سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

۱۳ آبان، روزی فراموش نشدنی برای امپریالیسم آمریکا


۱۳ آبان، روزی فراموش نشدنی برای امپریالیسم آمریکا
۱۳ آبان ماه ۱۳۸۷ مصادف با سی‌امین سالگرد تسخیر لانه جاسوسی آمریکا به دست دانشجویان پیرو خط امام است.
۱۳ آبان در تاریخ انقلاب اسلامی ایران همواره روز تقابل حق با باطل بوده است، به گونه‌ای که این روز یادآور سه رویداد مهم تاریخی و در واقع نشان دهنده ظلم و جنایت‌های امپریالیسم آمریکا بر علیه ملت ایران بوده است. این رویدادها به ترتیب وقوع عبارتند از:
الف) ۱۳ آبان ۱۳۴۳، در این روز، امام خمینی(ره) به جرم مخالفت با کاپیتولاسیون به دستور رژیم پهلوی بازداشت و به ترکیه تبعید شد.
ب) ۱۳ آبان ۱۳۵۷، رژیم پهلوی دانش‌آموزان تهرانی را در مقابل دانشگاه تهران آماج گلوله‌های خود قرار داد.
۱۳ آبان ؛۱۳۵۸ که در این روز لانه جاسوسی آمریکا در تهران به دست دانشجویان پیرو خط امام تسخیر شد.
در واقع تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، یکی از منحصر به فردترین حرکت‌ها در تاریخ انقلاب‌های اصیل و مردمی جهان بود که از یک طرف شوکت و افسون قدرت امپریالیسم آمریکا را درهم شکست و اوج خفت و زبونی این اهریمن جنایتکار را به رخ جهانیان کشانید و از سوی دیگر فریاد مظلومیت و آزادگی مسلمانان ایران را در پهنه گیتی طنین انداز کرد.
لذا به همین خاطر بود که این روز مهم در تاریخ انقلاب اسلامی ایران، از سوی نمایندگان سومین دوره مجلس شورای اسلامی به عنوان روز مبارزه با استکبار جهانی نام گرفت.
۲) چگونگی و علل واقعه تسخیر لانه جاسوسی آمریکا:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سفارت آمریکا درتهران، دو بار به انتقال نیروهای مردمی درآمد. اولین بار در تاریخ ۲۵ بهمن ۱۳۵۷، یعنی سه روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود که ۷۵ نفر از چریک‌های فدایی خلق پس از دستگیری مسلحانه کوتاهی که به مجروح شدن یکی از تفنگداران آمریکایی انجامید، سفارت را به اشغال خود درآوردند. (۱) چند دقیقه بعد، چریک‌ها با وساطت نمایندگان کمیته انقلاب، بدون هرگونه تخریب و آتش‌سوزی، پراکنده شدند. اما لحظه‌هایی بعد وقتی که گروه‌های مسلح مردمی و افراد نیروی هوایی نیز به آنان پیوستند، باز برای مدت کوتاهی در اشغال مردم باقی ماند. (۲)
اینکه علت این اشغال شایعه رادیو باکو مبنی بر انتقال پرونده‌های ساواک به این سفارتخانه بود (۳) یا «زمزمه‌هایی درباره کودتایی قریب‌الوقوع که در خیابان‌های تهران شایع شد» (۴) یا «توطئه عمال پس مانده ساواک و دست نشاندگان فاسد رژیم پهلوی» بود «تا به این وسیله بین ایران و آمریکا اختلاف‌هایی به وجود آورند» (۵) و یا تصفیه ناخودآگاه دلخوری‌های گذشته از دخالت‌های آمریکاییان در ایران، معلوم نیست، اما بی‌تردید این حمله و اشغال سفارت، خود سرانه و بدون اجازه قبلی و بعدی امام خمینی و دولت موقت بود که در نتیجه با دخالت نیروهای مسلح کمیته انقلاب و حضور ابراهیم یزدی، معاون نخست وزیر و نماینده دولت موقت، از سفیر آمریکا عذرخواهی شد و سفارت دراختیار سفیر قرار گرفت.
نکته دیگری که در این ماجرا به وضوع عیان بود اینکه سفارت تحت مراقبت بوده، برنامه‌های آن کاملا زیر نظر بوده است چرا که در آن شرایط بغرنج انقلابی، نیروهای کمیته توانستند به سرعت خود را به سفارت برسانند و قبل از اینکه آسیبی به محل سفارت برسد. آن را مهار کنند. این ماجرا هم چنین سبب شد تا علاوه بر مراقبت‌های پیشین، گروهی از نیروهای انقلابی به عنوان محافظت از سفارت، در داخل سفارتخانه و بیرون آن مستقر شوند. (۶)
همان گونه که سه روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی فعالیت‌‌های آمریکا در تهران زیر نظر بود، بی‌تردید به نظر می‌رسد که در طول نه ماه دوره دولت موقت نیز، همین فعالیت‌های سفارت از جمله فعالیت‌های دخالت جویانه و مخفی که بعدها پاره‌ای از آنها افشاء گردید، تحت نظر داشته است. (۷)
برای دومین اشغال سفارت آمریکا در تهران، انگیزه‌های بسیار متفاوتی مطرح شده است که از جمله مهم‌ترین آنها در اقدام سیاسی در واکنش نسبت به پذیرش شاه به وسیله دولت آمریکا» (۸) «اعتراض به عملکرد دولت موقت که کم‌کم به سمتی گرایش پیدا می‌کرد که دست آمریکا را دوباره در ایران باز کند» (۹) شناسایی جاسوسان و عوامل ایرانی کودتا، پایان دادن به توطئه‌‌گری‌ها و سلطه‌جویی‌های آمریکاییان (۱۰) در ایران، «تلاش برای جلوگیری از بهبود روابط ایران و آمریکا» (۱۱) و یا نشان دادن ضرب شستی به ایالات متحده، به تلافی طراحی و اجرای کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ توام با «خفت دادن به آمریکای مستکبر جهان‌خوار» بود. (۱۲) حمله به سفارت و اشغال آن، طبعا نمی‌توانست با اطلاع دولت موقت یا شورای انقلاب باشد چرا که اساسا یکی از اهداف این اقدام، خود دولت موقت بود. آن چنانکه محسن میردامادی اظهار داشته است: «جز دانشجویان، تقریبا تنها کسی که از قضیه مطلع بود، آقای موسوی خوئینی‌ها بودند... ایشان می‌گفتند ما از مجموعه نظرهای امام، این طور درک می‌کنیم که امام قاعدتا مخالفتی نباید داشته باشند، اما اگر از ایشان سوال شود، احتمالا به دلیل محذوراتی، شاید نتوانند اعلام موافقت کنند و احتیاج به سوال نیست.» (۱۳)
به همین خاطر، حمله در حالی صورت گرفت که حدود صد پلیس پیاده و یا با خودرو، در اطراف سفارت از آن حفاظت می‌کردند. (۱۴) دانشجویان که قریب پانصد نفر بودند، چنان با مهارت عمل کردند که ضمن غافلگیر کردن پلیس مستقر در محل و پاره کردن زنجیرها و بالا رفتن از نرده‌ها، ظرف کمتر از سه ساعت، بدون حمل هرگونه سلاح گرمی توانستند تمامی قسمت‌های سفارت از جمله محل اقامت سفیر و ساختمان اصلی سفارت را به اشغال خود درآورند و ۶۳ دیپلمات و کارمند فنی و عادی آمریکایی را به گروگان خود بگیرند. (۱۵)
دانشجویان پس از تائید رئیس مجلس خبرگان و شورای انقلاب، بیانیه‌ای از طریق رادیو و تلویزیون در بخش خبری ساعت ۲ منتشر کردند. (۱۶) دانشجویان با استناد به پیام امام به مناسبت ۱۳ آبان (۱۷) که از دانش‌آموزان و دانشگاهیان و محصلین علوم دینی خواسته بود «با قدرت تمام حملات خود را علیه آمریکا و اسرائیل گسترش داده و آمریکا را وادار به استرداد این شاه مخلوع جنایتکار نمایند.» از انقلاب اسلامی به عنوان یک عملکرد نوین ملت‌های دربند در مبارزه با یک ابر قدرت غارتگر بدون اتکا به ابرقدرت دیگر و تنها با اعتماد به نفس و اتکا به مکتب و فرهنگ ملی یاد و اعلام کردند:
«انقلاب ایران موقعیت آمریکا را در ابعاد سیاسی، اقتصادی و استراتژیکی در منطقه بر هم زده است. آمریکای خونخوار که ده‌ها سال است شیره جان ملتمان را مکیده و بر آن زندگی کرده، ناگزیر است برای به دست آوردن و حفظ منافع خود، دست به تلاش‌های مذبوحانه جدیدی بزند که از جمله نقش ژاندارمی دادن به مصر و بازی مهره‌های نظامی در کره جنوبی و یا سعد حدادهای جنایتکار در جنوب لبنان و حرکات و یورش‌های سنگین اسرائیل و توطئه‌های مختلف علیه انقلاب ایران در داخل و خارج کشور را می‌توان نام برد.»
دانشجویان در این بیانیه از سفارت آمریکا در تهران با عنوان «سفارت جاسوسی آمریکا در تهران» یاد کردند که با هدف حمایت از «مواضع قاطعانه امام در مقابل آمریکای جهانخوار» و به منظور «اعتراض» عبارت بودند از:
«اعتراض به آمریکا جهت پناه دادن و استفاده از شاه جنایتکاری که قاتل ده‌‌ها هزار زن و مرد به خون خفته در این مملکت است. اعتراض به آمریکا به علت ایجاد فشار تبلیغاتی مسموم و انحصاری و کمک و حمایت از افراد ضد انقلابی و فراری علیه انقلاب اسلامی ایران، اعتراض به آمریکا به خاطر توطئه‌ها و دسیسه‌های ناجوانمردانه‌اش در مناطق مختلف کشور ما و نفوذ در ارگان‌های اجرایی مملکت، اعتراض به آمریکا به دلیل نقش مخرب و خانمان‌برانداز خود در برابر رهایی خلق‌های منطقه‌ ازدام امپریالیسم که هزاران انسان مومن و انقلابی را به خاک و خون می‌کشد.» (۱۸)
امام خمینی یک روز پس از اشغال سفارت در چهاردهم آبان ماه در جمع گروهی از بازدید کنندگان در قم ضمن تائید آشکار اقدام دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در اشغال لانه جاسوسی آمریکا، دولت آمریکا را «شیطان بزرگ» نامید که با فراخواندن شیاطین کوچک به دور خود مشغول توطئه برای بازگرداندن منافع از دست رفته خود و رژیم هواخواه خود در ایران است و اشغال «مرکز توطئه» را انقلاب دوم پس از انقلاب اسلامی نامید که از آن مهمتر بوده است. (۱۹)
ابراهیم اصغرزاده، از دانشجویان فعال پیرو خط امام، با اشاره به همین طرز تفکر امام که رژیم شاه را بی‌ارتباط با قدرت‌های خارجی تصور نمی‌کرد و وی را مهره‌ای در دست بیگانگان دانسته، وجود دشمن خارجی در برابر نهضت را مسلم می‌پنداشت، می‌نویسد:
«به اعتقاد من با آن تصویری که ما از انقلاب داریم، انقلاب در ۲۲ بهمن ماه ۱۳۵۷ صورت نگرفت، بلکه انقلاب در ۱۳ آبان ماه ۱۳۵۸ بود که به پیروزی رسید، به خاطر اینکه تا ۲۲ بهمن ماه ۱۳۵۷، هدف اصلی از پای درآوردن استبداد داخلی بود و از نظر ما، این تنها مرحله اول انقلاب به حساب می‌آمد. (۲۰) بی‌تردید سر مقاله روزنامه اطلاعات در نهم آبان ماه ۱۳۵۸ (۳۱ اکتبر ۱۹۷۹) که با تیتر درشت نوشته بود «بعد از شاه نوبت آمریکاست» (۲۱) بیانگر این واقعیت بود که نهضت اسلامی همچنان ادامه خواهد داشت و بزودی ایالات متحده به مکافات اقدامات دخالت جویانه خود خواهد رسید.
خواسته‌های اشغال کنندگان سفارت از ابتدا تا زمانی که این موضوع به حل و فصل انجامید، تغییراتی نشان می‌دهد، اما اصلی‌ترین خواسته آنها که رسما و با صراحت تمام همواره ثابت ماند، عبارت بود از عدم دخالت ایالات متحده در امور داخلی. درخواست‌های دیگر از قبیل تحویل شاه مخلوع و همسرش فرح برای محاکمه در ایران، (۲۲) تحویل اموال خاندان سلطنتی و دیگر فراریان از ایران. (۲۳) رفع تحریم‌های اقتصادی و مالی و آزاد کردن اموال و دارایی‌های دولت ایران در آمریکا و شعب بانک‌های آمریکایی، همه اینها از جمله خواست‌هایی بودند که بعدها با به دراز کشیدن موضوع و اتفاق‌های دیگری که در واکنش‌های متعدد و متفاوت آمریکاییان خلاصه می‌شود، اضافه شدند.
در نتیجه این اقدام انقلابی، قدرت متزلزل دولت موقت انقلاب اسلامی رو به افول گذاشت (۲۴) و همگام با آن، اساس همکاری‌های استراتژیک ایران و ایالات متحده فرو پاشید (۲۵) و در ۱۵ آبان ماه، بازرگان، نخست وزیر دولت موقت، استعفا داد. به نوشته کارتر، «نخست وزیر، بازرگان، حداکثر تلاش خود را برای اجرای تعهدهای خود به عمل آورد، اما کاری از پیش نبرد و اقدام او بی‌نتیجه ماند. (۲۶)
استعفای بازرگان که در پی اعتراض و حملات شدید حوزه علمیه قم، دانشجویان مسلمان پیرو خط امام و گروه‌های اسلامی دیگر به مذاکره وی با مقام‌های آمریکایی در الجزایر و دیگر سیاست‌های گام به گام وی در تداوم اهداف انقلاب اسلامی صورت گرفته بود، بلافاصله از سوی امام خمینی پذیرفته شد و طی حکمی وظایف دولت به شورای انقلاب واگذار گردید. (۲۷)
به این ترتیب، ۲۶۸ روز پس از سقوط رژیم پهلوی، عمر دولت موقت هم به سر رسید و پس از مدتی با تغییراتی در ترکیب شورای انقلاب، چهره‌های تازه‌ای مسئولیت وزارتخانه‌ها را بر عهده گرفتند که از جمله آنها صادق قطب‌زاده، سرپرست وزارت امور خارجه شد.
۳) واکنش‌های ایالات متحده به تسخیر لانه جاسوسی در ایران:
واکنش ایالات متحده در مقابل این اقدام، متعدد، متفاوت ودر عین حال همه جانبه بود. به طور کلی می‌توان این واکنش‌ها را به سه قسمت تقسیم کرد:
الف) اقدامات سیاسی
۱) میانجی‌گری سازمان آزادی‌بخش فلسطین (ساف)
۲) ملاقات‌های محرمانه
۳) مراجعه به سازمان ملل متحد
۴) اخراج ماموران سیاسی
۵) فرستادن شاه به پاناما
۶) کمیسیون تحقیق
۷) قطع رابطه سیاسی
۸) درخواست میانجی‌گری
ب) اقدامات اقتصادی
۱) قطع صادرات نفت
۲) توقیف دارایی‌های ایران در بانک‌های آمریکا
۳) تحریم اقتصادی
ج) اقدامات نظامی
۱) عملیات نجات (طبس)
۲) کودتای نوژه
۳) توافق پنهان یا چراغ سبز به عراق (جنگ تحمیلی(.)۲۸)
به هر حال ایالات متحده آمریکا و در راس آن جیمی کارتر رئیس جمهور این کشور نه تنها در هیچ کدام از این اقدامات به علت هوشیاری و درایت حضرت امام (ره) و مسئولین نظام جمهوری اسلامی به توفیقی دست نیافت، بلکه به اهداف اصلی خود که همان آزادسازی گروگان‌ها در زمان ریاست جمهوری‌اش و انتخاب مجدد وی به‌عنوان رئیس جمهور آمریکا بود دست نیافت. چرا که دولت و مجلس ایران با هوشیاری، حل مسئله گروگان‌ها را به تعویق انداختند و عدم آزادسازی گروگان‌ها تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، موجب انتخاب نشدن دوباره کارتر شد. نیروهای انقلابی ایران حتی داغ آزادی گروگان‌ها در دوران ریاست جمهوری کارتر را نیز بر دل وی باقی گذاشتند و آنها را در اولین ساعات ریاست جمهوری ریگان آزاد کردند تا کارتر درس خوبی بگیرد. کارتر خود در این مورد می‌گوید:
«انکار نمی‌کنم که بسیار مشتاق بودم تا این مسئله در زمان ریاست جمهوری من حل بشود.» (۲۹) ولی در جای دیگری، به حضور خود در مراسم تحلیف ریاست جمهوری جدید رونالد ریگان- اشاره می‌کند و این در حالی بود که وی امیدوار بود گروگان‌ها در آخرین لحظات ریاست جمهوری وی آزاد شوند، اتفاقی که هرگز رخ نداد:
«من هنوز هیچ اطمینان نداشتم که آیا تلاش‌های من به ثمر خواهد رسید یا خیر؟ هیچ راهی نبود که من اطلاع حاصل کنم آیا این روز بزودی یکی از شادترین روزهای زندگی من خواهد شد یا نه. کمتر از دو ساعت بعد، از طریق سرویس رادیویی سری به من اطلاع داده شد که ساعت ۱۲/۳۳ بعد از ظهر، به اولین هواپیما اجازه داده شده بود ایران را ترک کند. ۹ دقیقه بعد، دومین هواپیما نیز به پرواز درآمده بود. گروگان‌ها آزاد شده بودند و من دیگر رئیس جمهوری آمریکا نبودم.» (۳۰)
برژینسکی نیز به گونه‌ای دیگر به تحقیر خود و همکارانش در تسخیر لانه جاسوسی و عدم آزادی گروگان‌ها تا آخرین لحظات ریاست جمهوری کارتر اشاره کرده است:
«ایرانی‌ها حس انتقام جویی خود را از کارتر بالاخره به نحوی فرونشاندند و گروگان‌ها را تا لحظه‌ای که کارتر رئیس جمهوری آمریکا بود، رها نکردند. من در آخرین یادداشت روز، چهار سال خدمت خود در کاخ سفید، در تاریخ بیستم ژانویه درباره این ماجرا نوشته‌ام: «امروز آخرین روز ریاست جمهوری کارتر است، تراژدی گروگان‌ها که همه چیز ریاست جمهوری او را زهرآگین ساخت، هنوز بر کاخ سفید حکومت می‌کند.
این طور به نظر می‌رسد که ایرانی‌ها می‌خواهند ساعت پرواز هواپیماها را با لحظات پایانی ریاست جمهوری کارتر تطبیق دهند.
ساعت یازده و نیم صبح، هواپیماها هنوز در فرودگاه تهران بودند.
دیگر معلوم بود که ایرانی‌ها تعمدا پرواز هواپیماها را به تاخیر انداختند تا آزادی گروگان‌ها تا وقتی که جیمی کارتر رئیس جمهوری آمریکاست تحقق نیابد.»
به هر حال شکست کارتر، قدری آلام و رنج‌های انقلابیون مذهبی را که تحقیر ایالات متحده را به خاطر رفتار دخالت جویانه‌اش در گذشته ایران و کشورهای دنیا آرزو می‌‌کردند، تسکین داد و با احتساب مرگ شاه، دیگر انگیزه‌ها و زمینه‌های اصلی رخداد گروگانگیری برطرف گردیده بود.
به این ترتیب «اهدف سیاسی از اشغال لانه جاسوسی کلا تحقق یافته بود... آمریکا به شکست خود در این ماجرا از یک دولت کوچک اعتراف کرده و بازتاب داخلی آن در آمریکا سقوط کابینه کارتر و حزب دموکرات بود. نگهداری گروگان‌ها بیش از این مدت و در شرایط جنگی دیگر به صلاح نبود و لذا با تدبیر حضرت امام (ره) مقدمات آزادی گروگان‌ها فراهم شد.
۴) دستاوردهای حادثه تسخیر لانه جاسوسی آمریکا برای ایران
تسخیر لانه جاسوسی دستاوردهای مهمی برای انقلاب اسلامی به همراه داشته است که در طول ۴۴۴ روز این انقلاب را در برابر توطئه‌های بعدی استکبار بیمه کرده است:
الف) پایان افسانه زوال ناپذیری قدرت آمریکا در ایران و جهان، زیرا تا پیش از تسخیر لانه جاسوسی کمتر کسی فکر می‌کرد انقلاب ایران به رهبری امام خمینی (ره ) توانایی رویارویی مستقیم با آمریکا را داشته باشد.
ب) افشای لیبرال‌ها که با نفوذ در حاکمیت، دولت موقت را در دست گرفته بودند و مادامی که بر مسند قدرت تکیه زده بودند در واقع آمریکا همچنان سرنوشت ایران را در دست داشت.
اما با سقوط جاسوسخانه و افشای اسناد جاسوسی افرادی مانند امیرانتظام، مدنی و مقدم مراغه‌ای دیگر جایی برای لیبرال‌ها در انقلاب باقی نماند. به همین خاطر وقتی که دولت موقت موفق به باز پس گرفتن لانه جاسوسی از دست دانشجویان نشد، ترجیح داد از صحنه سیاست حذف شود.
ج) مطرح شدن جریان سالم سیاسی پیروان واقعی رهبر انقلاب تحت عنوان «خط امام» که با درک صحیح از اسلام ناب محمدی (ص) به افشای کارگزاران اسلام آمریکایی می‌پرداخت.
این جریان در برابر توطئه‌های گوناگون دشمنان ایستادگی کرد و به خاطر اصیل بودن حرکت امام، انقلاب اسلامی تاکنون از دسیسه‌های گوناگون دشمنان داخلی و خارجی نجات یافته است. به همین دلیل شعارهای ضد آمریکایی گروهک‌ها و منافقین پس از سیزده آبان اندک اندک رنگ باخت و سیر حوادث نیز عمق وابستگی آنان به آمریکا را نشان داد.
۵) پیامد‌های تسخیر لانه جاسوسی برای آمریکا
فرو ریختن کاخ ابهت و اقتدار آمریکا به عنوان شیطانی بزرگ که با انتشار اسناد لانه جاسوسی و افشای طرح‌های کودتا و اغتشاشات داخلی توسط عوامل آمریکا در ایران صورت گرفت و زمینه ساز شکست‌های بعدی آمریکا شد که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:
۱) فراهم آمدن زمینه یاس و شکست در دولت و مجلس آمریکا که با تعبیر سیلی خوردن آمریکا از ایران مصداق می‌یابد.
۲) ناامن شدن جاسوسخانه‌های آمریکا در سراسر دنیا به دلیل برپایی تظاهرات ضد آمریکایی مسلمانان در کشورهای مختلف که بیشتر در برابر سفارت آمریکا انجام می‌شد.
۳) شکست آمریکا در فاجعه طبس که به خاطر ربودن گروگان‌ها از تهران جمعی از کماندوهای آمریکایی در روز ۵ اردیبهشت ۱۳۵۹ در صحرای طبس دچار توفان شدند و شکست عملیات باعث مفتضح شدن آمریکا در جهان شد.
۴) پس از حرکت تاریخی ۱۳ آبان، دولت آمریکا با بلوکه کردن اموال ایران در بانک‌های آمریکایی و قطع رابطه سیاسی و محاصره اقتصادی ایران سعی داشت مسئله گروگان‌ها را به نفع خود تمام کند. اما بازگشت گروگان‌ها و تحویل بخشی از سپرده‌های ایران مسئله قطع رابطه مشکل لاینحلی را برای دولت آمریکا به وجود آورد. آنان سعی کردند به شیوه‌های مختلف رابطه گرگ و میش دوباره برقرار شود.
۵) پس از شکست و رسوایی آمریکا در قضیه «مک فارلین» آمریکا از سیاست زور و چماق استفاده کرد که نتیجه آن تهاجم ناوگان آمریکایی به کشتی‌ها و هواپیمای مسافربری ایران در خلیج‌فارس بود که در نشان دادن چهره استکباری آمریکا در طول جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اهمیت خاصی داراست.
۶) بازتاب‌های بین‌المللی تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در رسانه‌های دنیا
حرکت انقلابی دانشجویان ایران در سیزده آبان ۱۳۵۸، بازتابی گسترده در رسانه‌های خارجی داشت که همگی از شکست ابرقدرت پوشالی آمریکا خبر می‌داد. بازتاب این اخبار، نقش مهمی در بیداری ملت‌ها برای مبارزه با استعمار ایفا کرد.
روزنامه فرانسوی زبان تونس در این باره نوشت: «در صفحات تاریخ، ضبط خواهد شد که حکومت انقلابی ایران، توانست با بزرگترین قدرت جهانی به مقابله بپردازد و طرح‌های جنگی آن را برای آزادی گروگان‌ها برهم بزند.»
روزنامه لثوره چاپ دمشق نیز نوشت: «به زانو درآمدن آمریکا در برابر خواسته‌‌های انقلاب اسلامی ایران، از مسئله آزاد کردن سپرده‌های ایران فراتر می‌رود زیرا آمریکا مجبور شد سندی را از سوی رئیس جمور خود امضا کند که براساس آن، به هیچ وجه در امور داخلی ایران دخالت نکند. این دلیل بزرگی است به اینکه ملت‌ها قادرند حقوق خود را از سرسخت‌ترین و نیرومندترین دولت امپریالیستی باز گیرند.»
۷) نظر شخصیت‌ها در خصوص تسخیر لانه جاسوسی:
در اینجا به بیانات بنیانگذار جمهوری اسلامی و حضرت آیت‌‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب در خصوص این واقعه اشاره می‌کنیم:
حضرت امام خمینی (ره ) با تائید حرکت دانشجویان در تصرف سفارت آمریکا چنین فرمودند: «بارها گفته‌ام که گروگانگیری توسط دانشجویان مسلمان و مبارز و متعهد ما، عکس‌العمل طبیعی صدماتی است که ملت ما از آمریکا خورده است.» «مرکز توطئه و جاسوسی به اسم سفارت آمریکا و اشخاصی که در آن بر ضد نهضت اسلامی توطئه نموده‌اند، از احترام سیاسی و بین‌المللی برخوردار نیستند... ما اینجا را نه سفارتخانه می‌دانیم که اینجا مرکز جاسوسی است، و نه افرادی که در آنجا هستند از سفرا و از اجزای سفارتخانه می‌دانیم و دیپلمات می‌دانیم... اینها همه جاسوس و مجرم هستند و مجرمین باید در خود این مملکت رسیدگی به حالشان بشود.»
مقام معظم رهبری نیز، درباره تسخیر لانه جاسوسی می‌فرمایند: «سفارت آنها که بعد به عنوان لانه جاسوسی معرفی شد- که واقعیتش هم همین بود- مرکز ساماندهی مخالفین و دشمنان انقلاب شد که بروند آنجا و دستور بگیرند تا علیه انقلاب و نظام فعالیت کنند... آنها محمدرضا را که فراری ملت ایران بود، در آمریکا پذیرفتند و به او به‌عنوان یک میهمان پناه دادند.
اموالی را که در اختیار محمدرضا بود و میلیاردها دلار می‌شد که در آمریکا سرمایه‌گذاری کرده بود، برنگرداندند... اشغال لانه جاسوسی برای این بود که رژیم آمریکا بداند با این انقلاب نمی‌شود شوخی کرد. انقلاب این ملت و این کشور، از آن انقلاب‌هایی نیست که توطئه‌ها را تحمل کند.»
‌● نتیجه‌گیری:
به هر حال این رویداد، برای هر دو کشور، یک نقطه عطف به حساب می‌آید ولیکن بین این دو نقطه عطف تفاوت بسیاری وجود داشت، چرا که برای ایالات متحده نقطه اوج ناکامی در مقابل یک کشور جهان سومی و برای جمهوری اسلامی ایران، نقطه اوج پیروزی در مقابل بزرگترین ابرقدرت جهان بود.
اما نکته‌ای که باید به آن اشاره شود و خطاب اصلی این قسمت است، تقاضای تازه مطرح شده از سوی آمریکا مبنی بر ایجاد دفتر حافظ منافع در ایران پس از گذشت ۳۰ سال از واقعه تسخیر لانه جاسوسی است.
آمریکا هدف خود را از گشایش این دفتر نزدیک شدن آمریکا به ملت ایران نه دولت ایران عنوان کرده و اذعان نموده به اقداماتی همچون تسهیل در مبادلات فرهنگی، صدور گذرنامه و تلاش برای بهبود رابطه با مردم ایران خواهد پرداخت.
لذا این تقاضا باید با هوشیاری از سوی مسئولین نظام جمهوری اسلامی دنبال شده و نیت واقعی آمریکاییان از گشایش این دفتر پس از سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی و تسخیر لانه جاسوسی و قطع رابطه این کشور با جمهوری اسلامی ایران مشخص شود.
باری به هر جهت، ملت ایران ضمن بی‌نیازی از ارتباط با دولت آمریکا در صورت هرگونه رابطه با آمریکا به تشخیص رهبر معظم انقلاب، با ملت آمریکا نه دولت این کشور ارتباط برقرار خواهد کرد و در صورت موافقت با هرگونه گشایش این دفتر در ایران که امری بعید است، و انجام فعالیت‌های جاسوسی و براندازانه همچون گذشته، با سیلی محکم ملت ایران تحت عنوان انقلاب به رهبری یار امام راحل خود، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مواجه خواهند شد.
علی تراشی
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید