جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


سایه قید و بندهای بی اساس بر ازدواج جوانان


سایه قید و بندهای بی اساس بر ازدواج جوانان
می دانیم آمار ازدواج بمیزان قابل توجّهی کاهش یافته و به عکس سن ازدواج، به خصوص در شهرهای بزرگ و نقاطی که به تمدن نزدیک تر است، بالا‌ رفته تا آن جا که ازدواج در سنینی صورت می گیرد که <شور> و <طراوت> جوانی تقریباً از میان رفته، و بهترین فرصت طبیعی ازدواج پایان یافته است.
البتّه این وضع معلول عوامل مختلفی است که یکی از آنها طولا‌نی شدن دوران تحصیل و عدم تأمین نیازمندی‌های زندگی (به طور دلخواه) و هزینه سنگین ازدواج است.
نمی توان انکار کرد که طولا‌نی شدن دوران تحصیل یک <مانع بزرگ و مهم> برای بسیاری از جوانان در راه ازدواج محسوب می گردد.
دوران تحصیلی برای بسیاری از رشته‌ها در حدود ۱۸ سال یا کمی کمتر است و بنابراین یک جوان هنگامی می تواند نفس آزادی بکشد که تقریباً ۲۵ سال دارد، تازه <جوانی است جویای کار( >اگر بتوانیم کلمه جوان را به معنای واقعی درباره او به کار ببریم، زیرا قسمت عمده جوانی را پشت سر گذاشته و تنها حاشیه آن باقیمانده است.)!
و چنین به نظر می رسد که در دنیای آینده که دنیای تخصّص است این سن، از این هم بالا‌تر برود و شاید تا حدود ۳۵ سالگی ادامه یابد!
از طرفی یک جوان محصّل که خود به صورت یک <دستگاه مصرف> و <هزینه تراش> است، نه یک <دستگاه تولید> و ایجاد درآمد، چگونه می تواند دم از ازدواج با آن بارهای سنگین و کمرشکن، بزند؟ و چگونه می توان رابطه ازدواج را با پایان تحصیل انکار کرد؟
به عقیده ما اگر کمی آزاد فکر کنیم و از دنباله روی‌های غلط بپرهیزیم حل این مسئله زیاد مشکل نیست، و طرح روشنی برای آن وجود دارد و آن این که:
چه مانعی دارد جوانان در دوران تحصیل - هنگامی که به سنین مناسب ازدواج می رسند - شریک زندگی آینده خود را با مشورت با پدران و مادران و دوستان دلسوز روشن انتخاب کنند، نخست یک نوع نامزدی مشروع (خواندن عقد ازدواج و انجام مراسم مذهبی و قانونی، بدون مراسم عروسی) که نیاز به هیچ گونه تشریفات و تجملا‌ت و هزینه‌های سنگین ندارد، در میان آنها برقرار گردد، و دختر و پسر بدانند به یکدیگر تعلق دارند و شریک زندگی آینده یکدیگر خواهند بود.
(در این دوره الزامی به تشکیل زندگی مستقل وجود ندارد و دختر و پسر می توانند به منوال گذشته تحت سرپرستی خانواده‌های خود زندگی کنند.)
سپس با فراهم شدن امکانات در نخستین فرصت اقدام به بقیه مراسم ازدواج و عروسی با وضع ساده و آبرومندی کنند. فایده این طرح، نخست این است که یک آرامش روحی به جوانان می بخشد، و به زندگی آنها نور امید می پاشد، و از هیولا‌ی وحشتناکی از آینده مبهم که بسیاری از مجردان را آزار می دهد نجات می بخشد.
و دیگر این که آنها را در برابر بسیاری از انحرافات اخلا‌قی بیمه می کند و از تلف کردن وقت‌های فراوانی که به هنگام امکانات آغاز یک زندگی مشترک، به منظور پیدا کردن همسر مناسب مصرف می گردد، نجات و رهایی می بخشد و زندگی آنها را در یک مسیر طبیعی قرار می دهد.
انجام این طرح برای اکثر جوانان ممکن است. اگر پدران و مادران، هوشیاری به خرج دهند، خود جوانان هم درست بیندیشند، و این طرح معمول گردد قسمت قابل توجّهی از مشکلا‌ت مربوط به این مسئله حل خواهد شد.
خلا‌صه این که برقراری مراسم نامزدی شرعی (عقد خوانده) و پیوند تعلق یک پسر و دختر به یکدیگر، به جوانان امکان می دهد که قسمت قابل توجّهی از نیاز جنسی خود را از این راه برطرف کنند، زیرا دوران نامزدی دورانی است که بسیاری از مزایای زندگی زناشویی را در بر دارد و مقدار قابل ملا‌حظه ای از محرومیّت‌های جنسی جوانان را - که نیاز به شرح ندارد - جبران خواهد نمود.
و به این وسیله می توان جوانان را از آلودگی به فحشا و انحرافات جنسی نگاه داشت، بدون این که هزینه اضافی خاصّی به خانواده پسر یا دختر تحمیل گردد و یا مسئله به وجود آمدن فرزند پیش آید و مشکلی برای ادامه تحصیل آنها ایجاد نماید.
راه دیگر اقدام رسمی به ازدواج تا آخرین مرحله یعنی مرحله عروسی است، منتها با طرق خاصّی که امروز فراوان است (و بسیاری از آنها شرعاً هم جایز است) از انعقاد نطفه فرزند جلوگیری شود، چون اشکال عمده ازدواج مسئله فرزندانی است که میوه آن می باشد که تحمل آن برای جوانان در این سنین و با ادامه تحصیل مشکل است، ولی همه این طرح‌ها در صورتی است که ازدواج از صورت تشریفاتی و پر خرج و هزینه‌های کمرشکن فعلی که هیچ دلیل منطقی برای آن وجود ندارد بلکه کاملا‌ احمقانه به نظر می رسد، درآید و ساده و بدون تشریفات برگزار گردد.
اگر به راستی پدران و مادران، و همچنین جوانان خواهان سعادتند، راه این است. و نشستن در انتظار پایان دوران تحصیلا‌ت عالی، و سپس پیدا کردن یک شغل مناسب و آبرومند و پردرآمد، و تهیه خانه و اتومبیل و وسایل دیگر و هزینه‌های سنگین ازدواج تشریفاتی، نتیجه اش، علا‌وه بر آلودگی شدید جوانان و هزاران گونه انحراف، این می شود که غالباً در سنین نزدیک به ۳۵ یا ۴۰ سالگی که دوران (بازنشستگی!) کم کم نزدیک می شود اقدام به ازدواج کنند و این گونه ازدواج‌ها صددرصد غیر طبیعی و فاقد روح و اصالت است، به دلیل این که هیچ گونه هماهنگی با سازمان‌های وجود انسان و تاریخی که غرائز طبیعی برای ازدواج تعیین کرده اند ندارد.
آیت الله مکارم شیرازی
برگرفته از کتاب"مشکلا‌ت جنسی جوانانکه معظم له در سال ۱۳۵۰ منتشر کرده اند
منبع : روزنامه سیاست روز


همچنین مشاهده کنید