پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا


توپ نباید زنگار بگیرد


توپ نباید زنگار بگیرد
رده نقره‌ای مناسبات دوستانه و دیرینه‌ای با توپ گرد سیاه و سفید فوتبال داشته است و دارد. هرچه باشد این رسانه و این ورزش آنقدر به هم شباهت دارند که بتوان آنها را خویشاوند دور یکدیگر به شمار ‌آورد. هر دوی آنها کمابیش در یک دوران- اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم- پا به عرصه گذاشتند و شناخته‌ شدند، هر دو در دهه‌های میانی سده گذشته رشد کردند و فربه شدند و اقبال روزافزونی نزد عامه مردم پیدا کردند و هر دو در پنج قاره جهان و میان تماشاگرانی که تعدادشان سر به میلیاردها می‌زند طرفداران پر و پا قرص و عاشقان سینه‌چاک و معابد مختص به خود را دارند. ساختار و ساختمان آنها هم کم‌وبیش شبیه است. یکی از آنها در قاب مستطیلی عمود آویخته‌ای اتفاق می‌افتد و دیگری در میدان مستطیل‌شکلی در افق جریان می‌یابد، هر دو در زمانی به درازای حدود ۹۰ دقیقه یا بیشتر که گاهی به دو ساعت هم می‌رسد پیش چشم ناظران بسیار روی می‌دهند و هر دو معمولا ساختاری دراماتیک دارند، براساس کشمکش میان دو قطب مخالف پیش می‌روند و معمولا کشمکش آنها مبنی بر حضور یک یا چند ستاره است که عده‌ای دیگر در نقش‌های اصلی و فرعی در کنار آنها یا مقابل‌شان حضور دارند. اتفاقا همین ستاره‌ها هستند که گاهی اوقات به نقطه تلاقی میان رسانه و ورزش تبدیل می‌شوند و رفت و آمد آنها در این بین اشتراک بیشتری به دو خویشاوند کهنسال می‌بخشد، ستاره‌هایی مانند پله، اریک کانتونا و دیه‌گو مارادونا.
● فوتبال در سینما
«مسابقات فوتبال در سراسر دنیا حدود سه میلیارد نفر تماشاگر دارند. اگر ما فقط بتوانیم ۱۰درصد این رقم را جذب فیلم خودمان بکنیم به موفقیت عظیم و بی‌سابقه‌ای می‌رسیم.» یکی از تهیه‌کنندگان فیلم «گل! رویا آغاز می‌شود»‌ این جملات را در سال ۲۰۰۵ و مدتی پیش از اکران فیلمش گفت ولی هرگز نتوانست حتی درصد کوچکی از رویای جذب چنان مخاطبان عظیمی را تحقق ببخشد. در واقع این فیلم بلندپروازانه درباره نوجوان لاتینی‌تباری که در لس‌آنجلس رویای رسیدن به لیگ حرفه‌ای اروپا را عملی می‌کند در مجموع روی پرده سینماهای آمریکای شمالی بیش از ۳/۴ میلیون دلار فروش نداشت و با این حال در سال‌های بعد دو دنباله نیز بر آن ساخته شد.
فیلم‌هایی که با محوریت‌ فوتبال ساخته می‌شوند به‌طور کلی آثار پرفروشی نیستند. طبق آماری که سایت Boxofficemojo.com مورد ۲۰ فیلم برتر فوتبالی در فاصله‌ سال‌های ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۸ ارائه داده، این ۲۰ فیلم در مجموع ۱۷۳ میلیون دلار در آمریکای شمالی فروش داشته‌اند، یعنی به‌طور متوسط ۶۵/۸ میلیون دلار برای هر فیلم که پرفروش‌ترین آنها کمدی «لگد زدن و فریاد زدن» با بازی ویل فرل در سال ۲۰۰۵ با رقم فروش افتتاحیه با رقم فروش سه روز افتتاحیه ۲/۲۰ میلیون و مجموع ۸/۵۲ میلیون دلار پرفروش‌ترین بوده است. «مثل بکام شوت کن» ساخته گوریندر چاندها (۲۰۰۲) در این جدول با رقم کلی ۵/۳۲ میلیون دلار در رده سوم این جدول قرار گرفته و «فرار به سوی پیروزی» جان هیوستن (۱۹۸۱) که ستاره‌های سینما مانند سیلوستر استالونه و مایکل کین را در کنار ستاره‌های فوتبال مثل پله و بابی‌ چارلتن رودرروی آلمانی‌های نازی قرار داد و از طرف بسیاری از منتقدان به عنوان بدترین اثر سینمایی جان هیوستن قلمداد شد با فروش ۸/۱۰ میلیون دلار (البته دلار ۲۷ سال قبل) پنجمین فیلم جدول است.
اگر از آثار سینمایی بی‌شماری که فوتبال در یکی دو فصل کلیدی آنها حضور یا نقش اساسی دارد را نادیده بگیریم و فقط بخواهیم فیلم‌های بلند داستانی را که مسابقات فوتبال در جایگاه مرکزی و محوری آنهاست را برشماریم به راحتی به ۴۰ یا ۵۰ عنوان برمی‌خوریم؛‌ از «کریسمس مبارک» کریستین کاریون (۲۰۰۵) درباره سربازهای خط مقدم جبهه‌های متخاصم جنگ جهانی اول که اسلحه را کنار می‌گذارند و در میدان جنگ بازی فوتبال به راه می‌اندازند و «ترس دروازه‌بان از ضربه پنالتی» ویم وندرس (۱۹۷۲) که عنوان آن به اندازه کافی گویا هست تا «شصت‌وشش» (۲۰۰۸) درباره پسری که زندگی‌اش تحت‌الشعاع جام‌جهانی فوتبال قرار گرفته، «هولیگان‌ها» (۲۰۰۵) با بازی الیجاوود در نقش یک آمریکایی دیوانه فوتبال در لندن، «بازی زندگی آنها» (۲۰۰۵) درباره رخداد نادر شکست تیم‌ملی انگلستان از آمریکا در جام‌جهانی ۱۹۵۰، «فوتبال شائولین» هنگ‌کنگی، «دروازه‌بان» اسپانیایی و «گریسی» آمریکایی.
● تصویر ستاره فوتبال بر پرده سینما
دوربین سینما علاقه انکارناپذیری به مارادونا نشان داده است. این ستاره فوتبال آرژانتین و جهان که همین هفته پیش پا به ۴۹ سالگی گذاشته علاوه بر بازی در پنج فیلم سینمایی و سریال تلویزیونی تاکنون در بیش از ۳۰ مستند سینمایی یا تلویزیونی حضور داشته است.
البته توانایی‌های مارادونا به عنوان یک بازیکن یا مربی فوتبال تنها علت جلب علاقه فیلمسازها و برنامه‌سازها به او نیست چون مسلما افراد بسیاری را در عالم فوتبال با توانایی‌های بسیار بالاتر از مارادونا می‌توان پیدا کرد. آنچه دوربین‌ها را بیشتر به سوی مارادونا می‌کشاند زندگی پر از اوج و فرود دراماتیک و پرحاشیه این بازیکن و روابط اجتماعی و سیاسی او در خارج از زمین فوتبال است.
دیه‌گو آرماندو مارادونا ۳۰ اکتبر ۱۹۶۰ در زاغه‌نشینی در حومه بوئنوس‌آیرس آرژانتین پا به دنیا نهاد. این بازیکن فوتبال که به عنوان یکی از بهترین فوتبالیست‌های تمام اعصار شهرتی جهانی به هم زده است از سن ۱۶ سالگی وارد فوتبال حرفه‌ای شد و در دوران فعالیت‌ حرفه‌ای‌اش در باشگاه‌های کابولیتاس، آرجنتینوس و بوکاجونیورز در آرژانتین، بارسلون و سویل اسپانیا و ناپولی ایتالیا توپ زد. او در ۸۴۰ بازی برای این باشگاه‌ها شرکت کرد و در این بازی‌ها ۳۴۵ گل را وارد دروازه حریف کرد. مارادونا همچنین در ۹۱ بازی بین‌المللی تیم آرژانتین حضور پیدا کرد و ۳۴ گل برای این تیم به ثمر رساند.
