پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

۱۶آذر برافتادن نقاب دموکراسی آمریکایی


۱۶آذر برافتادن نقاب دموکراسی آمریکایی
تاریخ زندگی بشر همواره آبستن اتفاقاتی است که برخی از آنها در حد یک حادثه باقی می مانند و حداکثر به عنوان یک رویداد تاریخی ثبت و ضبط می شوند و یا به بوته فراموشی سپرده می شوند. اما گاهی یکی از همین حوادث به یک نقطه عطف و جریان تاریخی بدل شده و در سیر زندگی یک ملت نقطه اتکا و حرکت آفرین می گردد. خروش دانشجویی ۱۶ آذر یکی از همین طیف حوادث است که به عنوان یک جریان ماندگار تاریخی به نقطه ثقلی در مبارزات ضداستکباری ملت ایران تبدیل شد. در آن هنگام که آمریکا توانسته بود خود را به عنوان حامی ملتها و حرکتهای ضداستکباری واستعماری معرفی کند و بسیاری از ملتها این نقش را پذیرفته بودند؛ به یکباره تلنگری از جنس دانشجویی زده شد. جریانی که ماهیت قدرت تازه ظهور یافته را به درستی درکت کرده و به واکنش مناسب در مقابل آن برخاسته بود. این حرکت توانست همه برنامه ها و راهبردهای کلان آمریکا در منطقه را به چالش بکشد. آمریکا که به دنبال فرصت مناسب می گشت تا جای استعمار پیر را در جهان بخصوص در منطقه استراتژیک خاورمیانه پر کند با حمایت های صوری و ظاهری از جنبش های ملی توانسته بود اعتماد ملتها را جلب کند؛ همان اعتمادی که در ایران دولت ملی مصدق را به ناکامی کشاند و حاصل قیام ملت ایران در ملی کردن منابع خویش را به باد داد. در آن شرایط کسی باور نمی کرد که این قدرت نوظهور بخواهد دوره نوینی از استعمار را شروع کند و به شیوه مدرن خون ملتها را در کاسه کند. تا این زمان استعمار فقط در قالب نظامی و اشغالگری تعریف می شد و پیام آزادی و دمکراسی خواهی آمریکا نافی این روشها و در حقیقت ناجی ملتها از استعمار تلقی می شد. بخصوص که آمریکا در شکل گیری جامعه ملل و سازمان ملل نقش مؤثری داشت و توانسته بود وجهه خوبی برای خویش دست و پا کند. با شیوه نوین استعمار مثل جذب نخبگان کشورها و تلاش در ایجاد حکومتهای به اصطلاح دموکراتیک، ورود در عرصه حیات اجتماعی ملتها باعناوین جذابی مثل حقوق بشر و... بسیاری از به اصطلاح روشنفکران و تحصیل کردگان، پیوند و اتحاد با آمریکا را به منزله نجات از دام انگلیس و سایر استعمارگران تلقی می کردند.
در این شرایط که همه چیز به کام آمریکا بود و شیوه مدرن استحمار و فریب ملتها داشت ثمرات خود را یکی پس از دیگری نصیب آمریکا می کرد؛ در سطح جنبش دانشجویی ایران، حرکتی شگفت و جریان ساز شروع شد. حرکتی که عمق فاجعه را به خوبی درک کرده و با پیش بینی دخالتهای به سبک و سیاق نو، توسط آمریکا فریاد اعتراضی را به راه انداختند که ثمرات آن را می توان درفرآیند انقلاب اسلامی مشاهده نمود. بدون شک حوادثی مانند تسخیر لانه جاسوسی که توانست هیمنه آمریکا را بشکند و پیام آزادی خواهی ملت ایران را رساتر به گوش ملتها برساند و به زیبایی توسط امام (ره) انقلاب دوم نام گرفت، از ثمرات ۱۶ آذر است. متأسفانه گذر زمان و کوتاهی ها در تبیین این جریان باعث شده که در سالهای اخیر نوعی برداشت معکوس از این جنبش و حرکت ضداستکباری در بین نسل جوان و دانشجو شکل بگیرد. حرکت ضداستکباری و مشخصات ضد آمریکایی ۱۶ آذر که با خون ۳ شهید بر تارک آن، نماد خونریزی و سفاکی سردمداران آمریکا و دست نشاندگان آنها است، به گونه ای تعریف می شود که از محتوای اصلی این حادثه هیچ خبری نیست و عده ای با تکیه بر وجهه ضداستبدادی آن که مطمئناً یک وجه عمیقی بود سعی می کنند بعد استکبارستیزی آن مکتوم بماند. این در حالی است که در منطق ۱۶ آذر استبداد و استکبار دو روی یک سکه اند و تا حمایت های استکباری از مستبدین داخلی نباشد استبداد به تنهایی توان مقاومت و سرکوب ملتها را ندارد. اگر در آن حادثه عظیم جوانان ملت به فرمان رژیم استبدادی به رگبار بسته شدند؛ در حقیقت پیش پای نماینده ای از نظام استکباری آمریکا قربانی شدند و دنباله های داخلی آنها همانند کودتای ۲۸ مرداد بیش از یک جریان نبود. گویا رسالت تطهیر چهره آمریکا در هردوره نمایندگانی دارد؛ اگر در سال ۳۲ رژیم پیام رسان اعتماد و اطمینان به آمریکا بود، اکنون در چهره ای جدید این رسالت به عهده کسانی گذاشته شده است که به ناحق از یاد و نام شهدای ۱۶ آذر بهره گرفته و سعی در ضد استبدادی نشان دادن این حرکت دارند، هدفی که در لایه های مخفی خویش همچنان به دنبال تطهیر وجهه آمریکا است. ۱۶ آذر باید روز فریاد و خروش جوان دانشجوی ایرانی علیه استکبار و استبداد توأمان باشد تا ثمره خون آن سه آذر اهورایی در خون غلطیده، همچنان نویدبخش بیداری و بصیرت باشد. باید پرچم شهیدان ۱۶ آذر در دست ستم ستیزانی باشد که دستان آمریکا را در قتل و غارت ملتهای مظلوم عراق و افغانستان و فلسطین و لبنان به وضوح می بینند و فریاد برمی آورند. در مقابل شهدا مسئولیم اگر باز اجازه دهیم کسانی از نام و یاد آنان دم برآورند که معلوم نیست فردا سر از آخور کنگره آمریکا درمی آورند یا در سازمان سیا و موساد تئوری براندازی نشخوار می کنند و به راستی مدیون قندچی، شریعت رضوی و بزرگ نیا هستیم اگر کوتاهی کنیم.
راضیه امیری رز
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید