سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

بختیار بیشتر یک فرانسوی بود تا یک ایرانی!


بختیار بیشتر یک فرانسوی بود تا یک ایرانی!
آنچه در ادامه می‌آید گوشه‌ای از خاطرات سفیر آمریکا در ایران در آستانه پیروزی انقلاب است که از کتاب مأموریت در ایران وی نقل شده‌است. این خاطرات موید گوشه‌ای از شاهکارهای دولتمردان حکومت پهلوی است.
فردای روزی که بختیار در مقام نخست وزیری مستقر شد برای اولین بار با او ملاقات کردم . در این ملاقات ودیدارهای بعدی بختیار را بیشتر شبیه به یک فرانسوی با آداب و رفتار وحرکات فرانسویان یافتم تا یک ایرانی . او از زبان های خارجی منحصرا به زبان فرانسه صحبت می کرد ، لباس دوخته فرانسه به تن داشت و طرز بیان و حرکاتش شبیه به یک جنتلمن فرانسوی بود.
با وجود اینکه از گفتگوهای خود با شاه اینطور استنباط کرده بودم که او بیشتر نقش یک محلل را برای خروج قانونی شاه از ایران را دارد ، از مذاکرات خود با بختیاردر کمال شگفتی دریافتم که او خود را چیز دیگری می پندارد .
او با لحنی پر احساس از نقشه هایی که برای دولت خود داشت سخن می گفت و از طرح های خود برای ربودن انقلاب از دست آیت الله خمینی حرف می زد . او تصور می کرد که با خروج شاه از ایران می تواند رهبری ملت ایران را خود به دست بگیرد . بختیار نفوذ آیت الله خمینی را دست کم گرفته بود و در یکی از ملاقات ها به من گفت در نظر دارد برای ملاقات آیت الله به پاریس برود و به او پیشنهاد کند که به داشتن یک مقام مذهبی در خارج از قلمرو دولت اکتفا کند و کار سیاست و امور دولت را به او واگذار نماید .
من سخنان او را با ناباوری گوش کردم و پس از بازگشت به سفارت گزارش مفصلی درباره گفتگوهایمان با بختیار و عقاید شخصی خود درباره او به واشنگتن مخابره کردم . در آن گزارش نوشتم که به نظر من بختیار دون کیشتی بیش نیست و نمی داند که پس از بازگشت آیت الله خمینی به ایران ، سیل انقلاب او و دولتش را با خود خواهد برد .
علی رغم نظر منفی من در مورد سیاست های غلط بختیار یک مقام ارشد وزارت خارجه امریکا تلفنی به من اطلاع داد که سیاست رسمی دولت امریکا همچنان مبتنی بر حمایت از حکومت بختیار است . واکنش کاخ سفید در برابر نظرات من که بعدا درستی آن به ثبوت رسید نشان می داد که دستگاه رهبری امریکا تا چه حد از واقع نگری دور افتاده است .
دستوراتی که هایزر از طریق وزارت دفاع امریکا دریافت می کرد با اقدامات من در تضاد بود . از او خواسته شده بود نیروهای مسلح ایران را برای مقابله و سرکوب مخالفان در صورت لزوم آماده کند . هایزر همچنین تحت فشار قرار گرفته بود که حوزه های نفتی ایران را تحت کنترل نیروهای مسلح در آورد و در صورت امکان صنعت نفت را به کمک نیروهای مسلح به کار بیاندازد .
هایزر عقیده داشت که نیروهای مسلح ایران در موقع لازم وارد میدان خواهند شد و کار رایکسره خواهند کرد ، در حالیکه من عکس این عقیده را داشتم . در یکی از گفتگوهایم به او گفتم که سربازان ایران با توجه به اعتقاداتی مذهبی در رویارویی با انقلابی که رنگ مذهبی دارد قابل اعتماد نیستند .
این اعتقاد من مبتنی بر تجربه های قبلی بود. خودداری پلیس از درگیری با دانشجویان در جریان اغتشاشات سال ۱۹۶۸ پاریس که خود شاهد آن بودم از آن جمله است . در این درگیریها ۵۰ هزار فرانسوی که به خوبی می توانستند از پس دانشجویان بر آیند از مقابله جدی با آنها خودداری کردند زیرا بسیاری از افراد پلیس در میان دانشجویان پسرو دختر و برادر و خواهر یا خویشاوند دور یا نزدیکی داشتند و حاضر نبودند جان آنها را به خطر بیاندازند .
در این روزها من مرتب با بختیار ملاقات می کردم و با شگفتی حرفهای او را درباره امکان سرکوبی انقلاب با استفاده از نیروی نظامی محدود می شنیدم . خوشبینی و اطمینان او به امکان موفقیتش مضحک به نظر می رسید . ظاهرا برژینسکی و همفکران او هم که با هایزر در تماس بودند همین اطمینان را داشتند .
در همین روزها بختیار اعلام کرد که قصد دارد برای ملاقات با آیت الله خمینی به پاریس برود و مقدمات امر هم ظاهرا فراهم شده بود . اما پس از آنکه برنامه اش را علنی ساخت و آیت الله هم شرایطش را اعلام کرد ورق برگشت . یکی از شرایط استعفای بختیار از نخست وزیری بود .این واقعه فقط چند روز قبل از بازگشت پیروزمندانه آیت الله خمینی به ایران بیش از پیش بر ابهام و آشفتگی اوضاع افزود . حوادث روز های بعد گیج کننده بود و اوضاع به شدت رو به تیرگی می رفت . هایزر وفن ماربود که چندی بود که به پوچ بودن خواب و خیال های کاخ سفید پی برده بودند سرانجام موافقت واشنگتن را برای خروج از ایران بدست آوردند و بی سرو صدا از تهران رفتند .
روز اول فوریه آیت الله خمینی با یک هواپیمای فرانسوی که با همراهان او و جمعی از خبرنگاران پر شده بود وارد تهران شد . جمعیت انبوهی که از بازگشت پیشوای خود به وجد آمده بودند در مسیر طولانی فرودگاه تا گورستانی که بسیاری از مبارزان انقلاب در آن به خاک سپرده شده بودند از وی استقبال کردند .
آیت الله خمینی اولین سخنرانی خود را در بازگشت به ایران در این گورستان ایراد کرد و سپس با یک نکته سنجی ظریف و عالی از نظر افکار عمومی یک مدرسه قدیمی را برای اقامت خود برگزید . از سوی دیگر تلویزیون که از ابتدا از پخش جریان ورود آیت الله خودداری کرده بود تحت فشار افکار عمومی ناچار شد کلیه گزارش های مربوط به فعالیت های وی را پخش کند .
در این میان حکومت بختیار از درون در حال تزلزل بود و بعضی از وزیران کابینه که از عاقبت کار خود هراسان بودند ، بار خود رابسته وبی سرو صدا کشور را ترک کرده بودند . بختیار همچنان مشغول سخنرانی و مصاحبه بود ، ولی اخبار مربوط به وی و دولتش کاملا تحت الشعاع فعالیت های آیت الله خمینی قرار گرفته بود . از نخستین بیانات آیت الله خمینی پس از ورود به ایران این بود که خود وی دولتی تعیین خواهد کرد و چند روز بعد مهدی بازرگان را به عنوان رئیس دولت منتخب خود معرفی نمود .
منبع : برنا نیوز


همچنین مشاهده کنید