شاهکار او که آوازه شهرتش را به دورافتاده‌ترین نقاط جهان رساند پیروزی ۲ بر یک آرژانتین بر انگلستان در مسابقه یک‌چهارم نهایی جام‌جهانی ۱۹۸۶ مکزیک بود که با دو گل این بازیکن ۲۵ ساله به نتیجه رسید و این انتقام تاریخی آرژانتین از انگلستان که مدتی قبل آن کشور را در جنگ فالکند شکست داده بود، مارادونا را به قهرمان ملی آرژانتین بدل کرد. گرچه مارادونا گل اول این مسابقه را با دست وارد دروازه کرد که به هر حال خطا بود اما این گل پذیرفته شد و بعدها «گل قرن» نام گرفت و مردم آرژانتین به مارادونا لقب «دست خدا» دادند. البته این بازیگر با القاب دیگری نیز شناخته شده است القابی از قبیل «سن‌دیه‌گو»، «پا طلایی»، «پسر طلایی» و «پلوزا» (پشمالو).
در بوئنوس‌آیرس طرفداران مارادونا کلیسایی به نام «کلیسای مارادونا» بر پا کردند که بیش از ۲۰ هزار عضو دارد. آنها روز ۳۰ اکتبر ۲۰۰۳ را که چهل‌وسومین سالگرد تولد مارادونا بود به عنوان آغاز سال. D.D ۴۳ (۴۳ بعد از دیه‌گو) انتخاب کردند و مبدا تازه‌ای برای تاریخ خود به وجود آوردند.
با این حال حاشیه‌های زندگی دیه‌گو بیش از آن بود که اجازه دهد در سایر نقاط جهان نیز احترامی همچون همسایگان و بچه‌ محل‌های مارادونا برای او قائل شوند. مارادونا از همان سال‌های نوجوانی که پا به میدان مسابقه فوتبال گذاشت با موادمخدر و محرک دست به گریبان بود و بارها برای ترک اعتیاد به کلینیک‌های بوئنوس‌‌آیرس مراجعه کرد که تلاش او هر بار ناموفق بود. اعتیاد به کوکائین و چند ماده دیگر مشکلات حاد جسمی برای مارادونا پیش آورد که چند بار او را در بیمارستان بستری کرد و برای باشگاه او مشکل به‌وجود آورد. در سال ۱۹۹۱ برای ۱۵ ماه از بازی در لیگ حرفه‌ای ایتالیا منع شد. فدراسیون بین‌المللی فوتبال در جام‌جهانی فوتبال ۱۹۹۴ او را برای ۱۵ ماه به علت مثبت بودن تست دوپینگ مواد نیروزا از شرکت در رقابت‌ها محروم کرد.
مارادونا در عالم سیاست هم چهره شناخته‌ شده‌ای است. او دوست نزدیک فیدل کاسترو رئیس‌جمهور پیشین کوباست و خالکوبی «ارنستو چه‌گوارا» را نیز روی بازوی راست خود دارد. وی همچنین روابطی دوستانه با سیاستمداران چپگرای آمریکای‌جنوبی همچون اوو مورالس و هوگو چاوس دارد.
زندگی خانوادگی مارادونا نیز به هیچ‌وجه باثبات نبود. در سال ۲۰۰۳ بعد از ۱۴ سال از همسرش کلودیا طلاق گرفت که دو دختر از این ازدواج به جا ماند. پیش از آن نیز پسری به نام دیه‌گو جونیور داشت که او را برای اولین‌بار در سال ۲۰۰۳ و در میدان گلف شهر ناپل ایتالیا ملاقات کرد، زمانی که پسرش ۱۷ سال داشت. پسر مارادونا در حال حاضر بازیکن تیم فوتبال باشگاه‌های انگلستان است. هرچه باشد خود مارادونا زمانی گفته است: «توپ نباید زنگار بگیرد.»
مارادونا برای اولین‌بار در سال ۱۹۸۰ در فیلمی به نام !Que Linda es mi familia بازی کرد و بعدها در چند سریال تلویزیونی آرژانتینی نیز حاضر شد که یکی از آنها با نام ۱۰ La noche del در سال ۲۰۰۵ از طرف تماشاگران آرژانتینی به عنوان بدترین نمایش سال برگزیده شد. به هر حال حضور او در آثار متعدد تلویزیونی و سینمایی که بیشتر آنها آثار مستند یا مستند داستانی هستند تا امروز ادامه پیدا کرده است و مهم‌ترین اثر سینمایی درباره زندگی و احوال این بازیکن سابق و مربی فعلی تیم‌ملی آرژانتین، مستندی به کارگردانی امیر کوشتوریتسا با عنوان «مارادونای کوشتوریتسا» همین امسال تولید شده است.
ساسان گلفر
www.cinemaglobe.blogfa.com
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید