چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


بی خیالی ارزش یا ضدارزش؟


بی خیالی ارزش یا ضدارزش؟
در رفتارهای اجتماعی می توان امور بسیاری را شناسایی کرد که به ظاهر اموری ضدارزشی و نابهنجار تلقی می شوند و این درحالی است که برخی دیگر آنها را ارزشی تلقی می کنند و بدان پای بند بوده و از اصول ارزشی به شمار می آورند.
یکی از رفتارهایی که در میان مردم شایع است مسئله بی خیالی است، شاید بارها با کسانی مواجه شده اید که در واکنش به نکوهش و سرزنش و یا توجه و تذکر دیگران، شانه های خود را بالا انداخته می گویند: بی خیالش.
در حوزه روان شناسی اجتماعی و جامعه شناسی رفتاری، این مسئله از ابعاد مختلف مورد نقد و تحلیل قرار گرفته و هر کسی می کوشد تا آن را به گونه ای تحلیل و تبیین کند و توصیه هایی را نیز در ارتباط با آن بیان نماید.
در مقاله حاضر نویسنده با نگاهی به آموزه های قرآنی، به بررسی این رفتار اجتماعی از دو جنبه منفی و مثبت پرداخته و دیدگاه اسلام را پیرامون آن تشریح کرده است که با هم آن را از نظر می گذرانیم.
مفهوم بی خیالی
خیال چنانکه دهخدا در فرهنگ خود آورده به معنای وهم و پندار است اما ظاهرا این معنا با آنچه که در میان مردم جامعه متداول است مرتبط نیست. در کاربردهای عامه مردم از واژه بی خیالی و یا بی خیالش، اصطلاح و مفهومی به ذهن می آید که بیرون از دایره فرهنگ نامه های رسمی است. در کاربردهای مردمی، بی خیالی در معانی و مفاهیم متفاوتی به کار می رود که می تواند مثبت و ارزشی و یا منفی و غیرارزشی باشد.
الف) معانی و کاربردهای مثبت بی خیالی
▪ عفو، اعراض و چشم پوشی
یکی از کاربردهای مثبت و ارزشمند این واژه و اصطلاح زمانی است که فلان موضوع و مسئله، نیازمند اهتمام و توجه خاص نیست. رها کردن از معنایی است که در این کاربرد منظور گوینده است. گوینده با بیان این مطلب می کوشد تا روشن سازد که موضوع را بیش از این نمی بایست کش داد و پی گیری نمود. درحقیقت اعراض از طرح مسئله و یا پیگیری آن مورد تأکید گوینده است. از نمونه های این نوع کاربرد را می توان در سوره یوسف یافت. عزیز مصر پس از آن که داستان مراوده زلیخا لو می رود و بر همگان آشکار می شود که زلیخا خواهان کام خواهی از حضرت یوسف بوده است به یوسف(ع) می گوید: یوسف اعرض عن هذا؛ (یوسف آیه ۲۹) از این مسئله و موضوع در گذر. این همان معنای بی خیالش در ادبیات و فرهنگ عامه مردم ایران در عصر ماست.
بنابراین یکی از کاربردهای معنای بی خیالی، همان درگذشتن و عدم پی گیری موضوع است که به معنای حکم پایان زدن بر موضوع است.
این معنا در بسیاری از موارد، نه تنها امری ارزشی و مثبت است بلکه هنجاری اسلامی و قرآنی و اخلاقی می باشد که مورد تأیید و تأکید قرار گرفته است؛ زیرا عفو و گذشت از خطا و گناه و اشتباه دیگران تا جایی که امکان دارد امری پسندیده و نیکو است.
انسان ها در مسایل و روابط اجتماعی می بایست اصل گذشت را مراعات کنند تا جامعه به سوی الفت پیش رود. اصولا شفقت و مهربانی نسبت به دیگران و چشم پوشی از خطا و گناه و اشتباه دیگران امری است که موجبات صلح و صفا را در جامعه فراهم می آورد.
البته عفو و گذشت زمانی مثبت و ارزشی است که مورد سوءاستفاده قرار نگیرد؛ زیرا هر گونه عملی که موجب سوءاستفاده و افزایش جرم و جنایت و گناه شود امری نادرست و غلط است که باید بازسازی شود؛ اما اگر این گونه پیامدهای مخرب و زیانبار در عفو و گذشت وجود نداشته باشد، امری پسندیده و هنجاری و اخلاقی خواهد بود.
▪ زهدگرایی و رضا
یکی دیگر از کاربردهای ارزشی و مثبت «بی خیالی» به معنای زهدگرایی و رضاست. به این معنا که شخص نسبت به مسایل دنیوی به گونه ای است که تحت تأثیر قرار نمی گیرد و مشکلات و سختی ها او را به واکنش های تند و عاطفی و احساسی وادار نمی سازد. این معنا امری پسندیده است؛ زیرا بیانگر پذیرش ربوبیت الهی است که شخص را وادار به پذیرش هر چیزی می کند که بر وی وارد شده است. در چنین حالتی او نسبت به مشکلات و سختی ها و ناگواری ها همانند شادی ها و آسانی ها و رفاه و آسایش، واکنش یکسانی نشان می دهد از این رو نسبت به امور دنیوی و مادی نوعی بی خیالی نشان می دهد و توجه و اهتمام افراطی به مسایل دنیوی ندارد و تنها فکر و ذکرش خدا و آخرت است. چنین امری البته او را نسبت به مسایل دنیا و امور جامعه بی تفاوت نمی سازد اما وی را به عبور از خطوط قرمز الهی هم وادار نمی سازد و او سخنان و یا رفتاری بیرون از چارچوب های پذیرفته شده دینی و اسلامی از خود بروز و ظهور نمی دهد. از این رو انسانی متعادل است و دنیا هم و غم او به شمار نمی رود بلکه آخرت موضع اهتمام اوست که از راه اعمال و مسئولیت های دینی چه شخصی و چه اجتماعی آن را انجام می دهد و اهتمام خویش را نشان می دهد.
ب) معانی و کاربردهای منفی بی خیالی
▪ مسئولیت ناپذیری
یکی از کاربردهای غلط بی خیالی بی مسئولیتی است.
بسیار دیده شده که شخصی در انجام وظیفه و مسئولیتی اجتماعی و غیراجتماعی که برعهده وی گذاشته شده کوتاهی می کند و در هنگام بازخواست می گوید: بی خیالش.
این بی خیالی به معنای گریز از مسئولیت و یا گریز از وفا به عهد و پیمان است که امری ضداخلاقی و ضدهنجاری است و مردم این گونه رفتار را عملی ضد ارزشی تلقی کرده و با آن مخالفت می کنند.
اصولاً انسان نمی تواند نسبت به وظایف و مسئولیت هایی که جامعه بر عهده وی گذاشته و یا با پیمان ها و عهدهایی که بر گردن خویش بار کرده با بی مسئولیتی برخورد کند. شخص نسبت به زن خویش به عنوان وفای به پیمان زناشویی مسئولیت و وظایفی دارد که از جمله آن تأمین نفقه و مسکن و آسایش و آرامش زن می باشد.
کسانی که با بی خیالی می کوشند تا از زیر بار مسئولیت های خویش شانه خالی کنند ازنظر مردم و اجتماع محکوم هستند و مورد سرزنش و نکوهش قرار می گیرند. چنان که شخص نسبت به فرزند خویش به حکم وظیفه طبیعی مسئولیت هائی دارد که از جمله آن تربیت و آموزش وپرورش اوست. بی خیالی نسبت به این مسئولیت نه تنها بازخواست و نکوهش دارد بلکه برای کسانی که از زیر مسئولیت های طبیعی شانه خالی می کنند مجازاتهایی نیز از سوی اسلام و جامعه درنظر گرفته شده است.
بنابراین هر شخصی نسبت به خود و دیگری مسئولیت ها و وظایفی دارد که می بایست انجام دهد وگرنه از سوی اجتماع بازخواست و مجازات می شود.
براین اساس کسی که در برابر مسئولیت های خویش بر مبنای بی خیالی عمل می کند، انسانی نامتعادل، بی مسئولیت و غیرقابل اطمینان شناخته و معرفی می شود و مورد بازخواست و نکوهش و حتی مجازات قرار می گیرد. قرآن به این مسأله در اشکال مختلف توجه داده و انسان را اصولاً موجودی مسئولیت پذیر دانسته و تکالیف متعدد و متنوعی بر او بار کرده است. از این رو حتی برخی گفته اند که اصولاً دین یعنی تکالیف، زیرا برای انسان از زمان تولد به ویژه تمیز و بلوغ تا زمان مرگ، تکالیف و مسئولیت هایی را بیان کرده که می بایست انجام دهد و نمی تواند بی خیالش شود.
▪ فرار از مشکلات
این مفهوم از بی خیالی در بسیاری از موارد دیده می شود. شخص اگر اهل مسئولیت است و می توان وی را تا اندازه ای مسئولیت پذیر دانست ولی این مسئولیت پذیری او تا اندازه ای نیست که در برابر مشکلات مقاومت کند.
بسیاری از مردم به زندگی معمولی عادت کرده اند و با هر گونه امور بیرون از دایره عادت و معمول به شدت مخالفت می ورزند.
به همان اندازه که جوان خواهان تغییرات و هیجان و مشکلات است و حتی به سوی خطر می شتابد و از خطر و خطرات استقبال می کند و بلکه حتی خود را در آن می افکند به همان اندازه پیران و غیرجوانان از خطر می گریزند و از تغییرات شدید و سریع می هراسند و می گریزند. این گونه است که از مشکلات و به ویژه ناگهانی آن فراری و گریزان هستند.
این مسأله موجب می شود بسیاری از غیرجوانان گرایشی به بی خیالی نسبت به این دست از مشکلات داشته باشند. تجربه زندگی از این دست، به هیچ وجه به معنی بی خیال بودن در برابر مشکلات نیست و به هیچ وجه به معنای فراموش کردن مسئولیت های فردی و گروهی در قبال خود و دیگران نیست ولی اینگونه انسانها توان این که با همه مشکلات مواجه شوند را نداشته و از آن می گریزند و خود را به بی خیالی می زنند البته این بی خیالی نسبت به مشکلات و سختی های غیرمعمولی زندگی است که می تواند ارزشی و یا ضدارزشی باشد؛ زیرا اگر موجبات فرار از مسئولیت شود ضدارزشی و اگر موجبات تأمین آرامش و آسایش شخص و رهایی از بحران های روحی و روانی شود ارزشی است. به این معنا که می بایست باتوجه به توان و وسعت شخصی داوری کرد. چیزی که می توان در این باب از قرآن به دست آورد آن است که قرآن می فرماید: لایکلف الله نفسا الا وسعها؛ (بقره آیه ۲۸۶ و نیز اعراف آیه۴۲و مؤمنون آیه۶۲) خداوند بیش از توان شخص از وی مسئولیت نمی خواهد. بر این اساس اگر مسئولیت ها و مشکلات بیرون از توان شخص باشد بی خیالی نسبت به آن امری نکوهیده و زشت نیست.
▪ غفلت زدگی و جامعه ستیزی
معنای منفی دیگری که برای بی خیالی می توان گفت غفلت از خدا و دنیا و آخرت است که بدترین معنا از معانی بی خیالی است. این معنا به شدت ضدارزشی و ضدهنجاری است که انسان را از انسانیت خویش بیرون برده و بی هویت می سازد.
به نظر می رسد که در میان جوانان عده قابل توجهی به این مفهوم و معنا گرایش دارند. از این رو نسبت به مسئولیت های اجتماعی و شخصی و دینی و خطوط قرمز عقلانی و عقلایی و شرعی واکنش های منفی بروز می دهند و با عبور از آن ها به بی خیالی بسنده کرده و اقدام به گناه، خطا، بزه و دیگر نابهنجاری ها و رفتارهای خطرساز می کنند.
در حقیقت مفهوم بی خیالش در اینجا یک مفهوم ضدارزشی و نابهنجار است که موجبات نابودی شخص و جامعه را فراهم می آورد و مجموعه ای از نسل گریزان از فرهنگ و قوانین و آداب و رسوم پدید می آورد. بی خیالی به معنای غفلت از همه چیز از خوب و زشت است. بی خیالی، ستیز با همه قوانین و هنجارهای پذیرفته شده عقلانی و عقلایی و شرعی جامعه است. در حقیقت بی خیالی به معنای ضد جامعه پذیری است.
اگر همه عوامل فرهنگی می کوشند تا با بهره گیری از جامعه پذیری، گسست نسلی را از میان بردارند، بی خیالی به معنای گفته شده اخیر چیزی جز گسست نسلی و نیستی جامعه نیست.
چنین تفکری با همه اصول عقلانی و عقلایی و اسلامی مخالف است و عقل و شرع و عقلا نیز به شدت با آن مبارزه می کنند. بنابراین لازم است با کسانی که این مفهوم را در میان جوانان نهادینه می کنند مبارزه کرد و به عنوان عوامل ناتوی فرهنگی شناسایی نموده و به مقابله با آن برخاست.
خلیل آقاخانی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید