پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

عهدنامه گلستان


عهدنامه گلستان
تاریخ نیمه اول قرن سیزدهم هجری(مقارن با نیمه اول قرن نوزدهم م ) از جهاتی چند بخشی از مهم ترین قسمت های تاریخ است زیرا در این پنجاه ساله وقایع و حوادث بزرگی در اروپا رخ داد؛ و اثرات آن از حدود اروپا خارج شد و به سایر نقاط جهان از جمله ایران رسید انقلاب فرانسه و لشکرکشیها و فتوحات او و در تضاد قرار گرفتن منافع فرانسه و انگلیس؛ فرانسه را به دربار ایران نزدیک ساخت و نزدیکی این دو با یکدیگر انگلیس را وارد کشمکش سیاسی ایران و آسیای غربی کرد تا هند را از تهاجم سایر کشورها حفظ کند و در این دوره نیز شاهد جنگهای طولانی ایران و روس هستیم. وتضاد منافع انگلیس و روسیه با فرانسه انگلیس را وارد محاربات ایران با روسیه کرد.
در این زمان در ایران سلسله قاجاریه بر سر کاربود و پادشاه ایران فتحعلی شاه قاجار از اوضاع روز جهان چندان اطلاعی نداشت و همین نا آگاهی زمامداران ایرانی باعث بروز مشکلات عدیدهای برای ایران گردید.
● علل شروع جنگ
ناحیه قفقاز به دلیل آن که نقطه اتصال قاره های آسیا و اروپا می باشد و نیز به دلیل منافع سرشار اقتصادی و مواهب فراوان طبیعی اش مورد توجه کشورهای بزرگ بوده است روس ها در زمان پطر کبیر و در اواخر عهد صفوی به این منطقه توجه داشتند.۱ پطر کبیر علاقه بسیاری به آسیا داشت وایران و آسیای مرکزی و هند تخیل او را بر می انگیختند پطر کبیر ولینسکی را در زمان صفویه به ایران فرستاد تا اخباری را به دست آورد۲ او میل داشت قلمرو روسیه را در قفقاز گسترش دهد و به آب های گرم خلیج فارس دست بیابد ولی پتر موفق نشد که به اهدافش دست بیاببد پس از او کاترین دوم به سلطنت رسید در زمان او مقاصد توسعه طلبانه روسیه؛ علاقه آراکلی خان به انتزاع قلمرو حکومتی خویش از دولت مرکزی ایران و مساعدت با سیاست های ارباب او را واداشت تا در ۲۴ شعبان ۱۱۹۷ (۲۵ ژوئیه ۱۷۸۳ )معاهده ای را با کاترین دوم منعقد کند. امپراتور روسیه پس از امضای معاهده مذکور مقرری سالیانه ای را به مبلغ شصت هزار منات روسی برای والی گرجستان تعیین نمود و برای این که بتواند در شرایط مناسب هجوم به قفقاز را آغاز کند، فیلد مارشال گودوویچ را روانه داغستان نمود. معاهده کاترین با اراکلی خان در واقع مقدمه الحاق و تحت الحمایه شدن گرجستان بود. سر جان ملکم درباره این معاهده مینویسد:
" لهذا کاترین قبول کرد که هراکلیوس مملکت او را اداره و حمایت کند و عهدنامه ای مقر بر این مطلب فی ما بین رد و بدل شد که والی گرجستان از جانب خود ودر کشور خود مستقل شد که والی گرجستان و رعایای او را حمایت کند و مخصوصاً در آن عهدنامه ذکر شد که ملکه روس ها نه تنها آنچه در تصرف والی گرجستان است حمایت کند بلکه ممالکی را که بعد از این در قسمت او افتد هم در تحت حمایت روس ها باشد."۳
اما قاجارها نمی توانستند اشغال مناطقی که مأمن تاریخی آن هاست را تحمل کنند و از منافع اقتصادی این ایالات چشم پوشی کنند که این امر طبیعی بود در سال ۱۷۹۵ م. (۱۲۱۰ ه.ق)آقا محمد خان نامه ای به اراکلی خان نوشت و هشدار داد که در صورت عدم فرمان برداری از ایران وی به این قسمت ها لشکر خواهد کشید و انتقام سختی از وی خواهد گرفت. اراکلی خان پاسخ داد که تنها کاترین دوم را سلطان متبوع خود می شناسد و تابع دولت ایران نیست و در نتیجه طی حمله ای غافلگیر کننده و پیش از آن که روسها بتوانند قوای امدادی خود را به گرجستان بفرستند تفلیس توسط آقا محمد خان تصرف و ویران شد و تنها پس از خروج آقا محمد خان از قفقاز و رفتن او به خراسان در سپتامبر ۱۷۹۶م.
بود که سپاه سی هزار نفری والرین زوبوف با حمایت سپاه گودویچ به منطقه آمده و آن را متصرف شد و در نتیجه دربند باکو و طالش تمام سواحل غربی دریای خزر در اختیار روس ها قرار گرفت. و در آن جا دست به کشتار و غارت اموال مردم زدند برخی از خوانین محلی از جمله ابراهیم خلیل خان جوان شیر به سیاستهای روسیه در این مناطق کمک کردند. زوبوف از رود ارس گذشته و قرار گاه زمستانی اش را در دشت مغان برقرار کرد و یک ستون دیگر از روس ها که در حاجی طرخان لنکران را اشغال و انزلی در رشت را مورد تهدید قرار داد. آقا محمد خان پس از دریافت خبر حصول روسیه در قفقاز و تهدید جدی رشت و انزلی از سوی دسته دیگری از از سپاهیان امپراتور روسیه که در لنکران استقرار یافته بودند در تدارک عزیمت به آذربایجان بود۴ که در نهم نوامبر ۱۷۹۶ م خبر مرگ کاترین را شنید و ارتش روسیه به دستور تزار جدید پل اول که در ۱۷ نوامبر ۱۷۹۶ (۱۷ جمادی الاول۱۲۱۱ ه.ق ) به قدرت رسید؛ تمامی مناطق اشغالی را تخلیه کرد و آقا محمد خان روانه آذربایجان و قره باغ شد ولی در آنجا به قتل ولی بعد از کشته شدن پل اول، در ۲۴ مارس ۱۸۰۱ م. (۹ ذیالقعده ۱۲۰۷ ه.ق) الکساندر به تخت نشست.
با قتل پل اول سیاست خارجی روسیه که در زمان او با سیاست های ناپلئون همراهی داشت به دوستی با انگلستان تغییر کرد.۵ هنگامی که اراکلی خان والی گرجستان درگذشت و پسرش گرگین خان ملقب به گئورگی سیزدهم جانشین او شد فتحعلی شاه قاجار طی نامه ای به گرگین خان وی را به اجتناب از تداوم سیاست پدرش در همراهی با روسیه علیه منافع ایران فراخواند. او که بیش از پدرش در سیاست اتحاد با روس ها اصرار داشت درست زمانی به نقشه های پنهانی روس ها علیه گرجستان پی برد که مرگش فرا رسیده بود و دیگر فرصتی برای جبران اعتماد نادرست او به خاندان رومانوف باقی نمانده بود روس ها به بهانه قرضه هایی که به او داده بودند تفلیس را اشغال کردند گرگین خان در زیر فشار روس ها مجبور شد سندی را امضاء کند که به موجب آن از از حکومت گرجستان به نفع تزار روس الکساندر دست می کشید کمی بعد از ضمیمه شدن گرجستان به خاک روسیه و انحلال حکومت ملی خاندان هراکلیوس همسر و فرزندان گرگین خان به روسیه تبعید شدند تا حضورشان در تفلیس؛ گرجی ها را به سوی اندیشه تجدید استقلال نکشاند.۶ در این هنگام شاهزاده الکساندر برادر گرگین خان برای مخالفت با سیاست های روسیه با آن ها مقابله کرد و با سپاه کوچک خود به شمال قفقاز پناهنده شد و با حملات مرتب به نیروهای روسی تلفاتی وارد آورد و در پاییز ۱۸۰۱م. از فتحعلی شاه کمک طلبید ولی او نتوانست به موقع به او کمک کند و در نتیجه شاهزاده گرجی از روسها شکست خورد و ارتش او تار ومار شد و خود همراه با طهمورث میرزا به ایران آمد و به عباس میرزا پیوست و سال ها در کنار وی علیه روس ها جنگید.۷ با اشغال کامل تفلیس و غلبه روس ها بر آن جا طبعاً حکومت محلی گرجستان از بین رفت.۸
دست اندازی به خاک قفقاز که ساکنین آن از نژادهای مختلف تشکیل شده بودند و سکنه آن طالب خودمختاری بودند بدان جهت که قفقازیه مرکزی و جنوبی همیشه جزئی از ایران محسوب می شده و با استقلال و تمامیت ایران بستگی داشت خواه ناخواه موجب بروز جنگ بین ایران وروسیه می شد. به خصوص که بیشتر سکنه قفقازیه شرقی یعنی مردم بلاد گنجه و شیروان و طالش وباکو مسلمان و هواخواه حکومت ایران بودند و تبعیت از یک دولت مسلمان را بر اطاعت از حکومت تزاری روسیه ترجیح می دادند. پس علت جنگ انقلابات داخلی گرجستان و تمایل هر دو طرف به تصرف آن ناحیه بود به هر صورت دفاع ایران از قفقازیه در برابر تجاوز قوای روسیه امری طبیعی و مبتنی بر حق حاکمیت ایران بوده است.۹ تعرض به گنجه در رمضان ۱۲۱۸ به فرماندهی سیسیانف آغاز شد و در شوال همان سال اشغال گنجه عملی شد بعضی از خانات قفقاز چنین فکر میکردند که از زیر بار تحمیل فشارهای دیوانی قاجار خلاص خواهند شد و خواهند توانست هم وجوه مالیاتی را برای خویشتن حفظ کنند و هم اقتدار خانی خود را در انحصار خود نگه دارند غافل از این که روسها هم مال و هم مقام این خوانین را در قبضه خویش می گیرند. با عنایت به همین زمینه سیاسی و گسستگی روابط مهر آمیز و غلبه ذهنیت تخریب و نه همکاری و تعاون بود که چون سیسانف بر گنجه دست یافت از خوانین محلی قفقاز کمک خواست و از اطاعت از حکومت تهران سر باز زدند ایران برای مقابلع با حمله روسها در ۲۷ ذی الحجه ۱۲۱۸ عباس میرزا را به آذربایجان فرستاد.
۱۰ جنگ های ایران با روسیه ده سال طول کشید در سال ۱۲۱۸ گنجه به دست روس ها افتاد در سال ۱۲۱۹ در شوره گل جنگ سختی بین طرفین در گرفت ولی از این جنگ ها نتیجه قطعی حاصل نشد در سال ۱۲۲۰ بر اثر هجوم ابراهیم خلیل خان به منطقه نفوذ ایران مبداء آغاز جنگ شد و در نبرد عسکران روسها شکست خوردند و چندین کیلومتر به عقب نشستند ولی در سال ۱۲۲۱ بر اثر خیانت بعضی از حکام قفقازیه روسها به مواضع پیشین خود بازگشتندو میدان جنگ از کنار دریای خزر و رود کورا به حوضه آرپاچای در ولایت ایروان انتقال یافت و در همان سال هیئت نظامی فرانسوی وارد ایران شد و در پایان آن سال فتوحاتی نصیب سپاه ایران شد که نتیجه کلی آن حفظ قلاع ایران بود جنگهای سال ۱۲۲۲ بی نتیجه بود ولی در سال ۱۲۲۶ فتوحاتی نصیب ایران شد ولی معابر جنوبی و شرقی به دست سپاه روس افتاد و راه پیشرفت برای عباس میرزا محدود گردید و فقط می توانست نیروی خود را برای مدافعه قلعه و استحکامات کنار ارس به کار اندازد. در سال۱۲۲۷ه.ق سردار روسی کتلروفسکی با نقشه دقیقی شروع به تعرض نمود و سفیر انگلیس افسران انگلیسی را از اردوی ایران فراخواند. عباس میرزا در ذی الحجه ۱۲۲۷ در حوالی ایروان در جنگ اصلاندوز در حالی که نیمی از قوای خود را از دست داده بود از ارس گذشت و تا تبریز عقب نشست. قوای روسیه در پایان سال بر لنکران دست یافت در این میان سفیر انگلیس به وساطت برخاست و مقدمات صلح را بین ایران وروس فراهم کرد.۱۱ عهدنامه گلستان در شرایطی بسته شد که تمام فکر و ذکر روس مقاومت در برابر حمله ناپلئون بود و هیچ تمرکزی را برای جنگ با ایران را نداشت و شاه قاجار علی رغم مخالفت های عباس میرزا و تحت تأثیر تلقینات میرزا ابوالحسن خان شیرازی و سرگور ازلی این عهدنامه را پذیرفت.
مفاد اولیه عهدنامه مطابق میل انگلیسیها و روس ها در ۱۱ ماده تنظیم و امضاء گردید و به موجب آن اراضی اشغالی شامل: ولایات گرجستان، باکو، شیروان، دربند، شکی، گنجه و موغان و قراباغ رسماً از سوی شاه به روسیه بخشیده شد صلح برقرار و روابط تجاری بین دو کشور آغاز و حقوق گمرکی ۵% برای اجناس روسی تعیین شدو به استناد بند چهارم حق حمایت امپراتور روسیه از شاه و ولیعهد ایران و کمک به عدم دخالت اجنبی در امور ایران واگذار شد. ماده دوم در تعیین سرحدات ابهام های فراوان داشت و دست روس ها را در تعبیر و تفسیر سرحدات باز می گذاشت؛ ورود کشتی های روسی به دریای خزر آزاد و کسی غیر از آنها حق وارد شدن به دریای خزر را نداشت؛ قرار شد اسرا بعد از امضای قرارداد آزاد شوند در مورد سفرا و تسهیلات رفاهی دو کشور برای هم نیز امتیازاتی قائل شدند. این معاهده به امضای شاه ایران و امپراطور روسیه در رودخانه زیوه من محال گلستان متعلق ولایت قراباغ به تاریخ ۲۹ شوال ۱۲۲۸ برابر با ۲۱ اکتبر ۱۸۱۳ م به دست خط لندینانه نیکولا روتشیخوف و میرزا ابوالحسن خان شیرازی امضاء شد.۱۲ از آنجا که شاه قاجار و تا حدی عباس میرزا قانع شده بودند که روتشیخوف امپراتور روس را راضی به استرداد سرزمینها خواهد کرد و با مسافرت میرزا ابوالحسن خان شیرازی به پترزبورگ و ملاقات با امپراتور به زودی سرزمین های اشغال شده ایران تخلیه خواهند شد در باب مفاد عهدنامه دقت لازم را اعمال نکردند.۱۳ ولی بعد از مدتی مشخص شد که آنها قصد اغفال دربار ایران را داشتته اند و روتیشخف برای حرمت گذاشتن به حکومت ایران و بستن دهان مخالفان صلح لطف کرد و زمین های بی اهمیت مهری (مگری در مرکز کنونی ایران و ارمنستان) را قول داد به ایران برگرداند و ایران از این گذشت خیلی ممنون شد.۱۴
● علل شکست
ده سال جنگ خزانه فتحعلی شاه را خالی ذخیره مالی عباس میرزا را از بین برد و بخشی از آبادترین سرزمینها به روسیه واگذار گردید. شکست های نظامی و عدم سازمان دهی نیروهای نظامی بعد از جنگ می توانست تهدیدات و شورش های داخلی عشایر و ایلات سرکش را به خطر جدی برای حاکمیت قاجار مبدل کند. به استناد بند چهارم، دست روسها برای مداخله در امور داخلی و سیاست خارجی ایران باز گذاشته و از منظر دینی قاجارها متهم بودند که به کفار اجازه داده اند در سرزمین های اسلامی مستقر شوند. ضعف نظامی در سازمان و تجهیزات و نیروهای جنگی، اتکاء بیش از حد به وعده های کمک دولت های خارجی، ساده انگاری و کم گرفتن توان حریف؛ نفاق و دورویی خوانین محلی، بی اعتمادی مردم مناطق اشغالی به حکام قاجار و دسیسه های قدرتهای اروپایی در مقابل ایران از جمله دلایل شکست ایران بوده است. تمامی تلاشهای عباس میرزا برای تشکیل یک سپاه کار آمد وتوپخانه منظم به دلیل فشارهای متوالی روسها و نرسیدن امکانات مالی و عدم تعهدات دولت فرانسه و انگلیس با شکست مواجه شد. نقشه عملیات جنگی به دقت و مخفیانه مطرح نمی شد بلکه در محلی که نوکران هم به آن رفت و آمد می کردند طرح می شدو در نتیجه کسی نبود که از عملیات نظامی ایران اطلاعی نداشته باشد.۱۵ در این عهدنامه روس ها به تمام اهداف از پیش تعیین شده خویش به استثنای تصرف ایروان و نخجوان رسیدند و این عهدنامه برای روسیه فوقالعاده نافع بود و سیادت روسیه را بر فقاز و دریای خزر به ارمغان آورد.۱۶
در مرحله اول جنگ های ایران و روس و طی ده سال نبرد سپاهیان دو کشور، هیچگاه روس ها نتوانستند از طریق اثبات برتری نظامی خود به نتیجه برسند و صلح گلستان نیز به اتکای اقتدار نظامی روس ها حاصل نشد بلکه روسها این صلح را متعاقب شبیخون اصلاندوز با دریافت تمام اطلاعات سپاه ایران از انگلیسیها و با همراهی دیوانیان هواخواه انگلیس به ایران تحمیل کردند و این پیروزی برای روسها پیروزی نظامی نبود بلکه آنان از طریق بازیهای سیاسی و مساعدت همه جانبه سرگورازلی به صلح گلستان وتصرف سرزمینها دست یافتند. عباس میرزا و فرماندهان ایرانی به این مصاله از این جهت تن دادند که گمان می کردند پس از حل و فصل طغیان خواجه کاشغری و تجدید قوا به سراغ روسها خواهند رفت و سرزمینهای اشغالی را دوباره از چنگ آنان با گفتگو یا هجوم نظامی آزاد خواهند کرد.۱۷
پژوهشگر: سمیه زیدی
پی نوشت ها
۱. زرگری نژاد عبدالحسین، تصحیح و مقدحه احکام والجهاد و اسباب الرشاد، ص ۱۲.
۲. آوری، پیتر، تاریخ ایران(افشاریه و زندیه و قاجاریه)، ص ۲۸۵.
۳. سایکس، سرپرسی، تاریخ ایران ص ۴۳۰ و ملکم، سرجان، تاریخ ایران ص ۸۵۱ و حسینی شیرازی، فضل الله (متخلص به خاور)، تاریخ ذوالقرنین، ج۱ ص ۲۳.
۴. سپهر، ناسخ التواریخ، ج ۲، صص ۱۰-۱۱.
۵. پالمر، روزولت، تالریخ جهان نو، ص ۵۰۵.
۶. دنبلی، عبدالرزاق، مآثرالسلطانیه، تصحیح و تحشیه غلام حسین زرگری نژاد، ص ۶.
۷. هوشنگ مهدی، عبدالرضا، تاریخ ورابط خارجی ایران، صص ۲۰۶-۲۰۷؛ و اعتضاد الدوله، تاریخ روابط ایران و ناپلئون ص ۴۱؛ و بینا، علی اکبر، تاریخ سیاسی و دیپلماسی ایران ص ۹۰.
۸. محمود محمود، تاریخ روابط ایران و انگلیس در قرن نوزدهم، ص ۴۶.
۹. شمیم، علی اصغر، ایران در دوره سلنت قاجار، صص ۸۳-۸۶.
۱۰. زرگری نژاد، عبدالحسن، تصحیح و مقدحه احکام والجهاد و اسباب الرشاد، صص ۱۷-۱۹.
۱۱. شمیم، صص ۸۶-۹۱.
۱۲. مازندرانی، وحید و غلام علی مؤمنی، مجموعه عهدنامه های تاریخی ایران، صص ۱۲۷-۱۳۰.
۱۳. دنبلی، ص ۸.
۱۴. عبدالله یف، فتح الله، گوشه هایی از مناسبات روسیه و ایران در قرن نوزدهم، ص ۵۰۶.
۱۵. خورموجی، محمد جعفر، حقایق الاخبار ناصری، ص ۱۵ و هدایت، رضاقلیخان، فهرس التواریخ، ص ۳۶۷؛ و تاج بخش، احمد، سیاست های استعماری روسیه تزار انگلیس و فرانسه در ایران نیمه اول قرن نوزدهم، صص ۲۳۰-۲۳۱؛ و هدایت، رضاقلیخان، تاریخ روضة الصفای ناصری، ج۳ ص ۷۶۵.
۱۶. عبدالله یف ص ۶۳
۱۷. زرگری نژاد، عبدالحسن، تصحیح و مقدحه احکام والجهاد و اسباب الرشاد، ص ۵۴.
منابع
آوری، پیتر، تاریخ ایران(افشاریه و زندیه و قاجاریه)،ترجمه مرتضی ثاقب فر، تهران: جامی، ۱۳۸۴.
اعتضاد الدوله، تاریخ روابط ایران و ناپلئون، تهران: انتشارات زرین، ۱۳۶۳بینا، علی اکبر، تاریخ سیاسی و دیپلماسی ایران، ج۱، از گلناباد تا ترکمانچای ۱۲۴۳-۱۳۴۴، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۴۸.
پالمر، روزولت، تاریخ جهان نو، ج۱، ترجمه ابوالقاسم طاهری، تهران: امیرکبیر، ۱۳۴۰.
تاج بخش، احمد، سیاست های استعماری روسیه تزار انگلیس و فرانسه در ایران نیمه اول قرن نوزدهم، تهران: اقبال،۱۳۶۲.
حسینی شیرازی، فضل الله (متخلص به خاور)، تاریخ ذوالقرنین، ج۱، نسخه خطی، کتابخانه ملی ایران.
خورموجی، محمد جعفر، حقایق الاخبار ناصری، به کوشش حسین خدیوجم، تهران: نی، چاپ دوم، ۱۳۶۳ ه.ش.
دنبلی، عبدالرزاق، مآثرالسلطانیه، تصحیح و تحشیه غلام حسین زرگری نژاد، تهران: روزنامه ایران مؤسسه انتشاراتی، ۱۳۸۲.
زرگری نژاد، عبدالحسن، تصحیح و مقدحه احکام والجهاد و اسباب الرشاد، میرزا عیسی قائم مقام فراهانی، تهران: بقعه،۱۳۸۰.
سایکس، سرپرسی، تاریخ ایران، ترجمه فخر داعی، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۶.
سپهر، محمدتقی، ناسخ التواریخ (سلاطین قاجار)، ج۲، مصحح محمد باقر بهبودی، تهران: اسلامیه، ۱۳۴۴.
شمیم، علی اصغر، ایران در دوره سلنت قاجار، تهران: مدبر چاپ، ۱۳۷۴.
عبدالله یف، فتح الله، گوشه هایی از مناسبات روسیه و ایران در قرن نوزدهم، ترجمه غلام حسین متین، تهران: ستاره، ۱۳۵۷.
مازندرانی، وحید، و غلام علی مؤمنی، مجموعه عهدنامه های تاریخی ایران، تهران: وزارت امور خارجه ایران، ۱۳۵۰.
محمود، محمود، تاریخ روابط ایران و انگلیس در قرن نوزدهم، ج۱، تهران: اقبال، ۱۳۵۲.
ملکم، سرجان، تاریخ ایران، ج۲ ، ترجمه فخر داعی، تهران: دنیای کتاب، ۱۳۶۲.
هدایت، رضاقلیخان، تاریخ روضة الصفای ناصری، ج۳، به تصحیح و تشحیح جمشید کیان فر، تهران: اساطیر، ۱۳۸۰.
هدایت، رضاقلیخان، فهرس التواریخ، به تصحیح عبداحسین نوایی و میر هاشم محدث، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۳.
هوشنگ مهدوی، عبدالرضا، تاریخ ورابط خارجی ایران، تهران: انتشارات امیر کبیر، ۱۳۸۳.
منبع : مرکز اسناد انقلاب اسلامی


همچنین مشاهده کنید