جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


و آنها همچنان امریکا را شخم می زنند


و آنها همچنان امریکا را شخم می زنند
این تندترین و گستاخانه ترین حمله تاریخ سینما به مفهوم «امریکا»ست. چیزی ورای ژست های دموکراتیک مآبانه الیور استون و مایکل مور. اینجا نه میلیتاریسم جمهوریخواهانه هدف حمله است نه تسلط رسانه ها. همه آن چیزهایی که از فیلم های انتقادی امریکایی در ذهن داریم. هدف حمله اینجا حتی به مرزهای جغرافیایی نیز محدود نمی شود. در داستان مبالغه آمیز و سرگیجه آور فیلم، آنچه مورد حمله قرار می گیرد مفهوم جهانی امریکاست.
اینجا آمریکا نه امپریالیسم است نه نماینده سرمایه داری جهانی. آنچه در فیلم برادران کوئن، شخم زده می شود، امریکا به معنای یک نوع زندگی است. یک استاندارد بین المللی از مفهوم زندگی مرفه در قرن ۲۱. گویی برادران کوئن پس از سال ها مماشات با زندگی امریکایی، سال گذشته به این نتیجه رسیدند که به هرحال در امریکا جایی برای پیرمردها و کودکان، جایی برای همدردی و عشق و جایی برای صداقت و آرامش نیست. حتی نمونه هایی مثل آن پلیس باردار فارگو یا پلیس حکیم «جایی برای پیرمردها نیست»، نسلی رو به زوالند. «پس از خواندن بسوزان»، انتقام برادران کوئن از چنین جامعه یی است؛ انتقامی بی رحمانه، سنگدلانه و تمسخرآمیز از جامعه یی که در آن حتی ارزش های ستایش شده و جاودانی مثل تلاش برای سلامتی و تندرستی، شکل و شمایل نابهنجار و منحرفی پیدا می کند. تمام شخصیت های فیلم در یک هیستری پایان ناپذیر در حال تمرینات ورزشی یا حفاظت از سلامتی شان دیده می شوند. تیلدا سوئینتن در نمایی مسخره در حال گذاشتن میوه جات بر پوست صورتش است و برد پیت مدام در حال خوردن آبمیوه و حرکات ورزشی نشان داده می شود. جرج کلونی در حرصی بی پایان برای سالم بودن (و در نتیجه لذت جویی بیشتر) روزی پنج کیلومتر می دود. حتی جان مالکوویچ درهم شکسته نیز برای وارد شدن به این کورس بی پایان در فرم بودن و خارج نشدن از گردونه، به شکلی رقت آور حرکات ورزشی سوپراستارهای تلویزیونی را تقلید می کند.
در فیلم حتی ارتباط های عاطفی نیز خصلتی حیوانی پیدا می کند. دستمایه آشنایی، سایت های «مچ میکر» اینترنتی است. آدم هایی که در پارک وعده ملاقات می گذارند و برای تاثیر گذاشتن بر طرف شان سعی می کنند جذاب ترین لبخند ممکن را تحویل طرف دهند. مردان و زنانی که حیله گرانه بر خیانت هایشان در زندگی زناشویی سرپوش می گذارند و ناگهان متوجه می شوند در تمام این مدت همسر به ظاهر معصوم و بی خبرشان نیز در حال طی کردن فرآیند مشابهی بوده است و حتی اگر پای چند هزار دلار پول در میان باشد حاضرند به ابلهانه ترین شکل ممکن به کشورشان نیز خیانت کنند.فیلم داستان مردمانی است که جز لذت بردن ، آرمانی ندارند.تجسم حماقت مورد نظر فیلمساز را در ماشین ابداعی جرج کلونی می توان دید؛ یک لذت جویی مکانیکی پوچ و وقیحانه. مردم در فیلم گله یی حریص هستند که برای زندگی بهتر، پول، سلامتی و لذت جویی، مسابقه یی پایان ناپذیر را شکل می دهند که فرجامی جز درنده خویی، جنایت و تباهی ندارد. مردان و زنان آراسته یی که با گلوله مغز همدیگر را پریشان می کنند و با تبر در خیابان ها دنبال هم می افتند.
فیلم با بیکار شدن آزبورن کاکس (با بازی جان مالکوویچ) از اداره امنیت امریکا آغاز می شود، آن هم به خاطر دائم الخمر بودن. این ماجرا باعث می شود همسر او (با بازی تیلدا سوئینتن) که درگیر ارتباطی هیستریک با کری (جرج کلونی) است، به صرافت جدا شدن از او بیفتد. از طرفی یک زن میانسال (فرانسز مک دورماند) که مربی یک باشگاه ورزشی است به شدت نگران فرارسیدن دوران پیری و در تلاش یافتن پول برای انجام چند عمل زیبایی است. او در این میان و به کمک همکارش (برد پیت) وارد داستانی ابلهانه و نیمه جاسوسی می شود تا پول عمل زیبایی خود را به دست آورد. سماجت او برای یافتن این پول موجب می شود زندگی تمام قهرمان های داستان فرجام احمقانه یی پیدا کند.نمی توان انکار کرد «پس از خواندن بسوزان» در لحظاتی و در نمایش روی حیوانی زندگی قهرمان هایش، به شکل اشمئزاز آوری غیرقابل تحمل می شود. کلوزآپ های این فیلم احتمالاً از تمام فیلم های دیگر برادران کوئن بیشتر است. برادران کوئن عامدانه این نمایش حیوانیت را بر صورت گروهی از مشهورترین بازیگران هالیوودی می آزمایند. جرج کلونی، برد پیت، تیلدا سوئینتن و جان مالکوویچ، خود را به دستان برادران کوئن می سپارند تا این دو نابغه، کمدی حیوانی و سنگدلانه خود را از فروپاشی طبقه متوسط امریکایی به سرانجام برسانند. آنها اجازه می دهند در کلوزآپ های موذیانه برادران کوئن، به حد میمون هایی خوش آب و رنگ و به ظاهر زبل اما در نهایت مفلوک، سقوط کنند.در «پس از خواندن بسوزان» از خامدستی های کمدی های دهه ۹۰ برادران کوئن، مثل وکیل هاد ساکر یا حتی بارتون فینک خبری نیست. فیلم استادانه نوشته و کارگردانی شده است. اما افراط برادران کوئن در نمایش حماقت و حیوانیت، گاه تحمل فیلم را سخت کرده است.
برادران کوئن، در آغاز بیست و پنجمین سال فعالیت سینمایی شان، همچون رب النوع های یونانی، آرمیده بر المپ، به تکاپوی انسان خیره شده اند، به این موجودات دوپایی که مسابقه موهوم رسیدن به لذت را متوقف نمی کنند. این دو خداوندگار سینمای امروز، مرثیه های اخلاقی خود را، بی اعتنا به آنچه در بقیه سینما در جریان است، می سرایند.آنها شاید تنها نماینده دغدغه های کهن و مذهبی اخلاقی در سینمای امروز امریکا باشند. صدای آنها بازتابی است از میان هزاران سال تمدن و حماقت. اما آنقدر باهوش هستند که این مفاهیم بنیادین اخلاقی را در شکل و شمایلی مدرن و ظاهرفریب عرضه کنند.آغاز فیلم با نمایی خارج از کره زمین است. دوربین از یک نقطه دید رب النوع گونه فرود می آید و داستان این قوم را روایت می کند و بعد در انتهای فیلم در حرکتی معکوس از فضای کره زمین خارج می شود و به جایگاه ابتدایی خود باز می گردد. بر فراز جغرافیا و تاریخ ، داستانی را برای ما می گوید که ریشه در داستان های کهن اخلاقی دارد.مثل داستان قوم لوط.داستان گناه و جنون. و بالاخره به این نتیجه بارها اثبات شده می رسیم؛ این دو برادر نظیر ندارند حتی اگر در بهترین فرم خود نباشند.
آرش خوشخو
*فیلم را می توان به صورت «پس از خواندن کپی کن» نیز ترجمه کرد.
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید