جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


مدیریت ریسک فاجعه و رویکرد سیستم ها


مدیریت ریسک فاجعه و رویکرد سیستم ها
مقدمه، مدیریت ریسک ها یکی از بزرگ ترین چالش های قرن ۲۱ به شمار می رود. روند در حال رشد فجایع انسانی، زیان های اقتصادی و خسارات محیطی باعث شده توجه به شواهد مربوط به تلفات ناشی از فجایع انسانی و طبیعی نیازمند یک رویکرد سیستماتیک به مقوله مدیریت ریسک باشد. نتایج همکاری ها و مشارکت های اخیر، به طور کلی زندگی روزمره و به طور خاص مدیریت ریسک، و نیز رابطه آن با تحلیل سیستم ها را پیچیده تر کرده است. اخیراً انجمن جهانی مدیریت ریسک فاجعه (DRM) به عنوان شبکه ای برای اجرا و انتشار تحقیقات کاربردی در زمینه مدیریت ریسک فاجعه تشکیل شده است که در واقع چارچوب مشخصی را برای مشارکت در جهت ایجاد یک مدیریت ریسک یکپارچه و فرهنگ توان پیشگیری ریسک ارائه می کند.
● نقطه شروع
شاید بتوان مدیریت ریسک فاجعه را به عنوان ترکیبی از علم قدیم، دانش فنی و یک روش مناسب برای تصمیم گیری در نظر گرفت. در تئوری و عمل نیاز شدیدی به انجام یک تحلیل جامع به ویژه در رابطه با تعاملات بین بشر، طبیعت و جامعه وجود دارد. البته همواره نیاز به مهارت های مهندسی و دانش فنی وجود داشته است اما سوال اساسی که در اینجا مطرح است چگونگی حل یک مساله منفرد و منفک نیست بلکه چگونگی کنترل اتفاقات مختلفی است که با یکدیگر روابط درونی دارند. نقطه شروع تفکر درباره سیستم های پیچیده تر نیز همین جاست.
اجازه بدهید برخی از مفاهیم کلیدی در مورد ریسک، عدم اطمینان و انتخاب را در اینجا مطرح کنیم. برنستین می گوید: «... در روزگار قدیم، ابزارآلات کشاورزی، تولید، مدیریت بازرگانی و ارتباطات بسیار ساده بود. رخدادهای ناگوار و خرابی به کرات اتفاق می افتادند ولی حل این مشکلات نیازی به خبر کردن لوله کش، مهندس کامپیوتر و متخصص برق یا حسابدار و مشاوران سرمایه گذاری نداشت. امروزه ابزارهایی که ما مورد استفاده قرار می دهیم، پیچیده شده اند و هر خرابی می تواند فاجعه انگیز باشد، همراه با آثار گسترده. ما باید همواره از خطاها و یا احتمال بد عمل کردن به دور باشیم.» (۱۹۹۶)
● تحلیل و مدیریت ریسک
ریسک و عدم اطمینان به شرایطی مربوط می شوند که بیش از یک نتیجه ممکن برای آنها وجود دارد. نایت برای اولین بار در سال ۱۹۲۱ بین این دو مفهوم تمایز قائل شد:
ریسک: ما احتمال وقوع هر نتیجه ممکنی را می توانیم شناسایی کنیم.
عدم اطمینان: ما می توانیم نتیجه ممکن را شناسایی کنیم ولی قادر به تعیین احتمال مربوط به هر یک از (متناظر با) آنها نیستیم.
طبقه خاص دیگری از ریسک های نامشخص شامل شرایطی است که ما نه قادر هستیم نتایج ممکن را شناسایی کنیم و نه احتمال رخداد آنها را.
ریسک در یک پروژه در یک برنامه یا به بیان ساده مادامی که یک هدف دنبال می شود معیار عدم توانایی در دستیابی به آن اهداف در قالب برنامه هزینه، برنامه زمانبندی و سایر محدودیت های موجود قابل بیان است. ریسک می تواند به عنوان محصولی از احتمال رخداد یک شرایط مشخص و نتیجه ناشی از وقوع این شرایط مشخص تعریف شود. از این تعریف می توان برداشت کرد که ریسک مفروض هم می تواند به نتیجه خوب و هم به نتیجه بد منتهی شود.
تا زمانی که ما ندانیم چه اتفاقی در آینده خواهد افتاد ریسک غیرقابل اجتناب است. به علاوه ریسک ها به طور پیوسته تغییر می کنند و در حال ایجاد شدن هستند. تصور و مدیریت ریسک در هر فرآیند تصمیم گیری یک ضرورت است. مدیریت مناسب ریسک ها یکی از بزرگ ترین چالش هایی است که فعالیت مشترک با آن روبه رو هستند. بدیهی است چنین امری هم برای دنیای سیاست و هم برای دنیای علم می تواند موثر باشد.
مدیریت ریسک مفهومی است که به طرق مختلف قابل اجرا و پیاده سازی است. همه رویکردهای مدیریت ریسک دارای ویژگی های زیر هستند:
- فرآیند مدیریت ریسک، برنامه ریزی و مستندسازی می شود.
- این فرآیند مبتنی بر یک ارزیابی موثر از آینده است.
- ارزیابی انجام شده به صورت دوره ای مورد بازنگری قرار می گیرد به ترتیبی که اعتبار یافته های اولیه تایید می شود و هیچ زمینه مشکل دار و مساله آفرین جدیدی پوشیده نمی ماند.
- مجموعه تعریف شده ای از معیارهای ارزشیابی به کار می رود تا به این ترتیب همه جوانب فرآیند پوشش داده شود.
- نتایج مستمر حاصل از فرآیند مدیریت ریسک به صور رسمی مستندسازی می شود.
فعالیت های انجمن جهانی مدیریت ریسک فاجعه نیز باید مبتنی بر یک چنین چارچوبی صورت پذیرد، همراه با رشدی از یک سطح انتزاعی به مجموعه ای به هم پیوسته از مسائل.
● تحلیل سیستم ها
همانطور که می دانیم «سیستم» معانی و تعابیر بسیار زیادی دارد.با توجه به تعریف «هال» در سال ۱۹۶۲ پدر مهندسی سیستم ها، تعریف زیر پیشنهاد می شود:
یک سیستم مجموعه ای از اجزاست همراه با رابطه ای که بین اجزا و صفات آن وجود دارد.
اجزا در واقع همان بخش های یک سیستم و صفات همان ویژگی های این اجزا هستند. از نظر من، مهم ترین گام در تعریف یک سیستم، رابطه ای است که همسو با محیط باشد (برای مثال محیط اجتماعی یا طبیعی).
در مورد هر سیستمی، محیط عبارت است از مجموعه کلیه اجزای خارج از آن سیستم.
در برنامه ریزی خطی ما سعی می کنیم محیط را با مجموعه ای از محدودیت ها احاطه کنیم. در تئوری برنامه ریزی، مجموعه های مختلفی از این محدودیت ها، سناریوها را تشکیل می دهند. به طور قراردادی، ویژگی های هر محیط بر سیستم مربوطه تاثیر می گذارند و دلیل آن هم این است که اجزای آن تغییر می کند.
در صورتی که ما نتوانیم روابط موجود در یک سیستم را کنترل کنیم و اگر ندانیم اثر تغییرات بر محیط چیست، ریسک ها رخ می دهند، به هم پیوستگی ضرورت می یابد و تصور و مدیریت ریسک ها در فرآیند تصمیم گیری های تجاری یک ضرورت می شود. یکی از بزرگ ترین چالش ها مقابل شرکت های امروزه مدیریت مناسب ریسک های مالی است.
مدیریت ریسک فاجعه باید به هم پیوستگی مشابهی را در هر محیط خاص ایجاد کند.
به نظر من، ریسک رخداد فجایع انسانی و طبیعی باید در ملاحظات سیستم های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در نظر گرفته شوند. همه استراتژی ها برای دستیابی و تحقق یک پیشگیری بهتر یا برای محدود کردن اثرات، باید براساس چنین چارچوبی بنا نهاده شوند.
بی شک راه های مناسب بسیاری وجود دارند که دنیای بعد از وقوع حادثه را بازسازی می کنند اما اگر می خواهیم بهتر از این باشیم باید فراتر از آن گام برداریم.
● مدیریت ریسک فاجعه و چرخه کاهش
به طور کلی همگی با فجایع اخیر آشنا هستیم؛ فجایعی از قبیل زلزله، سیل، توفان ها، بهمن و آتش سوزی. ما می خواهیم شبکه ای برای اجرا و انتشار تحقیقات در زمینه مدیریت ریسک فاجعه ارائه کنیم. کار برنامه ریزی شده باید پس از واکنش فاجعه قبلی به سمت یک مدیریت ریسک یکپارچه و همراه با یک فرهنگ پیشگیری ریسک حرکت کند. خواهشی که دارم این است که به یاد داشته باشید انجمن مدیریت ریسک فاجعه به دنبال شروع تلاش مجدانه در زمینه پیشگیری است.
معیارهای مداخله و پوشش در اغلب کشورها به خوبی سازماندهی می شوند و ما نمی خواهیم در ایجاد چنین سازمان هایی دخالت کنیم. من مطلع هستم که سهم بزرگی از فنون و تجارب عملی در دسترس هستند. اما هنوز فکر می کنم فقدان یک روی دیگر پیشگیری، شامل برنامه ریزی land-use، معیارهای فنی، بیمه متناسب با شرایط موسساتی، مثل سیاست های رقابتی وجود دارد.
نیاز اصلی برای یکپارچه سازی نتایج جزیره ای و بخشی، مدل سازی سیستم های چندکاربردی و اجرای رویکردهای جهت گراست. شبیه سازی می تواند درک بهتری از این قضیه را ارائه کند. چنین روش هایی همراه با روش شناسی های علمی روز پیش می روند.
طی سال های گذشته، مدل سازی و شبیه سازی همواره زمینه های در حال رشدی بوده اند که منجر به پیشرفت هایی در علوم رایانه ای شده اند. فنون مدیریت ریسک یکپارچه به طور فزاینده ای در حال تبدیل شدن به یک ابزار کارکرد روزانه در شرکت ها هستند، به نظر من مدیریت ریسک فاجعه باید این رویه را دنبال کند.
● کاربرد رویکرد سیستم ها
نقطه شروع مفهوم مدیریت ریسک یکپارچه مربوط است به رابطه بین خطر، آسیب پذیری، ریسک و مدیریت ریسک و رویکرد انجمن جهانی مدیریت ریسک فاجعه شامل رویکرد سیستم. (برای مثال وایلهم ۱۹۹۹)
این مدل ارکان تحلیل ریسک، آسیب پذیری و ارزیابی ریسک را به یکدیگر مرتبط کرده و پیوند می زند و نیازمند پیشرفت ابزارهایی برای کاهش ریسک کلی است؛ پیشرفت روش ها و معیارهایی برای حمایت از فعالیت های پیشگیرانه و مداخله گرانه از قبیل پایش، ثبت، پیش بینی، هشدار سریع، ابزارهای پشتیبان تصمیم گیری برای تصمیمات مرگ و زندگی که به ویژه مهم می شوند، هدف، حرکت و رهایی از تیلوریسم علمی است.
مدیریت ریسک اثربخش مستلزم ارزشیابی دقیق آسیب پذیری اهداف و سیستم های در معرض ریسک است. تحلیل های هزینه و منفعت از معیارهای پیشگیرانه ای هستند که فقط می توانند براساس یک ارزشیابی کمی از خسارت ممکنه به ساختارها و سیستم های کامل اجرایی شوند.
آسیب پذیری مفهومی است که هنوز فاقد یک تعریف مشخص علمی یا تئوری است که اجازه دهد به صورت دقیق و مختصر به صورت کمی تعیین شود، به خصوص این امر در مورد هزینه های مستقیم مربوط به یک خسارت صادق است، (برای مثال خسارت وارده به جامعه، زیان ناشی از سهم بازار که منجر به نابودی تجهیزات تولیدی می شود؛ یا برآورد هزینه خسارت به میراث فرهنگی و سیستم های محیطی).
ارزیابی ریسک، شامل یک روش گسترده جهت شناخت اثرات بالقوه خطرات طبیعی بر فعالیت های بشری و محیط اطراف آن است. هدف اصلی شامل بهبود و ارائه فنونی است که امکان می دهند منابع موجود به بهترین نحو به ترتیبی که حفاظت از یک تعداد دارایی بهینه شود تخصیص یابند. این یک مساله اقتصاد کلاسیک است.
ارزیابی خطر مبتنی بر بررسی اثرات متقابل خطرات طبیعی در سطوح زمانی و فاصله ای مختلف ، تغییر در محل، مذهب و مقیاس جهانی است. خطرات منفرد و فرآیندهای فیزیکی به طور منفرد مورد بررسی قرار گرفته اند. امروزه این کار، فعالیت اصلی برخی موسسات تحقیقاتی بزرگ است بنابراین مدیریت ریسک فاجعه شناخت چند جانبه و تحلیل های یکپارچه فرآیندهای مختلف را پشتیبانی می کند، در نتیجه باید چیز تازه ای فرا رسد.
● گام بعدی
پیگیری رویکرد سیستم ها و کاربرد نتایج تحقیقات بخش های مختلف، یک پرتفولیوی پروژه ای برای مدیریت ریسک فاجعه ایجاد کرده است. پیشرفت ویژه ای باید در مشارکت های چند جانبه صورت گرفته باشد.
کار نظریه پردازی باید در دو مسیر به شرح زیر انجام شود:
نخست ما به شناخت بهتری از روابط بنیادین بین ریسک های طبیعی و انسانی و فرآیندهای جهانی شدن نیاز داریم. من به ویژه سه گروه زیر را در نظر دارد:
- وابستگی متقابل بین فاجعه و پیشرفت اقتصادی
- وابستگی متقابل بین جامعه و حدود تحمل
- وابستگی متقابل بین فاجعه و تخصیص منابع (به ویژه فناوری و سرمایه).
محمد آزاد
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید