شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

در کشاکش آفات


در کشاکش آفات
انقلاب نیز همانند پدیده‌های دیگر دچار آفت‌هایی می‌شود که بدون رفع آنها استمرار انقلاب ممکن نخواهد بود. با توجه به ضرورت آفت زدایی چه تمهیداتی را باید به کار بست تا ضمن یافتن آفات اساسی که پیکره انقلاب را تهدید می کند به رفع و دفع آن همت گمارد. ازاولین مسائل لازم در این راه تعیین مصادیق است که چه آفاتی را آفات اساسی انقلاب تلقی می کنیم.
به بیان دیگر انقلاب اسلامی با تکیه بر ویژگی ها و اهداف خاصش آفات ویژه ای را نیز خواهد داشت. نکته دیگر اینکه در تبیین و زدودن آفات، داشتن دیدگاه سیستمی و توجه به پیوستگی و ارتباط کلیه ساختار های اجتماعی ضروری است. یعنی آن که شناسایی و رفع هیچ آفتی را به تنهایی و مجرد از آثار و روابط آن با سایر اجزاء و ارکان جامعه به حساب نیاوریم. ‌
امام خمینی( ره) همواره در طول حیات طیبه خود آفات انقلاب اسلامی را به مردم و مسئولان متذکر می شد و راههای مقابله با آنها را بیان می فرمود، چنانچه معظم له در بیانات خود در دیدار خود با رئیس جمهور، وزراء، رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی، در تاریخ ۶۰/۱۱/۱۹ فرمود:
...و آن روزی که دیدید و دیدند که انحراف در مجلس پیدا شد، انحراف از حیث قدرت طلبی و ازحیث مال طلبی، در کشور، در وزیرها پیدا شد، آن روز بدانند که علامت اینکه شکست بخوریم، خود نمایی کرده. از آن وقت باید جلویش را بگیرند. رئیس جمهوری که بخواهد سلطنت کند به این مملکت، خود مردم باید جلویش را بگیرند. مجلسی که بخواهد قدرتمندی نشان بدهد و آن مسائلی که سابق و آن افرادی که سابق در مجلس بودند، آن کارها را بکند، خود مردم باید جلویش را بگیرند. اگر مردم بخواهند که اسلام را حفظ کنند، جمهوری اسلامی را حفظ کنند، دولت و مجلس و رئیس جمهور و این ها را حفظشان کنند؛ یعنی حفظ کنند از اینکه خدای نخواسته یک وقت قدمی از آن ور بر ندارند. این شیطانی است که در انسان هست و ممکن است که هر کس را منحرف کند و لازم است که انسان خودش را مهذب کند.‌
امام خمینی (ره) راه مقابله با آسیب ها و آفات این نهضت اسلامی و بقای انقلاب را همان راه و رمز پیروزی آن می دانند. همان‌طور که در وصیت نامه الهی خودشان فرمودند:
بی تردید رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است و رمز پیروزی را ملت می داند و نسل های آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن، انگیزه الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد. اینجانب به همه نسل های حاضر و آینده وصیت می کنم که اگر بخواهید اسلام و حکومت الله برقرار باشد، و دست استعمار و استثمار گران خارج و داخل از کشور تان قطع شود، این انگیزه الهی را که خداوند تعالی در قرآن کریم برآن سفارش فرموده است از دست ندهید و در مقابل این انگیزه که رمز پیروزی و بقای آن است، فراموشی هدف و تفرقه و اختلاف است.‌
همچنین استاد شهید مطهری (رض) در کتاب ارزشمند “نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر” ضمن اشاره به حساسیت آفت زدایی چنین بیان می دارد که :
“نهضت ها مانند همه پدیده های دیگر ممکن است دچار آفت زدگی شوند. وظیفه رهبری نهضت است که پیشگیری کند... اگر رهبری یک نهضت به آفت ها توجه نداشته باشد یا در آفت زدایی سهل انگاری نماید قطعا آن نهضت، عقیم یا تبدیل به ضد خود خواهد شد و اثر معکوس خواهد بخشید.”‌
به طورکلی آفات انقلاب را می‌توان به دو دسته کلی: طبیعی و انسان تقسیم نمود.
● دسته اول: آفات طبیعی هستند که دست‌بشر یا اصلا در آنها دخالتی ندارد و یا دخالت تام ندارد و آفات طبیعی به نوبه خود به دسته‌های کوچکتری تقسیم می‌شوند که اهم آنها عبارتند از:
الف) افزایش بی‌رویه جمعیت: رشد جمعیت در سرنوشت‌یک کشور تاثیر مثبت دارد اما اگر بی‌رویه باشد و در چار چوب برنامه دقیق و حساب شده انجام نگیرد آفتی است که موجب کندی حرکت انقلاب شده، عواقب وخیمی بدنبال خواهد داشت.
ب) توزیع نامناسب جمعیت نیز برای یک نظام انقلابی مشکل آفرین خواهد بود و پیامدهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی غیر قابل تحملی در پی خواهد داشت.
ج) مهاجرت بی‌رویه موجب تراکم جمعیت در نقاط خاص و خالی شدن سایر نقاط از سکنه خواهد شد و ناملایماتی را برای انقلاب به‌دنبال می‌آورد.
د) بی‌سوادی نیز از آنجا که زمینه سوء استفاده‌های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و غیره را فراهم می‌کند آفتی خطرناک است که انقلاب را از درون به شدت تهدید می‌کند.
ه) حوادث طبیعی همچون سیل، زلزله، خشکسالی و...که از آنها مفری نیست، موجب کندی حرکت انقلاب می‌گردد ولی با پیش‌بینی‌ها و برنامه‌ریزیهای صحیح تا حدودی می‌توان ضربه‌پذیری انقلاب را در مقابل این نوع حوادث کاهش داد.
● دسته دوم: آفتهای انسانی است که دست‌بشر در پیدایش آنها نقش دارد و بدین لحاظ ازاهمیت‌بیشتری برخوردارند این آفات به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم می‌شوند:
۱) آفات داخلی که از درون یک انقلاب یا متوجه رهبران انقلاب می‌شوند و یا متوجه مردم.
الف) آفات رهبران: از آنجا که رهبران از ارکان اصلی انقلابند و نسبت‌به آن، حکم ناخدای کشتی را دارند آفات رهبران نیز، برای انقلاب زیانبارتر و تهدید کننده‌تر است.و عمده آنها عبارتند از:
آفات مربوط به تعهد و تخصص رهبران: یکی از بزرگترین مصادیق آن که ریشه همه مفاسد اخلاقی خواهد بود حب دنیا و بویژه حب ریاست است و در روایات از این دو خصیصه بیش از سایر رذایل اخلاقی نکوهش شده است.امام صادق (ع) در حدیثی می‌فرمایند:
ما ذئبان ضادیان فی عنم قد فارقها عاوها، احدهما فی اولها و الآخر فی آخرها بافسد فیها من حب اعمال و الشرف فی دین المسلم. ضرر دو گرگ درنده که به ابتدا و انتهای گله بی‌چوپانی حمله‌ور شوند هیچگاه از زیانی که از حب مال و جاه طلبی متوجه دین مسلمان می‌شود بیشتر نیست.
امام سجاد نیز در یک روایت مفصل و جالب ریشه بسیاری از خصلتهای ناپسندیده بویژه جاه طلبی را در حب دنیا و حب دنیا را ریشه هر خطا معرفی می‌کند.
و به‌گفته حضرت امام دنیا دوستی با شعب مختلفش و بویژه جاه طلبی ممکن است انقلاب و نظام اسلامی را به سقوط بکشد. چنانکه در کنار تعهد عملی، نقش عمده تخصص علمی در رهبری نیز بر همگان آشکار است و فقدان آن می‌تواند در زمره آفات خطرناک انقلاب به شمار آید و امیر المومنین حضرت علی (ع) در خطبه‌ای می‌فرماید: “ایها الناس ان الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلمهم بامر الله‌”
ای مردم شایسته‌ترین کس برای زمامداری نیرومندترین و داناترین آنان به امر خدا (و امر مربوط به زمامداری است.
▪ رخنه فرصت طلبان: در هر انقلابی گروهی هستند که به انقلاب ایمان و اعتقاد ندارند ولی حفظ و دستیابی به منافع شخصی یا گروهی، آنان را وا می‌دارد تا در تار و پود انقلاب و حتی تا آنجا که زمینه به آنها اجازه دهد در سطوح بالای انقلاب رخنه کنند، و بدیهی است که پس از دستیابی به قدرت، در فرصتهای مناسب لطمات و ضربات کوبنده خود را بر پیکر انقلاب، نظام و رهبری وارد خواهند کرد.پیامبر اکرم (ص) در حدیثی می‌فرمایند:
لست اخاف علی امتی غوغاء قتلهم و لا عدوا یجتاههم، و لکنی اخاف علی امتی ائمه مضلین ان اطاعوهم فتنوهم و ان عصوهم قتلوهم. بر امت‌خویش از آشوبی که آنان را بخون کشد و یا از دشمنی که بر میهنشان بتازد، نگران نیستم، بلکه بر ملت‌خویش از پیشوایان گمراهی بیمناکم که اگر آنان را فرمان برند، ایشان را به کفر می‌کشانند و اگر از فرمان آنان سر پیچی نمایند آنان را می‌کشند.
قرآن کریم بین مومنینی که قبل از فتح مکه ایمان آورده و در راه خدا انفاق و جهاد می‌کنند با مومنینی که بعد از فتح مکه ایمان آورده و انفاق و جهاد می‌کنند، فرق می‌گذارد.
نداشتن طرح و برنامه مشخص و روشن برای آینده انقلاب و نظام: نیز از مصادیق روشن این نوع آفات بوده که دلهره و اضطراب مردم و عدم اطمینان به آینده را به دنبال دارد و سبب روی گردانی آنان از انقلاب می‌شود.
بی‌صبری، کم حوصلگی و عدم استقامت: نیز در رهبران که باید مانند کوه استوار و مظهر استقامت‌باشند، ممکن است در روند انقلاب خلل ایجاد کند و سبب شود که انقلاب به اهداف عالی و نهایی خود نرسد.
ب) آفات مردمی: بخش مهمی از آفات داخلی متوجه مردم می‌شود که عمده آنها عبارتند از:
۱) آفات فرهنگی که اعتقادات، علوم و ارزشهای ملت را تهدید می‌کند مانند رواج یافتن فساد اخلاقی، از دست دادن روحیه و تلاش و تولید و سخت کوشی، ابتلاء به راحت طلبی و تجمل گرایی و زیاده خواهی و خود بینی و احساس مسئولیت نکردن نسبت‌به دیگران، سستی اعتقادات که سبب نفوذ اندیشه‌های بیگانه و القائات دشمن می‌شود، تجدد گرایی افراطی و تقلید بی‌منطق از فرهنگ غرب و عقب نشینی در برابر تاخت و تاز و تهاجم فرهنگی دشمن بیگانه و یا ضد انقلاب داخلی.کم شدن آگاهی سیاسی مردم و اطلاعاتشان نسبت‌به انقلاب و جریانات ملی و بین المللی مربوط به آن و تاثیر پذیری از تحلیلهای معرضانه دشمن نسبت‌به حوادث مربوط به آن و سست و سهل انگاری مردمی در فراگیری تخصصهای لازم برای اداره که سبب نیاز به بیگانه و صدمه خوردن و شکست انقلابها می‌شود.
۲) آفات اقتصادی نیز از آن نوع آفات داخلی مردمی است که در شکلهای: تجمل گرایی که از یاد بردن اهداف والای انقلاب و پرداختن به مسائل غیر ضروری زندگی، به دنبال می‌آورد.مصرف گرایی که مردم را از پرداختن به تولید و کارهای اقتصادی سازنده باز می‌دارد و کشور را به بازار کالاهای خارجی تبدیل می‌کند و در نهایت‌به وابستگی ملت منتهی خواهد شد.و ثروت اندوزی که موجب می‌شود هر کس برای رسیدن به ثروت و منافع شخصی به حربه‌هایی نظیر احتکار، گرانفروشی، قاچاق و...روی آورد و از این رهگذر عرصه زندگی را بر دیگران تنگ کند و حقوق آنان را مورد تاخت و تاز قرار دهد.
۳) آفات سیاسی که در شکل تشتت و تفرقه - و اختلافات مذهبی، نژادی و ناسیونالیستی گروهی و منطقه‌ای - بی‌تفاوت نسبت‌به سرنوشت نظام و آینده انقلاب و خود باختگی در مقابل تهاجم بیگانگان و حس خود کم بینی و از دست دادن اعتماد به نفس بروز و ظهور پیدا می‌کند.- آفات خارجی نوع دوم از آفات انسانی موانعی است که توسط عوامل بیگانه بر سر راه انقلاب به‌وجود می‌آید که در شکلهای گوناگون نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بر سر راه انقلاب و ملت انقلابی ظاهر می‌شود مثل جنگ تحمیلی تمام عیار و ایجاد نا امنی در مرزهای یک کشور انقلابی.برخوردهای سیاسی و تبلیغات رسانه‌های بیگانه و زیر ذره بین گذاشتن و بزرگ کردن نقاط ضعف، دامن زدن به اختلافات محلی - بی‌اعتنایی و کم بها دادن به نتایج مثبت و پر ارزش انقلاب و...محاصره و تحریم اقتصادی، نفوذ در افکار، عقاید و ارزشهای ملی مذهبی و سست کردن و بی‌پایه جلوه دادن آنها از طریق تهاجم فرهنگی و غیره.
طبیعی است‌بررسی کامل آفات و موانع انقلاب نیاز به تفضیل بیشتری دارد و ما در اینجا به آن نمی‌پردازیم و صرفا درباره گروه گرایی و استکبار که دو مصداق عمده آفات و موانع سیاسی انقلابند به بررسی و تفصیل بیشتری می‌پردازیم:
۱) گروهگرایی و استکبار اولی آفتی است درونی و دومی مانعی است‌بیرونی.ملاک گزینش این دو ناشی از چند مسئله است.
اولا چون این نوشتار در محدوده علوم سیاسی است‌شایسته بود که دو مصداق عمده سیاسی برای تجزیه و تحلیل آفات و موانع گزیده شود.
ثانیا تجربه عملی دوران انقلاب نشان داد که این دو مصداق صدمات شدیدی به انقلاب وارد کرده‌اند.
ثالثا این دو مصداق در بسیاری از موارد دو روی یک سکه بوده و در ارتباط متقابلند چنانکه تاریخ گواه است ریشه‌های فکری یا تشکیلاتی بسیاری از گروهکها را طی یکصد سال اخیر، مستقیم و یا غیر مستقیم، آشکار یا پنهان، استکبار جهانی ایجاد کرده یا رشد و پرورش داده است.
مثلا اندیشه لیبرالیسم و ناسیونالیسم از دنیای غرب آمده است و سازمان و تشکلات حزب‌توده به‌دست عوامل ارتش سرخ و شوروی رشد کرد و در طی ۴۲ سال عمر خود ضربات سختی بر پیکر ملت ایران وارد آورد که آخرین آنها ارسال مدارک جنگی و نظامی به شوروی در حین جنگ تحمیلی بود.
از دیگر شواهد در مورد تاثیر متقابل این دو جریان این است که گروه گرایی و خط بازی و تفرقه در بین ملت انقلابی، زمینه انواع تهاجمات فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و نظامی را برای استکبار فراهم می‌آورد.مثلا در اوایل انقلاب که بنی صدر و همفکرانش به عنوان گروهی در داخل حاکمیت‌حکومت انقلابی شروع به ایجاد تفرقه کردند و آن را به اوج رساندند، استکبار جهانی و ارتجاع منطقه زمان را برای آغاز حمله عراق مناسب دیدند.و شاید بتوان گفت وقتی که در سایه تضاد و تشتت جناحهای موجود در حاکمیت، آسیب پذیری انقلاب افزایش یافته، تهاجم فرهنگی نیز از سوی استکبار شدت یافت.
۲) گروه گرایی و گروهکها از بزرگترین اهداف و پیامهای اسلام و پیامبر گرامیش برقراری وحدت و مودت بین آحاد جامعه بوده است.اسلام آمد که اختلافات و تبعیضات ناروا را بر اندازد و ملاک برتری را در نزد خداوند تقوی اعلام نمود. وحدت جامعه در سایه وحدت “افکار و اعمال‌” یا “عقاید و احکام‌” متجلی می‌شود.در سایه چنین وحدتی است که همه مردم به صورت گرده واحد یعنی حزب الله در می‌آیند.از فردای رحلت پیامبر ما شاهد تولد دوباره تعصبات گوناگون فکری و قبیله‌ای و قومی و مادی و...می‌باشیم. خط بازی و باند بازی و تشکیل دار و دسته‌های گوناگون اوج می‌گیرد.
در بحث مدیریت و سازماندهی، ایجاد تشکیلات انسانی گوناگونی که با نظم خاص در صدد تحقق اهداف باشند امری لازم و مفید است.در جریان مبارزه علیه طاغوت، افراد مبارز و انقلابی با توجه به این هدف مشترک در دستجات و گروه هایی متجلی و متحد شدند ولی اغلب پس از مدتی، هدف اصلی فراموش می‌شد و حفظ سازمان و تشکیلات که خود ابزار و وسیله‌ای است‌به جای هدف اصلی قرار می‌گرفت.ولی حضرت امام ضمن کار منظم و سامان یافته‌برای انقلاب، با تکیه بر ایمان و نیروی همه مردم و بدون اتکاء به وجود سازمان آنچنانی، موفق به براندازی شاه گردید. اهم آفات انقلاب‌ها بدین قرارند :
۱) نفوذ فرصت طلب‌ها : رخنه و نفوذ افراد فرصت طلب در درون یک نهضت از آفتهای بزرگ هر نهضت است وظیفه بزرگ رهبران اصلی این است که راه نفوذ و رخنه این گونه افراد را هرچه سریعتر سد نمایند.
هر نهضتی مادامی که مراحل دشوار اولیه را طی می کند سنگینیش بر دوش افرادمومن و فداکار است اما همین که به بار نشست و یا لااقل نشانه های باردادن آشکارگشت سر و کله افراد فرصت طلب پیدا می شود روز بروز که از دشواریها کاسته می شود و موعد چیدن ثمر نزدیک تر می گردد فرصت طلبان محکمتر و پرشورترپای علم نهضت سینه می زنند تا آنجا که تدریجا انقلابیون مومن و فداکار اولیه را ازمیدان به در می کنند این جریان از چنان کلیتی برخوردار است که می گویند:
(انقلاب فرزند خور است.) گویی که خاصیت انقلاب این است که همین که به نتیجه رسیدفرزندان خود را یک یک نابود می سازد ولی انقلاب فرزند خور نیست این غفلت ازنفوذ و رخنه فرصت طلبان است که فاجعه به بار می آورد.
در همه‌ انقلاب‌ها ، این گروه با تغییر ظاهر خود و با فریب انقلابیون واقعی ، در ارگان‌ها و نهادهای مختلف جامعه حتی در دستگاه رهبری نفوذ می‌کنند و اگر چه ظاهرا انقلابی‌تر از انقلابیون اصیل هستند ، ولی چون اعتقادی به آرمان‌های انقلاب ندارند ، موجبات انحراف و قلب ماهیت را فراهم می‌کنند . فرصت طلب‌ها خود دو گروه هستند :
گروه اول آنهایی که ایده و عقیده خاصی جز جاه طلبی و کسب موقعیت‌ها و امتیازات اجتماعی ندارند و خود را با هر نوع سیستم سیاسی سازش و تطبیق می‌دهند و مهارت خاصی در تغییر موضع خود برای جلب نظر گروه حاکم دارند .
گروه دوم کسانی هستند که دارای ایده و عقیده‌ای متضاد با نظریه حاکم هستند و زمانی که از مواجهه مستقیم با انقلابیون مایوس می‌شوند با تغییر ظاهر خود و نفوذ در سیستم سیاسی ، ضربه‌ خود را در موقعیت مناسب و از درون بر انقلاب وارد می‌آورند .‌‌
‌۲‌ ) نفوذ اندیشه های بیگانه
اندیشه های بیگانه از دو طریق می تواند نفوذ کند یکی از طریق دشمنان آگاه ودیگری از طریق دوستان نادان.
الف ) دشمنان آگاه
هنگامی که یک نهضت اجتماعی اوج می گیرد و جاذبه پیدا می کند و مکتبهای دیگررا تحت الشعاع قرار می دهد پیروان مکاتب دیگر برای رخنه کردن در آن مکتب وپوساندن آن از درون اندیشه های بیگانه را که با روح آن مکتب سازگار نیست واردآن مکتب نموده و آن مکتب را به این ترتیب از اثر و خاصیت می اندازند و یا کم اثرمی کنند.
نمونه اش را در قرون اولیه اسلام دیده ایم پس از گستردگی و جهانگیری اسلام مخالفین اسلام مبارزه با اسلام را از طریق تحریف آغاز کرده اند اندیشه های خود رابا مارک تقلبی اسلام صادر نمودند، اسرائیلیات، مجوسیات، مانویات با مدارک اسلام وارد حدیث و تفسیر و افکار و اندیشه های مسلمانان گردید و بر سر اسلام آمد آنچه آمد.
خوشبختانه علما ی اسلام متوجه این جهت شده و تا حد زیادی آفت زدایی کرده وهنوز هم ادامه دارد.
ب ) دوستان نادان
گاهی پیروان یک مکتب به علت ناآشنایی درست با مکتب مجذوب یک سلسه نظریات و اندیشه های بیگانه می گردند و آگاهانه یا ناآگاهانه به آن نظریات رنگ مکتب داده و عرضه می کنند.
متاسفانه این مسئله نیز در جریانات قرون اولیه اسلامیه دیده می شود که مثلامجذوب شدگان به فلسفه یونانی و آداب و رسوم ایرانی و تصوف هندی نظریات واندیشه های را به عنوان خدمت نه به قصد خیانت وارد اندیشه های اسلامی کرده اند.
خوشبختانه این جهت نیز از چشم تیزبین علمای اسلامی دور نمانده و یک جریان((نقد اندیشه)) در این موضوعات پیدا شده که سیر تحولات آن نظریات در جهت حذف نظریات بیگانه هدایت شده است.
متاسفانه پس از انقلاب اسلامی ایران و اوج گرفتن آن به‌طوری که مکتبها و اسمهای‌دیگر را تحت الشعاع قرار داده است این هر دو جریان مشاهده می شود.
گروهی را می بینیم که وابسته به مکتبهای دیگر و بالخصوص مکتبهای ماتریالیستی هستند و چون می دانند با شعارها و مارکهای ماتریالیستی کمتر می توان جوان ایرانی را شکار کرد اندیشه های بیگانه را با مارک اسلامی عرضه می دارند بدیهی است اسلامی که با محتوای ماتریالیستی در مغز یک جوان فرو رود و تنها پوسته اسلامی داشته باشد به‌سرعت دور انداخته خواهد شد.
و گروهی دیگر را مشاهده می کنیم که افرادی مسلمان اما ناآشنا به معارف اسلامی وشیفته مکتب های بیگانه بنام اسلام اخلاق می نویسند و تبلیغ می کنند اما اخلاق بیگانه؛ فلسفه تاریخ می نویسند همان‌طور فلسفه دین و نبوت می نویسند همانطوراقتصاد می نویسند همان‌طور سیاست می نویسند همان‌طور جهان بنی می نویسندهمان‌طور تفسیر می نویسند و به خورد افراد ناآشنا می دهند همانطور ووو...
واینهامتاسفانه خطرشان بیشتر از گروه اولی است لذا باید کوشش شود که مبادا با وروداندیشه های بیگانه ضربه ای بر اسلام و انقلاب اسلامی وارد شود.
۳) رجعت تدریجی به ارزشهای فرهنگی طرد شده
بدیهی است که در هر جامعه انقلابی با سقوط سیستم سیاسی بلافاصله ارزشهای‌مسلط بر آن محو نمی گردند تاثیر ارزشهای مزبور به طول مدت سلطه آنها بر جامعه و نفوذ بر مسائل فرهنگی اجتماعی و تربیتی بستگی دارد هر چه طول مدت مبارزه برای پیروزی انقلاب کمتر باشد آثار ارزشهای نظام پیشین دوام بیشتری می یابد ازجمله این ارزشهای مذموم از نظر انقلابیون، راحت طلبی، فساد اخلاق رشوه خواری و... می باشد، در صورتی که یک مبارزه مستمر و طولانی با ارزشهای‌فرهنگی گذشته به‌عمل نیاید تدریجا با رشد مجدد آن ارزشها موجبات انحراف وآلوده کردن ارزشهای اصیل انقلابی را فراهم می سازد.
۴) خستگی نیروهای انقلابی و از دست دادن روحیه انقلابی
یکی دیگر از آفتهای انقلابی سستی در جناح انقلابیون می باشد کناره گیری از صحنه به دلیل موفقیت انقلاب و به ثمر رسیدن آن خستگی و یا س از انقلاب به دلیل مواجه شدن با مشکلات و عدم موفقیت در حل آنها ناامیدی از پیاده شدن معیارهای ایدئولوژیکی و ...
همه اینها خود آفات انقلاب اند که باید نیروهای‌انقلابی توجه داشته باشند و همان شور و شوق زمان انقلاب را در خود حفظ نموده و در برابر مشکلات کمر خم نکرده و در مقابل همه شداد استقامت به خرج دهندتا انقلاب بطور کامل بثمر بنشیند و از خطر سقوط رهای یابد وگرنه با کمترین سستی و کناره گیری انقلاب با امواج خطرها مواجه خواهد شد.
۵) کناره گیری و انزوا
یکی دیگر از آفات انقلاب کناره گیری و انزواطلبی مدیران لایق و متعهد به‌خاطر تنزه و قداست طلبی است چنین افرادی با احساس مسئولیت شرعی از برخورد بامشکلات و موانع و جوسازیهای غلط نباید بهراسند و کماکان باید در صحنه حضور داشته باشند وگرنه در غیر این صورت امکان نفوذ فرصت طلبها و عوامل ناصالح وجود خواهد داشت آن‌گاه است که انقلاب از مسیر اصلی منحرف شده وچه بسا به ضد خود تبدیل خواهد شد.
۶) اختلاف
همانگونه که وحدت و یکپارچگی ملت و مسئولین و گردانندگان انقلاب مایه پیروزی انقلاب است اختلاف و تشتت ملت باهم و یا اختلاف مسئولین رده بالای‌نظام که قهرا موجب دو دستگی مردم نیز خواهد شد باعث شکست انقلاب و به سقوط کشیدن آن خواهد بود لذا برای حفظ انقلاب باید از هر نوع اختلاف و تشتت که به حق بدترین آفت انقلاب است پرهیز نمایند وگرنه با وجود اختلاف نفوذابرقدرتها و دشمنان در یک طرف درگیر آسان بوده و شکست انقلاب حتمی خواهدشد.
۷) تخلف از اوامر رهبر
همان‌گونه که پیروزی از امر رهبری انقلاب مایه پیروزی بود یقینا تخلف از اوامر ودستورات رهبری نیز موجب شکست خواهد بود جالب اینجاست که قرآن به سهآفت از آفات یاد شده ((شماره ۴ و ۶ و ۷)) در آیه ای اشاره می کند و شکست مسلمین را در جنگ ((احد)) به‌دست لشکریان قریش معلول همین سه عامل می داند چنانکه پیروزیشان را در جنگ ((بدر)) معلول خستگی ناپذیری و وحدت و اطاعت امررهبری ((رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم)) می داند لذا فرمود:
لقد صدقکم الله وعده اذ تحسونهم باذنه حتی اذا فشلتم و تنازعتم فی الامر وعصیتم من بعد ما اراکم ماتحبون...
(خداوند وعده خود را به شمار (درباره پیروزی بر دشمن در احد) راست گفت درآن هنگام که دشمنان را به فرمان او به قتل می رساندید تا اینکه سست شدید و درکار خود به‌نزاع پرداختید، و بعد از آنکه خداوند به شما نشان داد آنچه را که دوست داشتید (از غلبه بر دشمن) سر به نافرمانی گذاشته و عصیان کردید و...)
۸) ابهام طرحهای آینده
برای تخریب یک ساختمان و بنای مجدد آن دو احساس وجود دارد منفی و مثبت در احساس منفی یعنی تخریب مسئله آنچنان مشکل نیست بلکه با اندک توجه تخریب صورت می گیرد ولی این احساس مثبت است که نیاز به‌طرح و نقشه داردیعنی وقتی به‌طرف می گویی این خانه قدیمی را به هم می زنیم و سپس خانه به شک و شیوه جدید برایت می سازیم اگر طرح ساختمان جدید را کشیده و به او نشان بدهید او بدون هیچ دلهره ای حاضر به تخریب خانه موجود می شود ولی هر چندهم که شما مورد اعتماد باشید بدون طرح و نقشه قبلی فقط به او قول می دهید که من برای شما خانه خوبی می سازم آن شخص با یک دنیا دلهره خانه را تخریب می کند زیرا نمی داند خانه بعدی بهتر از خانه قبلی خواهد بود یا نه ؟ انقلاب نیز یک چنین حالتی را دارد باید سران نهضت به مردم طرح بدهند که پس ازانقلاب می خواهند چه کنند از نظر نظامی ، سیاسی اقتصادی ،اجتماعی وبالاخره شکل و شیوه حکومت چه جامعه ایده آلی را می خواهند تشکیل دهند؟ هرچند بحمدالله ما در اسلام مواد خام یک حکومت ایدهآل را به‌حد کافی در منابعمان داریم و نیازی به مکاتب دیگر نیست ولی باید آن را تصفیه و تبدیل به کالای موردنیاز کرد.
بنابراین طرح ونقشه نداشتن برای آینده خود از آفات انقلاب به حساب میاید.‌
۹‌) خود باختگی
یکی دیگر از آفات انقلاب که مسیر انقلاب را عوض کرده و انقلابیون را از بین راه ازکارشان پشیمان و منصرف می کند خودباختگی در مقابل قدرتهای حاکم واستعماری است زیرا وقتی که یک مبارز انقلابی در برابر یک حکومت استعماریقیام کند و بعد در اثر مشاهده بعضی از پیشرفتهای آن حکومت استعماری خود راببازد دیگر توان مبارزه با او را نخواهد داشت می گویند : ((سر سید احمد خان هندی)) که در عصر خود رهبر مسلمانان هند به‌شمار می رفت و در ابتدا با استعمارانگلستان مبارزه میکرد در سال ۱۲۸۴ هجری سفری به انگلستان رفت آن سفر به اقرار دوست و دشمن در روحیه او اثر عمیق باقی گذاشت به‌طوری که برگشت نه تنهااز مبارزه با انگلستان صرف نظر کرده بلکه در ردیف مداحان انگلستان قرار گرفته ومبارزه حزب ((مسلم لیگ)) را نیز علیه انگلستان تخطئه کرد و به نظرش این چنین آمدتنها راه برای مسلمین جلب حمایت انگلستان است و او آنچنان مرعوب تمدن وقدرت سیاسی ،اقتصادی ، نظامی و فرهنگی انگلستان شده بود که می گفت ابدامبارزه با او صحیح نیست و او یک قدرت شکست ناپذیر است.
ولی سید جمال الدین اسدآبادی به عکس سید احمد خان هندی تمام همش راصرف این جهت می نمود که مسلمانان را از این خودباختگی و حس خود کم بینی نجات داده و قوی دل نماید و آنها را علیه انگلیس بشوراند.
بنابراین یکی از آفات انقلاب همین خودباختگی است مردم انقلابی نباید در برابرقدرتهای استعماری حس خفت و خواری نموده و خود را ذلیل بدانند و باید بدانندکه قدرت آنان مرهون ذلت ماست اگر ما در برابر آنان قد علم نمایم و آنان را ازاریکه قدرت به زمین بکشیم و خود را از تحت سلطه آنان بیرون آوریم آنان دیگر ازچنین قدرتی برخوردار نخواهند بود.
۱۰) ناآگاهی و عدم توجه به حیله ها و نقشه های ضدانقلاب
زیرا اگر انقلابیون احزاب و گروههای مخالف را شناسایی نکرده و به‌طرحها ونقشه هایشان آگاهی نداشته باشند آنان به‌راحتی و بزودی انقلاب را از بین می برندلذا علم شناخت دشمن چه داخلی و چه خارجی و ناآگاهی نسبت به نقشه های‌شوم آنان یکی از آفتهای انقلاب است.
۱۱) ناتمام گذاشتن انقلاب
ناتمام گذاشتن انقلاب یکی دیگر از آفاتی است که انقلاب را به عقب برگردانده وبی ثمر می نماید یعنی اگر رهبران دینی یا سیاسی انقلاب را رهبری نموده و بخش تخریبی آن را بخوبی به پایان برسانند و نظام حاکم را سرنگون نمایند ولی وقتی به بخش سازندگی رسیدند آن را رها کنند و به خیال آنکه انقلاب به پایان رسیده به دنبال کارهای خود بروند، اینجاست که میراث خواران فرصت طلب پیدا شده وزمینه را خالی و بلامعارض ببینند و زمام امور را در دست گرفته یا انقلاب را کلا ازبین می برند و یا اگر اسمی از آن باقی بماند، از محتوا آن را تهی می کنند همانندانقلاب مشروطه و ...
۱۲) بازگشت از معنویت
انقلابیون بخصوص در انقلاب اسلامی ایران با یک نیت خاص و معنویتی مخصوص انقلاب را آغاز کرده اند تا زمانی که به همان معنویتشان باقی بمانند و درصدد خدمت به بندگان خدا باشند انقلاب محفوظ خواهد ماند ولی اگر پس ازبه‌سدست گرفتن قدرت به فکر دنیا و امور مادی بیفتند و از آن حالت قداست زمان انقلاب بگذرند این اولین زنگ خطر برای آن انقلاب است.‌
شهید مطهری چند نمونه از آفت‌هایی را که ممکن است یک نهضت انقلابی به آنها دچار شود را ذکر می‌نماید.
۱) ناتمام ماندن نهضت
استاد مطهری یکی از آفات مهم نهضت‌ها را عدم تحقق اهداف و آرمان‌های نهایی آنها ذکر می‌کند و این مشکل را ناشی از نقص در رهبری می‌داند. او می‌گوید که در صد سال اخیر نهضت‌هایی را که روحانیت آنها را رهبری کرده دارای یک نقیصه بوده‌اند و آن این است که تا مرحله پیروزی پیش رفته‌اند ولی پس از آن راه خود را ادامه نداده‌اند. لذا استاد نگران وقوع چنین مشکلی برای نهضت اسلامی مردم ایران است.
۲) نفوذ اندیشه‌های بیگانه
هنگامی که یک نهضت اوج می‌گیرد و دشمن مشاهده می‌نماید که توان مقابله و مهار آن را ندارد سعی می کند تا روح مکتب را تغییر دهد و جهت آن را در مورد انقلاب اسلامی ایران که در کنار خود جریان‌ها و مکاتب گوناگون مارکسیستی و ماتریالیستی را که بعضا با مارک اسلامی هم عرضه می‌شوند مشاهده می‌نماید را بسیار زیاد می‌داند و نسبت به آن هشدار می‌دهد. او در کتاب نهضت‌های اسلامی در صد سال اخیر می‌گوید: “من به عنوان یک فرد مسئول به مسئولیت الهی، به رهبرای عظیم‌الشان نهضت اسلامی که برای همه‌شان احترام فراوان قائلم، هشدار می‌دهم و بین خود و خدای متعال اتمام حجت می‌کنم که نفوذ و نشر اندیشه‌های بیگانه به نام اندیشه‌ اسلامی و با مارک اسلامی اعم از آنکه از روی سوء نیت و یا عدم سوء نیت صورت گیرد، خطری است که کیان اسلام را تهدید می‌کند”.
۳) رخنه فرصت‌طلبان
افراد فرصت‌طلب و دشمنان دوست نما در هنگامه اوج‌گیری نهضت‌ها معمولا با همرنگ کردن خود با توده مردم در صدد دستیابی به اهداف خود هستند که همانا انحراف نهضت از مسیر اصلی خود است. استاد مطهری با بهره‌گیری از تجربه مشروطیت ، غفلت رهبران نهضت و پیروان آنان را عامل رخنه فرصت‌طلبان می‌داند و به رهبران انقلاب توصیه می‌کند که در تمام مراحل انقلاب هشیارانه به راه خود ادامه دهند.
۴) ابهام طرح‌های آینده
از دیگر آفاتی که ممکن است نهضت‌ها با ابتلا به آنها از ادامه راه خود باز بمانند از نظر استاد، آن است که بعد از پیروزی نهضت، هیچ گونه طرح مشخص و مدونی برای اداره جامعه و رفع مشکلات نداشته باشند استاد مطهری (ره) معتقد است که روحانیت و رهبران انقلاب اسلامی باید با بهره‌گیری از فرهنگ غنی اسلام طرح‌های آینده نهضت را مشخص نمایند.
