جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


بافت قدیم و عمارت های تاریخی کمیش تپه


بافت قدیم و عمارت های تاریخی کمیش تپه
شهر پدیده ای تاریخی است و نمی تواند با پیشینه خود قطع ارتباط کند و بی شک بخش عظیمی از این تاریخ در بافت های تاریخی که مجموعه ای از آثار گرانبهای فرهنگی ،معماری و شهرسازی می باشند تجلی می یابد،که امروزه با ورود فرهنگ جدید شهرسازی می روند که به کلی از زمینه وسیمای شهر ها حذف شوند، مجموعه ای که در بردارنده هویت فرهنگی – تاریخی وسیر تحولات حیات مدنی هر سکونتگاه هستند.
شهر کمیش تپه به عنوان یکی از شهرهای شهرستان ترکمن از جمله شهر های حاشیه خزرعلاوه بر هویت فرهنگی – تاریخی و سیر تحولات مدنی ،به دلیل مسائل خاص اقلیمی و طبیعی چند گانه ، موقعیت استقرار ،دلایل سیاسی استقرار و سپس دلایل اقتصادی توسعه ، دارای سیر تحول خاصی به لحاظ ساختار معماری و شهرسازی و موضوعات مرتبط با آن از جمله مسائل اجتماعی واقتصادی می باشد.بیشترین جلوه گری این تحولات در ناحیه تاریخی شهر،که در بردارنده نکات ظریف و مهمی است نمایان گشته است.
محله ها و بافت های قدیمی شهرها، محصول ذوق و تجربة هزاره ها و نسلهایی است که سینه به سینه تجربه های ارزشمند و گرانبهای خود را منتقل کرده اند. در عصر ما، فروپاشی محله های قدیمی و روی آوری به بناها و ساختارهای جدید بصورت یک جنبش نو شهرها همه جا را فرا گرفته است. این تجددطلبی به مرور راه به جنون و آشفتگی می برد و محصول این رویکرد دیوانه وار در عصر ما، بناها و شهرهایی است که فاقد هویت بومی و فرهنگی مشخص می باشند و پیش از آنکه انس و الفتی با آدمی برقرار کنند باعث از خودبیگانگی و افسردگی انسان میشوند. به همین دلیل، انسان معاصر دریافته است که توجه به میراث غنی پیشینیان نه یک حرکت ارتجاعی، بلکه یک نیاز حیاتی است و نمی توان به آسانی دستاوردهای بشر در طول هزاره ها را از هم پاشاند و به مدرنیسم دیوانه وار دامن زد. احیاء محله ها و بافت های قدیمی شهرها که بصورت یک جنبش جهانی درآمده است واکنش طبیعی انسان معاصر در پاسخ به شتابزدگی و مدرنیسم افراطی سده های اخیر است و امروزه بر ماست تا با حسن تدبیر و مآل اندیشی لازم سعی در حفظ و نگهداری و مرمت فضای سنتی و تاریخی خود برآییم.
اگر به نقشة جغرافیایی کشور عزیزمان ایران نظری بیافکنیم در شمالی ترین نقطة آن، و در منتهی الیه شمال غربی استان گلستان و به فاصلة ۵۵ کیلومتری شمال غرب شهر گرگان و در کرانة شرقی دریای خزر، در جوار آثار جزیره و شهر آبسکون و انتهای دیوار تاریخی قزل آلانگ( دیوار اسکندر) با تمام خاطره ها و فراز و نشیب های تاریخی خود، نام شهری توجه مان را به خود جلب میکند.که در دامن دشتی کاملاً هموار آرمیده است. نام این شهر تا چند دهة پیش در نامه های اداری و کتب جغرافیایی کمیش تپه به معنای "}تپة نقره " خوانده و نوشته می شد امّا از سال ۱۳۳۷ شمسی به بعد به عللی عنوان بی مسمّای گمیشان جای آنرا گرفته است.
این شهر آثار تاریخی ارزشمندی را از دوره های مختلف در خود جای داده است، همة آنها حکایت از ذوق و قریحة مردمان آن دیار دارد. میراثی که خود بیانگر فلسفه و راز حیات و بقای انسانهایی است که در زمان خویش شکل یافته و بخش ویژه ای از فرهنگ ایران عزیز را در بر می گیرد. این آثار علاوه بر اهمیّت هنری می توانند زمینه ساز جلب گردشگران داخلی و خارجی باشد. امّا افسوس و صد افسوس که امروزه بسیاری از این آثار در حال ویرانی است و نیاز به مرمت و بازسازی دارد.
امید است که این مختصر علاوه بر معرفی آثار و بناهای مذکور برای گردشگران یادآور توجه هر بیشتر جوانان آن دیار خصوصاً مسئولان فرهنگی منطقه به اهمیت و حفظ و نگهداری آن گردد. در اینجا از میان آثار و عمارتهای تاریخی مختلف منطقه به شـرح چند بنای معروف آن می پردازیم.
پیشینه ی ظهور و شکل گیری این شهر به سالها پیش بر می گردد. با تشکل دو آبادی که پس از مدتی به یکدیگر پیوسته و ترکیب واحدی را تشکیل داند پایه های مدنیت و شهرنشینی در این منطقه پی ریزی شد.
قدمت و سابقة تاریخی منطقه ای که گمیشان در آن شکل و پدید آمده به زمان اشکانی بر می گردد. این منطقه در طول دورانهای مختلف تاریخی شاهد پیدایش آثار تاریخی بوده است. دیوار دفاعی قزل آلانگ متعلق به دورة پارت و ساسانی جزو آثار باستانی قبل از اسلام، جزیرة آبسکون، گمش تپه جیک، تپة کوره سو مربوط به دورة تاریخی – اسلامی و همچنین به بناها و عمارتهای سنگی و چوبی بزرگ در بافت قدیمی شهر که متعلق به دورة قاجاریه و پهلوی اول اشاره کرد.
این شهر با قدمت دیرینة خود چند دهه پیش جایگاه هنرمندان و معماران برجسته ای بود که با دستان توانمند و هنرمند خود آثاری را به یادگار گذاشتند که هنوز هم پس از گذر ایام، آن آثار زنده پا برجاست. بانیان آن هرچند گمنام زیستند و بی نام و نشان در دل خاک آسوده اند، امّا آثارشان چشم هر بیننده ای را به تعجب و تحسین وا داشته و ذوق و سلیقة خود را به فرم بسیار زیبایی به نمایش نهاده اند. از جمله آثار تاریخی که از این هنرمندان و معماران گمنام به یادگار مانده ساختمانهای چوبی دو یا چند طبقه به سبک معماری روسی که بعضی حتی بدون استفاده از یک میخ ساخته شده اند.
این بناها در فرم کلی خود بیشتر تحت تأثیر عوامل جغرافیایی منطقه شکل گرفته اند نزدیکی به دریا و بالا بودن سطح آبهای زیر زمینی با افزایش میزان نزولات جوی، نزدیکی به مناطق جنگلی از جملة عوامل محیطی هستند که به نوعی معماری بافت قدیم گمیشان را تحت تأثیر قرار داده است. عامل دیگری که در فرم کلی این ساختمانها نقش داشته تأثیر پذیری از سبک معماری روسی است.
قدمت بنای این ساختمانها به دورة قاجاریه احتمالاً بعد از سالهای ۱۸۶۲ میلادی (۱۲۴۱ شمسی) مییرسد چرا که در این سال آرمینیوس وامبری سیاح مجاری الاصل در طی سیاحت خود به مناطق آسیای مرکزی دو هفته در کمیش تپه اقامت گزید. وی در سفرنامة خود هیچ ذکری از وجود این ساختمانها نمی کند. وامبری زمانیکه از طریق جزیرة آشوراده به ساحل کمیش تپه پیاده شد منظرة قصبة کمیش تپه را اینگونه توصیف کرد: « ... سرکشتی را رو به گمش تپه که از ما بیش از سه فرسخ فاصله نداشت، برگرداندیم ... یک ساعت نگذشته بود که سواحل ترکستان در نظر ما نمایان شد ... کما بیش به فاصلة یک میل و نیم از مصب رودگرگان در هر دو ساحل رودخانه، اردوگاه گمش تپه ظاهر شد که منظرة آن مانند صدها کندوی عسل(آلاچیق) بود در فضای کوچکی دایره وار پشت سر هم قرار داده باشند...»۱
از این سخن پیداست که در ایام حضور وامبری در کمیش تپه هنوز اثری از بناهای تاریخی و چوبی نبوده و مردم در آلاچیق ها زندگی میکردند و در سالهای بعد است که مردم در کنار آلاچیق ها خانه های چوبی و سنگی بنا کردند. به نظر میرسد در دوران پادشاهی مظفرالدین شاه و محمدعلیشاه قاجار برخی از تجار تراکمه از طریق تجارت دریایی و رفت و آمد به روسیه ثروتمند شدند آنها با الهام از سبک معماری شهرهای روسیه به بنای ساختمان کردند از جمله این بازرگانان می توان از آنه محمد ساری، عطا حاجی خوزین، آشور خزین در کمیش تپه و شوخبای در روستای خواجه نفس نام برد.
این عمارتهای قدیمی و مرتفع برخی ۳/سه طبقه و بسیاری دو طبقه می باشند. این امر از سویی در دور ماندن از رطوبت زمین و از سوی دیگر در بهره گیری بیشتر از باد ریشه دارد که در واقع این بناها را می توان برون گرا دانست. اغلب این ساختمانها تماماً از چوب والوارهایی که از روسیه تزاری وارد می شده بنا گردیده و در ساخت آنها معماری خاصی بکار رفته است.
بخش عظیم این چوبها و تخته ها بخصوص از نوع نراد از راه دریای بوسیلة تجار و دریانوردان ترکمن از روسیه و شهرهای هشترخان، بادکوبه و چند شهر دیگر بدین جا حمل می شده اند. در این مورد محمد علی قورقانچی( صولت نظام) مأمور قشون دولت قاجار که به سال ۱۳۲۱ هـ.ق که از کمیش تپه دیدن کرده بود در کتاب خود بدان اشاره می کند می نویسد: « ... امروز از روسیه ۱۵۰ باب مغازه چوبی به گمش تپه آورده اند که خیلی قشنگ است و بازارشان رواجی دارد...»۲ و مقداری هم از جنگلهای جنوب لیوان و کردکوی تهیه میشد. اتاق های تو در تو، دالانهای طویل، شومینه ها در این ساختمان ها منحصر بفرد است و حکایت از کار مهندسی و کارشناسی این بناها دارد. راه پله ها، نرده ها، ستون ها، در و پنجره، کف جلو ایوان اطاقها و چوب کاری زیر سقف ، از مختصات کلی معماری و ساخت بناها در گمیشان بوده است.
شومینة این ساختمانها توسط مرحوم تویلی دوجی که یک فرد باخدایی بوده و ساده زیستی را سرلوحة زندگیش قرار داده بود صورت گرفته ایشان بدلیل رفت و آمد به کشور همسایه روسیه از ساختمانهای آنها الهام گرفته است. برخی از این ساختمانها تماماً از چوب ساخته شده و بواسطة استفاده از کارهای خراطی از میخ استفاده نشده است. ساخت این بناها مربوط به قشر خاصی نبوده بلکه هر کس توان مالی ساخت آنرا داشته اقدام به احداث آن می کرد. در واقع آنهایی که در امر تجارت دریایی، صیادی و دامداری صاحب درآمدهای کلانی بودند توان احداث چنین ساختمانهایی را داشتند.
طرح و نقشة این بناها مانند ساختمانهای امروزی نقشه کشی نبوده بلکه استادان معماری وجود داشت که با الهام از ساختمان های روسیه تجربیاتی که در این زمینه کسب کرده بودند و بر اساس سلیقه و تجربه خود آنرا معماری می کردند.
و از چوب و الوارهایی که بوسیلة کشتیهای تجاری که در کنار بندرکمیش تپه لنگر می انداختند و با ماهی و خاویار توسط تجار گمیشانی مبادله می شوند، ساخته شده است. فرم شیروانی بنا، سکوسازی، بهره گیری وسیع از چوب نیزار از ویژگیهای برجستة معماری آن بشمار میرود.
استفاده از چوب بعنوان عنصر اصلی ساخت و ساز در ابنیة قدیمی شهر شیوة خاص و زیبایی از معماری را بوجود آورده است که هنوز منحصر بفرد و چشمگیر می باشد. از جملة تزئینات بیرونی بنا می توان به تزئینات و قابها، پیرامون درگاه ها و پنجره ها اشاره کرد.
قالب این تزئینات از جنس چوب و گچ بصورت برجسته ای ایجاد شده اند. سطوح کلی بنا عمدتاً با گچ اندود و در برخی موارد با رنگ اندود شده اند. ترکیب در و پنجره ها بصورت قرینه در دو سوی ورودی ایجاد شده اند. این تزئینات شکل جالب و دل انگیزی از معماری منطقه ای را معرفی می نماید. در رنگ آمیزی هم از رنگهای ملایم فوق العاده آرام بخش استفاده شده که پس از چند سال کهنگی هنوز رنگها اثرات روانی مطلوب و خود را حفظ کرده اند.
نقوش این ساختمانها غالباً هندسی و با طرح های بسیار زیبا که از سطح بدنة بنا بین ۱۰ تا ۱۵ سانتی متر بر جسته تر می باشند. در کنار این ساختمانها، بناهای کوچکتری نیز ساخته میشدند که بصورت انباری و یا آشپزخانه مورد استفاده قرار می گرفت و بعضاً انبارهای طویلی نیز وجود داشت که تماماً از چوب ساخته شده است. امّا امروزه بعلت بلااستفاده بودن، تخریب شده وکمتر اثری از آنها باقی مانده است. بسیاری از این ساختمانها فاقد حیاط و چهار دیواری هستند این مسئله ریشه در زندگی گذشتة ترکمنها دارد که آلاچیق هم به همین گونه، بدون حیاط در عرصة بیابان بر پا می شدند.
در واقع بافت قدیم گمیشان مجموعه ای از عناصر شهری است که بر اساس نیازهای اجتماعی و منطبق با اقلیم بوجود آمده است. ابنیة زیبا در بافت قدیم گمیشان ادامة سنت معماری و ساخت ابنیة دورة قاجار است و در استان گلستان گمیشان بعد از گرگان دومین شهریست که دارای بافت قدیم می باشد.
امروزه بافت قدیمی و تاریخی گمیشان به یک ناحیة مسکونی تبدیل شده که به سبب فقدان تسهیلات و امکانات مناسب و کافی شهری، متأسفانه به شکل ناحیه ای که بیشتر بر گروه هایی با درآمد متوسط یا کم اختصاص یافته، بدل گردیده است و اعتبار و ارزش اقتصادی و اجتماعی این بافت در برابر بافت جدید، بشکل کاملاً ملموسی کاهش یافته است، به حدی که بسیاری از خانه ها بشکل نیمه ویرانه رها شده اند و بدون آنکه کسی تمایل داشته باشد که در جای آنها بنای جدیدی احداث کند.
در شناخت بافت قدیمی این شهر، این نتیجه حاصل شد که اساسی ترین مسئله، دگرگونی ساختار کارکردی – اجتماعی و در پی آن دگرگونی ساختار کالبدی شهر است. به عبارت دیگر ساختار کالبدی بافت قدیمی برای حیات یک بافت شهری امروز مناسب نیست، بویژه آنکه در طی چند دهة اخیر تغییرات کافی برای سازگار کردن آن با الگوهای ارزشی ، رفتاری و امکانات فنی امروز صورت نگرفته است. از مسائلی که در اثر عدم تحول و دگرگونی مناسب شهر پدید آمده است از جمله می توان به فرسودگی شدید بافت و فقدان بسیاری از فضاها و عناصر شهری ضروری و نیز تأسیسات و تجهیزات لازم برای تداوم حیات عادی بافت و عدم سرمایه گذاری ضروری برای احداث فضاهای مناسب اشاره کرد.
اکنون مسائل متعدد و بسیار زیادی در زمینه های کارکردی و کالبدی در بافت قدیمی وجود دارد که توجه به همة آنها در یک مرحلة امکان پذیر و عملی نیست. از دیدگاهی جامع، فقدان اعتبار و ارزش اجتماعی بافت قدیمی، تاریخی را می توان یکی از مهمترین مسائلی دانست که اکنون بافت و ساکنانش با آن مواجه هستند. این عامل علاوه بر آنکه مانع سرمایه گذاری بخش خصوصی و همچنین دولتی در بافت می شود، موجب شده است که ساکنان این بافت چندان علاقه و دلبستگی به حفظ و احیای بافت نداشته باشند و در اندیشه ترک آن در نخستین فرصت باشند. بدین ترتیب هر چند سال بناهای بیشتری تخلیه و متروک میشود و به حجم فضاهای ویران بافت افزوده می گردد.
میراث فرهنگی هر ملتی بیانگر جنبه هایی از نبوغ و خلاقیت آن ملت، تداوم با شکوه و اسرارآمیز آن، چیزیست که مردم آن سرزمین در طی قرون و اعصار آفریده اند. شناسایی، حفاظت و معرفی این یادمان کهن در شکل دادن به هویت فرهنگی ملتها نقش عمده ای ایفا می نماید. بافت قدیمی و ابنیه های تاریخی شهرها بخشی از این میراث بشمار میرود که برماست در جهت معرفی و شناسایی آنها کوشش کنیم.
حال بنظر میرسد بدلیل بی توجهی مسئولان به بافت قدیمی این شهر آن اندک بناهایی که باقی مانده در پنجاه سال آینده از آنها اثر و خبری نخواهد ماند، حال تنها کاری که از دست ما بر می آید معرفی و شناسایی، ثبت و ضبط اطلاعات مربوط به آن می باشد. اگر روزگاری این آثار از روی زمین محو گردیدند، اقلاً آیندگان اخبار مربوط به آن را از نوشته ها و کتابها جویا شوند.
امروزه بافت قدیم شهر گمیشان را می توان به چند محله تقسیم کرد از جمله: به خوزینی ها، مظفری ها، شیرمحمدی ها، شیروانی ها، و مصطفائی ها اشاره نمود.۳ در این بافت ساختمانها بصورت منفرد و جدا از هم همراه با سایر متعلقات معماری از جمله آب انبار، انباری می باشند که اکثریت آنها به جز یکی از دو مورد چوبی بوده و در دو طبقه با سبک معماری روسی اجرا شده و دارای تراس های چوبی دور تا دور بنا در طبقات همکف و اول می باشند که وظیفة ارتباط دهی اطاقها را بعهده دارند. نظیر آنها را در شهر بندری حسنقلی در کنارة دریای خزر در کشور ترکمنستان مشاهده نمود.
● محلة شیرمحمدی ها
این محله ما بین خیابان شهید یوسف مرگنی و خیابان جمهوری اسلامی غربی قرار گرفته اند. معیشت آنها بیشتر وابسته به زمینداری و ملاکی بوده سابق بر این دارای چندین ساختمان همراه با سایر متعلقات معماری بوده که در حال حاضر ۳/سه تا از بناها در آن محله باقی مانده است. که عبارتند از: ساختمانهای شیرمحمدی، روشنی ها و داش طاغن تورانی.
▪ ساختمان شیرمحمدی
این بنا در خیابان اصلی به فرعی چهار راه قدیم گمیشان واقع است که امروزه خانواده آنه محمد حاجی شیرمحمدی در آن ساکن هستند. هر چند قدمت آن به قدمت ساختمانهای موجود در سایر محله های مورد اشاره نمی رسد ولی با این وجود یکی از بناهای دیدنی شهر گمیشان است که در حال حاضر رفیع ترین بنا در شهر گمیشان میباشد، این بنا در سه/۳ طبقه با مصالح آجر و یا سقف شیروانی حلبی اجرا شده است. آجرهای بکار رفته در ساختمان از آجرهای دیوار قزل آلانگ می باشد. برشهای زیبا حاشیه شیروانی و ناودانی، قوسها و جناغی های گچ بری سردرها و کنده کاریهای جلو و پیشخوان ایوان قابل توجه می باشد.
هر طبقه دارای چهار اتاق با کف پوشها و پنجره های چوبی بوده و فضای داخلی اتاق ها دارای راهروی مرکزی و راه پله چوبی بوده که ارتباط دهندة اتاق ها و طبقات با یکدیگر است. طبقة زیرین این بنا در حکم سردخانه و سیلو برای انبار حبوبات و غلات بویژه گندم را داشت. بنا به گفته اهالی، استاد قجر لازمی که انسانی متدین و تلاش گر، معمار این ساختمان بوده است. ایشان در عمر پربرکت خود بنای حدود ۵۰ – ۶۰ ساختمان را به پایان رسانده از جمله مهمترین آنها همین ساختمان ۳/سه طبقه شیرمحمدی و همچنین به ساختمانهای پاسگاه مختومقلی و پادگان گرگان اشاره نمود. استاد به سال ۱۳۵۱ شمسی وفات و در آرامگاه صفا ایشان به خاک سپرده شد.
▪ ساختمان روشنی ها
این بنا در دو طبقه با مصالح آجر و چوب و با سقف شیروانی حلب پوش اجرا شده است. جهت و نمای بنا شمالی – جنوبی است. در و پنجره و کف اتاق ها چوبی بوده و دارای راهروی مرکزی در هر دو طبقه است و اتاق ها در دوطرف راهرو قرار گرفته اند.
این بنا بعد از کوچ صاحب اصلی آن، محل استقرار نیروهای مرزبانی شده و بعد از انتقال نیروها، ساختمان خالی از سکنه شده و رو به تخریب رفته تا جایی که در جرز آجری گوشه شمال شرقی بنا ترک بزرگی ایجاد شده هر چند که در سالهای گذشته پشت بند آجری برای جلوگیری از ریزش ایجاد شده ولی به مرور زمان اندازه این ترک بزرگتر شده و چه بسا در صورت عدم مرمت و تقویت جرز پی فرو ریخته و این ساختمان با ارزش نیز همانند بعضی از ساختمانهای قدیمی بعلت عدم رسیدگی و مرمت های به موقع تخریب شده و از بین برود و به خاطره ها بپیوندد.
▪ ساختمان داش طاغن تورانی
این بنا در دوطبقه با چوب اجرا شده و هر طبقه دارای دو اتاق میباشد این ساختمان دارای تراس چوبی است اضلاع شرقی نمای جنوبی هر دو طبقه بنا دارای در و پنجره های چوبی است. ساختمان در حال حاضر غیر مسکونی است از این لحاظ آسیب های زیادی دیده است بعنوان مثال تعدادی از ستونهای چوبی آن افتاده و یا جابجا گشته و از سقف شیروانی آن آویزان شده است که باید مرمت یا تعویض شوند.
● محله خوزینی ها
این محله ما بین خیابان قدس و فلسطین واقع شده است. ساختمانهای موجود در این محله که اقتصاد آنها بیشتر وابسته به دریا و ماهیگیری و دنبالة آن تجارت بوده سابق بر این دارای چندین ساختمان چوبی بوده که در حال حاضر تعداد انگشت شماری از آنها باقی مانده است. از جمله خانواده های خوزینی ها، سیدی محمدی و طالبی ها اشاره نمود.
▪ ساختمان حاج عراز محمّد خوزینی
این بنا در حدود ۱۰۷ سال پیش ساخته شده است. ساختمان بنا در دو طبقه و با مصالح چوب اجرا شده است این بنا دارای تراس چوبی است که دور تا دور هر دو طبقه قرار گرفته است و بالای ستونها چوبی می باشد. هر طبقة آن دارای چهار اتاق جدا از هم است.
مسیرهای دسترسی اتاق ها بصورت راهروهای عمود بر هم است که جهت شرقی-غربی و شمالی –جنوبی قرار گرفته اند راهروهای دسترسی عمود بر هم خاص این بنا بوده و در دیگر بناها فقط راهروهای شمالی-جنوبی مشاهده میشود. از تزئینات قابل ذکر این ساختمان همانا ستون های چوبی در چهار گوشه ساختمان و تزئینات چوبی لبه شیروانی می باشد. توجه به کمدهای چوبی با نقوش برجسته حکاکی و کنده کاری شده در این خانه با رنگ آمیزی دلچسب چشم هر بیننده ای خیره می کند. در این ساختمان سرستونهای چوبی خراطی شده، گچ بری روی ایوان بویژه بر روی سر دری ها، منبت کاری چوبهای در و پنجره بطرز ماهرانه ای تزئین شده است.
▪ ساختمان آتا حاجی خوزین
یکی از بناهای موجود و در حال حاضر مسکونی، متعلق به آتا حاجی خوزین می باشد که معماران این بنای قدیمی مرحوم تویلی دوجی – قجر لازمی و امان یمریق بوده اند. کار ساختمانی آن حدود ۴ سال طول کشیده و مصالح آن با توجه به وضعیت آن زمان گران بوده است.
بنا به گفتة اهالی منزل آتاحاجی، صاحب این بنای قدیمی مرحوم قلیچ قربان بوده که بعد از فوت آن مرحوم، صاحبان بعدی، بارها اقدام به تخریب آن نمودند و خواستند ساختمان جدید بنا نمایند. اما دولت مخالفت نموده و اجازة تخریب ندادند و بعنوان آثار تاریخی مورد توجه دولت بوده است.
در سال ۱۳۰۴ شمسی صحرای ترکمن توسط قشون رضا خان اشغال شد. با استقرار قشون دولتی در گمش تپه از این ساختمان در امور اداری ارتش مورد استفاده قرار گرفت.
این بنا متعلق به عهد قاجار که بیش از ۱۰۰ سال قدمت دارد. از چوبهای روسی، معماری زیبا، خراطی چوبها، در و پنجره های تزئین شده و گچ بری برخوردار است. در این ساختمان بناها و استاد کاران ترکمن ذوق و سلیقة خود را به فرم زیبایی به نمایش نهاده اند.
این ساختمان نیز در دو طبقه با مصالح تماماً چوبی و با سقف شیروانی حلبی اجرا شده است. هر طبقه آن دارای تراس چوبی است که دور تا دور بنا قرار گرفته است. این بنا دارای چهار اتاق با راهروی مرکزی شمالی – جنوبی است. از تزئینات قابل ذکر آن می تواند به وجود بخاری دیواری (شومینه) در اتاق ها و ستون نماهای چوبی در چهارگوشه طبقه همکف و اول و نقوش تزئینی چوبی در لبة شیروانی اشاره کرد.
▪ ساختمان آشور خوزین
دیگر بنای قدیمی کمیش تپه، امروزه در جایگاه آن ساختمان جدید احداث گردیده، عمارت آشور خوزین بود. رضا شاه در سال ۱۳۰۵ شمسی به بهانة بازرسی از مدارس جدید التأسیس منطقه قدم به کمیش تپه نهاد. شاه در بدو ورود محسور زیبایی معماری، رنگها، فرم ها و تزئینات تعدادی از ساختمانهای آنجا گردید که بعدها در سفرنامة خود بدانها اشاره کرد. دراین سفر محل استقرار و استراحتگاه رضا شاه ساختمان آشور خوزین اختصاص یافت.
رضا شاه در کتاب سفرنامة مازندران، قصبة کمیش تپه و تزئینات داخلی خانة آشور خوزین را اینگونه توصیف میکند:« قصبة گمش تپه مخلوطی از آلاچیق و عمارات دو طبقه چوبی است که با سلیقه ساخته شده و از دور منظره دهکدة اروپایی به آن میدهد.
خیابانی شوسه از وسط می گذرد که دیوار چوبی آنرا از خانه ها مجزا می سازد و رنگهایی که به چوب بست خانه ها و دیوار اتاق ها و سقف عمارات زده اند، بیشتر بر جلوة این قصبه می افزاید. خانه آشور خُزَین را که از معاریف گمش تپه است، برای قرارگاه من تخصیص داده بودند. همراهان در عمارت اطراف مترل نمودند. طرز و ترتیب اثاثیه اطاقها ظریف و تازه بود. قالیهای ترکمانی با مبل های مُد روسیه مخلوط گشته و تصاویر و پرده هایی به دیوار آویخته بودند. چیزی که بیشتر سلیقه صاحبخانه را تأکید می کرد این بود که حمام را هم ضمیمه عمارت کرده بود و فراموش نکرده بود شست و شو و نظافت شرط اول زندگانی بشری است.
در دیوار شرقی و ضلع شمالی یکی از اطاقها دو قطعه بود. در یکی به خط نستعلیق درشت نوشته بود یا عبدالکریم شرقی و در دیگری یا عبدالرشید شمالی.می گفتند این دو نفر از اولیاء تراکمه هستند باید معمولاً در ضلع های جنوبی و غربی هم دو قطعه بنام اولیاء مغربی و جنوبی برای حفظ خانه از هر چهار سمت آویخته باشند».۴
در این سفر بنا به اظهار اهالی سالخورده این خانه رضا شاه پس از صرف هر وعده غذا در ظرف خالی یک سکه پهلوی می گذاشته است .
▪ ساختمان عبدالرحیم طالبی
یکی دیگر از ساختمان های چوبی که در این محله قرار دارد ساختمان آقای طالبی میباشد. که این بنا نیز همانند سایر ساختمانهای قدیمی در دو طبقه اجرا شده و دارای تراس چوبی است که دور تا دور ساختمان قرار گرفته است. در این بنا هنر معماری، خراطی، نمای چوبهای در و پنجره، گچ بری و کنده کاری چوب به فرم زیبا به نمایش درآمده اند. اخیراً تراس های چوبی آن مرمت اساسی گردید. ارتباط و دسترسی فضای داخلی بنا توسط راهروی مرکزی صورت می گیرد. چندین ساختمان دیگر نیز علاوه بر ساختمانهای فوق در این محله وجود دارند که آنها نیز از نظر معماری مشابه ساختمانهای فوق می باشند که به ذکر نام بعضی از آنها بسنده می کنیم. ساختمانهای: عابدی کر – خوزینی– آتاجانی که همه این ساختمانها همانند ساختمانهای مورد اشاره با ارزش می باشند.
● محلة مظفری ها
این محله در ضلع شرقی خیابان سعدی و جنوب خیابان قائم قرار گرفته و در حال حاضر دارای سه/۳ ساختمان و تعدادی مغازه های چوبی و یک مسجد قدیمی می باشد. این مسجد در سال ۱۳۴۸ هـ.ق (۱۹۱۵ میلادی) بدست مظفر حاجی مظفری ساخته شده است و امامت آنرا تا خرداد ماه ۱۳۴۸ شمسی نظرجان آخوند مصطفائی بعهده داشت.۵
▪ ساختمان حاج بردی مظفری
این ساختمان در حدود ۱۰۲ سال پیش به سبک معماری روسی ساخته شده است. بنا در دو طبقه و با مصالح چوب اجرا شده و نمای اصلی آن رو به جنوب است. هر طبقة آن همانند سایر ساختمانهای چوبی محلة خوزینی ها دارای تراس چوبی و راهرو مرکزی در طبقات می باشد. در گوشة جنوب شرقی این ساختمان مسجد قدیمی حاج مظفر مظفری بنا گردیده است.
● محله ی شیروانی ها
این محله در ضلع جنوبی خیابان فلسطین واقع شده و در حال حاضر یک مسجد قدیمی متعلق به مرحوم آنا دردی شیروانی و دو ساختمان آجری از جمله بنای عاشور شیروانی وجود دارد. هر دو ساختمان از لحاظ فیزیکی دارای استحکام خوبی بوده و با مصالح آجر و در دو طبقه اجرا شده اند. این ساختمانها دارای پوشش شیروانی حلبی و دارای پنجره و در های چوبی است.
● محلة مصطفائی ها
این محله ما بین خیابانهای عبدی جان آخوند و خیابان معلم قرار گرفته است. در حال حاضر دو ساختمان قدیمی از جمله ساختمان رحیم گوگلانی در این محله وجود دارد. سابق بر این در این محله چندین ساختمان چوبی و آجری قدیمی وجود داشته که هم اکنون بعد از تخریب به جای آنها ساختمان های جدید احداث شده است.
بی شک اگر نظم منطقی ، زیبایی و کارکرد موثر فضاهای سنتی ، تاریخی و مدنی ایجاد شده در دوران گذشته این شهر تبلور حسن تدبیر و مآل اندیشی اداره کنندگان شهر بوده است . احیاء و دوباره زنده سازی اینگونه فضاها بگونه ای که بتوان به شکلی از عناصر همیشه پویا و کارکردی آن در جهت رفع نیازهای زندگی شهری در عصر حاضر استفاده نمود ، نشانگر ژرف اندیشی و برخورد فعال ما با تاریخ گذشته این شهر خواهد بود .
اغلب ساختمانهای قدیمی ارزشمند این شهر یا بدون کاربری و یا تملک چند نفره و وراثی است . در هر دو حال مالکان آن رغبتی بر حفظ و نگهداری و مرمت نقاط فرسوده و آسیب دیده آن ندارند . از طرف دیگر تاثیر شرایط اقلیمی منطقه و سایر عوامل مخرب دیگر هر لحظه و بیش از پیش آسیب ها را شدت بخشیده و باعث تخریب و نابودی آثار ارزشمند معماری می شود .
جهت جلو گیری از خطر نابودی بناها و انتقال آنها به نسل آینده باید با حسن تدبیر و مآل اندیشی لازم سعی در حفظ و نگهداری و مرمت فضاهای سنتی و تاریخی برآییم این آثار علاوه بر اهمیت هنری می توانند زمینه ساز جلب گردشگران داخلی و خارجی باشد که رسالت سنگین عزیزانمان در سازمان میراث فرهنگی و سازمان ایرانگردی و جهانگردی است که بدانیم در جای جای میهن پهناور ما ایران گنجینه های ارزشمندی نهفته است که همه آنها حکایت از ذوق و قریحه مردمان آن دیار دارد . امید است سازمان میراث فرهنگی در صورت امکان ضمن هماهنگی با صاحبان این بناها و با در نظر گرفتن بودجه ای نسبت به ترمیم و بازسازی آن اقدام نماید .
نعمت الله آرمیده
به نقل از هفته نامه صحرا
منبع : پایگاه اطلاع رسانی گمیشان


همچنین مشاهده کنید