شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


دانته ٠١ Dante ۰۱


دانته ٠١  Dante ۰۱
▪ کارگردان: مارک کارو.
▪ فیلمنامه: مارک کارو، پی یر بوردج.
▪ موسیقی: رافائل الیگ.
▪ مدیر فیلمبرداری: ژان پوارزون.
▪ تدوین: لیندا آتاب.
▪ طراح صحنه: برتران سیتز.
▪ بازیگران: لمبرت ویلسون[سن ژرژ]، لین دان فام[الیز]، دومینیک پینون[سزار]، یان کولت[آتیلا]، فرانسوا لوانتال[لازار]، برونو لوشه[بودا]، سیمونا مایکانسکو[پرسیفونه]، ژرالد لاروش[شارون]، فرانسوا حاجی لازار[مولوک]، لطفی یحیی جدیدی[راسپوتین]، دومینیک بتنفیلد[BR].
▪ ٨٨ دقیقه.
▪ محصول ٢٠٠٨ فرانسه.
▪ ژانر: علمی تخیلی، مهیج.
زمان: آینده، مکان: آسایشگاه/زندان فضایی دانته ٠١ در انتهای کهکشان. اینجا محل نگهداری بیماران روانی تحت مراقبت های شدید است. با فرا رسیدن زندانی تازه ای که بازمانده برخورد سفینه اش با چیزی ناشناخته بوده و متهم به قتل تمام همکاران خویش است، پزشکی به نام الیز نیز از راه می رسد. او مسئول اجرای راه درمانی تازه اختراع شده ای است که مسئول قبلی پایگاه با آن موافقت ندارد.
زندانی تازه که از سوی دیگر بیماران سن ژرژ نام می گیرد، قادر به تکلم نیست، اما صاحب نیرویی مرموز است که او را قادر می سازد دیگران را شفا دهد. گویا این نیرو بعد از برخورد با چیز ناشناخته در وی ظاهر شده و ماموریت اصلی الیز نیز دریافت ماهیت آن است.
وی ابتدا دارویی را که با خود آورده روی دیگر بیماران آزمایش می کند و سپس به سن ژرژ تزریق می کند. اتفاقی که بیماران زندانی را به سوی یک شورش رهنمون می سازد. شورشی که در پایان زندانی و زندانبان را برای حفظ بقا مجبور به همکاری می کند...
● چرا باید دید؟
مارک کارو برای سینما دوستان و آشنایان با سینمای فرانسه نامی آشناست. همکاری او با ژان پی یر ژونه سبب این آشنایی است. کارو متولد ١٩٥٦ پاریس است و آشنایی اش با ژونه در سال ١٩٧٤ در یک جشنواره سبب شده تا بعدها دو فیلم بلند-اغذیه فروشی و شهر کودکان گمشده- و سه فیلم کوتاه با یکدیگر بسازند.
دانته ٠١ اولین فیلم بلند مستقل او محسوب می شود که آن را با هزینه ای معادل ٨ میلیون یورو ساخته است. کارو در کنار نوشتن و کارگردانی، بازیگری، طراحی انیمیشن، تدوین و طراحی صحنه و لباس نیز می کند و برای اغذیه فروشی نامزد نخل طلای جشنواره کن بوده است.
دانته ٠١ با وجود ظاهر غلط اندازی که آن را مشابه فیلم های اقتباس شده از داستان های مصور می کند و این امر به دلیل سابقه کاری کارو پذیرفتنی است، اثری هوشمندانه و سیاه است که کارو برای غنای آن از عناصر دینی-مانند نام ها- و فلسفی سود برده است. اما در جهت ساختار تمامی هم و غم خود را مصروف خلق اتمسفری کلاستروفوبیک کرده است.
این امر سبب می شود تا کسانی که به دنبال هیجان های تکانشی معمول در این فیلم ها هستند، خیلی زود سرخورده شوند. حتی زمانی که در سکانس پایانی سزار در ماموریت کلیشه ای اش شکست می خورد، بیننده خو کرده به قرارداده ها عصیان می کند و توقعات خود را از فیلمی با مایه های Alien برباد رفته می بیند.
اما برای بیننده سمج و با حوصله فیلم جدا از مضامین دینی و فلسفی پیچیده(هر چه باشد سن ژرژ یک منجی پست مدرن و عیسی صفت مانند نیو در ماتریکس است، گیرم با دیالوگ های کمتر)، یک اثر روانشناختی با مایه های علمی تخیلی است که خود را بیش از حد جدی می گیرد. اطمینان دارم هیچ کس بعد از تماشای این فیلم با خیال راحت به حرف های دانشمندان در زمینه نانوتکنولوژی گوش نخواهد داد. چشم اندازی که کارو از این تکنولوزی ترسیم می کند، اهریمنی است.
فیلم پر از نشانه هایی از کارهای پیشین کارو است از آدم های کچل تا حال و هوایی پادآرمان شهری، اما فاقد طنز و حس و حالی است که مثلاً شهر بچه های گمشده داشت و اینجاست که فقدان ژونه به شدت رخ می نمایاند. امید که در فیلم بعدی این استقلال به نتایج بهتری منجر شود. تا آن روز دوستداران سینمای علمی تخیلی و کارو می توانند به همین یکی قناعت کنند!
امیر عزتی
منبع : موج نو


همچنین مشاهده کنید