جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


جهانی سازی دشمن ما نیست


جهانی سازی دشمن ما نیست
برتون وودز جدید نامی است که به نشست ماه جاری رهبران اقتصادهای برتر جهان داده اند.علت این نامگذاری ابراز واکنشی مناسب به بحران مالی جهان است. نشست نیویورک از آن رو چنین لقبی گرفته که قصد دارد در ساختار و نقش نهادهای اقتصادی بین المللی همچون گروه هفت، صندوق بین المللی پول و مجمع تثبیت مالی تغییراتی به وجود آورد.
هدف این نشست طراحی مجدد نهادهایی است که جریان بین المللی سرمایه و بازارهای مالی جهان را تحت کنترل و نظارت خود دارند، نه نوشتن قوانین جدید برای این بازارها.
یکی از درس های مهم تجربه بانک های مرکزی مستقل این است که وقتی سیاستمداران تصمیم گیری های تخصصی همچون تعیین نرخ بهره یا نظارت مالی را به نهادهای مستقل واگذار می کنند، روش ها و سیاست ها اصلاح می شوند و بهبود پیدا می کنند. وقتی سیاستمداران در این تصمیم گیری ها مداخله می کنند یا بدتر از آن تحت تاثیر اعمال نفوذ های صنعت مالی قرار می گیرند همه کارها در مسیر نادرست قرار می گیرد. در این مورد به خصوص اقدام سیاستمدارانی همچون نیکلا سارکوزی رئیس جمهور فرانسه که برخی می گویند ضدبازار و ضدجهانی سازی است، در بازنویسی قوانین مالی بین المللی می تواند فاجعه آمیز باشد.
صندوق بین المللی پول (IMF) که سال ۱۹۴۴ در جریان دیدار رهبران غربی در برتون وودز شکل گرفت و پس از آن نظم مالی جدیدی برقرار شد، گروه هفت، مجمع تثبیت مالی (FSF) و حتی بانک مرکزی اروپا، همه نیازمند اصلاحات هستند و بحران اخیر فرصت چنین اصلاحاتی را فراهم کرده است. نقش و جایگاه صندوق بین الملی پول به عنوان ناظر و مراقب در برابر سیاست های کلان اقتصادی غیرمسوولانه باید تقویت شود.
بانک مرکزی اروپا نیز به عنوان ناظر مالی باید نقش بیشتری در برابر سیاست های دولت های این قاره بر عهده بگیرد.
از آنجا که بحران از اروپای مرکزی تا آمریکای لاتین تمامی اقتصادها را به لرزه درآورده چنین به نظر می رسد که مجمع FSF از مسیر اصلی خود منحرف شده است. وظیفه اصلی این مجمع عبارت است از ارزیابی ضعف ها و آسیب پذیری های سیستم مالی بین المللی، شناسایی و نظارت بر اقدامات ضروری جهت پرداختن به مشکلات فوق و افزایش هماهنگی و تبادل اطلاعات بین مقام های مسوول ثبات مالی.
برخی نهادهای اقتصادی بین المللی هنوز هم تحت تاثیرات جنگ جهانی دوم قرار دارند. چرا کشورهای بزرگی مانند چین، هند، مکزیک و برزیل عضو گروه هفت نیستند، در حالی که کشورهایی مثل ایتالیا در آن عضویت دارند؟
آیا نباید کشورهای منطقه یورو تنها یک نماینده پرقدرت در نشست های اقتصادی بین المللی داشته باشند؟
در عوض سارکوزی و سایر شرکت کنندگان در نشست همچون سیلویو برلوسکونی نخست وزیر ایتالیا با تمایلات ضد جهانی سازی خود، این نشست را نه تنها فرصتی برای تغییر ساختار نهادهای مذکور بلکه موقعیتی مناسب جهت بازنویسی قوانین حاکم بر بازارهای مالی جهان می دانند. از آنجا که برخی سیاستمداران دلایل وقوع بحران را به خوبی درک نکرده اند، اقدام فوق نگران کننده است. نابرابری های جهانی را در نظر بگیرید. سیاستمداران اغلب خود را در بروز بحران مقصر می دانند و چون نابرابری های امروز جهان در نتیجه برنامه جهانی سازی به وجود آمده بنابراین جهانی سازی دشمن ماست. این نگرشی غلط است که اگر در طراحی قوانین جدید به کار گرفته شود، بسیار حطرناک خواهد بود. نابرابری های امروز، یعنی وجود پس انداز اضافی در بخش هایی از جهان که متناسب است با کمبود آن در سایر نقاط، سال ها یکی از ویژگی های اقتصاد جهان بوده است. در اواخر قرن ۱۹ میلادی، انگلستان با کسری حساب جاری مواجه شد که علت آن افزایش میزان پس اندازها در سایر کشورهای مشترک المنافع بود.
پس از جنگ جهانی دوم، کاهش پس اندازها در آمریکا ابتدا به دلیل افزایش شدید میزان پس انداز در آلمان و سپس در ژاپن بود، حال نوبت به چین رسیده است. جدایی جغرافیایی پس انداز و سرمایه گذاری (که از طریق جریان های آزاد سرمایه امکان پذیر شده) یکی از موتورهای رشد جهان به شمار می رود. این امر به کشورها امکان می دهد پس انداز خود را در جایی که بازدهی بیشتری دارد سرمایه گذاری کنند، نه در داخل که احتمالاً بازده آن بسیار کم است. عدم درک این موضوع به سادگی منجر به ارائه پیشنهاداتی جهت محدود کردن جریان بین المللی سرمایه می شود. پیامدهای این امر برای اقتصاد جهان به اندازه اشتباهات «هوور» رئیس جمهور آمریکا در دهه ۱۹۳۰ میلادی، خطرناک خواهد بود. در آن زمان، «هوور» قوانین محدودکننده ای برای تجارت کالا وضع کرد و از این طریق، یک رکود جدی را به « بحران بزرگ» تبدیل کرد.
مطمئناً هرگاه نابرابری ها بیش از اندازه افزایش پیدا کنند (آنگونه که در سال های منتهی به بحران کنونی شاهدش بودیم)، بازارهای مالی فاقد نظارت مناسب بسیار خطرناک خواهند بود. از آنجا که به احتمال زیاد نابرابری های جهانی همچنان ادامه خواهند یافت، انجام اصلاحات نظارتی و نه دشمنی، ضرورت دارد.
اشتباه خطرناک دیگر، ممنوعیت برخی فعالیت های بازار مانند فروش زیرقیمت یا بعضی نهادها همچون صندوق های تامین سرمایه است. این پیشنهادات نشان دهنده عدم درک درست عملکرد بازار است.
طی چند سال گذشته، صنعت مالی اشتباهات خطرناکی مرتکب شده که دلیل آن اغلب حضور سیاستمداران در این حوزه بوده است. اما بخش مالی موتور رشد اقتصادی نیز بوده است. دخالت سیاستمداران در طراحی مجدد قوانین، درمانی خطرناک تر از خود بیماری است.
● پاسخ مارتین وولف مقاله نویس فایننشال تایمز
من با اکثر مطالب مقاله فوق موافقم. اما در اواخر قرن ۱۹ میلادی، انگلستان با مازاد حساب جاری نسبتاً بزرگی مواجه شد. تا جایی که ذهن من یاری می کند، آن مازاد حساب جاری حدود چهار درصد درآمد ملی بود و اندکی پس از جنگ جهانی اول به حدود هشت درصد رسید. نویسندگان مقاله احتمالاً تراز تجاری کالا و خدمات را با حساب جاری اشتباه گرفته اند. انگلستان با مازاد کلان درآمدها روبه رو بود چون میزان خالص دارایی های این کشور تقریباً به سه برابر تولید ناخالص داخلی آن افزایش یافته بود. این مساله کم اهمیتی نیست. در قرن ۱۹ میلادی، پیشرفته ترین کشور جهان (انگلستان) از مازاد پس انداز بزرگی برخوردار بود که آن را در کشورهای دارای رشد سریع سرمایه گذاری کرده بود. با این حال، پیشرفته ترین کشور جهان مدت هاست پس اندازهای کشورهای فقیر را وارد و آن را صرف هزینه های دولتی و خصوصی می کند. لازم به یادآوری نیست که این روند در بهترین حالت اقدامی احمقانه و در بدترین آن، کاری ادامه ناپذیر است. به گمان من، این سیستم (که اغلب آن را برتون وودز۲ می نامند) ریشه بحران مالی امروز است.
به عنوان محور اصلی این بحث، من معتقدم ادامه حیات صنعت مالی در شکل کنونی غیرممکن است. خصوصی سازی سود و منافع و ملی کردن زیان ها و خسارات دیگر بیش از این قابل تحمل نیست. بدون شک قوانین و مقررات نظارتی کنونی دارای ضعف های بسیاری است. با این حال من کاملاً موافقم که طراحی سیستم نظارت و کنترل آتی باید به دست افراد متخصص و کارآمد انجام شود. نه سارکوزی و نه برلوسکونی هیچ کدام دارای چنین ویژگی هایی نیستند. کاری که امروز باید انجام دهیم، حل و فصل بحران و همزمان بررسی اشتباهات خود است. همچنین باید برای عدم تکرار موارد مشابه چاره ای بیندیشیم.
آلبرتو آلسینا
فرانچسکو جیواتسی
ترجمه: حبیب علیزاده
منبع:فایننشال تایمز
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید