط دهه آینده به مرحله کاهش می رسد. مطابق نظر آژانس بین المللی انرژی برای رسیدن به این سطح تولید باید ۲۶ تریلیون دلار از زمان حاضر تا سال ۲۰۳۰ خرج شود. ۱۳ تریلیون از این رقم برای زیر ساخت های انرژی است چرا که «این زیرساخت ها تا ۲۰۳۰ از کار افتاده شده و نیازمند دوباره سازی هستند». این رقم چیزی بیش از یک تریلیون دلار در سال است. ۳۵۰ میلیارد دلار از این بودجه ها باید هرساله برای اکتشاف و توسعه منابع نفتی مصرف شود. این گزارش پیش بینی می کند که قسمت اعظم این سرمایه گذاری در خاورمیانه خواهد بود.
برای درک اهمیت ارقامی که عنوان می شوند یادآور می شود که تمام مخارج جنگ های افغانستان و عراق در تمام سال های ۲۰۰۲ تاکنون چیزی قریب به
۷۰۰ میلیارد دلار است. به این ترتیب برای حفظ تعادل در بازار نفت جهانی باید از همین امسال هر سال تقریبا نصف کل مخارج این دو جنگ در جهان مصرف شود.
علاوه بر ۲۶ تریلیون دلار ذکر شده، آژانس بین المللی انرژی عنوان می کند برای رسیدن به کنترل کربن (با هدف رسیدن به معادل ۴۵۰ قطعه در میلیون گاز کربنیک در جو زمین) باید ۹/۲ تریلیون دلار دیگر هم برنامه ریزی کرد.
به این ترتیب کل برنامه به رقم سرسام آور ۳۵ تریلیون دلار در ۲۲ سال می رسد.
● کمبود آتی
این گزارش ادامه می دهد که اگر تا سال ۲۰۱۵ به ظرفیت جدیدی برابر ۳۰ میلیون بشکه در روز دست پیدا نکنیم دنیا با کمبود انرژی روبه رو خواهد بود. به عبارت دیگردر هفت سال آینده باید سه برابر تمام ظرفیت نفتی عربستان سعودی منابع جدید نفتی پیدا کرده و به بهره برداری برسند.
علاوه بر آن،این گزارش به کمبودی اشاره می کند که تاکنون از طرف آژانس یا اداره اطلاعات انرژی آمریکا یا هیچ کدام از مراجع دولتی و شرکت های معتبرجهانی عنوان نشده بود. این گزارش می گوید با در نظر گرفتن تمام پروژه های جاری هنوز برای هفت میلیون بشکه (از ۳۰ میلیون) هیچ برنامه ای وجود ندارد. به عبارت دیگر احتمال رسیدن به مرحله ای که بازار جهانی با کمبود واقعی نفت روبه رو شود به طور جدی مطرح شده است.
تاریخچه سال های ۲۰۰۸-۲۰۰۲ و وضعیتی که قیمت نفت به ۱۴۷ دلار رسید در ذهن ما کاملاً زنده است. در این دوره ما هرگز با کمبود عملی نفت روبه رو نبودیم. مشکل این دوره به شکل ظرفیت مازاد تولید بود. نگرانی بازار از کوچک شدن ظرفیت مازاد عاملی بود که نفت را به ۱۴ برابر قیمت ۱۰ سال قبل آن رسانده بود.
چه شرایطی در پیش رو داریم؟ روشن است که رشد تقاضا از رشد عرضه بیشتر است. اگر قبول کنیم تمام این پروژه هایی که همه این شرکت ها در دست دارند با موفقیت به مرحله اجرا می رسند،با تمام اینها کمبودی قریب به هفت میلیون بشکه در روز را در پیش رو داریم. در این چشم انداز توان عربستان برای عرضه بیشتر نفت در نظر گرفته شده است. ولی توان عربستان در چه اندازه است؟ توجه کنید که فقط در همین هفت سال آینده به نفت جدیدی سه برابر ظرفیت کل تولید کنونی عربستان نیاز داریم.
آژانس بین المللی انرژی به این کمبود در پروژه های مورد نیاز اقرار دارد ولی توضیح بیشتری نمی دهد. می شود حدس بزنیم که فکر می کنند نباید بازارها را بیشتر از اینها بترسانند. اگر اتفاقات سال های
۲۰۰۸-۲۰۰۲ را مبنا قرار دهیم باید انتظار وقایعی بسیار جدی تر را داشته باشیم. منطقاً همپای جا افتادن این چشم انداز، قیمت نفت با سرعتی بیش از دور قبلی رو به بالا خواهد رفت. به نظر می رسد روندی که از ۲۰۰۲ شروع شد و طی آن فشار تقاضا از توان عرضه بیشتر بود هنوز هم ادامه دارد. زیگزاگ سه ماهه اخیر و بحران مالی کنونی مسلماً بر این روند اثر گذاشته اند. ولی مبانی اساسی و عوامل تعیین کننده این فرآیند تغییر نکرده اند.
این نوع چشم انداز از طرف بخشی از صاحبنظران نفتی در ۱۰ ساله اخیر مطرح می شدند ولی گروه دیگری آنها را منظماً مورد انتقاد قرار داده و می گفتند شما اغراق می کنید. می گفتند بدبینی شما غیر واقعی است. ولی با توجه به مسیر عمومی وقایع، به نظر می رسد بحثی که توسط اردوگاه بدبین عنوان می شد تدریجاً توسط اردوگاه خوش بین هم پذیرفته می شود. روند تغییر نظرات آژانس بین المللی انرژی به نوبه خود جالب توجه است. گزارش ۲۰۰۴ آژانس صحبتی از احتمال اوج تولید نبود. پیش بینی می شد تا سال ۲۰۳۰ تولید دنیا به۱۲۱ میلیون بشکه در روز خواهد رسید و مخارج رسیدن به این سطح تولید را برابر سه تریلیون دلار تخمین می زدند. در گزارش ۲۰۰۶ آژانس پیش بینی می شود تا سال ۲۰۳۰ تولید نفت جهان به ۱۱۶ اوج میلیون بشکه در روز خواهد رسید و مخارج رسیدن به این سطح تولید را برابر ۴/۳ تریلیون دلار تخمین می زدند. شاید به خاطر نزدیک شدن و بزرگ تر شدن مسائل باشد ولی در هر صورت گزارش امسال آژانس (و حتی برخی اظهارات اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده) به نوع برخورد بدبین ها نزدیک تر شده است.
در این نوشته سعی کردم مهم ترین عواملی را که به صحنه جهانی انرژی تاثیر می گذارند نگاه کنم. به نظر می آید که در چند سال آینده شاهد تحولات عظیم و بی سابقه ای خواهیم بود. مسلماً دستاوردها و تحولات بزرگی جهت صرفه جویی در مصرف نفت به وقوع می پیوندند. مسلماً دستاوردهای عظیم و چشمگیری در توسعه و تکامل انرژی های جانشین خواهیم داشت. مسلماً منابع جدید و فراوانی از نفت کشف و استخراج خواهد شد. ترکیب تمامی این تحولات سازنده چشم انداز نوین ما خواهد بود.
مساله ای که می خواستم نشان دهم این بود که در حال حاضر عدم توازن عرضه و تقاضا بر بازار نفت سایه افکنده است. می توان انتظار داشت تا زمانی که و تا حدی که این سایه وجوددارد بازار نفت جهانی و قیمت نفت در حالتی التهابی بسر برند. نمی شود دوره زمانی معینی را برای این اوضاع تعیین کرد. در عین حال بسیار بعید می بینم که به شرایطی برسیم که عرضه نفت واقعاً و عملاً کمتر از تقاضای روز باشد. تغییرات لازم و راه حل های آن به دست خواهند آمد. اینها تغییراتی پرخرج، پر تشنج و دردناک خواهند بود. ولی با اطمینان می شود گفت که در تمام دورانی که عدم توازن بر بازار سایه افکنده است قیمت نفت بسیار بالاتر از قیمت طبیعی آن خواهد بود و اوپک - خاورمیانه - نقشی به مراتب مهم تر خواهد داشت.
انتهای این دوره نوعی از آرامش را به بازار خواهد آورد. در انتهای این دوره، بازار نفت به مسیری آرام می افتد ولی یک موضوع کاملاً روشن است. قیمت نفت در آن زمان هم بر مبنای مخارج استخراج پرخرج ترین چاه ها تعیین خواهد شد. نفت تازه ای از منابع جدیدی که در کوه های داکوتای شمالی و یا در کف اقیانوس ها قرار دارند به بازار خواهد آمد ولی مخارج استخراج این نفت در مقیاسی متفاوت از نفت خاورمیانه است که مخارج استخراج آن در حدود بیست تا سی دلار در بشکه نوسان دارد.
می شود انتظار داشت که در آن زمان قیمت نفت به حرکتی آرام و مشابه کالاهای دیگر بیفتد. در هر صورت دوران نفت ارزان تمام شده است. گزارش آژانس بین المللی انرژی با این چشم انداز به پایان می رسد:
به رغم تمام نااطمینانی های نهفته در این گزارش ما اطمینان داریم که انرژی در
۲۰۳۰ بسیار متفاوت از آن است که امروز داریم. انرژی متحول خواهد شد ولی نه لزوماً به شکلی که مایلیم ببینیم.عدم توازن های بازار می توانند موقتاً به افت قیمت منجر شوند ولی هر روزه روشن تر می شود که دوران نفت ارزان به پایان رسیده است.این در توان همه دولت ها، هم تولید کننده و هم مصرف کننده، چه به تنهایی و چه در همکاری با هم است که دنیا را به سوی سیستم انرژی تمیزتر، زیرک تر و رقابت آمیزتر هدایت کنند. زمان از دست می رود. باید عمل کنیم.
مجید سیادت
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید