جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


نفت ماو نفت نروژ


نفت ماو نفت نروژ
امروزه بر هیچ کس پوشیده نیست که ایران به عنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان نفت در دنیا، بهرۀ درازمدتی ازفعالیتهای نفتی خود نبرده است. چرا که مبنای تدوین بودجه و دیگر فعالیتهای کلان اقتصادی دولت در ایران، از همان ابتدای امر، چشم دوختن به دلارهای نفتی بوده که به شرائین اقتصاد کشور تزریق می شد. پرداختن به این نکته که دست یافتن به اهداف سند چشم انداز بیست سالۀ جمهوری اسلامی ایران، حتی با فروشی افزون بر فروش کنونی نفت و درآمدهای حاصل از آن بسیار بعید می نماید، امری است تکراری. چنانکه دولت و مجلس نیز در ماه های اخیر با گویشهای متفاوت و حتی در مواردی، صریحاً به این نقطه ضعف بزرگ در سیستم اقتصادی، مخصوصاً در نظام تدوین بودجه اشاره کرده اند؛تا جایی که یکی از اعضای کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی در مصاحبه ای میزان وابستگی بودجۀ سال ۸۷ به نفت را ۲/۵ برابر قانون برنامۀ چهارم بیان کرده است.
در این مقاله سعی خواهد شد تا با مقایسۀ ساختاری نظامهای تدوین بودجه در کشور ایران و عربستان به عنوان ریش سفیدان عرصۀ نفت در خاورمیانه و از طرفی نروژ، به عنوان یکی از بزرگترین کشورهای نفتی هم در عرصۀ تولید و مصرف و هم در عرصۀ تکنولوژی، به بیان راهکارهای پیشرفت در این عرصه، یادآوری فرصتهای از دست رفته، نمایاندن نقاط ضعف ایران در قطع رشتۀ وابستگی به نفت و مقایسۀ آماری بودجۀ این سه کشور بپردازیم تا روشن شود که اقتصاد کدام یک از این سه کشور، مخصوصاً ایران (به عنوان مدل کمتر توسعه یافته) و نروژ (به عنوان مدل توسعه یافته در صنعت نفت) بوی نفت می دهد!
مسئلۀ مشترکی بین ایران و عربستان وجود دارد: عربها نیز با وجود بالا رفتن قیمت نفت و غنی شدن کشور از نظر اقتصادی با یک چالش جدی روبه رو هستند و آن هم اینکه به موازات افزایش درآمد ناشی از فروش نفت که ۸۰ درصد منابع مالی عربستان را تشکیل می دهد، نرخ تورم و بیکاری نیز روندی صعودی را طی می کند. به نحوی که برای اولین بار از دهۀ هفتاد میلادی به بعد عربستان شاهد دو رقمی شدن نرخ تورم بوده است. دو برابر شدن هزینۀ خرید خواروبار، دو برابر شدن قیمت برنج، افزایش ۳۰ درصدی قیمت گوشت و افزایش نرخ بیکاری به ۳۰ درصد در بین جوانان ۱۶ تا ۲۶ ساله از نشانه های پاسخگو نبودن تمهیدات اعراب در تنظیم درآمد و هزینه های جاری کشور است.
هرچند عربستان سعودی اعلام کرده که قصد کاهش هزینه ها و در نتیجه کنترل تورم را در سال ۲۰۰۸ داشته است، اما در عملی کردن این ادعا چندان موفق نبوده است. عربستان سعودی معمولا بیش از آنچه در بودجه پیش بینی شده است، هزینه می کند. هزینه های این کشور در سال ۲۰۰۷ در مقایسه با آنچه پیش بینی شده بود، ۱۷ درصد بیشتر بود. هزینه های عربستان در سال ۲۰۰۸ نیز در قیاس با سال گذشته ۹/۷ درصد بیشتر است. وزارت دارایی عربستان در گزارشی رشد اقتصادی این کشور را در سال جاری۴/۳ درصد پیش بینی کرده است.
مرور اجمالی تاریخ نروژ نشان می دهد که امکانات ایران و کشورهایی نظیر عربستان برای دست یافتن به سطح رفاهی نزدیک به سطح رفاه نروژ - حداقل با توجه به امکانات اقتصادی- چندان هم دور از ذهن نیست. نروژ در حال حاضر یکی از مرفه ترین کشورهای اروپا و دنیا محسوب می شود و به هیچ وجه نمی توان ادعا کرد که این رفاه عمومی و اقتصادی را مدیون نفت است. بلکه این پیشرفت و انقلاب اقتصادی در نروژ مدلول مدیریت علمی و صحیح بر منابع نفتی این کشور بوده است. این درحالی است که یکی از اصلی ترین آموزه های کودکان نروژی در مدارس، یادآوری جایگاه نروژ در مقام فقیرترین کشور اروپا در سال ۱۹۰۵ است. نروژ همیشه دارای منابع طبیعی بوده است اما فقط ورود نیروی کار تحصیلکرده است که به نروژیها اجازه داد تا از این منابع در مقیاسی قابل توجه استفاده کنند.
عامل اصلی در تحول اقتصادی نروژ، انباشت سرمایۀ انسانی و سرمایۀ طبیعی عامل ثانویه بوده است. انباشت سرمایۀ انسانی می تواند بدون سرمایۀ طبیعی هم سطح زندگی را بالا ببرد (برای مثال کشورهای ژاپن و سنگاپور)، اما سرمایـۀ طبیـعی بـدون مـنابع انـسانی لازم بـرای بهره برداری از آن، کمک اندکی کرده یا حتی وضع را بدتر می سازد. نکتۀ دیگری که به نقش آن در رشد اقتصادی نروژ با توجه به درآمدهای دولت از منابع نفتی باید توجه داشت، مدل مدیریتی دولتمردان نروژی بر صندوق ذخیرۀ ارزی است. نروژ نیز صندوقی دارد به نام «صندوق وجوه نفت» که همان مکانیزم صندوق ذخیرۀ ارزی ما را دارد. با این تفاوت که عدول از قوانین استفاده از وجوه ذخیرۀ ارزی در نروژ برخلاف کشور ما تقریبا غیرممکن است و سیاستمداران نروژی با سختگیریهایی که در این زمینه داشته اند به وجوه آن به عنوان سرمایه ای برای نسلهای آینده می نگرند. برای همین است که دولتمردان نروژی با اجتناب از ضرورت تراشی، کمتر به فکر برداشت از حساب ذخیره ارزی اند و سعی می کنند تا با استفاده از منابع مالی جاری و مدیریت جریان پولی، به همان درآمد جاری بسنده کنند و در استفاده از وجوه حساب صندوق، بردباری بیشتری به خرج دهند.
مهمتر از همه اینکه قانون مستحکم صندوق نفت نروژ اجازه نمی‌دهد که تمایلات و سلیقه‌های سیاسی در رفتار حساب ذخیرۀ ارزی تأثیر بگذارد. جدای از بحث قوی یا ضعیف بودن مدیریت، سؤالی که مطرح می شود این است؛ آیا نروژ در حالی که درآمدی بیشتر از ایران، از فروش نفت خود دارد، شاهد افزایش روزافزون نرخ تورم در کشورش است یا خیر؟ مسلماً خیر! ایران توانسته است رتبۀ پنجم را در رده بندی پرتورم ترین کشورهای جهان به خود اختصاص دهد و این در حالی است که نروژ درست در نقطۀ مشابه و در قعر این رده بندی قرار دارد. در واقع نروژ یکی از ۷ کشوری است که در سال ۲۰۰۷ میلادی کمتر از یک درصد تورم داشته است.
بنابراین، این توجیه که تورم بالای موجود در ایران، حاصل رشد ناگهانی قیمت نفت در بازارهای جهانی است، ادعایی واهی است، چرا که با آمار فروش بالاتر، نروژ باید بیشتر از ایران درگیـر مشـکل تـورم می بود، که نیست. با این حساب می توان به این نتیجه رسید که اقتصاد ایران با وجود فروش کمتر از نروژ، بیشتر بوی نفت می دهد. کشورهایی نظیر نروژ که نفت، این نعمت خدادادی را، سرمایه ای متعلق به اکنونیان و فرداییان می دانند تمام تلاش خود را برای استفادۀ بهینه از شوکهای نفتی دهه های اخیر به کار بسته اند، درحالی که کشورهایی نظیر ایران و عربستان، تنها به فکر پرکردن چاله هایی بوده اند که متأسفانه روزبه روز عمیقتر شده اند. بدون شک نفت، در تمام سیستمهای تدوین بودجه از ابتدا تا به حال، اولین و آخرین راه محسوب شده و همین امر، موجب دامن زدن به عقب ماندگی جبران ناپذیری در مقایسه با کشورهایی نظیر نروژ تازه به نفت رسیده یا مالزی که تقریباً از زمان انقلاب اسلامی گامهای بلند خود را برداشته، شده است.
پیامدهای تکیه بر این تکیه گاه رو به اتمام هیچ گاه خوشایند نبوده و نیست و کشور باید به فکر تولید تکنولوژی، تربیت نیروی انسانی کارآمد و آموزش مدیران توانمندی در حوزۀ انرژی باشد که در غیر این صورت، هر روز شاهد تنگ تر شدن مجال پیشرفت در تمام حوزه های انرژی خواهیم بود. از این نکته هم نباید غافل شد که نروژ و کشور هایی از این دست، با بالا رفتن قیمت نفت دست به توسعۀ انرژیهای تجدیدپذیر زده اند، یعنی کاری که ایران به دلیل قیمت ارزان گاز و امیدوار بودن به منابع نفت خویش، تمایل چندانی بر انجام دادن آن ندارد.
در پایان، جملات زیر از رئیس موزۀ نفت نروژ خالی از فایده نخواهد بود:
«ما باید این ثروت را با درایت و برای رفاه مردم خرج کنیم و باید بیشتر به فکر حفظ درازمدت این منابع باشیم. به همین دلیل، یک صندوق ارزی نفت به وجود آورده‌ایم و هزاران میلیارد کرون در آنجا ذخیره کرده‌ایم. این ثروت برای آینده است، برای این است که از این منابع بیش از حد برای رفاه امروزمان استفاده نکنیم. به نظر من، این سیاست صحیحی است و فکر می‌کنـم کـه مسئولان تـا بـه حال با ذکاوت عمل کرده اند.»
مصطفی صبوری
منبع : ماهنامه تازه‌های انرژی


همچنین مشاهده کنید