پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

ویژگی های یک ورزشکار مسلمان


ویژگی های یک ورزشکار مسلمان
● ایمان
اولین خصوصیت یک ورزشکار مسلمان، ایمان و تقوای اوست. نیرومند بودن به تنهایی از نظر اسلام ارزشی ندارد. آنچه معیار ارزش است، تقواست. خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: «ان اکرمکم عندالله اتقیکم؛ گرامی ترین شما نزد خدا، پرهیزکارترین شماست.» البته انسان پرهیزکار و با ایمان، هر چه قوی تر و نیرومندتر باشد، بهتر است، اما قوی بودن به تنهایی کافی نبوده و ملاک ارزش نخواهد بود. نکته جالب توجه، این است که انسان با ایمان اگر نیرومند و سالم باشد، می تواند منشا آثار خیر بیشتری باشد و حتی بهتر و بیشتر عبادت کند و یا جهاد نماید. در اینجا توجه شما را به قسمتی از رهنمودهای امام خمینی (ره) در این خصوص جلب می نماییم؛
«آنچه که پشتوانه ملت است، پشتوانه اسلام است، آن مردهای با ایمان هستند، ورزشکاران با ایمان هستند، روحانی با ایمان و دانشگاهی با ایمان و ... اینها می توانند پشتوانه یک ملت باشند و نگذارند دست‌های خائنانه کسانی که گاه می خواهند همه چیز ما را ببرند، قدرت مادی ما، قدرت معنوی ما را از بین ببرند.”
ایشان در ضمن بیان وظیفه ورزشکاران فرمودند؛
« ورزشکاران دو وظیفه دارند؛ یکی ورزش جسمانی برای قوه پیدا کردن و قدرت پیدا کردن ... یکی هم پرورش روحانی، که اگر پرورش روحانی در انسان پیدا بشود، آن وقت قدرت جسمانی اش مضاعف می‌شود. شما کوشش کنید که آن قدرت را هم که قدرت الهی است، قدرت هم به برکت اسلام و به برکت مولا امیرالمومنین علیه السلام در شما پیدا شود. که یک مرد روحانی قوی و جسمانی قوی بشوید، که هم جانب روحتان قوی باشد و هم جانب جسمتان قوی باشد.»
● امین بودن
ورزشکار مسلمان باید امین باشد. در مواردی از آیات قرآنی، قوی بودن با امین بودن، قرین شده و گویا مکمل یکدیگر دانسته شده اند. یکی از آن موارد، داستان حضرت موسی علیه السلام و دختران حضرت شعیب علیه السلام است؛ وقتی صفورا، دختر حضرت شعیب علیه السلام می خواهد حضرت موسی علیه السلام را برای استخدام شدن به پدر خود پیشنهاد کند، به دو ویژگی مثبت وی اشاره نموده و می گوید؛ «پدرجان! موسی را استخدام نما، زیرا بهترین کسی که می توانی استخدام کنی، کسی است که قوی و امین باشد.»
به طور کلی اگر کسی قوی باشد، ولی امین نباشد، از کسی که ضعیف است، ولی امین است، خطرناک تر خواهد بود.
● دانش و بینش
ورزشکار مسلمان باید دارای دانش و بینش وسیع باشد. ورزشکار مسلمان، همچنان که از نظر جسمی، قوی و نیرومند است، از جهت علمی نیز باید توانا و نیرومند باشد. نیرومندی بدنی و علمی برای یک انسان، بسان دو بال برای یک پرنده اند. پرنده هنگامی می تواند اوج بگیرد که دو بال نیرومند داشته باشد، و داشتن یک بال - هر چند قوی و نیرومند - برای او کافی نیست.
در روایات اسلامی نیز به دانش پژوهی ورزشکار اهمیت داده شده است؛ به عنوان نمونه، می بینیم در حدیث نبوی نه تنها آموزش کتابت و سواد یکی از وظایف پدر نسبت به فرزند پسر، دانسته شده، بلکه بر آموزش دو ورزش شنا و تیراندازی، که این دو نیز از وظایف پدر می باشند تاکید شده است؛ «حق فرزند [پسر] برعهده پدرش این است که به او نوشتن و شنا کردن و تیراندازی نمودن را آموزش داده و جز از راه حلال، روزی او را تامین نکند.» در کتاب گفتار وعاظ، به نقل از کتاب معالم الزلفی سیدهاشم بحرینی (ره) آمده؛ «امام حسن و امام حسین علیهما السلام در سنین کودکی نزد حضرت علی علیه السلام آمده، از وی خواستند بین آنها در کشتی گرفتن قضاوت کند. آن حضرت فرمود: به جای این کار بروید خط بنویسید.» شاید آن حضرت خواسته با این برخورد، به فرزندان خود بفهماند که آنچه از زور بازو مهم تر است، علم و هنر می باشد، نه اینکه بخواهد کشتی را نفی کند، زیرا می دانیم آنها در حضور رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز با یکدیگر کشتی می گرفتند و آن حضرت نیز به تشویقشان می پرداخت.
● سبقت در کار خیر
به طور معمول پیشی گرفتن و برنده شدن در مسابقات و رقابت های ورزشی، برای ورزشکاران از اهمیت خاصی برخوردار است، که البته اشکالی هم ندارد، ولی ورزشکار مسلمان باید به مسابقه در امور خیریه و برنده شدن در آن، بیش از برنده شدن در مسابقات ورزشی اهمیت بدهد.
● حمایت از مظلوم
ورزشکار نباید به منظور زورگویی به دیگران و دست یافتن به آنچه حق او نیست ورزش کند، بلکه باید از زورگویی پرهیز نموده و دارای روحیه دفاع از مظلوم در برابر ظالم باشد. حضرت علی علیه السلام در وصیت خویش به دو فرزند بزرگوارش، امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام می فرماید؛ «همواره دشمن ظالم و یاور مظلوم باشید.» ورزشکار باید شکرانه بازوی توانای خویش را، دفاع از مظلوم قرار داده و خود را از صف ظالمان و ستم پیشگان کنار بکشد. حضرت موسی علیه السلام که جوانی نیرومند بود، می تواند در این زمینه، الگوی مناسبی برای ورزشکاران آزاده و مسلمان باشد. او وقتی می بیند یکی از قبطیان، که از ماموران دربار فرعون بود، شخص با ایمانی از بنی اسرائیل را به باد کتک گرفته و او نیز قادر به دفاع از خویشتن نبوده و از وی یاری می طلبد، به یاری مظلوم می شتابد و با مشتی که بر سینه ظالم می کوبد، وی را از پا در می آورد ... وی هنگامی که از چنگ فرعونیان گریخت و در نزدیکی شهر مدین برسر چاهی رسید و دید که چوپانان گردن کلفت بر سرچاه ریخته و به دو دختر جوان و محجوب نوبت نمی دهند تا گوسفندان خود را سیراب سازند، باز هم ستم را تحمل ننموده و به یاری دختران ستمدیده می شتابد. چوپانان را کنار زده و با وجود خستگی فراوان ناشی از هشت شبانه روز راه پیمایی و گرسنگی مفرط ، به تنهایی و بدون هیچ چشمداشتی، برای همه گوسفندان آنها از چاه آب می کشد.
● گذشت و بخشش
ورزشکار مسلمان باید دارای روحیه گذشت و بخشش باشد. وقتی در اوج قدرت و توانایی بوده و بر خصم برتری و پیروزی یافته، بر او سخت نگیرد و در صدد انتقامجویی و صدمه زدن به حریف برنیاید. او باید عفو و گذشت را شکرانه پیروزی خویش قرار دهد.
● پرهیز از غرور
ورزشکار هر چند نیرومند باشد، نباید به قدرت، توان و مقاماتی که دارد مغرور شود. او باید بداند همه نیروها و توان ها، از آن خداوند قادر متعال است. از این جهت است که در نماز، به هنگام به پاخاستن می گوییم؛ «بحول الله و قوته اقوم و اقعد؛ با توان و نیروی خداوند به پامی خیزم و می نشینم.» سرور شهیدان ، حضرت امام حسین بن علی علیه السلام نیز وقتی که به لشکر انبوهی از دشمن حمله می برد و در میان بارانی از تیر، یک تنه آنان را وادار به گریز نموده و تعداد قابل توجهی از آنان را از دم تیغ خویش می گذراند، با صدای بلند و رسا می فرماید؛ «لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم؛ هیچ توان و نیرویی، جز از ناحیه خداوند که بلند مرتبه و والا مقام است، وجود ندارد.» خداوند متعال نیز همین مطلب را در قرآن مجید تذکر داده و می فرماید؛ «همه نیروها [بدون استثنا] از آن خداوند است.» پس دلیلی وجود ندارد که افراد نیرومند و ورزشکار به قوت و توان خود مغرور شده، خدا را از یاد برده، و از نیروی خود در راه های غیر صحیح و غیر انسانی استفاده نمایند.
حضرت سلیمان علیه السلام که دارای قدرت و حکومتی فوق العاده بود و وقتی اراده نمود که تخت بلقیس را از کاخش در سرزمین سبا به کاخ خود آورد، یکی از اطرافیانش در کمتر از یک چشم به هم زدن، این کار را برایش انجام داد، به این قدرت و عظمت فوق العاده ای که در اختیار داشت، مغرور نشده و گفت؛ «این از فضل پروردگار من است، تا مرا آزمایش کند که آیا شکر او را به جا می آورم یا کفران [نعمت] می کنم.»
منبع: ورزش در اسلام
حسین صبوری
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید