جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

تلویزیون دیجیتالی در ایران


تلویزیون دیجیتالی در ایران
این مقاله مطالعه ای است در باب و جایگاه تلویزیون دیجیتالی در ایران که با ارزیابی این فن آوری از طریق الگوی نظری تالکوت پارسونز (AGLI) سعی بر شناخت وعدم کاربرد آن در جامعه فعلی ایران را دارد. در ابن نظریه اینطور استنباط می شود که اساس شناخت هر پدیده و کاربردی شدن آن، متکی بر بعد اقتصادی آن در جامعه است تا روند حیاتی آن میسر گردد . به همین منظور تلاش می شود تا ابعاد مختلف بخصوص بعد اقتصادی این فن آوری تقریبا ً جدید و انطباق آن با جامعه امروزی را مورد پژوهش قرار گیرد.
من درمطالعه ای که به منظور شناخت از" جایگاه تلویزیون دیجتالی در ایران" انجام داده ام را تحت مقاله ای ارائه می کنم اما قبل از پرداختن به این امر لازم میدانم که در باره تلویزیون دیجیتالی بطور مختصر توضیحاتی داشته باشم : آنچه امروزه ما به عنوان سیستم تلویزیون آنالوک می شناسیم در ابتدا بر مبنای استاندارد NTSC (کمیته ملی سیستم های تلویزیونی) در ایالات متحده ، درسال ۱۹۵۳ با اختراع تلویزیون رنگی پایه گذاری شد، که در سال ۱۹۶۷ تبدیل به سیستم رنگی پال (PAL) گردید. این استاندارد به تدریج در کشور های اروپایی، استرالیا و بخش اعظم شرق دور استقرار یافت ومبنای پخش تلویزیونی آنان قرار گرفت و همین طور سیستم پخش رنگی سکام (SECAM) نیز تقریبا ً درهمان زمان در فرانسه ابداع شد اما به دلیل مشکلات به اندازه پال گسترش نیافت. درکل باید گفت که تمام "سیستم های آنالوک نوعی هیروگلیف الکترونیکی است یعنی یک شکل موج جریان الکتریکی متناظر با یک موج صوتی است که با تغییر فشار صوتی، شکل موج جریان نیز کاملا دگرگون می شود، در مقابل سیتم دیجیتال از امتیاز استفاده از کد های سمبولیک دقیق مثل حروف « الف و با » برای نمایش هر کدام از شکل موج های متغیر تصویر و صدای آنالوک مثل شکل های هیروگلیف بهره می برد (۱)".
تلویزیون دیجیتالی از آنجاییکه بر مبنای سیستم آنالوک ساخته شده است این امکان را دارد که با تبدیل تصاویر و صدای آنالوک به مقادیر و کدهای دو دویی «۰ و ۱» (BINARY CODES) و قابلیت ارسال اطلاعات به بیشترین تعداد کاربران با هزینه اندک ، پخش نیز دارد. زیرا با تبدیل آن به دو دویی و صفر ویک حدا اقل تعداد بیت در دسترس قرار می گیرد و همچنین افزونگی های ذاتی و آماری در سیگنال اولیه حذف می شود در واقع این عمل را فشرده سازی می نامند که در نهایت فضای بیشتری در پهنای باند به وجود می آورد طوری که می توان از طریق یک کانال چندین برمانه پخش کرد. وهمینطور" تلویزیون دیجیتال از یک سو با عمل فشرده سازی وفراهم نمودن امکانات دیگری نظیر برنامه های سرگرم کننده تجاری، برنامه های مسابقات تلویزیونی بزرگ ، مسابقات اطلاعات عمومی و علمی، بازی های سرگرمی به صورت سئوال و جواب ، فرصتهایی خرید ازمنزل بدون مراجعه به فروشگاه ها ، رزو بلیت های قطار و هواپیما ، چک نمودن حسابهای بانکی و برنامه های مذهبی و مبارزات متنوع سیاسی می تواند یک ارتباط تعاملی و تبادل اطلاعات بین فرستنده و گیرنده را به وجود آورد(۲)" و ازسوی دیگر با انبوه اطلاعات که وجود دارد ، این امکان را به مخاطب می دهد که ازگزینه انتخاب برخوردار شده و برنامه های دلخواه خود را با تنظیم زمان مناسب که می تواند داشته باشد، دریافت نماید. بطور کلی اگر امکانات و ویژگی های تلویزیون دیجیتالی بطور خلاصه بشماریم عبارت اند از:
ـ استفاده ای موثر از پهنای باند ؛ تبدیل از حالت آنالوک به دیجیتال فضای بیشتری به پهنای باند می دهد که روش فشرده سازی نیز نامیده می شود و به کدینگ منابع ورودی مشهور است.
ـ امکان استفاده از صدا با کیفیت سینمایی ؛ این فن آوری قابلیت ارائه صدای چند کاناله را با کیفیتی سینمای به صورت فراگیر(surround) و سه بعدی دارد که بدین ترتیب بیننده هنگام تماشای برنامه تجربه مشابه دیدن فیلم سینمایی را خواهد داشت.
ـ استفاده از تصاویر عریض؛ در حال حاضر قاب نمایش بر صفحه تلویزیون آنالوک متناسب ۴ به ۳ می باشد درحالیکه سیستم دیجیتال امکان نمایش با قاب عریض در ابعاد ۱۶ به ۹ ، یا به عبارت دیگر ۱،۷۸ به ۱ را داراست.
ـ خدمات وابسته یا جانبی ؛ از آنجاییکه تلویزیون دیجیتالی متناسب با نیاز های قرن بیست و یکم طراحی شده است امکانات نظیر دریافت تعداد کانال تلویزیونی(Multi-chanel) و هم چنین کاربرد چند رسانه ای (Multi-media) را در بر می گیرد.
ـ دسترسی مشروط ؛ این فن آوری دارای امکان دسترسی برای مقاصد خاص را داراست و اعمال محدودیت به برخی از برنامه های با سادگی امکان پزیر است
ـ روش های ارسال و انتقال ؛ روش های متفاوتی که دراین حوزه وجود دارد بنا بر شرایط جغرافیایی می توان از روش خاصی استفاده کرد.(۳)
با تعریف که از این فن آوری صورت گرفت ، حال به چگونگی مطالعه در این زمینه می پردازم. هدف از این مطالعه اینست که رابطه تلویزیون دیجیتالی را، با فعالیت های اقتصادی ، فرهنگی ، سیاسی و اجتماعی پژوهش کند و به کشف راه حل از مسئله مطرح شده که بر این پرسش بود؛ چرا تلویزیون های دیجیتالی با وجود ویژگی های مختلف ، متفاوت و مورد نیاز مردم را دارد، در جامعه فعلی ایران کاربردی نمی شود؟ دست یابد.
برای حل این مسئله ازالگوی نظری تالکوت پارسونز استفاده شده، که متعقد است هر پدیده ای اگر بخواهد وارد اجتماع و یا جامعه انسانی شود باید از نظر اقتصادی خود را تقویت کند تا بتواند روند حیاتی خویش را در بعد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ادامه دهد. برای آزمایش نمودن فرضیه مذکور در این مورد از روش پیمایشی مثل پرسشنامه و مصاحبه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است .
لازم به ذکر است ، در ابتدای مطالعه از روش اکتشافی در این زمینه انجام شد و مشخص گردید که اکثر مردم از طیف های مختلف نظیر کارگر های ساده ، کارمندان ، دانشجویان و فرهنگیان از وجود این فن آوری هیچ گونه اطلاع و آشنایی ندارند. با گسترش این تکنولوژی در دیگر نقاط جهان و با وجود وسایل ارتباط جمعی که اطلاع رسانی بروز می انجامد، فرض بر این بود که مردم حد اقل اطلاعات لازم را در این خصوص را دارند اما نتایج مطالعه اکتشافی نشان داد که فرضیه اولیه در این پژوهش درست نبوده است. در مرحله بعدی مطالعه ، پژوهش را در مراکز فنی و تحقیقاتی مرتبط به همین امر ادامه داده شد که که نتایج حاصله، در بخش های زیر به طور مفصل ارائه می گردد.
این امر خیلی واضح به نظر می رسد که اساسا ً در جامعه امروزی توانایی تلویزیون در پذیرایی از بینندگان خود و اطلاع رسانی ، سرگرمی ها و برنامه های طنز نه تنها باعث شده در قرن بیست ویکم، اولین وسیله پرکردن اوقات افراد گردد ، بلکه قدرتمند ترین وسیله فرهنگی – آموزشی بعد از مطبوعات نیز می تواند باشد وهم چنین اهمیت زیادی که اخیرا ً برای مخاطبان تلویزیون و صاحبان این صنایع پدیدار شده است ، اینست که با ترقی این صنعت تغییراتی در زمینه بالا رفتن ظرفیت ِ نظام های دریافتی ، که مردم می توانند صد ها کانال متفاوت و متنوع را دریافت کنند و دیگر اینکه قیمت ساخت و توزیع برنام ها کاهش چشم گیری پیدا می کند (۴).
با توجه به تغییر و تحولی که در صنعت تلویزیون به وجود آمده و بخصوص فن آوری دیجیتالی که باعث شده است ، صاحبان این صنایع با عمل فشرده سازی به ظرفیت بالای در پهنای باند دست پیدا کنند و از این طریق توانایی بیشتری برای پخش برنامه های دلخواه و فراهم نمودن امکانات مورد نیاز مخاطبان را داشته باشند. بطورمثال " بازی های رایانه ای که در بین مخاطبان علاقمندان فراونی دارد ، خرید و یا فروش وسایل مورد نظر آنان که می تواند بازار پررونقی را به وجود آورد ، تبلغات آگهی های بازرگانی نسبت به قبل به شدت افزایش خواهد یافت و دیگر موارد که در نتیجه ضمن تبادل اطلاعات بصورت تعاملی، این امکان را برای صاحبان تلویزیون ایجاد خواهد کرد تا به سود دهی هنگفتی برسد و هزینه کمتری نیز پرداخت نمایند. زیرا که پخش برنامه های دیجیتالی دیگر مستلزم انبوه آنتن ها و دکل های که نگهداری آن هزینه بسیاری را در بر دارد و همچنین سطح شهر را پوشانیده و جلوه زشتی به آن داده اند ، نمی باشند (۵)". بنابر این دانستم که تلویزیون دیجیتالی از نظر اقتصادی خیلی خوب می تواند خود را تامین کند چون که از یک سو گیرندگان برنامه به علاوه اینکه تصویر وصدای با کیفیت عالی دریافت می کنند، با تنوع اطلاعات، فراوانی امکانات و گزینش انتخاب که می توانند داشته باشند، رضایت مندی خود را از هزینه که می پردازند، اعلام می دارند و از سوی دیگر فرستندگاه برنامه ای تلویزیون دیجیتالی با دسترسی به پهنای باند بیشتری دارند می توانند برنامه های بیشتری برای مخاطبان خود ارسال کنند. بطور مثال " ازطریق یک کانال پخش، می توان شش تا هشت برنامه تلویزیونی را همزمان پخش نمود که این امر باعث صرفه جویی در هزینه های صاحبان تلویزیون می شود(۶)".
حال این سوال در ذهن خطورمی کند که چرا استفاده از این فن آوری با اوصاف و ویژگی های که دارد در ایران کاربردی نمی شود ؟ مشخص است که استفاده از تلویزیون دیجیتالی می تواند مزیت های فراونی از نظر ارتباطات و اطلاعات برای جامعه ای درحال گذار و حتی برای جامعه اطلاعاتی داشته باشد، پس چگونه است که امکان استفاده از آن صورت نمی گیرد ؟ هرچند از عمر این فن آوری بیش از دو دهه نمی گذرد اما بسیاری از کشور های جهان توانسته اند که از این تکنولوژی بهره ببرند."کشور های توسعه یافته برای اولین بار در سال ۱۹۹۳ درآمریکای شمالی و اروپا ، در سال ۱۹۹۴ در ژاپن ، پخش برنامه های دیجتیالی را تجربه کردند و به تدریج کشور های در حال توسعه نیز سهمی از فن آوری را در سالیان بعدی داشته اند(۷)". با گذشت این مدت طولانی انتظار میرود که جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر پخش دیجیتال می بایست داشته باشد. حال چه مسئله می تواند که این مهم را به تعویق اندازد ؟ سوال اینست آیا واقعا ً جایگاه تلویزیون دیجیتالی در ایران کچاست ؟
الگوی نظری تالکوت پارسونز جامعه شناس آمریکایی که تحت عنوان کنش اجتماعی و عمومی شناخته می شود، کوشیده است که تدوین ِ اساس ِ منطقی و علمی و تعمیم بر پدیده های اجتماعی ، انسانی را به عهده بگیرد. او بنای تحلیل ِسیستمی اش را، از کنش بر پایه متغییرهای ساختاری (Pattern Variables) و چهار بعد کارکردی هر نظام کنش استوار کرده است که می تواند کنش اجتماعی و عمومی را در بر بگیرد." از نظر او هر کنش اجتماعی از چهار عنصر تشکیل می شود که عبارت اند از:
۱) کنشگر ؛ که می تواند یک فرد ، یک گروه و یا یک جامعه باشد .
۲) وضعیت ؛ که شامل اشیاء فزیکی و اجتماعی است که کنشگر با آنها ارتباط بر قرار می کند.
۳) نماد ها ؛ که با واسطه آنها کنشگر با عناصر متفاوت و ضعیت ارتباط پیدا می کند و برای هر یک معنا قایل می شود.
۴) قواعد و هنجار ها وارزشها ؛ که جهت یابی کنش را هدایت می کند ، یعنی روابطی را که کنشگر با اشیاء اجتماعی و غیر اجتماعی محیطش دارد.
کنش اجتماعی به نظر پارسونز موضوع مطالعه همه ای علوم انسانی است ، زیرا که کنش در هر سطحی از واقعیت که باشد ، جسم مرکب است و محصول ترکیبی که قابل تجزیه است. در همان حال ، کنشی که چون جسم مرکب است ملاحظه می شود که هرگز واقعیتی مجزا و منفعل نیست بلکه به کنشهای دیگر متصل است و با آنها مجموعه وسیع تری را تشکیل می دهد" (۸). اما پارسونز در کنش عمومی که مورد نظرمطالعه نیزمی باشد اعتقاد دارد که هرنظام دارای چهار نوع کارکرد می باشد که برای ادامه حیات خویش به آن ضرورت می یابند که عبارت اند از:
۱) تطبیق یا سازگاری (Adaptaion) هر نظامی باید خودش را با موقعیتی که در آن قرار گرفته است تطبیق دهد، یعنی باید خودش را با محیطش تطبیق دهد و محیط را نیز با نیازهایش سازگار سازد. در غیر این صورت از بین خواهد رفت .
۲) دست یابی به هدف (Goal – Attainment)، هرنظام باید هدفهای اصلی‌اش را تعیین کند و به آنها دست یابد تا بتواند به درجه عالی صعود کند.
۳) یک پارچگی یا یگانگی (Integration)، هر نظامی باید روابط متقابل اجزای سازنده‌اش را تنظیم کند و به رابطه میان چهار تکلیف کارکردیش نیز سروسامان بدهد تا موفق جلو کند.
۴) سکون یا نگهداشت الگو (Latancy) هر نظامی باید انگیزش های فردی و الگوهای فرهنگی آفریننده و نگهدارنده این انگیزشها را ایجاد و نگهداری ویا تجدید کند.
پارسونز بدنبال توضیح کارکردی نظام کنش ، چهار نظام فرعی آن را نیز یاد آور می شود که هر یک به ترتیب به همدیگر ارتباط مستقیم دارند و تسلسل وار جهت اهداف را تعیین می کنند و آن نظام های فرعی عبارت اند از:
۱) نظام ارگانیسم زیست شناختی که کارکرد تطبیقی خود را از طریق سازگاری و تغییر شکل جهان خارجی انجام می‌دهد.
۲) نظام شخصیتی که کارکرد دستیابی به هدف را از طریق تعیین هدفهای نظام و بسیج منابع برای دستیابی به آنها،‌ انجام می‌دهد.
۳) نظام اجتماعی که با تحت نظارت درآوردن اجزای سازنده‌اش،کارکرد یکپارچگی را انجام می‌دهد.
۴) نظام فرهنگی که کارکرد سکون را با تجهیز کنشگران به هنجارها و ارزشهایی که آنها را به کنش برمی‌انگیزند، انجام می‌دهد .
این سطوح در" نظام پارسونز به دو شیوه ترکیب شده ‌اند. نخست آن که هر یک از سطوح پایین‌تر، شرایط و انرژی مورد نیاز را برای سطوح بالاتر فراهم می‌کند، دوم آن که، هر یک از سطوح بالاتر سطوح زیرین خود را در این سلسله مراتب، تحت نظارت دارند . حال اگر به ترتیب این چهار نظام ، چهار ساخت هر جامعه را بر حسب کارآمدی شان در نظر بگیریم که عبارت اند از:
۱) ساخت فرهنگی ، به تولید هنجارها، دانش و اطلاعات می پردازد.
۲) ساخت اجمتاعی، به تولید عاطفه ، ارزش و همبستگی می پردازد.
۳) ساخت سیاسی ، به تولید نظم با محیط و سازگاری می پردازد.
۴) ساخت اقتصادی ، به تولید سرمایه و کسب انرژی می پردازد.
به نظر پارسونز ساخت پائین بر ساخت های بالا به تدریج نیروی مضاعفی جهت تداوم پدیده ها وارد می کند، به شرط اینکه پدیده مورد نظر کارکرد اقتصادی داشته باشد ؛ یعنی سود دهی و هزینه های موردی خود را تامین کند تا بدین وسیله پتاسیل لازم را برای وارد نمودن در ساخت های بالاتر در برداشته باشد و در مقابل ساخت بالا اطلاعات زیادی را برای ساخت پائین فراهم نموده و آنرا تحت شرایط محیطی خودش تطبیق می دهد(۹).
بنابر این هر پدیده ای مانند تکنولوژی های وارداتی نظیر؛ موبایل و یا تلویزیون دیجیتالی که وارد هر جامعه ای میگردد ، ابتدا باید خود را از نظر اقتصادی تامین کند یعنی کارکرد اقتصادی و منفعت اجتماعی را به همراه داشته باشد تا بتواند در بعد فرهنگی جای بگیرد ، البته این روش بیشتر در کشور های در حال توسعه و یا درکشور های جهان سوم که صنعت و فن آوری دیگران را وارد جامعه خویش می کنند ، بیشتر مطرح است وهمنطور در کشور های توسعه یافته کماکان نیز وجود دارد ؛ زیرا هر مخترع که بخواهد عنصری را اختراع کند در قدم اول به جنبه های اقتصادی آن توجه می کند . به عبارت دیگر؛ قبل از اینکه چیزی اختراع شود ، کارکرد های اقتصادی آن مورد پژوهش قرار می گیرد. در کل از ابتدا امر ساخت تا بکارگیری آن در تمام مراحل جنبه اقتصادی آن، مورد توجه استفاده کنندگان و یا سازندگان می باشد .
با توضیحاتی که ارائه شد ، مشخص گردید که تکنولوژی تلویزیون دیجیتالی با داشتن کاربرد اقتصادی برای سازندگان و استفادکنندگان ویا به عبارت دیگر؛ برای صاحبان صنایع تلویزیون و مخاطبان توانسته است انرژی لازم را در ابعاد دیگر جامعه انسانی تزریق نموده و مورد تطبیق و سازگاری قرار گیرد. به همین دلیل است که مطالعه مذکور می خواهد عدم کاربرد این فن آوری را در جامعه ایران مورد پژوهش قرار دهد .
همانطور که قبلا ذکر گردید؛ برای پیدا نمودن راه حل مسئله پژوهش از روش پیمایشی استفاده شده است. زیرا استفاده از روش پیمایش این امکان را به پژوهشگر می دهد تا در باره مطلب مورد نظر توصیف و تبیین نماید که چرا وضعیت خاصی وجود دارد. در این رویکرد دو یا چند متغییر برای آزمون فرضیه پژوهشی مورد مطالعه واقع می شوند و همینطور نتایج به دست آمده به پژوهشگر این امکان را می دهد تا روابط متقابل میان متغییر هارا بیازمایند و به پاره ای تبیین های استباطی دست یابند. یکی از ویژگی های روش پیمایشی این است که محقق می تواند میزان زیادی از اطلاعات را با سهولت از انواع مردم گردآوری کرد(۱۰).
به همین سبب ، این مطالعه جهت توصیف و تبیین تلویزیون دیجیتالی در ایران و عدم کارکردی آن در شرایط فعلی از این روش استفاده شده است تا بتواند روابط اقتصادی تلویزیون دیجتیتالی را با عدم استفادگی آن کشف کند . فرضیه مطالعه بر این اساس استوار بود که هر پدیده ای که وارد جامعه گردد، باید در قدم اول خود را از نظر اقتصادی تامین کند تا بسوی دیگر ابعاد جامعه سوق پیدا کند ، با فرضیه مذکور دانستیم که تلویزیون دیجیتالی که مزیت های زیادی از نظر اقتصادی دارد ، پس چرا در جامعه ما مورد استفاده قرار نمیگیرد تا مورد پزیرش واقع شود؟ به هیمن جهت مطالعه در جهت کشف مسئله از روش پیمایشی کمک گرفته است تا تبیین درستی داشته باشد و البته مراحل زیرا نیز پشت سر گذاشته است که به ترتیت عرض می شود:
یکی از نکات که باید به آن اشاره داشت مشکلات تحقیق است. هر تحقیقی مشکلات خاص خودش را دارد اما محقق همیشه همت گماشته، سعی در بدست آوردن داده های مطلوب را نموده است تا بتواند از آن بهره مفید ببرد. این مطالعه نیزبامشکلات خاصی مواجه بوده است اینکه اکثر مردم از فن آوری هیچ گونه اطلاعی نداشته و شخص پژوهشگر با تلاش زیاد، افرادی که در این زمینه آشنایی داشت را پیدا نموده و داده های مورد نظر را جمع آوری کرده است. بطور مثال باید به افراد که در این زمینه آگاهی داشت مراجعه و خواستار پر نمودن پرسشنامه های تدوین شده می بود. از آنجاییکه افراد زیادی ازاین امر آگاهی نداشتند ، می بایست از نهاد های علمی ، پژوهشی و یا ارگانهای مرتبط مثل سازمان صدا وسیما و یا وزارت ارتباطات و اطلاعات فن آوری که راه یافتن به هر یک از آنها با مشقات زیادی همراه بود، کمک میگرفت اما متاسفانه افراد متخصص و آگاه همکاری لازم را مبذول نمی داشتند. به همین دلیل تعداد کمی از پرسشنامه ها نظر تکمیل شدند.
در فرضیه اولیه که انتظار می رفت جامعه دانشجویی نمونه خوبی ازجهت اینکه توانسته است تمام اقشار مختلف جامعه را در بر بگیرد، باشد. اما به دلیل عدم آگاهی تعداد بیشتر آنها از فن آوری تلویزیون دیجیتالی، این فرضیه نیز رد شد . در قدم بعدی مقرر شد فقط از کسانی که نسبت به این مهم آشنایی دارند کسب اطلاع شود. به همین جهت تعداد نمونه مطالعه تغییر یافت و فقط به تعداد اشخاص آگاه، نهاد های مرتبط و صاحب نظران تقلیل یافت . وهمینطور در ابتدای امر تعداد ۶۵ پرسشنامه جهت کسب داده ها درمرحله اول مد نظر قرار گرفته بود اما مشکلات زیادی تحقیق در این خصوص باعث شد که بیشتراز ۳۰ پرسشنامه تکمیل نشود و از آنجاییکه افراد متخصص کمترین همکاری را در این زمینه داشته اند، این مطالعه موفق به بیش از ۲ مورد مصاحبه از کارشناسان امر نشده است . در هر صورت اطلاعات لازم را در این زمینه از نهاد های نظیر مرکز علمی و پژوهشی ( ایران داک) ، سازمان صدا وسیما ، دانشکده صدا و سیما و وزارت اطلاعات و ارتباطات و فن آوری کسب شده است.
یافته ها ازاین مطالعه که بر اساس محاسبه رایانه ای (SPSS) بدست آمده است ، می توانند اعتبار بالای داشته باشند . زیرا ضریب خطا در رایانه به مراتب در حد صفر و یا کمتر از محاسبه گران دیگر می باشد. نکته دیگری که ذکر نمودن آن التزام دارد، این است که تفسیر و تحلیل آن توسط خود پژوهشگر صورت گرفته است که ممکن است در بعضی قسمت ها دچار دقت کمتر نسبت به رایانه باشد.
با توجه به آگاهی افراد نسبت به تلویزیون دیجیتالی ، نمونه برداری از آنان که اکثراً از طیف تحصیل کرده اند و یا مشغول به تحصیل ویا هم کارمند سازمان مربوطه، انتظار نمی رود که سن شان بیشتر از ۴۰ و یا کمتر از ۱۸ باشد وهمینطور طبق داده های دریافتی سن افراد به ترتیب از ۱۸ تا ۳۵ نشان میدهد که می توان گفت میانگین سن در پژوهش مذکور ۲۵ می باشد.
۵. ۲. توضیع جنسیت در نمونه :
گسترش فعالیت های زنان در سالیان اخیر در ایران، در تمام عرصه ها نشان از اراده مصمم آنان دارند که در محیط های فرهنگی ، آموزشی وفنی مشاهده می شود. همینطور آنان کوی سبقت از آقایان در مورد آگاهی و آشنایی با تلویزیون دیجیتالی را نیز ربوده اند .
از آنجاییکه نمونه گیری بر حسب آگاهی افراد از تلویزیون دیجیتالی صورت گرفته است نه بر حسب شغل آنان، بعد از کسب اطلاع از داده های شغلی ، شغل نمونه طبقه بندی شده است که عبارت اند از : کارمند ، بیکار ، دانشجو و سایر. بعد از طبقه بندی مشخص گردید که بیشتر پاسخ دهندگان را افراد فاقد شغل یعنی بیکار تشکیل داده است و یا به عبارت دیگر ۴۰ درصد بیکار ، ۲۳ درصد سایر ، ۲۰ درصد دانشجو و ۱۳.۳ درصد را کارمندان در بر گرفته اند. تفسیر که میتوان از این امرداشت، اینست که افراد بیکار بیشترین موارد مطالعه را به خود اختصاص داده اند و در مقابل افراد دانشجو و یا کارمندان وقتی برای مطالعه آزاد وقت ندارند.
یکی از مشکلاتی که در پرسشنامه بعضی اوقات ایجاد می شود ، اینست که افراد نسبت به سطح تحصیلات خود تعصب نشان می دهند . اینکه در این مورد پاسخی درست نمی دهند و یا اینکه گزینه مربوطه را خالی می گذارند . بنابر این پژوهشگر مجبور است که گزینه های خالی آن را مفقود (missing) قرار دهد. در اینجا نیز ۳۰ درصد توضیع تحصیلات تا دیپلم و ۲۳ درصد مفقود قرار گرفته اند .
سابقه آشنایی با تلویزیون دیجیتالی یکی از سئوالات اصلی در پرسشنامه بود که ۱۷ درصد آنرا افرادی به خود اختصاص داده اند که سابقه آشنایی با این فن آوری را به مدت ۸ ماه داشته اند. اینطور استنباط می شود که عده ای زیادی از افراد فقط در چند ماه اخیر از وجود این تکنولوژی با خبر شده اند و شاید هم دلیل پخش اخبار به مناسب موبایل های دیجیتالی از طریق تلویزیون مزید بر علت باشد ! اما افراد خبره در این امر با سابقه بیشتر را فقط۳ الی ۷ درصد نشان می دهند.
۵. ۶. مزیت های تلویزیون دیجیتالی از نظر استفاده کنندگان :
مزیت های اعلام شده از نظر مخاطبان تلویزیون های دیجیتالی به صورت گونه گونی بوده است ؛ یعنی ۴۳.۳ کیفیت صدا و تصویر ، ۴۰ درصد دسترسی به برنامه های دلخواه و ۲۰ درصد استفاده از دیگر امکانات آن را به عنوان مزیت های اصلی عنوان کرده اند. این نشان می دهد که پخش دیجیتال برای مخاطبان تنوع زیادی دارد.
در سئوالی که عدم استفاده از تلویزیون دیجیتالی را جویا شده بود باز هم عناوینی مختلفی را اظهار داشته اند که به ترتیب می تواند جای تامل باشند. از نظر مخاطبان و آشنایان به همین امر، ۵۶ درصد زیرساخت های پخش دیجیتال را فراهم ندانسته اند و ۳۰ درصد نیز قیمت دستگاه های گیرنده دیجیتال را به عنوان یک مانع اصلی برای گسترش این فن آوری دانسته اند.
نظراتی که از سوی خبرگان و آشنایان این امر در رابطه با سیاست گذاری دولت جهت تسریع و کاربردی تلویزیون دیجیتالی در زودترین زمان ممکن عنوان شده است ، می تواند نقطه عطفی در گسترش این فن آوری باشد. آنان خواستار اطلاع رسانی عمومی ، تبدیل پخش آنالوک به دیجیتال و جاگزین نمودن دستگاه های گیرنده آنالوک به دیجیتال شده اند. بیشترین نظرات یعنی ۵۳ درصد مربوط به خواستار اطلاع رسانی در این زمینه شده اند. کمترین آن ۲۶ درصد خواستار دستگاه های گیرنده دیجیتال شده اند. که این نظرات خود نشان دهنده اتکاء مخاطبان به خودشان اند زیرا که آنان فقط آگاهی در این زمینه را نیازمند اند .
همینطور افراد آگاه در صورت استفاده از تلویزیون دیجیتالی در جامعه پیشنهاد می کنند که بهترین شیوه دریافت برنامه ها از طریق ماهواره می باشد. زیرا با چنین شرایطی موقیعت دریافت تعدد کانال ها بیشتر می شود.
در دو مورد مصاحبه که با افراد فنی و کارشناس انجام گرفت اطلاعات خوبی دریافت شد. مهندس ابراهیم کمکی از بخش فنی دانشکده صدا و سیما دستگاه ست آپ باکس را مطرح نمودند. به گفته ایشان زمانی که پخش دیجیتال شروع شود این دستگاه میتواند در کنار دستگاه تلویزیون آنالوک نصب شده برنامه های دیجیتالی را دریافت کند. او همچین اظهار داشت، سازمان صدا وسیما به مدت ۳ سال است که مشغول ساخت پخش دیجیتال و تبدیل سیستم آنالوک به دیجیتال است . در مصاحبه دیگری با دکتر بهزاد دوران از مرکز علمی پژوهشی ایران (ایران داک) صورت گرفت ؛ ایشان یگانه دلیل اصلی را در جهت عدم کاربرد تلویزیون دیجیتالی سیاست فعلی دولت ایران دانستند ؛ به گفته ایشان دولت ایران با وجود هزینه های کلانی در پخش آنالوک مثل پخش ازکانال های متعدد و ساخت و هزینه نگهداری از دکل های سازمان جهت دریافت امواج در تمام نقاط ایران ، هیچ تمایلی به تبدیل آن به دیجیتال ندارد . چونکه سیستم دیجیتالی امکان دریافت دیگر شبکه هارا نیز دارد و به همین دلیل دولت نمی خواهد که ملت ایران به شبکه های بیگانه دسترسی داشته باشد.
قبل از تحلیل داده باید گفت که تلویزیون یک رسانه خیلی قوی در جامعه اطلاعاتی می تواند محسوب شود. زیرا این رسانه دارای قابلیت های منفاوت و متنوع می باشد که همیشه توجه به منفعت صاحبان و یا تولیدکنندگان و یا هم سیاست گذاران بیشتر از مخاطبان خود دارد. در واقع باید گفت که صنعت تلویزیون در ابتدا منفعت خود را مد نظر قرار داده وسپس منفعت دیگران را مورد توجه قرار می دهد. با همین نکته باز هم سوال در جهت کابردی نشدن فن آوری جدید تلویزیون خلق می شود که چه عاملی مهمتر باعث شده است تا این فن آوری مورد استفاده قرار نگیرد.
گذشته از این، در قسمت تحلیل داده ها و اطلاعات مفید که در این زمینه بدست آمده است ، می توان گفت که اکثر آگاهان به این امر مطلع هستند که تلویزیون دیجیتال قبل از آنکه به نفع مردم باشد به نفع دولت و یا سازمان صدا سیما است که کاربردی شود. به هرحال ، اگر الگوی نظری پارسونز را مد نظر قرار دهیم که ادعا می کند ؛ هر پدیده ای که ازنظر اقتصادی خودش را حفظ کند و یا به عبارت دیگر خودش را تامین کند می تواند در ابعاد دیگر جامعه مثل اجمتاع ، سیاست و فرهنگ جای بگیرد. تلویزیون دیجیتالی که از این مهم برخوردار است در ابتدا با سیاست های صدا وسیما و یا دولت جمهوری اسلامی مخالفت می کند ویا اینکه سیاست دولت با کارآیی او مغایر است اما بعد از گذر زمان کوتاهی با فشار که بر ابعاد دیگر وارد می سازد، مجبور خواهند شد که این فن آوری را به آغوش باز بپزیرند.
این درست که در حال حاضر و یا در یک ، دو سال آینده تلویزیون دیجیتالی نتواند جای برای خودش باز کند اما به تدریج با انرژی که تولید می کند می تواند خود را تقویت نموده جای اصلی خود را بدست آورد. چنانچه که از همین حالا اثرات او را شاهد هستیم . همانطور که مهندس بخش فنی دانشکده صدا وسیما ابراز داشتند؛ سازمان صدا و سیما در حال تغییرات عمده در پخش آنالوک وتبدیل آن به سیستم دیجیتالی می باشد که ممکن است در آینده نزدیک با تغییر سیاست جمهوری اسلامی بتواند پخش دیجیتالی داشته باشد. اگر از این زوایه به فرضیه مان نگاه کنیم متوجه می شویم که فرضیه ما درست است . زیرا منافع و یا سود دهی این فن آوری سازمان صدا وسیما را به ایجاد تحولی عظیمی وا داشته است. در واقع همین امر می تواند فشار های اقتصادی بر ابعاد دیگر جامعه به حساب آید . یعنی پزیرفته شدن از طرف بعد فرهنگی
منبع:
۱. کامران جلیلی نیا (۱۳۸۴) آشنایی با تلویزیون دیجیتال ، تهران نشر آنیسه نما ، ص۰۰۷
۲. ملودین فلور – اورت ای. دنیس (۱۳۸۳) شناخت ارتباطات اجتماعی ، ترجمه سیروس مرادی ، نشر دانشکده صدا و سیما (۱۳۸۳) . ص ۳۰۳
۳. کامران جلیلی نیا (۱۳۸۴) آشنایی با تلویزیون دیجیتال ، تهران نشر آنیسه نما ، ص۰۰۱۴
۴. فرانسس کِارتکراس (۱۳۸۴) زوال فاصله ها ، ترجمه نصرالله جهانگرد ، نشر گل واژه ، ص۹۷
۵. بهزاد دوران (۱۳۸۷) مرکز علمی پژوهشی ایران « ایران داک »
۶. ابراهیم کَمکی (۱۳۸۷) دانشکده صدا و سیما ، گروه فنی دانشکده.
۷. کامران جلیلی نیا (۱۳۸۴) آشنایی با تلویزیون دیجیتال ، ص ۰۰۸
۸. گی روشه (۱۳۷۶)جامعه شناسی تالکوت پارسونز ، ترجمه عبدالحسین نیک گهر ، ص۵۶و۶۰
۹. گی روشه (۱۳۸۶) تغییرات اجتماعی ، ترجمه منصور وثوقی ، نشر نی ؛ ص۳۵
۱۰. راجردی ویمر و جوزف آر .دومینیگ (۱۳۸۴) تحقیق در رسانه های جمعی ، ترجمه کاووس امامی، ص۲۶۵و۲۶۴.
منبع : سازمان تبلیغات اسلامی خوزستان


همچنین مشاهده کنید