چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

پنج دیکتاتور بزرگ آفریقایی


پنج دیکتاتور بزرگ آفریقایی
بی شک تمام آنهایی که امروز لقب دیکتاتور گرفته اند و انگ جاه طلبی و زیاده خواهی (چه سیاسی، اقتصادی و چه اجتماعی) می خورند، از روز ازل دیکتاتور نبوده اند. چه بسیاری دیکتاتورها پیدا می شوند که روزگاری از بزرگ ترین آرمانگرایان، دوستداران جنبش های مردمی و پدیدآورنده مهم ترین حرکت های ضددیکتاتوری بودند ولی مرور زمان آنها را به قدرت طلبی متمایل کرد و مزه قدرت به آنان خوش آمد و چنین شد که انقلابیون سابق، نام دیکتاتورهای بزرگ را به خود گرفتند. این لیستی از پنج دیکتاتور بزرگ در قاره آفریقاست که در بیشتر نظرسنجی ها، کم و بیش با همین ترتیب به دنیای امروز معرفی شده اند.رابرت موگابه یکی از این پنج دیکتاتور است که شرح کامل آن را در صفحه ۶ خواندید.
● معمر قذافی، لیبی، از ۱۹۶۹ تاکنون
شاید جهان باید به خودش ببالد که معمر قذافی رهبر یکی از کشورهای خاورمیانه نبود یا اینکه کشورش لیبی در این منطقه استراتژیک قرار نداشت چرا که این شخصیت عجیب و نسبتاً منفور، تمام ویژگی های لازم برای به بحران کشیدن چنین منطقه حساسی را به تنهایی در خود دارد. او که با یک کودتای بدون خونریزی در سال ۱۹۶۹ قدرت را در لیبی، این کشور شمال آفریقا، در دست گرفت، خودش را به عنوان ریاست جمهور منصوب کرد و با وضع قوانین مختلف، بنای اولین کشور اسلامی سوسیالیست دنیا را پایه ریزی کرد.
قذافی پس از استقرار حکومتش شروع به ماجراجویی های بین المللی کرد و ردپایش در بیشتر مناقشات بزرگ دیده می شد. ماجرای ربودن امام موسی صدر، بمب گذاری در هواپیمای خطوط پان امریکن که بر فراز لاکربی منفجر شد، کشتار دسته جمعی در المپیک ۱۹۷۲ مونیخ و اجیر کردن «کارلوس شغال» (تروریست شهیر بین المللی) در ماجرای ربودن وزرای نفت چند کشور جهان، تنها گوشه یی از اقدامات ماجراجویانه رهبر تقریباً دیوانه یی است که گارد حفاظتش را زنانی تشکیل می دهند که به آنها «آمازونی ها» می گویند. گرچه قذافی امروز با صرف نظر کردن از برنامه های اتمی و تلاش هایش برای دستیابی به سلاح هسته یی، چهره یی حق به جانب به خود گرفته و با کاندولیزا رایس دست می دهد ولی رفتارهای این رهبر منفور عرب آنقدر غیرقابل پیش بینی است که هر لحظه ممکن است دست به کار عجیب دیگری بزند و چهره منفورش را منفورتر کند.
● ژان بدل بوکاسا، جمهوری آفریقای مرکزی، ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۹
خیلی از ما دهه ۷۰ میلادی را به یاد نمی آوریم چرا که آن زمان یا هنوز به دنیا نیامده بودیم یا آنقدر کوچک بودیم که دنیایمان به اندازه همان توپ راه راه پلاستیکی مان بود. ولی آنهایی که سن بیشتری دارند لابد می دانند جهان در فاصله سال های ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۹ شاهد ظهور امپراتوری خونخوار در آفریقای مرکزی بود. در شب سال نو میلادی و در پایان سال ۱۹۶۵، بیشتر مردم دنیا به فکر سور و سات شب عیدشان بودند و برای رسیدن بابانوئل نقشه می کشیدند ولی در کشور آفریقای مرکزی، مردی به نام ژان بوکاسا مشغول سرنگون کردن رئیس جمهور کشور و انجام یک کودتا بود. صبح روز بعد، بوکاسا اعلام کرد خودش رهبر تنها حزب سیاسی کشور، نخست وزیر و رئیس جمهور آفریقای مرکزی است. بوکاسا سپس درگیر بعضی مناقشه های داخلی شد و بعد از سرکوب آنها به ثروت اندوزی و تصاحب الماس های گران قیمت از طریق حمله به بازرگانان و کاشفان این گوهر گران قیمت پرداخت. بعد از آن هم تصمیم گرفت به خودش عنوان پادشاه آفریقای مرکزی را دهد. او برای تاجگذاری اش هم سنگ تمام گذاشت و جشنی ۲۰ میلیون دلاری ترتیب داد. این در حالی بود که کل بودجه سالانه آفریقای مرکزی در آن زمان، تنها ۶۰ میلیون دلار بود. همین کارهای کثیف بوکاسا باعث شد جهان تاب این دیکتاتور سرخود را نیاورد و پادشاه سیاه به دست ارتش فرانسه در سال ۱۹۷۹ سرنگون شد، به تبعید رفت و در همان تبعید، در عین غرور و تکبر پادشاهانه اش با رویاهای شاهانه وداع کرد و درگذشت.
● موبوتو سسه سکو، زئیر (کنگو)، ۱۹۳۰ تا ۱۹۹۷
این موجود عجیب و غریب بعد از دو کودتای سریع و بدون دردسر در زئیر که بعدها به کنگو تغییر نام داد با حمایت CIA به قدرت رسید و پس از رسیدن به مقام ریاست جمهوری، بی درنگ انتخابات آتی را لغو کرد و تمام فعالیت های سیاسی احزاب زئیر را به حالت تعلیق و تعطیل درآورد. سپس جنبش مردمی برای انقلاب را به عنوان تنها حرکت سیاسی کشور بنا نهاد و قانونی وضع کرد که طی آن همه مردم کشور باید عضو این جنبش می شدند. او با این کارش می خواست به جهان خارج نشان دهد مردم کشورش چقدر از او حمایت می کنند.
گرچه او هرگز دستش را به خون مردم کشورش آلوده نکرد ولی از سرکوب رقبا و رهبران مخالفان خود هیچ ابایی نداشت و با حمایت امریکا و فرانسه به ماجراجویی در کشورهای دیگر منطقه مثل آفریقای مرکزی هم دست می زد و مخالفان سیاست های ابرقدرت ها در آن کشور را سر جایشان می نشاند.
میل به ثروت اندوزی در این دیکتاتور چنان بود که گفته می شود مجموع سپرده های بانکی او در سال ۲۰۰۴ به رقم چهار میلیارد دلار رسیده بود.
جالب اینجاست که نام اصلی این دیکتار ژوزف بود (Joseph Desire Mobutu) ولی پدر و مادرش نام دخترانه Mobutu را برایش انتخاب کردند. موبوتو بعد از به قدرت رسیدن، نام آفریقایی سسه سکو را به اسمش اضافه کرد تا جلوی لطیفه های زننده دوستانش را درباره اسم رئیس جمهور بگیرد. جالب تر اینجاست که نام کامل او Mobutu sese seko Nkuku Ngbendu wa za Banga بود که معنایی اینچنین دارد؛ «دلاور قدرتمندی که به خاطر پایداری و راسخ بودنش به پیروزی خواهد رسید و هر صبح، با بیدار شدن از خواب، فتحی دیگر را از پی فتح دیروزش رقم می زند.»
● ایدی امین، اوگاندا، ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۹
شاگردآشپز چاقالویی که کارش را خوب بلد بود، رفته رفته به «قصاب اوگاندا» تبدیل شد و کشورش را به ورطه آتش جنگ و پاکسازی نژادی کشید و اقتصاد اوگاندا را به طور کامل نابود کرد. گرچه هیچ کس این آمار را به درستی تایید نمی کند ولی می گویند ایدی امین در کشتار بیش از ۳۰۰ هزار نفر از مردم اوگاندا آن هم در فاصله زمانی بسیار کوتاهی نقش مستقیم داشته است. می گویند حکومت وحشت برانگیز او عامل کشته شدن تعداد زیادی از روزنامه نگاران، استادان دانشگاه، دانشجویان و خبرگانی بوده که به سرعت و به راحتی و پس از صدور فرامین ایدی امین پیر نابود می شدند. گفته می شود ارتش فاسد تحت رهبری او اجساد بسیاری از قربانیان تسویه نژادی را به رود نیل ریختند و جسدهای شناور بر آب آنقدر زیاد شدند که یکی از آبشارهای در مسیر رود نیل را مسدود کردند. گرچه هیچ شاهد عینی برای رفتارهای وحشتناک او پیدا نمی شود ولی به نظر می رسد ارتش او یا هر شاهدی را به قتل رساندند یا آنها را به موافقت با اندیشه های رئیس فربه خود مجبور کردند.
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید