سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

وقتی زمین و زمان به هم گره می‌خورد


وقتی زمین و زمان به هم گره می‌خورد
انگار زمین و زمان به هم گره خورده، انگار زمین بیخ گلوی زمان را محکم چسبیده.
تانک‌های مانده از زمان جنگ نمی‌گذارند فراموش کنی که اینجا چه کربلایی برپا بوده، زره پوشی که تا نیمه درگل نشسته تو را وادار می‌کند تا از در نیمه‌بازش تو بروی و سرک بکشی و به سرنوشت کسانی فکر کنی که یک روزی در زمان جنگ توی این نفربر نشسته‌اند و در جبهه از جایی به جای دیگر رفته‌اند و تو نمی‌دانی که نام‌شان چه بوده و اصلا حالا زنده‌اند یا شهیدشده اند، به اسیری رفته‌اند یا جانباز مانده‌اند!
این نفربر زره پوش همراه با تانک پشت سرش با تانک دیگری که کمی دورتر کنار نخل سوخته‌ای در شلمچه رها شده، صدای صفیر گلوله را به گوش‌هایت می‌کشاند و همین‌ تانک‌ها همراه با میدان مین زمین را به زمان دوخته‌اند تا پلشتی جنگ را روبه چشمانت بنشانند. اینجا شلمچه است سرزمین کربلای ۴ و ۵... .
به گواه پایگاه اینترنتی سایت جامع دفاع مقدس، عملیات کربلای ۴ در شلمچه با هدف رسیدن به دروازه‌های جنوبی بصره ساعت۰۳/۱۱ شب سوم دی‌ماه سال ۶۵ شروع شد.
آنچه در این پایگاه اینترنتی آمده نشان می‌دهد که سپاه پاسداران برای یکسره کردن کار جنگ طراحی این عملیات را در دست گرفت.
از دیگر ویژگی‌هایی که باعث انتخاب این منطقه برای عملیات شد عوارض موجود در زمین غرب اروند در منطقه ابوالخصیب بود، زیرا وجود نهر‌ها، نخلستان‌ها و کانال‌های کشاورزی و نیز عدم‌وجود استحکامات در منطقه پتروشیمی تا بصره این منطقه را قابل تصرف و پدافند می‌کرد.
همچنین به‌دلیل آنکه دو جناح منطقه عملیاتی از شمال به آب‌گرفتگی شلمچه و کانال ماهی و از جنوب به خور زبیر و زمین‌های باتلاقی اطراف آن محدود شده بود قدرت تحرک دشمن، ضعیف برآورد می‌شد. مزیت دیگر منطقه عملیاتی واگذاری مسئولیت حفاظت و اداره آن به سپاه‌های سوم و هفتم عراق بود.
پس از آن در ۱۹ دی ماه همان سال یعنی کمتر از ۳ هفته پس از آغاز عملیات کربلای ۴ بود که عملیات کربلای ۵ با رمز یا زهرا(س) در شلمچه آغاز شد.
اسناد پایگاه جامع دفاع مقدس نشان می‌دهد که رزمندگان‌ سپاه‌ اسلام‌ برای‌ آزاد‌سازی‌‌ مناطق‌ تحت‌ اشغال‌و دفع‌ تجاوز دشمن‌ و به‌منظور دستیابی‌ به‌ اهداف‌ والای‌ خود، اقدام‌به‌ انجام‌ عملیات‌ کربلای‌ ۵‌ در این‌ منطقه‌ کردند.
این پایگاه همچنین اهداف عملیات را اینگونه عنوان کرده‌است:منطقه شلمچه به لحاظ اهمیت سیاسی و نظامی آن، به‌عنوان یکی از معابر وصولی شهر بصره، همواره در زمره اهداف قوای نظامی جمهوری اسلامی ایران قرار داشت. درصورت تسلط بر این منطقه، جمهوری اسلامی می‌توانست برتری خود را در جنگ به اثبات برساند.
● میراث ۲ عملیات بزرگ
حالا شلمچه میراث‌دار ۲ عملیات بزرگ جنگ است. وقتی جنگ در مرداد ماه ۶۷ پس از ۸ سال به پایان رسید، شلمچه امانت‌دار پیکرهای خفته در گل و لای شهدا بود و تا سال‌ها پس از پایان جنگ گروه‌های تفحص با واکاوی وجب به وجب شلمچه شهدای عملیات کربلای ۴ و ۵ را شناسایی کرده و به خانواده‌هایشان تحویل می‌دادند.امروز اما در شلمچه از نخلزار خبری نیست، زمین‌های کشاورزی برجای مانده و میدان مین همچنان پابرجاست.
هنوز نسیم، زمزمه شب‌های عملیات را به گوش می‌رساند.کمی که گوش تیز کنی صدای تن‌هایی را که شب عملیات روی زمین سینه‌خیز می‌روند می‌شنوی، چشم که تنگ کنی می‌بینی که هنوز رد پاهایشان روی زمین مانده و بوی نخل‌های سوخته هنوز به مشام می‌رسد، کمی دورتر نخلی سوخته، بی‌سر بر جای مانده. صدای باد هنوز همه زمزمه‌ها را در خود دارد.
● از اینجا تا به مشهد
وقتی امیر محمد با پرچم سبزش دوان دوان به سوی تانکی می‌رود تا بی‌درنگ از تانک بالا برود و پرچم سبزش را بر بالای تانک برافرازد، جبهه را براساس حرف‌های پدر جانبازش در ذهن بازسازی می‌کند، لوله تانک را در خیال می‌چرخاند و رو به دشمن فرضی شلیک می‌کند؛ پشت سرهم شلیک می‌کند و با آهنگی کودکانه می‌گوید:«بابام می‌گه ما این‌جوری دشمن رو می‌کشتیم.»
پرچم علمدارش را بالا می‌گیرد تا باد جانی دوباره ببخشدش و آرزو می‌کند که می‌توانست تانک بازمانده از جنگ را برای همیشه تصاحب کند و روز تا شام به دشمن شلیک کند.امیر محمد یکی از چند مسافر رالی «راه ولایت» است که بناست همراه پدر و مادرش از شلمچه به مشهد برود.
وقتی پدر صدایش می‌کند، ناگهان رشته رویایش از هم می‌گسلد، جنگ و جبهه را رها می‌کند، سعی می‌کند از تانک محبوبش دل بکند، پرچمش را بردارد و از سراشیبی به سرعت پایین برود مبادا جا بماند.
● رالی برای خانواده‌های ایثارگر
حسین دهقان، رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران، درباره این مسابقه می‌گوید: جوانان
مرز و بوم ما در این خاک مبارزه کرده‌اند و امروز هم فرزندان آنان در پیوند با ولایت و تجدید میثاق با شهدا در جاده ولایت، از این مکان به مشهد مقدس حرکت می‌کنند.
به گفته سعید لواسانی، معاون فرهنگی بنیاد شهید، در این مسابقه اتومبیل رانی فرزندان شاهد و ایثارگر، ۵۰ اتومبیل حضور دارد که از بین رانندگان آنها ۹ نفر مدرک کاردانی، ۲۶ نفر مدرک کارشناسی و ۱۰ نفر مدرک کارشناسی ارشد دارند و ۵ نفر اساتید دانشگاه و دارای مدرک دکترا هستند. این گروه شامل ۳۰ فرزند شهید، ۵ فرزند جانباز و ۱۵ جانباز است.
۶۶ خودروی شرکت‌کننده در رالی مسیر ۲ هزار کیلومتری شلمچه تا مشهد را در ۵ روز پشت سرگذاشتند و سرانجام ۵ روز پس از روز نخست ۲۶ آبان‌ماه به مشهد رسیدند.
● جایزه
خودروها به صف می‌شوند. کار مراسم افتتاحیه رو به پایان است. هر یک از شرکت‌کنندگان با خودرویش پشت خط شروع مسابقه می‌ایستد تا داورها با اعلام و ثبت ساعت، اجازه حرکت بدهند و شرکت‌کنندگان یکی یکی در مسیر رالی راه بیفتند.
کمی آن سو‌تر کنار فنس‌ها سربازی دارد پرچم‌ها را جمع می‌کند. با نگاهی به‌خودروها می‌پرسد:جایزه به نفر اول چی می‌دن؟
پرچم‌ها را یکی یکی از پایه بر می‌دارد. ۴-۳ ماه به پایان خدمتش مانده. محل خدمتش شلمچه است؛ برج دیده‌بانی یا ضد‌هوایی یا قدم رو کنار مرز؛ شاید هم هر بار نوبت انجام یکی از این کارهاست. سرباز است دیگر؛ دستور را اجرا می‌کند.
نگاهش را از خودروها برمی‌گیرد، به آسمان می‌دوزد، به جایزه فکر می‌کند، به آینده؛ به این‌که پس از پایان خدمت سربازی‌اش باید چکار کند؟ هنوز ۴-۳ ماه فرصت دارد فکر کند.
مینا شهنی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید