جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


کنعان


کنعان
▪ کارگردان : مانی حقیقی
مینا قصد طلاق از همسرش مرتضی را دارد. مرتضی مهندس برج ساز است و زندگی آنان زندگی مرفهی است. مادر مرتضی با تلفن از تصمیم آن ها توسط مینا مطلع می شود و مرتضی سعی می کند با وعده این که به دیدن مادر در شمال می رود به نوعی مادر را دلگرم کند.
زمانی که هر دو از خانه بیرون می روند آذر خواهر مینا پیامی بر روی پیامگیر می گذارد که در حال بازگشت به ایران است.آذر پناهنده ای رانده شده است که بعد از مرگ پسرش شاهین در خارج ؛ همسرش او را رها کرده واینک به ایران بازگشته است. ورود آذر باعث می شود تا مرتضی با مینا شرط کند که باید به شمال بیاید تا مرتضی روز دوشنبه در دادگاه حاضر شود. مینا که با مراجعه به دکتر متوجه می شود که حامله است.
مینا توسط دانشگاهی در کانادا پذیرش شده و برای او ویزا فرستاده اند ولی بر سر رفتن به تنهایی یا با مرتضی دچار مشکل شده است و حالا با حامله بودنش مشکلش بیشتر شده است،حتی وکیلش او را به خلاص شدن از شر بچه تشویق می کند.آذربا مینا همراه می شودو او به دوست مرتضی – منصور – که دکتر است مراجعه می کند تا بچه را بیاندازد اما منصور این کار را نمی کند.
مرتضی به دیدن دوست و شاگرد قدیمی اش علی می رود و از او می خواهد تا با مینا صحبت کند. علی به دیدن مینا می آید اما مینا نمی خواهد در طلاق خود تجدید نظر کند. مینا در می یابد که آذر قبلا خودکشی کرده است و اینک وضعیتی بحرانی دارد اما مرتضی تاکید دارد که باید به شمال بروند؛ مینا با آذر دعوا می کند و آذر از خانه بیرون می زند .
فردا صبح زمانی که مینا و مرتضی به سمت شمال حرکت می کنند آذر درخانه قصد خودکشی دارد اما با ورود علی به خانه مرتضی باعث می شود که آذر با او همراه شود و با گشت و گذار به دنبال دوست قدیمی اش که فوت شده و یا بازدید چند خانه برای دوست علی همراه باشد.
وقتی مرتضی و آذر به شمال می رسند مادرمرتضی فوت شده و بعد از مراسم آنها حرکت می کنند در حالی که مینا به شدت نگران آذر است و در توهم می بیند که آذر خودکشی کرده؛ در تصادفی با یک گاو در جاده ، مینا با بستن دخیلی به درختی نظر کرده در جاده با خود عهد می کند که اگر در بازگشت آذر را سالم ببیند با مرتضی بماند و بچه را نگه دارد.
وقتی باز می گردند آذر سالم است و تا حدی نیز روحیه اش تغییر کرده است.مینا به مرتضی می گوید که نمی خواهد به خارج برود و حامله است و بچه اش را بخاطر عهدی که کرده نگه می دارد .
فیلم کنعان ساخته ای قوام یافته و منسجم از مانی حقیقی است. این فیلم با کمک بازیگران خوب خود سعی دارد جزئیاتی از چند نسل را در کنار یکدیگر قرار دهد و ارزش را در این میان به زندگی و ادامه حیات ببخشد. جزئیاتی که در این فیلم دیده می شود بسیار دقیق و حساب شده بکار رفته است و همین جزئیات بدون تاکید اکید کارگردان است که باعث می شود تماشاگر رخدادها را باور پذیر ببیند. ترجیع بند خانه ای در حال رنگ زدن که همیشه در طبقه چهارم منزل مینا و مرتضی باید دیده شود،سئوال بی جوابی که آذر از علی می پرسد مبنی بر این که بعد از ازدواج مینا با مرتضی ؛ چراعلی درس ودانشگاه را رها کرده و سکوت معنی دار علی که بهترین جواب آن است، پیک ، تلفن، شاکی برج سازی و هزاران نکته ظریف دیگر رفته رفته شکل کامل داستان را به ما ارایه می دهد: قرار است شخصیت مرتضی با آن چه در گریم و منش و دیالوگ می شنویم منفی قلمداد شود و مینا مثبت اما با پیشرفت فیلم می بینیم که این مینا است که علیرغم عشق مرتضی به او و داشتن شرایط ویژه زندگیش با بهانه واهی تنها شدن و عزم درس خواندن در خارج می خواهد همه چیز را خراب کند. در این میان علی و آذر نیز به عنوان کاتالیزور های لازم عمل می کنند اما از جایی که آذر با علی و مرتضی با مینا همراه می شود فیلم در دوپاره خود سعی دارد انسجام قبلی اش را حفظ کند.
به هر حال فیلم علی رغم ریتم کندی که از نیمه پیدا می کند با بازی حسی بازیگرانش میتواند با تماشاگر ارتباط لازم را برقرار کند. فیلم در دیالوگ به شدت مدیون هامون است اما بازی های بیاد ماندنی ترانه علیدوستی و افسانه بایگان ( بعد ازاین سالها) توانسته است نکات مثبتی برای این فیلم باشد.
فرزاد اژدری
http://filmania.blogfa.com


همچنین مشاهده کنید