جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


خواهران غریب


خواهران غریب
خواب زمستانی ساخته سیامک شایق بر محور قصه‌ای زنانه حرکتی آرام دارد و کمتر می‌تواند از جذابیت‌های بالقوه این فضا بهره‌ای مناسب ببرد. شایقی در دهمین فیلم کارنامه خود رویکردی دارد به قصه و فضاهای زنانه که کمتر چنین نمودی در آثارش داشته و به این ترتیب یک جذابیت بالقوه را وارد کار کرده است.
این جذابیت بالقوه می‌تواند متأثر از فضای حاکم بر سینمای ایران هم باشد که فیلم‌هایی با این حال و هوا بازخوردی مناسب داشته و البته مورد توجه هم قرار گرفته‌اند. اما یک نکته مهم در این بازخورد چگونگی پرداختن به این ایده جذاب است که توانسته همه وجوه این جذابیت بالقوه را بالفعل کند یا نه؟
فریده (فاطمه معتمد آریا) و فرشته (پگاه‌آهنگرانی)، سفره‡ افطار را پهن کرده‌اند و منتظر خواهر سومشان فرزانه (لا‌دن مستوفی) نشسته‌اند تا از سرکار بیاید و با هم روزه‌شان را باز کنند. اما خیلی وقت است که هوا تاریک شده است و خبری از فرزانه نیست. که ناگهان صدای برخورد چیزی با پنجره را می‌شنویم و می‌فهمیم فرزانه خیلی وقت است که برگشته؛ اما چون کلید همراهش نبوده و برق خانه نیز اتصالی داشته، <هرچی زنگ زدم، سنگ زدم>، کسی متوجهش نشده و معلوم نیست اگر با آن شدت، به پنجره سنگ نمی‌زده تا چه زمانی باید پشت در، از سرما می‌لرزیده است!اگر سیامک شایقی قصه‌اش را با آن موقعیت بجا و غافل‌گیرانه به پایان نمی‌برد، چگونه می‌توانست نقصان و لکنت روایت فیلمش را تا حدودی جبران کند و آن را از اثری ضعیف به فیلمی متوسط تبدیل کند.
در واقع خواب زمستانی به اندازه‌ای از فقدان ایده‌های جذاب در روند روایت و کم‌رمقی گرانیگاه محوری‌اش رنج می‌برد که اگر همان پایان‌بندی تلنگروار را هم نمی‌داشت، معلوم نبود چگونه می‌خواست خود را از سرگردانی‌ای که دچارش شده بود نجات دهد. حضور اصغر عبداللهی از فیلمنامه‌نویسان قدیمی و پیشکسوت سینمای ایران که فیلمنامه‌ای شاخص چون خانه خلوت را در کارنامه دارد و همکاری‌های متعدد هم با شایقی داشته، از نقاط قوت فیلم است که تقریبا می‌تواند در کنار ایده بالقوه جذاب، سطح کار را ارتقا داده و ارتباطی مناسب با مخاطب پیدا کند. خواب زمستانی به رابطه سه خواهر در مقاطع سنی مختلف می‌پردازد که با از دست دادن پدر و مادر در کنار هم زندگی می‌کنند و درگیر مشکلا‌ت و دغدغه‌های خاص خود و همسازی با شرایط جدید می‌شوند.
به این ترتیب طراحی اولیه داستان قرار است چگونگی رسیدن به آرامش و تعادل را در زندگی این سه خواهر به تصویر بکشد. انتخاب این سه خواهر از سه مقطع سنی مختلف در طراحی اولیه کمک کرده تا در این نمای کلی به دغدغه‌هایی از جنس‌های متفاوت پرداخته شود.
اما به نظر می‌آید امکانی که این طراحی در اختیار نویسنده قرار می‌دهد، کافی به نظر نیامده که یک سری تعاریف جدید نیز وارد کار شده است. از جمله این تعاریف طراحی موقعیت فلج بودن برای خواهر بزرگتر (فاطمه معتمدآریا) است که دغدغه‌ها و مسائلی خاص‌تر را وارد قصه کرده که خاص این فضاهای زنانه نبوده و تمرکز بر این وجه جذاب را کمرنگ می‌کند.
در واقع این موقعیت شرایطی ایجاد کرده تا تلا‌ش‌های وی برای قرار گرفتن در قاب خالی مادر و پدر، برجسته و عمده‌تر از دغدغه‌های دیگر شود. در این میان خط فرعی کمرنگی هم به دغدغه‌های عاطفی و تنها ماندن وی می‌پردازد که این وجه در کنار تلا‌ش او برای کنار آمدن با شرایط جدید و قرار گرفتن در نقش پدر و مادر، تصویر این خواهر را پررنگ تر می‌کند. در کنار این خط برجسته، به نظر می‌آید وارد شدن به جزئیات خطوط قصه دو خواهر دیگر بیشتر برای تک خطی نشدن ماجرا طراحی شده و کمتر می‌تواند وارد کنش و واکنش‌های تعیین‌کننده شود.
داستان روایت ساده ای از چند روز زندگی سه خواهر است که هر یک دغدغه‌های خاص خود را دارند و به نظر می‌رسد مهم ترین دغدغه آنها ازدواج است! در نهایت هم هر سه نفر به مراد دل خود می‌رسند. خواهر بزرگتر با عشق سال‌های جوانی خود دوباره مرتبط می‌شود، خواهر دوم هم به نوعی فرد مورد نظر خود را در بین همکاران شرکتش می‌یابد و سومی هم از بین دوست و آشنا مرد رویاهایش را انتخاب می‌کند.
به همین سادگی مانند تمام فیلم‌های ایرانی همه چیز ختم به خیر می‌شود. اما با این تفاوت که در برخی از فیلم‌ها حداقل برای لحظه ای هم که شده بیننده با یک اتفاق روبه‌رو می‌شود که می‌تواند او را ترغیب به دیدن ادامه ماجراها کند. در خواب زمستانی همه چیز به آرامی پیش می‌رود و گویی این سه خواهر هیچ ویژگی رفتاری و اخلا‌قی در زندگی ندارند که بتوان با خصوصیاتشان آشنا و برای دیدن چند روز زندگی شان ترغیب شد.
در خواب زمستانی قرار است که تماشاگر داستان سه خواهر از سه نسل متفاوت را نظاره گر باشد که هر یک دغدغه‌های خاص خود را دارند. اما هیچ کدام از این دغدغه‌ها نه نمود پیدا می‌کند و نه شخصیت‌ها با ویژگی‌هایی که دارند آن را به نمایش می‌گذارند. در بسیاری از صحنه‌ها که تماشاگر منتظر است تا در جریان زندگی این سه تن قرار بگیرد، مشکلا‌ت زندگی آنها را درک کند، شاهد عکس العمل‌های منطقی از آنها باشد، هیچ اتفاقی رخ نمی دهد. واقعیت این است که خطوط فرعی روابط و مسائل دو خواهر دیگر، هر چند با توجه به مقطع سنی آنها متفاوت از یکدیگر است، اما پتانسیل اداره قصه را ندارد. به این ترتیب به نظر می‌آید آنچه در درجه اول اهمیت قرار می‌گیرد ترسیم تصویری ساده و صمیمی از فضای جاری میان خواهرهاست که می‌تواند در همان حضور شبانه آنها کنار هم خلا‌صه شود.
انتخاب ماه رمضان و جمع شدن سر سفره سحری و... از تمهیداتی هستند که برای رسیدن به این فضا طراحی شده است. خواب زمستانی از آن دست فیلم‌هایی است که اگر تماشاگر دقایقی از فیلم را نبیند، چندان تفاوتی در نوع قضاوتی که دارد، نمی‌کند و اصلا‌ً چیزی را از دست نمی‌دهد زیرا داستان بار دراماتیک قوی ندارد که تماشاگر خواهان دیدن آن باشد. این فیلم قرار بوده زن محور باشد، یعنی در کنار خلق یک داستان جذاب، زندگی زنانی را به نمایش بگذارد که هر یک نماینده ای از نسل خود هستند، اما هیچ گاه تماشاگر نمی‌تواند ارتباط درستی بین این سه خواهر برقرار کند و آنها را به عنوان نماینده نسل خود برگزیند.خواهران خواب زمستانی بجز این که سحر یا افطار در کنار هم غذا بخورند، هیچ ارتباط دیگری با هم ندارند.
در صورتی که آن طور که از زندگی آنها برمی‌آید، هر یک برای اداره زندگی سه نفرشان تلا‌ش می‌کنند اما این تلا‌ش‌ها در هیچ جای فیلم نمود پیدا نمی‌کند و تنها بیننده شاهد این است که خواهر بزرگ دغدغه شام و ناهار خانواده را دارد، خواهر کوچک تر هم چندان نقشی در زندگی سه نفره ایفا نمی‌کند، اما خواهر وسطی که نان آور خانواده هم هست، بیشترین نقش را در زندگی دارد زیرا محور داستان اوست.
اما واقعیت این است انرژی و پتانسیلی که باید از این فضا و حضور زنانه به مخاطب منتقل شود، آن چیزی نیست که باید باشد. چون نه می‌تواند از این موقعیت ساده استفاده‌ای ببرد و نه تأثیرگذاری در مخاطب داشته باشد. به این ترتیب می‌توان این پرسش را مطرح کرد که امتیاز خواب زمستانی را باید در چه وجهی دانست.اینکه فیلم در انتها یک سرانجام قطعی برای سه شخصیت زن طراحی نکرده و تنها نقاطی روشن را در این مسیر پیش‌روی مخاطب قرار می‌دهد، می‌تواند نقطه قوت و دلیلی بر پیشرو و متفاوت بودن فیلم باشد این در حالیست که فیلم مایه‌های مستعد برای جذابیت بیشتر و تأثیرگذاری بر مخاطب ا دارد که به نظر می‌آید عامدانه روی آنها مانور نداده است.
فیلم خواب زمستانی بر محور قصه‌ای زنانه حرکتی آرام دارد و کمتر می‌تواند از جذابیت‌های بالقوه این فضا بهره‌ای مناسب ببرد. از همین روست که وقتی فیلم تمام می‌شود نه لحظه‌ای و نه حس و حالی خاص در مخاطب باقی نمی‌ماند. شایقی نام این فیلم را از شعر نیما یوشیج انتخاب کرده و آن را برداشتی آزاد از این شعر می‌داند.
ایزد مهرآفرین
منبع : روزنامه سیاست روز


همچنین مشاهده کنید