جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا
حاجیان آمدند با تعظیم
حج از فروعات دین است، مناسک حج آنچنان رویایی است که هر زائر بیاغراق مشتاق دیدار دوباره آن است. در گذشته به ندرت پیدا میشد که کسی دوبار به حج برود، معروف است که شبی فروغیبسطامی شاعر غزلسرای دوره قاجار با قاآنی شاعر قصیدهسرای این دوره با شعر و مشاعره خلوتی شاعرانه ساخته بودند. قاآنی قصیدهسرا، دفتر شعرش را درآورد و غزلی خواند و متوقع بود که فروغیبسطامی او را تحسین کند، فروغی تبسمی کرد و از شعر قاآنی تعریفکی نمود و در نهایت گفت، شعرخوبی است اما سعدی با همین وزن و قافیه و مضمون و قالب فلان غزل رسیدن به حج را باید در گذشته به دو مرحله تقسیم نمود؛ نخست انتخاب کسب و کار حلال که در نهایت به درجهای میرسیدند که به آنان مستطیع میگفتند و طی این مرحله با کاسبی حلال و رزق و روزی مباح که خود دارای مراحلی بود و رسیدن به آن درجهای از خلوص را میطلبید که در بازار به <حلالخور> معروف میشدند، دومین مرحله طی طریق و گذشتن از وادی پرخوف و قبول خار مغیلان برای رسیدن به معشوق بود اما مرحله سومی هم بود و آن انجام مناسک حج، که خود مراتب عملی و عرفانی سختی است که باید مسافر وادی ایمن باشی تا قدر لحظه آن را در موقف بدانی، آیا حج امروزه طی مراحل فوق است که در بالا آمد؟ نگارنده سال ۷۳ به همت مدیرمسوول روزنامه سلام، آیتالله موسویخوئینیها، نصیبالحج شدم. در آن سالها، هر روزنامه سهمیهای برای خبرنگاران خود جهت عزیمت به حج داشت و من با اینکه عضو ثابت تحریریه روزنامه سلام نبودم اما روانه حج شدم.
از لحظه باخبرشدن تا رسیدن به فرودگاه جده و ورود به مدینه و پس از آن مکه و انجام مناسک و برگشتن به ایران را رویایی میدانم که دیگر بار در زندگیام تکرار نشده است، علیرغم اینکه به دهها کشور دیگر مسافرت داشتهام. پس من دو مرحله اولیه حج یعنی مستطیع شدن و دمسازی با خار مغیلان را در سابقه حج خود ندارم، اما انجام مناسک را، مرحلهای که باید ترازوی توزین خداوندی قبول کند، هیچ فراموش نمیکنم. وقتی مسوولان روزنامه سلام خصوصا مدیرمسوول آن آیتالله موسویخوئینیها مجوز من را برای سفر حج صادر کرد، عباس عبدی سردبیر روزنامه، اولین دوره زندان خود را تجربه میکرد، من از جمله مناسکی که برای دیگران انجام دادم عمره مفردهای بود که برای ایشان هم انجام دادم؛ از قربانی کردن تا دیگر مناسک اما امروزه حج به سادگی یک دعوت است. مهم نیست که مستطیع باشی، لازم نیست قدرت آن را داشته باشی که از صحرا و دریا گذر کنی، اگر از مجموعه دولتیان باشی یا به نوعی در این دایره بگنجی (مثل روزنامهنگاران آن سالها) با مبلغی اندک که با پول نامنویسی منتظران حج بسیار تفاوت دارد به اشارهای جزو فلان کاروان خواهی بود و ساعت پروازت را به تو اعلام میکنند.
ناگهان در فرودگاه جده - شنیدهام فرودگاه مدینه - دو مرحله واقعی از رسیدن به حج را به اشارهای پشت سر گذاشتی و با پوشیدن لباس احرام که به سادگی از فروشگاهی در ناصرخسرو تهیه میشود، محرمخواهی شد و آخرین برنامه سیروسلوک را که به واقع در سن و سال امثال من و شما آسان است در پیش رو خواهی داشت. دعا میکنم حج امثال من مقبول باشد. هستند افرادی که از سه مرحله رسیدن به حج دو مرحله را بیطی طریق به دست آوردهاند و با تأسف امروزه کم هم نیستند که این دو مرحله را با نامهای یا دعوتنامهای کسب میکنند، و حال طی مرحله سوم که حج واقعی و به ظاهر ساده است!! یکی از واجبات حج نوبت اول، تراشیدن موی سر است، تصویری زیبا از صحرای محشر که در آن وادی، بیتکیه بر نژاد و ملیت، جنس و قومیت، با لباس یکسان و حتی مویی که شاید نشانه زیبایی باشد، همه در مقابل معبود یک شکل میایستند و با یک زبان نجوا میکنند.
لبیک، اللهم لبیک. آیا حج این سالیان به واقع از همین سه کریدوری که گفتم میگذرد؟ حداقل باید سالیانی سال در بازار و دیگر حرفهها <حلالخوری> کرد و به مال و منالی رسید که واجبالحج باشی و آنگاه طی طریق وادی ایمن کنی که در ره معبود به خار مغیلان رسی باکی نباشد. سفرنامههای چندی از حاجیان گذشته که به حج مشرف شدند باقی مانده است از سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی گرفته تا حضور معنوی حج در شعر شاعران خصوصا همین ناصرخسرو که در پایان ابیاتی از قصیده معروف او را خواهم آورد، از خسی در میقات تا کسی در میعاد و از نوشته این حقیر تحت عنوان <از میعاد تا میقات> اما حج در این زمانه در پارهای موارد مانند کسب مدرک شده است، اگر عناوین دکتر و مهندس با طی درجات یا بیکسب عناوین در اول اسم افراد قرار میگیرد و بعضا به چالش با دولتیان میانجامد اما این عنوان حاج آقا و حاج خانم بیتعارف و بیپیجویی کسب مدارج آن، ظاهراً اول اسم همه افراد جا خوش کرده است. به افرادی که مشاغل آزاد دارند و این حداقل یک ماهی که طیالارض میکنند، کاری ندارم اما کسانی که مشاغل دولتی را در اختیار دارند و حداقل یک ماه - البته از ما بهتران کمتر - کار خلق تعطیل میشود تا مسافر حج به پشت میز خود برگردد را چگونه میتوان تعریف کرد؟ در این مدت چه کارها که متوقف نمیماند و چه حقها که به حقدار نمیرسد. یکی از اقدامات دولت نهم این بود که اجازه حج دوباره از مسوولان دولتی را سلب کرد و این بخشنامه برای ثبت در تاریخ و کارنامه دولت خوب بود. اما در عمل آیا نتیجهای حاصل شد؟ وقتی معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با ابواب جمعی دفتر خود برای دومین بار راهی سفر حج شد، باید اعتبار این بخشنامه را در عمل به عینه دید. میگویند تراشیدن سر در سفر دوم حج واجب نیست، از فردا که کاروان حجاج برمیگردند، خوب است فیلمی از پیادهشدن حجاج از هواپیما گرفته شود تا معلوم شود چند درصد این حاجیان برای اولین مرتبه به حج رفتهاند البته تنها تراشیدن سر دلیل نمیشود بلکه این سابقه سازمان حج و زیارت است که تعداد حج رفتن افراد را در خود ثبت کرده است. نگارنده به عینه توقف بسیاری از کارها را به علت سفر حج مسوول آن حوزه برای چندمین بار دیدهام. باور کنید به گفته ناصرخسرو قبادیانی در قبولی حج این افراد باید تشکیک کرد. هرچند سازمان بازرسی کل کشور میتواند بر هزینه حج غیرواجب این حجاج نظارت کند اما نمیتواند ضرر و زیان نبود مسوولان دولتی در زمانه حج در سر پست خود را تعیین کند، اگر این مسوولان برای ثواب به حج میروند باور کنند خدمت به خلق و انجام وظیفهای که برعهده دارند از ثواب حج تکراری بیشتر است و مملکت با همه گرفتاری و تعطیلات غیرمتعارف یک ماه نیز به خاطر حج مسوولان در حوزه افرادی که به حج رفتهاند متوقف نمیماند. به ابیاتی از قصیده ناصرخسرو بسنده میکنم:
حاجیان آمدند با تعظیم شاکر از رحمت خدای رحیم
جسته از محنت و بلای حجاز رسته از دوزخ و عذاب الیم
من شدم ساعتی به استقبال پای کردم درون ز حد گلیم
مرمرا در میان قافله بود دوستی مخلص و عزیز و کریم
گفتم او را بگو که چون رستی زین سفر کردن به رنج و بهبیم
جمله برخود حرام کرده بودی هرچه مادون کردگار قدیم
پرسش و پاسخی که بین شاعر و دوست حاجی خود در این قصیده ۳۴ بیتی آن هم توسط ناصرخسرو تشریح شده است از خواندنیترین اشعار اجتماعی زبان فارسی است. سه بیت پایانی این قصیده را به عنوان حسن ختام میآورم و آرزو میکنم دولت با مصوبهای قابل اجرا از حج چند باره مستخدمین خود جلوگیری کند تا کار مردم متوقف نشود و مهمتر اینکه کشورهای مسلمان هر ساله سهمیهای برای انجام مناسک حج دارند و میدانیم که بیش از یک میلیون نفر در نوبت حج هستند و طبیعی است هر مسوولی که برای چندمین بار به حج میرود باعث تضییع حقوق کسانی میشود که با نامنویسی در نوبت حج قرار دارند.
گفتم <ای دوست پس نکردی حج نشدی در مقام محو مقیم
رفتهای مکّه دیده، آمده باز محنت بادیه خریده به سیم
گر تو خواهی که حج کنی پس ازین اینچنین کن که کردمت تعلیم>
نعمت احمدی
منبع : روزنامه اعتماد ملی
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
اصفهان اسرائیل ایران حمله ایران به اسرائیل انفجار ایران و اسرائیل گشت ارشاد حسین امیرعبداللهیان ارتش جمهوری اسلامی ایران دولت جنگ ایران و اسرائیل سید ابراهیم رئیسی
زلزله سیل تهران قتل هواشناسی ترکیه سیلاب فضای مجازی قوه قضاییه شهرداری تهران سازمان هواشناسی پلیس
فرودگاه قیمت خودرو قیمت طلا یارانه بانک مرکزی بازار خودرو خودرو ایران خودرو قیمت دلار دلار بورس حقوق بازنشستگان
تلویزیون احسان علیخانی رابعه اسکویی سینمای ایران کتاب دفاع مقدس سریال تئاتر موسیقی
چین دانشگاه آزاد اسلامی
رژیم صهیونیستی فلسطین آمریکا عملیات وعده صادق غزه جنگ غزه روسیه وعده صادق سازمان ملل اسراییل حزب الله لبنان طوفان الاقصی
پرسپولیس فوتبال استقلال صنعت نفت آبادان بازی لیگ قهرمانان اروپا رئال مادرید لیگ برتر منچسترسیتی بارسلونا کشتی فرنگی سپاهان
هوش مصنوعی گوگل سامسونگ تلگرام فناوری تبلیغات آیفون اپل ناسا
خواب چاقی پیاده روی پزشک چای