پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

نیروهایی تشنه خون‌


نیروهایی تشنه خون‌
پرونده‌های نفرت‌انگیز حزب بعث صدام با مهر محرمانه که تاکنون منتشر نشده‌اند روی میز من است. این پرونده‌ها مبنای محاکمه صدام و اعدام او به وسیله دولت عراق بود.
پرونده‌هایی که مفاهیمی تازه در عراق و افغانستان پیدا کرده‌اند در افغانستانی که با اعزام نیروهای بیشتر ناتو در بزرگ‌ترین گورستان نظامی آسیا هنوز خیال‌هایی تازه درباره آن در سر می‌پرورانیم.
اسناد بازجویی‌های وحشیانه صدام در روستای شیعه‌نشین دوجیل در سال ۱۹۸۲ گواهی لرزاننده و ترسناک از بیرحمی دیکتاتوری است. پرونده‌های نیروهای امنیتی عراق در جستجوی مردانی که سعی کردند بیش از ۲۵ سال پیش دیکتاتور عراق را به قتل برسانند.
صدام در آن زمان مرد نیرومند کشوری بود که با ایران می‌جنگید جنگی ۸ ساله که به قیمت زندگی بیش از یک میلیون مسلمان از هر دو طرف تمام شد و سرسخت‌ترین دشمنان او اعضای حزب‌الدعوه (از جمله نوری المالکی، نخست‌وزیر کنونی عراق) بودند.
در آن زمان نزدیک‌ترین متحدان صدام شیخ‌نشین‌های نفتی حاشیه خلیج‌فارس و ایالات‌متحده بودند که تدارکات نظامی، مواد و وسایل تولید سلاح‌های شیمیایی و عکس‌های اکتشافی ماهواره‌ای به بغداد می‌فرستادند تا به صدام در جنگ او علیه ایران -کشوری که او دو سال پیش به آن حمله کرده بود- کمک کنند.
۱۰ روستایی مسلح به مسلسل کلاشینکف هنگام عبور کاروان بشدت مسلح صدام از دوجیل به آن حمله کرده بودند. هر ده نفر آن روز یا کمی بعد دستگیر و تیرباران شدند. تشکیلات امنیتی صدام اعلام کرد برای تنبیه دیگران تمام ایل و تبار مهاجمان و هر کسی را که ارتباطی با آنان داشته نابود خواهد کرد و واقعا هم در نهایت شقاوت این کار را کرد.
تشکیلات امنیتی پدران، پدر بزرگ‌ها و آبا و اجداد و نوه‌ها و نتیجه‌های عاملان حمله به کاروان صدام گاهی افراد تا ۸ نسل هر خانواده‌ای را به کلی نابود کردند. زنان اعضای این خانواده‌ها شکنجه و بسیاری از آنان مورد تعرض قرار گرفتند. مردان قصابی شدند. یک پدربزرگ تمام پسران و نوه‌های خود را از دست داد و شجره خانوادگی «جنایتکار» او به پایان رسید.
از جمله اعدام شدگان که در پرونده تشکیلات امنیتی صدام به نام آنان اشاره شده مردی به نام عبدالله با سه پسر به نام‌های اسد، محمد و سهیل بود که آنان نیز ۹ فرزند صبری، علی نایف، جاسم، حسن، قادر، کالسون، یاسین و هانی داشتند. پلیس مخفی صدام پسرهای آنان را دستگیر و اعدام کرد: عامر، عبدالسلام، قاسم، صاحب، سعد، یک قاسم دیگر (پسر قادر)، هاشم، علی، یک علی دیگر (پسر یاسین) و سمیر.
همه این افراد به دستور صدام اعدام شدند. همچنان که پسر دیگر جاسم یعنی نبیل و چهار پسر دیگر حسن، یعنی حسین (که واقعا در حمله به صدام دست داشت) و فاتح و سلیم و محمد و محمود اعدام شدند. پنج نفر دیگر از اقوام نزدیک آنان به نام‌های احمد، عبدالله، محمد، محمود و عباس نیز به دست جوخه‌های مرگ سپرده شدند و فقط چند تا از اقوام مذکر عبدالله از دست جوخه‌های مرگ صدام جان به در بردند که همگی از یک خانواده بودند.
ماموران کشتار صدام تشنه خون بودند. ماموران در محاکمه صدام متوجه راز جالبی بین ماموران پلیس مخفی او شدند. آنان اگر خبر اعدامی را گزارش می‌دادند زیر آن را فقط امضا می‌کردند. اما اگر اطلاعات جاسوسی یا محرمانه می‌فرستادند نام کامل خود را زیر گزارش می‌نوشتند. به این ترتیب یافتن گزارش‌های اعدام کار دشواری نبود.
اما حالا من سوالی دارم. وقتی نظامیان آمریکایی ظاهرا به بهانه کشته شدن یکی از همکاران خود مردم غیرنظامی عراق را در حدیثه قتل‌عام‌ می‌کنند تفاوت بین انتقام‌جویی آنان و صدام چیست؟ وقتی نیروهای آمریکایی به بهانه انتقام‌جویی از حمله طالبان به نیروهای ناتو به یک روستای بی‌دفاع افغانستان حمله هوایی می‌کنند و زنان و کودکان بی‌گناه را در ویرانه‌های خانه‌هایشان تکه‌پاره می‌کنند، تفاوت بین این قربانیان بی‌گناه و نابودی خانواده بزرگ عبدالله در دوجیل کجاست؟
بله، می‌دانم که اوباش و دار و دسته صدام اقوام دشمنان خود را انتخاب می‌کردند ولی ما هر کسی را که در ناحیه دشمن ما و دم دست ما باشد می‌کشیم. اما مطمئن باشید که سرانجام کار یکی نیست. دیکتاتور عراق در سال ۲۰۰۶ با خفت در بغداد اعدام شد اما کسی ما را به دار نخواهد آویخت.
ترجمه: رابرت فیسک
مترجم: علی ایثاری کسمایی‌
منبع: ایندیپندنت‌
منبع : روزنامه جام‌جم


همچنین مشاهده کنید