پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

اولین روزنامه در ایران از زبان مؤسس آن


اولین روزنامه در ایران از زبان مؤسس آن
اولین روزنامه چاپی که به زبان فارسی در ایران منتشر شده در سال ۱۲۵۳ یعنی سال چهارم سلطنت محمدشاه قاجار بوده است که آن را در طهران میرزا محمد صالح مهندس شیرازی به چاپ سنگی انتشار داده است.
اطلاع مفصل‌تر ما راجع به وجود این روزنامه مأخوذ از مقاله‌ای است که شخصی به تاریخ ۱۸۳۹ میلادی مطابق سال ۱۲۵۵ قمری در روزنامه انجمن آسیایی انگلیس جلد پنجم راجع به آن نوشته و عکس یک نسخه از آن را در همان روزنامه چاپ کرده است.
عین این عکس را آقای تقی‌زاده در شماره سوم نشریه کاوه دوره جدید نقل کرده و در آن شماره و شماره پنجم از سال دوم دورة جدید کاوه معلوماتی نیز در باب این اولین روزنامه چاپی به دست داده‌اند، خلاصه آن معلومات اینست:
«از اواخر سلطنت فتحعلی‌شاه در طهران روزنامه‌ای منتشر می‌شد که نامی مخصوص نداشت و آن را که در روی دو ورق بزرگ که یک روی هر ورق آن سفید بود چاپ می‌کردند. میرزا صالح شیرازی مهندس آن را اداره می‌کرد و در ابتدای یک نسخه از آن که عیناً در مجله انجمن آسیایی انگلیس (جلد پنجم از سال ۱۸۳۹ میلادی) نقل شده این عبارت مسطور است: «اخبار و وقایع شهر محرم‌الحرام ۱۲۵۳ در دارالخلافة طهران انطباع یافته».
نویسنده مقاله انگلیسی در روزنامه انجمن آسیایی انگلیسی که مقاله خود را در سال ۱۸۳۹ (مطابق ۱۲۵۵ قمری هجری) نوشته می‌گوید که روزنامه میرزا صالح چند سالی است که در طهران دایر است.
آقای تقی‌زاده که از تاریخ انتشار اولین شمارة این روزنامه میرزا صالح ظاهراً اطلاعی نداشته‌اند، از همین اشارة مؤلف آن مقالة انگلیسی و از اینکه میرزا صالح شیرازی از رجال بالنسبه معتبر عهد عباس میرزا و فتحعلی‌شاه بوده، چنین حدس زده‌اند که انتشار روزنامه میرزا صالح بایستی در اواخر سلطنت فتحعلی شاه صورت گرفته باشد. این حدس چنانکه در ذیل خواهیم گفت درست نیست، بلکه به شرح مذکور در فوق نخستین شماره روزنامه مذکور در ۱۲۵۳ سال چهارم سلطنت محمدشاه در طهران انتشار یافته است.
منبع دیگری که در باب این روزنامه اطلاعات ذیقیمتی به دست ما می‌دهد تاریخ قاجاریه تألیف «ادمون دوتامپل» فرانسوی است که کتاب خود را در سال ۱۸۷۳ (۱۲۹۰ هجری) تألیف و در پاریس چاپ کرده است.
این مؤلف در باب روزنامه میرزا صالح چنین می‌نویسد:
«در عهد محمدشاه به سال ۱۸۳۷ اولین بار در طهران روزنامه‌ای دولتی انتشار یافت و این روزنامه ماهیانه بود. تاریخ انتشار شماره اول آن اول ماه مه است. این روزنامه با چاپ سنگی به قطع یک ورق بزرگ از کاغذ خانبالغ چاپ می‌شد ولی چاپ آن چندان عالی نبود».
«روزنامه مزبور نام مخصوصی نداشت فقط در آخر صفحه اول آن نشان دولتی ایران موجود بود. همین روزنامه است که پس از تغییراتی مخصوص به صورت روزنامه وقایع اتفاقیه، یعنی روزنامه رسمی طهران درآمده است».
از این بیان صریحاً معلوم می‌شود که تاریخ انشاء روزنامه بی‌نام میرزا صالح شیرازی دوشنبه ۲۵ محرم‌الحرام سال ۱۲۵۳ هجری است. پس عکسی که در روزنامه انجمن آسیایی انگلیس در تاریخ ۱۸۳۹ (۱۲۵۵) از این روزنامه چاپ شده و راجع به اخبار وقایع شهر محرم‌‌الحرام سال ۱۲۵۳ است عکس شماره اول روزنامه است و اینکه نویسنده آن مقاله می‌گوید که این روزنامه چند سالی است که دایر است، مقصودش چند سال از تاریخ تحریر مقالة او یعنی چند سال قبل از سال ۱۲۵۵ است که از دو تا سه سال پیش از آن تاریخ می‌شود.
این روزنامة میرزا صالح که بدبختانه با وجود کمال تفحص هیچ‌گونه اثری از آن در طهران به دست نیامد، حتی هیچ ذکری نیز از آن در کتب تاریخی ما نیست، معلوم نشد که تا چه تاریخ دایر بوده و چه وقت نشر آن موقوف شده، همین قدر می‌توان حدس زد که تا تاریخ انتشار مقاله روزنامه انجمن آسیایی انگلیس که دو سه سالی بعد از طلوع نخستین شماره آن است دایر بوده.
برای آنکه خوانندگان گرامی از احوال میرزا محمد صالح ناشر این روزنامه که یکی از اولین ناشرین آثار تمدن جدید در ایران بوده، اطلاع مجملی به دست بیاورند می‌گوییم که این مرد بسیار زیرک قابل پسر حاجی باقر خان کازرونی شیرازی است، و یکی از پنج نفری است که در سال ۱۲۳۰ میرزا بزرگ قائم‌مقام اول به دستور عباس میرزا نایب‌السلطنه ایشان را برای تحصیل علوم و فنون جدیده به لندن فرستاده و میرزا صالح که در اوایل سال ۱۲۳۵ به ایران برگشته سه سال و نه ماه و بیست روز در انگلستان بوده و در این مدت زبانهای انگلیسی و فرانسه و لاتینی را فرا گرفته و در تاریخ و طبیعیات و بعضی فنون مثل شیشه‌سازی و ساختن مرکب چاپ و تهیه حروف مقطعه و حکاکی و غیرها کار کرده و با سرمایة وافری از این معلومات به تبریز برگشته و شرح رفتن و برگشتن و دوره اقامت خود را در انگلیس در طی کتاب بسیار مفید شیرینی به عنوان سفرنامه خود نوشته است.
در این سفرنامه میرزا صالح راجع به روزنامه و مطبعه در انگلیس و خرید و تهیه اسباب چاپ برای خود و آوردن آنها به ایران شرحی می‌نویسد که ما عین آنها را در اینجا نقل می‌کنیم.
در یک جا از آن سفرنامه میرزا صالح چنین می‌نویسد:
ـ «بنده را یقین این شد که رفتن به ایران جزم است، با خود اندیشه نمودم که به جز تحصیل اگر توانم چیزی از این ولا به ایران برم که به کار دولت علیه آید شاید خوب باشد و مدتها بود که خیال بردن چاپ و صنعت باسمه در سر من افتاده بود، چند روزی بعد از آن به لندن رفته عالیجاه قولونل خان را دیده کیفیت را به او حالی کردم. این مطلب را پسندید و از آن پس مستر داتس نامی که استاد چاپ‌ساز است، یعنی مختص آن است که انجیل را در زبان فارسی و هندی و سریانی و عربی و سایر زبانهای غربیه چاپ می‌زند، دیده که روزی دو ساعت بنده در کارخانه او رفته من البدایه الی النهایه چاپ را آزموده و از آن پس خانه‌ای در حوالی کارخانه دیده اطاق نشیمن و اطاق دیگر به جهت معلم فرانسه طی کرده مستر بالفور که در زبان فرانسه مهارت تامی داشته دیده که تا ورود ایلچی ما در منزل من شب و روز مانده و خوراک و منزل و خواب او در پیش من باشد. هر روز پنج ساعت قبل از ظهر از خواب برخاسته الی دو ساعت در نزد مستر بالفور زبان فرانسه خوانده، از آن پس ناهار کرده، و از آن پس لباس انگریزی در بر کرده به منزل استاد چاپ زن رفته الی چهار ساعت و نیم از ظهر گذشته در کارخانه چاپ‌سازی مانده از آن پس به یکی از مهمانخانه‌ها شام خورده و از آن پس به منزل برگشته بعضی از تواریخ روم و گریک و روس و ترکی و داستانها به زبان انگریزی خوانده و صفحه‌ای از فرانسه ترجمه به زبان انگریزی نوشته الی نصف شب...»
در جای دیگر در همین باب باز چنین می‌نویسد:
ـ «... استماع افتاد که در دهم ماه جولای (۲۲ شوال ۱۲۳۴) عازم ایران هستیم. بنده به دیدن مستر داتس رفتم. چون در این مدت مستمراً یعنی هر روزه دو ساعت در کارخانه او رفته، الحق از ابتدا الی انتهای کار از او آموخته، و مشارالیه از راه خیرخواهی و نیک ذاتی و صداقت و ر استی و درستی کار خود را به من نموده و مرکب سازی را با وجود اینکه قاعدة کسبه آن ولایت است که مرکب چاپ را مخفی داشته به هیچ کس نشان نمی‌دهند، معهذا به بنده نشان داده خود او و زن او نوع رفتاری با من کرده، مبالغ معتدی اجناس چاپ سازی آن را با پرس (press) کوچکی از برای من خریده و هر چه ابتیاع نمود در نهایت ارزانی بود و قدری از وجه اسباب چاپ باقی بود از سرگور اوزلی قرض کرده و قدری دیگر نیز به مستر داتس قرض‌دار شده...»
در جای دیگر از سفرنامه خود میرزا صالح شرحی در باب روزنامه در انگلستان می‌نویسد که برای مردم ایران بسیار تازگی داشت و ما آن را نیز ذیلاً نقل می‌کنیم. در این نوشته چنانکه خواهیم دید میرزا صالح روزنامه را «کاغذ اخبار» می‌نامد و این کلمه که ظاهراً ترجمه «نیوزپیپر» انگلیس است در اوایل عهد قاجاریه در ایران به جای روزنامه مصطلح بوده. میرزا ابوالحسن خان شیرازی ایلچی کبیر ایران در سفرنامه خود به نام «حیرت نامه» چنین می‌نویسد «کاغذ اخباری که نیوز می‌گویند به کشتی آورده بودند». در یکی از مراسلات حاجی میرزا آقاسی خطاب به محمدشاه چنین آمده :... یکی توقف کشتیهاست در سرحد استرآباد که باعث حرفهای دولتهای دیگر آمده از جمله در کاغذ اخبار دولت فرانسه نوشته‌اند و بعضی را به کاغذ اخبار هندوستان محول نموده...»
این است شرحی که میرزا صالح در باب روزنامه در انگلستان نوشته:
ـ «در انگلند علی‌الخصوص در لندن کاغذ اخبار را به تعجیل هر چه تمام‌تر به ولایت انگلند مصحوب کوچ (یعنی پست) می‌فرستند به علاوه اینکه اموراتی که در کل دنیا واقع می‌شود مجمع مردم انگلند، بلکه اهالی انگریزی در هندوستان، اطلاع می‌یابند، وجوه عظیمه از بابت مخارج خراج کاغذ اخبار حاصل دولت انگلیس می‌شود. اولاً هرکاغذی را چهار پول سیاه خراج شاهی به دولت انگریز می‌دهند و ثانیاً هر که را خانه و اسبابی است که بخواهند به فروش رسانند و یا بخرند و هرکاری دارد بخواهد مردم را اطلاع دهد، در چاپخانه رفته موافق سطور اخبار اجرت به چاپخانه داده مطلب او را در کاغذ اخبار چاپ می‌کنند و کمترین وجهی که از برای مطالب مزبور به استادان چاپ زن دهند شش شیلینگ و نیم است و هر چه مطلب زیاده دارند زیادة وجه اجرت را به استادان داده و به علاوه اینکه از هر کاغذ اخبار چهار پول سیاه خراج دیوانی می‌گیرند. هر یک از اخباراتی که مردم علاوه وجهی داده چاپ می‌زنند سه شیلینگ و نیم به دیوان می‌دهند...»
پس از مراجعت به ایران میرزا صالح شیرازی به خیال تأسیس چاپخانه و روزنامه افتاد و با اسبابی که با خود همراه آورده و تحصیلاتی که در این راه کرده بود این کار برای او آ‌سانتر می‌نمود تا برای دیگران، بعدها یکی از مردم شیراز را هم با مخارج زیاد برای یاد گرفتن صنعت چاپ به پترزبورگ فرستاد و او پس از مراجعت در تبریز مطبعه‌ای سنگی تأسیس نمود ولی باید دانست که این اولین مطبعه‌ای نبود که در ایران ایجاد شد. برای معرفت به سابقة این کار رجوع شود به مقاله نفیسی که در این باب در شماره پنجم از سال دوم دورة جدید روزنامه کاوه مندرج است.
میرزا صالح شیرازی که در اوایل سال ۱۲۳۵ به تبریز برگشته و عنوان مهندسی پیدا کرده به علت دانستن چند زبان و آشنا بودن به فنون مختلفه و آداب بین‌المللی هم مأمور تعلیم شاگردانی شد و هم در دستگاه قائم‌مقام اول و عباس میرزا از او در ترجمه و کارهای سیاسی استفاده می‌کردند. در سال ۱۲۳۷ به عنوان سفارت مخصوص از طرف نایب‌السلطنه به لندن رفت و در ۱۲۴۵ جزء همراهان خسرو میرزا در سفارت به پطرزبورگ بود و در سال ۱۲۴۸ از کسانی بود که به پذیرایی از وزیرمختار جدید روسیه مأمور گردید، عاقبت و سال فوت او به دست نیامد، همین قدر مسلم است که تا سال ۱۲۵۵ که روزنامه او در طهران هنوز دایر بوده حیات داشته است. این جمله خلاصه‌ای است از احوال میرزا محمد صالح مهندس شیرازی و آن را برای آن نوشتیم تا خوانندگان محترم اجمالاً به احوال و اقدامات کسی که بانی اول روزنامه فارسی چاپی در کشور ماست سابقه پیدا کنند.
عباس اقبال آشتیانی
منبع: مجموعه مقالات «عباس اقبال آشتیانی»،‌ جلد دوم، صص ۳۳۱ـ ۳۲۵
منبع : دوران


همچنین مشاهده کنید