۵) تجددگرایی افراطی
استاد شهید مرتضی مطهری یکی دیگر از آفات نهضت اسلامی را افراط و تفریط در نهضت‌ها می‌داند و منش اعتدال را برای مردم و رهبران نهضت‌ها توصیه می‌نماید. نگرانی استاد آن است که سلیقه‌ها و مدهای زمانه بر معیارهای صحیح تصمیم‌گیری و زندگی مردم غلبه کند در واقع استاد تجددگرایی افراطی را آراستن اسلام به آنچه از اسلام نیست و پیراستن آن از آنچه اسلام حقیقی است می‌داند و لذا رنگ زمانه را پذیرفتن را آفتی برای نهضت اسلامی می‌داند.
۶)خود باختگی
یکی دیگر از آفات انقلاب که مسیر انقلاب را عوض کرده و انقلابیون را از بین راه ازکارشان پشیمان و منصرف می کند خودباختگی در مقابل قدرتهای حاکم واستعماری است زیرا وقتی که یک مبارز انقلابی در برابر یک حکومت استعماری‌قیام کند و بعد در اثر مشاهده بعضی از پیشرفتهای آن حکومت استعماری خود راببازد دیگر توان مبارزه با او را نخواهد داشت میگویند : ((سر سید احمد خان هندی)) که در عصر خود رهبر مسلمانان هند بشمار می رفت و در ابتدا با استعمارانگلستان مبارزه می کرد در سال ۱۲۸۴ هجری سفری به انگلستان رفت آن سفر به اقرار دوست و دشمن در روحیه او اثر عمیق باقی گذاشت به‌طوری که برگشت نه تنهااز مبارزه با انگلستان صرف نظر کرده بلکه در ردیف مداحان انگلستان قرار گرفته ومبارزه حزب ((مسلم لیگ)) را نیز علیه انگلستان تخطئه کرد و به نظرش این چنین آمدتنها راه برای مسلمین جلب حمایت انگلستان است و او آنچنان مرعوب تمدن وقدرت سیاسی، اقتصادی ،نظامی و فرهنگی انگلستان شده بود که می گفت ابدامبارزه با او صحیح نیست و او یک قدرت شکست ناپذیر است.
ولی سید جمال الدین اسدآبادی به عکس سید احمد خان هندی تمام همش راصرف این جهت می نمود که مسلمانان را از این خودباختگی و حس خود کم بینی نجات داده و قوی دل نماید و آنها را علیه انگلیس بشوراند.
بنابراین یکی از آفات انقلاب همین خودباختگی است مردم انقلابی نباید در برابرقدرتهای استعماری حس خفت و خواری نموده و خود را ذلیل بدانند و باید بدانندکه قدرت آنان مرهون ذلت ماست اگر ما در برابر آنان قد علم نمایم و آنان را ازاریکه قدرت به زمین بکشیم و خود را از تحت سلطه آنان بیرون آوریم آنان دیگر ازچنین قدرتی برخوردار نخواهند بود.
۷) ناآگاهی و عدم توجه به حیله ها و نقشه های ضدانقلاب
زیرا اگر انقلابیون احزاب و گروههای مخالف را شناسایی نکرده و به‌طرحها ونقشه هایشان آگاهی نداشته باشند آنان به‌راحتی و بزودی انقلاب را از بین می برندلذا علم شناخت دشمن چه داخلی و چه خارجی و ناآگاهی نسبت به نقشه هایشوم آنان یکی از آفتهای انقلاب است.
۸ ) ناتمام گذاشتن انقلاب
ناتمام گذاشتن انقلاب یکی دیگر از آفاتی است که انقلاب را به عقب برگردانده وبی ثمر می نماید یعنی اگر رهبران دینی یا سیاسی انقلاب را رهبری نموده و بخش تخریبی آن را به‌خوبی به پایان برسانند و نظام حاکم را سرنگون نمایند ولی وقتی به بخش سازندگی رسیدند آن را رها کنند و به خیال آنکه انقلاب به پایان رسیده به دنبال کارهای خود بروند اینجاست که میراث خواران فرصت طلب پیدا شده وزمینه را خالی و بلامعارض ببینند و زمام امور را در دست گرفته یا انقلاب را کلا ازبین می برند و یا اگر اسمی از آن باقی بمانداز محتوا آن را تهی می کنند همانندانقلاب مشروطه و ...
۹) بازگشت از معنویت
انقلابیون بخصوص در انقلاب اسلامی ایران با یک نیت خاص و معنویتی مخصوص انقلاب را آغاز کرده اند تا زمانی که به همان معنویتشان باقی بمانند و درصدد خدمت به بندگان خدا باشند انقلاب محفوظ خواهد ماند ولی اگر پس ازبه‌دست گرفتن قدرت به فکر دنیا و امور مادی بیفتند و از آن حالت قداست زمان انقلاب بگذرند این اولین زنگ خطر برای آن انقلاب است.
به هر حال بررسی دیدگاه های مختلف و رسیدن به جمع بندی مطمئن در آن از ضروریات اولیه برنامه ریزی آینده است تا پس از عبور از مراحل ارزیابی، تعیین شود، چه آفاتی گریبانگیر انقلاب بوده تا در طبقه بندی خاص به حسب اولویت قرار گیرند و بدیهی است که شاخص سنجش و اولویت بندی ما، منبعث از ویژگی ها و اهداف حکومت اسلامی است.‌
مصطفی فتحعلی خانی
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید