پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا


نگاهی به دعوت حاتمی کیا


نگاهی به دعوت حاتمی کیا
قاسم اسماعیلی دهکردی متولد ۱۳۵۳ در شهرکرد است . او سالهاست که در عرصه نمایش قلم می زند .از وی تاکنون چندین نمایش چون "آدم برفی" "کجای این شب تیره" "زخمه" "وقت روییدن نرگس" و فیلم های "کلاغه به خونه اش نرسید" ، "آوازهای روزگار من" ، "کوچه" ، "کودکانه" و ... به نمایش گذاشته شده است . او هم اکنون مدیر طرح و برنامه حوزه هنری چهارمحال و بختیاری است .
دهکردی فوق دیپلم فیلم سازی و دانشجوی کارشناسی علوم اجتماعی است.
از او خواستیم که برای آخرین فیلم حاتمی کیا نقدی بنویسد و او دعوت را پذیرفت .
دعوت عنوان تازه ترین فیلم سینمایی ابراهیم حاتمی کیا است که این روزها روی پرده سینما است و اکران هم زمان این فیلم در سینما بهمن شهرکرد موجب گردید تا در این نوشتار دعوت حاتمی کیا را بپذیرم .
حاتمی کیا کارگردانی است که سال ها سینمای دفاع مقدس را تجربه کرده و با کوله باری از تجربه خود را به عنوان یک کارگردان صاحب تفکر در سینمای دفاع مقدس معرفی نموده است . او ثابت کرده است که در تمامی فیلم هایش به چیزی بالاتر از گیشه ، سینمای تجاری و سینمای هنری فکر می کند حتی در فیلمهای متوسطش نیز دست از آرمان های خود بر نداشته و به لحاظ محتوایی فیلمی خنثی ارائه نداده است .
جسارت او در پرداختن به زوایایی از جنگ و یا مسائل بعد از جنگ و تحلیل او بارها تماشگران را به سینما کشانده و تحسین کارشناسان را نیز برانگیخته است .
شاید فیلم دعوت آغاز فصل جدیدی از فیلم سازی حاتمی کیا باشد و شاید هم تنها به عنوان یک گریز در کارنامه او ثبت شود .
اما آنچه مسلم است این فیلم در فضایی بسیار متفاوت از فیلم های گذشته کارگردان ساخته شده است و حتی در تبلیغات فیلم این تفاوت و اصرار سازندگان بر آن به چشم می خورد .
فیلم دعوت به لحاظ کارگردانی فیلم خوبی است و بازیهای روان و یک دست تصاویر زیبا و به طور کلی تمامی عوامل ایجاد کننده فرم و ریخت ، حس و حال و فضای خوبی در فیلم ایجاد کرده است .
و در این میال بازی خوب مریلا زارعی در اپیزود آخر قابل تقدیر است . گرچه نمی توان بازی های مصنوعی اپیزود دوم را نادیده گرفت .
فیلم در شکل روایت خود اپیزودیک است اما ارتباط و انجام میال اپیزودها و در نهایت جمع بندی آنها معلوم نیست .
فیلم نامه به لحاظ درونمایه سردرگم است و تنها چند موقعیت را به نمایش می گذارد و از تحلیل آن ناتوان است ، پرداختن به مسئله سقط جنین مسئله حساسی است که فیلمنامه نویس تمام امکانات خود را برای ارایه تحلیلی و یا حتی زاویه دیدی مشخص در این باره به کار نبرده است . دیدن تنها یک اپیزود از این فیلم کافی است تا آنچه در بعد محتوایی فیلم مطرح است به تماشاگر منتقل شود . به طور مثال زنی که از طبقه پایین جامعه است و به دلیل فقر ناچار است از کودک درون خود بگذرد ، همان کاری را می کند که هنرپیشه سوپراستار سینما با آن وضعیت مالی انجام می دهد و حتی این دو به یک مطب مراجعه می کنند گرچه ممکن است این مسئله در لایه های زیرین معنی داشته باشد اما در لایه رویی فیلم نامه منطقی به نظر نمی رسد و از آن مهم تر کارکرد متفاوت اپیزودها را از بین می برد .
باروری زن که یکی از رازهای خلقت و یکی از توانمندی های زنان است در این فیلم به عنوان یک تهدید برای زن مطرح می شود مردان این فیلم هم یا نگاهشان به زنان همچون ماشین جوجه کشی است یا به بچه به عنوان مدرک جرم نگاه می کنند یا سند توانمندی خود .
عدم شخصیت پردازی موفق ، آدم ها را در حد تیپ نگه داشته است بنابراین تحلیل رفتارهایشان سخت به نظر می رسد و رفتاری که از آنها سر می زند همانقدر که اشتباه است می تواند درست باشد .
در اپیزود اول معلوم نیست که چرا شیدا از سقط جنین منصرف می شود و عدم موافقت شوهرش با توجه به اینکه به نظر می رسد نوع زندگی آنها نمی تواند شوهر سالار باشد دلیل مناسبی برای انصراف نیست از سویی راهی که برای رهایی از این وضعیت در نظر می گیرد دور از عقلانیت است زیرا افتادن از اسب یا صدمه دیدن در کوه می تواند همان کاری را به طور موقت با او بکند که قرار است چندین ماه دیگر زایمان با او بکند و موجب تعطیلی فیلم برداری و خروج او از پروژه شود .
فیلم نامه نویس فراموش کرده است که تست حاملگی تست جداگانه ای است و تا این مورد در درخواست بیمار یا تجویز پزشک نباشد این تست انجام نمی شود به طور مثال کسی که برای بیماری خاصی خونش مورد آزمایش قرار می گیرد بارداربودن یا نبودن او مشخص نمی شود .
اپیزود احترام از بقیه اپیزودها راحت تر و ملموس تر است و منطقی تر از کار درآمده زیرا زندگی در آن جاری است و خبری از شعارهای دفاع از حقوق زنان و انتقاد به اینکه چرا مردان باردار نمی شوند در آن نیست (شما مردا خیلی راحت هستین چون هیچ وقت مسموم نمی شوید ، دیالوگ شیدا در اپیزود اول) و شاید همین اپیزود می توانست گسترش یابد و با شخصیت پردازی کامل تر به تنهایی به یک فیلم سینمایی بدل شود.
نکته دیگر قابل ذکر این است که وقتی در سینمای ما محدودیت سنی برای مخاطب وجود ندارد و خانواده به اتفاق کودک و نوجوان خود به سینما می روند آیا فیلم ساز مجاز است با هر زبانی و از هر چیزی سخن بگوید ، و به راستی اگر کس دیگری جز حاتمی کیا کارگردان این فیلم بود آیا این فیلم مجوز اکران می گرفت .
فیلم دعوت فیلمی زیبا ولی سطحی است زیرا نه در بعد جامعه شناسی تحلیلی ارایه می دهد و نه در بعد روانشناسی . در صورتی که فیلم می توانست با ورود به هر یک از این دو عرصه خود را از سطح به عمق بکشاند.
امین بسیم
حوزه هنری چهارمحال و بختیاری
www.artshahrekord.ir


همچنین مشاهده کنید