شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

تازه‌های پزشکی امروز


تازه‌های پزشکی امروز
● میزان انتقال HPV
اخیراً در خبرها آمده بود که انجام ختنه در پیشگیری از عفونت HIV بسیار موثر است. نقش ختنه در پیشگیری از سایر عفونت‌های منتقله از راه جنسی نیز با اهمیت است و نتایج یک بررسی نشان می‌دهد که این تاثیر در موارد پرعارضه نیز با اهمیت می‌باشد.
تهیه‌ی سواب‌های متعدد ژنیتال از ۳۵۱ مرد HIV منفی از نظر وجود پاپیلوما ویروس انسان (HPV) با تکنیک آمپلیفیکاسیون DNA آنالیز شد. طی یک آنالیز با چند متغیر که عوامل اجتماعی اقتصادی و طبی آن تطبیق داده شده بود، انجام ختنه با احتمال کاملا پائین‌تر وجود HPV DNA روی حشفه یا تاج همراه بود. میزان عفونت HPV محور آلت به صورتی اندک ولی به طور قابل توجه در گروه مردان ختنه شده پائین‌تر بود. میزان تشخیص HPV در پوست اسکروتوم در گروه ختنه شده و ختنه نشده مشابه بود. همچنانکه این مساله در مایع منی و ادرار نیز مشابه بود. اختلاف در میزان جداسازی HPV از حشفه کاملا به پائین‌تر بودن جداسازی سروتیپ انکوژنیک در مردان ختنه شده منتهی می‌شد؛ جداسازی انواع غیرانکوژنیک در هر دو گروه مشابه بود.
● مهارکننده ARB, ACE ، یا هر دو
مهارکننده‌های آنزیم مبدل آنژیوتانسین از میزان بروز حوادث خطرناک قلب و عروق در افراد مبتلا به بی‌کفایتی قلب، بیماری عروق یا دیابت پرخطر می‌کاهد. اما، مهارکننده‌های ACE سبب بلوک کامل تولیدتمام آنژیوتانسین I نمی‌گردد. طی یک بررسی چندملیتی، پژوهشگران به سنجش این مساله پرداختند که آیا بلوکر گیرنده‌ی آنژیوتانسین (ARB، تلمیزارتان) به تنهایی یا توام با مهارکننده‌ی ACE (رامیپریل) معادل یا برتر از مهار کردن ACE به تنهایی است. بیش از ۲۵.۰۰۰ بیمار مبتلا به بیماری عروق یا دیابت پرخطر به صورت تصادفی، تنها با رامیپریل، تنها با تلمیزارتان یا تلفیق آنها تحت درمان قرار گرفتند.
بعد از متوسط پیگیری ۵۶ ماهه، میزان پیامد مرکب اولیه (مرگ به علل قلب و عروق، انفارکتوس میوکارد یا حمله یا بستری شدن به علت بی‌کفایتی قلب) در تمامی بازوهای کارآزمایی مشابه بود (رامیپریل ۵/۱۶، تلمیزارتان ۷/۱۶ و درمان ترکیبی ۳/۱۶%). متوسط کاهش فشار خون در گروه توام (۴/۱-۴/۲ میلی متر جیوه) و گروه تلمیزارتان (۰۶/۹/۰میلی‌متر جیوه) بالاتر از گروه رامیپریل بود. در مقایسه با بیماران گروه رامیپریل، در بیماران گروه تلمیزارتان میزان سرفه (۱۱ در برابر ۲/۴%) و آنژیوادما (۱/۰ در برابر ۳/۰%) پائین‌تر بود. میزان فرسایش کلیه در گروه توام بالاتر از دو گروه دیگر بود. نشانه‌های هیپوتانسیو نیز در گروه درمان توام شایع‌تر بود.
● بیماری پرولیفراتیو خوش‌خیم پستان
کارآزمایی تصادفی شده‌ی آغازین سلامت زنان (WHI) شامل بازوی استروژن و پروژستین (برای خانم‌هایی که رحم سالم داشتند) و استروژن به تنهایی (برای خانم‌هایی که هیسترکتومی شده بودند) بود. در مقایسه با دارونما، درمان با هورمون در بررسی درمان توام با احتمال بیشتر سرطان پستان همراه بود ولی این همراهی در بررسی استروژن تنها دیده نمی‌شد. طی یک آنالیز جدید اطلاعات WHI، محققان به جستجوی تعیین این مساله برآمدند که آیا مصرف استروژن به تنهایی بر احتمال بیماری خوش‌خیم پستان می‌افزاید.
بیش از ۱۰.۰۰۰ خانم یائسه که هیسترکتومی شده بودند روزانه تحت درمان با استروژن کنژوگه (پرمارین ۶۲۵/۰ میلی‌گرم) یا دارونما قرار گرفتند. خانم‌ها سالانه معاینه‌ی بالینی پستان و ماموگرافی می‌شدند. در طول مدت ۷ سال پیگیری، در گروه استروژن، احتمال بروز بیماری پرولیفراتیو خوش‌خیم پستان در مقایسه با گروه دارونما دو برابر بیشتر بود. (۹/۲ در برابر ۴/۱%). تنها در چند بیمار از هر گروه هیپرپلازی آتیپیک دیده شد.
● ضعف سلامت فعلی
اعمال خشونت‌آمیز جسمی و جنسی توسط مصاحبان نزدیک مرد علیه زنان همیشه دارای پیامدهای منفی بهداشتی است، ولی بررسی‌های انجام شده در این زمینه از نظر وسعت و متودولوژی محدود بوده است. طی یک بررسی جدید برپایه‌ی جمعیت، محققان سازمان بهداشت جهانی با ۱۹.۰۰۰ خانم (۱۵تا ۴۹ سال) در ۱۵ موسسه‌ی روستایی و شهری (تماماً به تازگی یا قبلاً ازدواج کرده یا با مصاحب مرد خود می‌زیستند) در ۱۰ کشور توسعه یافته و در حال توسعه مصاحبه کردند.
براساس محل، ۱۵ تا ۷۱% خانم‌ها توسط مصاحبان نزدیک خود در زمانی از زندگی خشونت جسمی یا جنسی را تجربه کرده بودند و این زنان به طور قابل توجه بیش از سایرین بهداشت و ضعف تندرستی یا فقر شدید بهداشت (نسبت خام کلی ۶/۱ پس از تطبیق از نظر محل، سن، آموزش و وضع زناشوئی) یا درد، اشکال در راه رفتن، فراموشی، سرگیجه یا ترشح واژینال در طول ۴ هفته‌ی گذشته (نسبت خام تطبیق داده شده ۶/۱ تا ۸/۱ برای هر یافته) را گزارش کرده بودند. زنان تمام نقاطی که خشونت مصاحب نزدیک را تجربه کرده بودند به طور قابل توجه دارای متوسط امتیاز بالاتر در اشل دیسترس عاطفی بودند و به طور قابل توجه افکار و اقدام به خودکشی بیشتری داشتند. نسبت خام در این مورد در تمام مناطق جغرافیایی مشابه بود.
● داغ‌های زایمان پیش از موعد
در اروپا و آمریکا، حدود ۲% ولادت‌های زنده بسیار زودرس می‌باشند (این بارداری کمتر از ۳۳ هفته).با پیشرفت و بهبود مراقبت نئوناتال، میزان بقای حیات بهبود یافته است ولی هنوز معلوم نیست چه تعداد کودکان زودرس به مداخله‌ی بعدی از نظر داغ‌های شدید زودرسی به ویژه مشکلات ظریف شعوری و رفتاری نیاز دارند.
محققان همنوای ۲۳۵۷ کودک بسیار زودرس را براساس جمعیت (سن بارداری ۲۲ تا ۳۲ هفته) و همنوایی ارجاع شامل ۶۶۴ شیرخوار فول ترم را پیگیری کرده‌اند که به سال ۱۹۹۷ در فرانسه‌زاده شده‌اند. در مجموع، ۷۷% گروه بسیار زودرس و ۶۰% گروه فول ترم در سن ۵ سالگی مورد ارزیابی‌های پی‌شناسیک و روانشناسیک قرار گرفتند.
در پیگیری، فراوانی پالسی سربرال و نقایص دیداری و شنیداری با کاهش سن بارداری افزایش می یافت. با کاهش سن بارداری، متوسط امتیاز تست IQ پائین‌تر و میزان ناتوانی بیشتر بود. در سن ۵ سالگی، مراقبت اختصاصی در ۴۲% کودکانی لازم بود که در ۲۴ تا ۲۸ هفته به دنیا آمده بودند، ۳۱% آنهایی که در هفته ۲۹ تا ۳۲ و ۱۶% کودکانی که به موقع به دنیا آمده بودند به این مراقبت‌ها نیاز داشتند. ۲۰% موارد بسیار زودرس که از مراقبت‌های اختصاصی استفاده کرده بودند دچار ناتوانی خاص نبودند.
● نتایج درازمدت زایمان زودرس
زایمان زودرس (بارداری قبل از هفته‌ی ۳۷) با مرگ و میر شیرخوار و ناتوانی اساسی در دوران کودکی همراه است. برای ارزیابی خطرات درازمدت، محققان اطلاعات حاصل از ثبت پرونده‌ی ولادت براساس جمعیت را در بیش از ۱/۱ میلیون زایمان تک قلو که در ۱۹۶۷ تا ۱۹۸۸ به وقوع پیوسته و ۵% زودرس بودند آنالیز کردند.
براساس نتایج پیگیری تا ۲۰۰۲، زایمان زودرس با کاهش بقای حیات در تمام دوره‌ی کودکی همراه بود. در پسرانی که بیش از حد زودرس به دنیا آمده بودند (هفته‌ی ۲۲ تا ۲۷) احتمال مرگ و میر زودرس و دیررس در دوران کودکی (احتمال نسبی به ترتیب ۳/۵ و ۰/۷) در مقایسه با پسرانی که به موقع به دنیا آمده بودند بیشتر بود. در دخترانی که بیش از حد زودرس به دنیا آمده بودند خطر زودرسی در دوره‌ی کودکی بیشتر بود. در پسران بسیار زودرس ولی نه در دختران، میزان مرگ و میر زودرس و دیررس کودکی بیشتر بود. در میان کودکانی که از ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۶ به دنیا آمده و تا ۲۰۰۴ پیگیری شده بودند، میزان تولید مثل برای مردان و زنانی که به شدت زودرس به دنیا آمده بودند به ترتیب ۷۶ و ۶۶% کمتر از همگنان به موقع به دنیا آمده بود.
● اوتیت حاد مدیا
برای ارزیابی تغییرات میزان شیوع اوتیت حاد مدیا، محققان به صورت گذشته‌نگر ۹ سال ویزیت AOM در کودکان (گستره‌ی سنی ۲ ماه تا ۱۲ سال) که به گروه‌های مختلف پزشکان مراجعه کرده و شامل ۲۷۵.۰۰۰ طفل بودند، بازبینی کرده‌اند.
از ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۴، میزان شیوع AOM به طور قابل توجه از ۳۸۵ به ۱۸۹ ویزیت در ۱۰۰۰ شخص سال کاهش یافته بود. استفاده از دوز بالای آموکسی سیلین (بیش از ۷ میلی‌گرم به ازای کیلوگرم در روز) به طور قابل توجه از ۲% ویزیت‌های AOM به سال ۱۹۹۶ به ۴۲% در سال ۲۰۰۴ افزایش یافته بود، در صورتی که استفاده از آموکسی سیلین با دوز معمولی و تریمتوپریم سولفامتوکسازول به طور قابل توجه کاهش یافته بود. هم شکست درمان (بنا به تعریف همراه بودن ویزیت دوم AOM با تجویز آنتی‌بیوتیکی متفاوت پیش از تمام شدن داروی نسخه‌ی اول) و هم میزان عود (ویزیت دوم AOM همراه با تجویز داروی متفاوت ظرف ۳۰ روز پس از ویزیت اول) به طور قابل توجه از ۹/۳ به ۶/۲% و از ۲/۹ به ۹/۸% کاهش یافته بود. تجویز آموکسی‌سیلین با دوز بالا سبب جلوگیری از شکست درمان یا عود نمی شود.
منبع : هفته نامه پزشکی امروز


همچنین مشاهده کنید