شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


شانس، بهانه ای برای ناکامی ها


شانس، بهانه ای برای ناکامی ها
در بسیاری از دایرة المعارف ها از کلمه شانس به عنوان یک حادثه ناشناخته و غیرقابل پیشگویی یاد می شود که سبب وقوع حوادثی دلپذیر و یا بسیار ناگوار و نامطلوب می شود. اکثر ما در جامعه با توجه به واژه شانس، افراد را به دو گروه خوش بخت و خوش شانس و بدشانس طبقه بندی می کنیم.
مردم خوشبخت بدون این که بدانند، دارای تفکر و منشی هستند که خوشبختی، سعادت و بهروزی را در زندگی برای خود به ارمغان می آورند. اندیشه ها و پندارهای ما کیفیت و چگونگی زندگی ما را می سازد و ما را به اوج سعادت و خوشبختی و یا فلاکت می رساند. فکر و اندیشه مثبت، جسم و ذهن را سالم و پر از نشاط و طراوت می کند. در نتیجه این شادمانی و سرحال بودن، سیستم ایمنی بدن ما فعال می شود و در نتیجه بدنی قوی و بابنیه خواهیم داشت. تفکر مثبت همراه با سلامتی کامل، راه رسیدن به پیروزی و خوشبختی را به مانشان می دهد. ما باید باور کنیم که زندگی خوب حق ماست و ما لیاقت آن را داریم. ما با اعتقاد به شانس در واقع از زیر بار مسئولیت ها شانه خالی می کنیم.
دکتر صادقیان، جامعه شناس در این خصوص در گفت وگو با ما می گوید: هرجا که علتی برای کارها و گرفتاری های خود در زندگی نمی یابیم آن را به گردن شانس و اقبال بد خود می اندازیم و به زمین و زمان بد و بیراه می گوییم. اعتقاد به بدشانسی همان افکار منفی است که از موفقیت ها و کامیابی های شما جلوگیری می کند. این گونه افکار مانع خوشبختی و پیروزی ماست. علاوه بر آن، این اعتقادات بر سلامت جسمی و روحی و روان ما تاثیرات منفی می گذارد و باعث می شود ما دائم بدبیاری بیاوریم و بیش از پیش بر اعتقادات غلط خود پافشاری کنیم. نگرانی، خشم، ترس و منفی بافی حاصل تفکر منفی است که ما را به تباهی می کشاند. این باور در ضمیر ناخودآگاه ما لانه می کند و اجازه تحرک و تغییر و تحول را از ما می گیرد.
● اعتقاد به شانس و تفکر مثبت
این جامعه شناس در ادامه می گوید: اکثر ما در جامعه با توجه به واژه شانس، افراد را به دو گروه خوش شانس و بدشانس طبقه بندی می کنیم. مردم خوش اقبال بدون این که بدانند، دارای تفکر و منشی هستند که خوشبختی، سعادت و بهروزی را در زندگی برای خود به ارمغان می آورند. اندیشه ها و پندارهای ما کیفیت و چگونگی زندگی ما را می سازد و ما را به اوج سعادت و خوشبختی و یا فلاکت می رساند. فکر و اندیشه مثبت، جسم و ذهن را سالم و پر از نشاط و طراوت می کند. در نتیجه این شادمانی و سرحال بودن، سیستم ایمنی بدن ما فعال می شود و در نتیجه بدنی قوی و با بنیه خواهیم داشت. تفکر مثبت همراه با سلامتی کامل، راه رسیدن به پیروزی و خوشبختی را به ما نشان می دهد. ما باید باور کنیم که زندگی خوب حق ماست و ما لیاقت آن را داریم. ما با اعتقاد به شانس درواقع از زیر بار مسئولیت ها شانه خالی می کنیم.
● اعتقاد به شانس و تفکر منفی
دکتر صادقیان می گوید: ما هرجا که علتی برای کارها و گرفتاری های خود در زندگی نمی یابیم، آن را به گردن شانس و اقبال بدخود می اندازیم و به زمین و زمان بد و بیراه می گوییم. اعتقاد به بدشانسی همان افکار منفی است که از موفقیت ها و کامیابی های ما جلوگیری می کند. این گونه افکار مانع خوشبختی و پیروزی ما می شود. علاوه بر آن، این اعتقادات بر سلامت جسمی و روحی و روان تاثیرات منفی می گذارد و باعث می شود دائم بد بیاوریم و بیش از پیش بر اعتقادات غلط خود پافشاری کنیم. نگرانی، خشم، ترس و منفی بافی حاصل تفکر منفی است که ما را به تباهی می کشاند. این باور در ضمیر ناخودآگاه لانه می کند و اجازه تحرک و تغییر و تحول را از ما می گیرد.
● اعتقاد به شانس و تجسم های ذهنی
ما می توانیم با تلقین های سازنده و تجسم های ذهنی دلخواه، ضمیر ناخودآگاه خود را در مسیر اهداف خود قرار دهیم. با تکرار باورهای درست و خوب، تفکر ما به تدریج تغییر می کند و در نتیجه در زندگی نیز دچار تغییر و تحولات مثبتی خواهیم شد. باور کنیم که فرصت ها و شانس های زندگی در بطن مشکلات و گرفتاری ها پنهان هستند. فقط کافی است کمی تمرکز کنیم، احساسات پوچ و بی اساس را کنار بگذاریم و دائم به خود تلقین کنیم که توانایی رویارویی با مشکلات را داریم. یکی از بهترین راه ها برای تلقین این است که هرشب با خودمان تکرار کنیم: «خدایا من خوشبختم و بابت این همه نعمت و سلامت تو را سپاس می گزارم.» بهتر است دائم به تلاش های خود فکر کنیم و با قضاوتی منصفانه به نتیجه کار بنگریم. آیا برای یافتن شغل مناسب تمام تلاش خود را کرده ایم؟ آیا برای رسیدن به هدف خود تنبلی، سستی و رخوت را کنار گذاشته ایم؟ در صورت رویارویی با نتایج ناخوشایند و قضاوت درست و منطقی، می بینید که بسیاری از نامرادی ها و ناملایمات زندگی، نتیجه کم کاری و نبود توجه و تمرکز ماست و هیچ ارتباطی به خوش شانس و یا بدشانس بودن ما ندارد.
● اعتقاد به شانس و احساس خوشبختی
این جامعه شناس در پایان به این نکته اشاره می کند که : ما می توانیم با اعمال خود، شانس موفقیت را بالا ببریم. افرادی که احساس خوشبختی می کنند حتی در موقعیت های بد و اوضاع نابه سامان تلاش می کنند شانس را تغییر دهند و منتظر وقایع و اتفاقات خوب باشند. این گروه از افراد به اطراف خود با دقت نگاه می کنند و همیشه جنبه های مثبت را درنظر می گیرند. افراد خوش شانس از تجربیات تازه نمی ترسند و دائم به فکر ایده ها و افکارجدید هستند. این گروه همیشه دنبال چیزهای تازه و کشف آن ها و آماده ریسک کردن هستند. با صبر و حوصله و تمرکز کافی فرصت ها را در زندگی شکار می کنند و هیچ گاه یک فرصت طلایی را از دست نمی دهند. درحالی که مردمی که احساس بدشانسی می کنند در امور روزمره گیر افتاده اند. این گروه هرگز نمی خواهند بخش جدید یک چیز را ببینند و از رویارویی با آن ترس و واهمه دارند. این افراد دائم به جان زندگی غر می زنند و از زمین و زمان گلایه دارند و کم تر به اتفاقات اطراف خود لبخند می زنند حتی اگر حوادثی خوشایند باشد. چنین به نظر می رسد که این گروه با طرز تفکر غلط خود هرگز نمی توانند از زندگی راضی شوند. این گروه حتی با برنامه ریزی قبلی اگر وارد جمعی شوند و به دنبال یافتن فرصت و یا آدم های کارآمدی باشند، بازهم شکست می خورند درحالی که افرادی با تفکر و نگرش مثبت در این گونه جمع ها فرصت طلایی را پیدا می کنند. گویی فرصت ها به دنبال این افراد می گردند و آن ها را شکار می کنند. برای تمرین دیدن فرصت های طلایی شاید بد نباشد که یک دفترچه خاطرات با خود به همراه داشته باشید و هر روز چند لحظه مشغول نوشتن نکته های مثبت و خوش شانسی های خود در زندگی روزمره بشوید و از نوشتن موارد بد و نامطلوب خودداری کنید. با انجام این عمل پس از گذشت یک ماه متوجه خوشبختی خود می شوید و دیگر نمی توانید به مواهب و خوشبختی های خود در زندگی فکر نکنید.
منبع : روزنامه خراسان


همچنین مشاهده کنید