شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

زنان، عربستان را فتح می‌کنند


زنان، عربستان را فتح می‌کنند
روزهای مکه روزهای خیلی خوبی بود. مکه دلباز بود. زندگی جریان داشت. در همه ساعت‌های شبانه‌روز ترافیک و بوق ماشین‌ها به راه بود. یک چیزی مثل تهران خودمان. به نظرم مکه با مدینه خیلی تفاوت داشت. هر چقدر در مدینه آدم احساس غربت می‌کرد در مکه انگار در وطن راه می‌رفتی. در مدینه همه مردان شهر دش‌داشه‌پوش بودند از کوچک و بزرگ و پیر و جوان همه لباس سنتی می‌پوشیدند. اما در مکه جوان ها جین‌پوش بودند و صدای موسیقی ماشین‌هایشان گوبس‌گوبس بود و فقط در ایام برگزاری حج قرآن گوش می‌دادند. حتی در محله‌های مرفه‌نشین شهر جوانانی دیده می‌شدند که شلوارک به پا داشتند و دستی بر ابروهای خود برده بودند. البته یک کم دور از توقعم بود. یادم است وقتی اولین جوانی که اختلا‌ل جنسی داشت را در مکه دیدم شوکه شدم و بعدها در اخبار و گزارش‌ها خواندم عربستان یکی از آن کشورهایی است که آمار تغییر جنسیت در آن بالا‌ست. خلا‌صه حال و هوای مکه بسیار با مدینه فرق داشت. فروشگاه‌های مارک‌های معروف آنجا بازار را قبضه کرده بودند. جوردانو، زارا، مانگو، بوسینی، آدیداس و...
مک‌دونالد، پیتزاهات و فروشگاه‌های زنجیره‌ای و چند طبقه سیتی‌پلا‌زا مشتریان خاص خودشان را داشتند. یکی از سرگرمی‌های من در آن ایام این بود که گاهی می‌نشستم و فقط به مردم نگاه می‌کردم. یکی از نکات جالبی که هم در مدینه و هم در مکه به آن برخوردم این بود که موهای دختر بچه‌های خردسال رنگ شده بود. اول فکر می‌کردم اشتباه می‌کنم اما وقتی دقیق‌تر شدم، دیدم یافته‌ام درست است. سن این دخترها هر چه بیشتر می‌شد و یا طبقه اجتماعی‌شان بالا‌تر می‌رفت از رنگ‌های شیک‌تر و های‌لا‌یت استفاده می‌کردند. این برایم مانند معما شده بود که یعنی چی؟ بعدها فرضیه‌ای را برای خودم ترسیم کردم و کم‌وبیش به آن رسیدم و آن این بود؛ از آنجا که زنان عرب در مکه و مدینه به اجبار باید پوشیه داشته باشند و این هیچ ربطی به طبقه اجتماعی و فرهنگ و تحصیلا‌ت ندارد بنابراین مادران این بچه‌ها هر آنچه خود می‌خواهند انجام دهند را بر سر کودکان‌شان می‌آورند. وگرنه موهای های‌لا‌یت برای کودک ۶ ساله معنی نمی‌دهد. اما باور کنید اگر در عربستان روزی تغییرات فرهنگی صورت گیرد مطمئنا به دست زنان عرب انجام خواهد شد.
زنان عربستانی مدت‌هاست که از ابتدایی‌ترین حقوق بی‌بهره‌اند. ما همیشه درباره زنان عربستان سعودی شنیده‌ایم که آنان در جوانب مختلف زندگی خود با تبعیض جنسی شدیدی مواجه‌اند، از جمله این تبعیضات می‌توان به تبعیض در آموزش، استخدام و سیستم قضایی اشاره کرد. زنان آشکارا نسبت به مردان در موقعیت پایین‌تری قرار دارند. گرچه زنان عربستان سعودی ۷۰درصد ورودی دانشگاه‌ها را تشکیل می‌دهند اما فقط ۵ درصد نیروی کار کشور، آنان هستند که پایین‌ترین نسبت در جهان است. زنان در شهرهای بزرگ مجاز به رانندگی با اتومبیل نیستند. با این حال برخی زنان در راه‌های روستایی به‌طور غیرقانونی اقدام به این عمل می‌کنند. زنان می‌توانند سوار هواپیما شوند هرچند که باید با راننده مخصوص تا فرودگاه همراهی شوند. با آغاز سلطنت ملک‌عبدالله در عربستان فضای موجود تا حدی زیادی تغییر کرد. تا پیش از سال ۲۰۰۸ زنان قادر نبودند بدون همراهی با یک ملا‌زم یا محرم، وارد هتل‌ها شوند. بر اساس حکم پادشاهی در سال ۲۰۰۸ تنها شرط لا‌زم برای اقامت زنان در هتل ارائه مدرک شناسایی ملی آنان است و هتل باید موضوع اقامت و رزرو اتاق و مدت اقامت زنان در هتل را به نزدیکترین ایستگاه پلیس اطلا‌ع دهد.
با امیدواری ناشی از پیشرفت‌های اخیر در حقوق زنان، مدافعان حقوق زنان در مورد حق رانندگی با جمع‌آوری بیش از سه هزار امضا به این موضوع امیدوار شوند که در سال ۲۰۰۸ قانون منع رانندگی زنان توسط ملک عبدالله لغو شود. اما هنوز امیدواری به وقوع چنین امری در جامعه شدیدا مردسالا‌رانه عربستان سعودی پایین است. من هرگز زنی را پشت فرمان خودرو ندیدم. چهره هیچ زنی را ندیدم. اما با تمام اینها معتقدم تغییر رویه زنان عربستانی را به چشم می‌توان دید هر چند که باید گفت نسل جدید مردان عرب نیز دستخوش تغییر رفتاری شده‌اند به راحتی می‌توان قشر سنتی را از قشری که خواهان پیشرفت هستند تمییز داد. زنان در خانواده‌های سنتی هنوز پشت سر مردان راه می‌روند. با آنکه پوشیه دارند و از نوعی است که کل صورت را می‌پوشاند باید در انظار عمومی ‌سرش پایین باشد. دستکش به دست دارند و در هیچ شرایطی صدایش شنیده نمی‌شود و اگر در خیابان با همسرش کار دارد به فرزندش می‌گوید تا او پدر را صدا کند. در ماشین او در صندلی پشت می‌نشیند و پسر خانواده هر سنی که داشته باشد در صندلی جلو جلوس می‌کند. اینها را به چشم دیدن دردآور است. اما نسل جدید زن عربستانی ورق را جور دیگری برای خودش برگردانده است.
با آنکه همچنان پوشیه بر چهره دارد ولی از نوع مدرن‌ترش استفاده می‌کند که دو چشم بیرون است و همان دو چشم را به روش عربی می‌آراید. اگر پوشیه زن سنتی بی‌آرایه است اما پوشیه او نگین‌دوزی دارد. بیشتر آنانی که من در فروشگاه‌ها و بعضا در رستوران دیدم دستانی داشتند با ناخن‌های مانیکور شده در حالی که لا‌ک روی آنها جلوه‌گری می‌کرد. بیشتر آنان از کفش‌های پاشنه‌بلندی استفاده می‌کردند که گاهی تا ۱۵سانت می‌رسید. آنان در کنار مردان خود راه می‌رفتند و بارها دیدم شوهران‌شان را به صدای بلند صدا می‌کنند. چادرهای آنان معمولا‌ ساده نبود و حتی در فروشگاهی چادری دیدم که از روی سر پلیسه خورده بود. به یاد مانتوهای خودمان افتادم و حجاب در ایران. زنان عربستان تغییر را شروع کرده‌اند و به نظر می‌رسد دیگر نمی‌توان جلوی این حرکت را گرفت. هر چند که باید بگویم این زنان را بیشتر در مکه می‌توان دید تا مدینه. انگار بافت فرهنگی در مدینه سنتی‌تر از مکه است. البته در تاریخ نیز مکه از آنجا که در مرکز تجاری و دادوستد بازرگانی بوده از تجدد بیشتری بهره برده است.
خلا‌صه در مکه دیدنی بسیار بود. این شهر خواب نداشت و در شب نیز مغازه‌هایی مانند موبایل‌فروشی باز بود، دیگر مغازه‌های نزدیک مسجدالحرام که جای خود دارد. من شهری که بیدار باشد را دوست دارم مثل تهران خودمان که حتی ساعت ۴ صبح پشت چراغ قرمزش ۱۰ تا ماشین می‌ایستد. در این شهرها احساس امنیت می‌کردم. در مکه حالم خوب بود و بعد از مدت‌ها آن دلشوره مزخرف دست از سرم برداشته بود و این خیلی خوب بود. روزها را در بعثه می‌گذراندم و به کار و گزارش مشغول بودم و از غروب مال خودم بودم.
سعیده اسلا‌میه
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید