جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

به مناسبت سالروز تخریب قبور ائمه بقیع ـ دل‌نوشته‌ای برای آن حریم افلاکی


به مناسبت سالروز تخریب قبور ائمه بقیع ـ دل‌نوشته‌ای برای آن حریم افلاکی
غریبانه باید گریست برای مظلومیتی که در تاریخ رسوب کرده و گلوی عاشقان را لبریز از بغض غربت نموده است. اگرچه ظلم و ستم بر ابدان و اجساد شما اسطوره‌های طهارت و پاکی نیز تعدی بر بیوتی جسمانی است که خداوند اراده کرده است نام و آوازه‌اش از مجرای آن در جهان طنین انداز شود و به واقع ظلم بر خداست، اما دشمنتان با تخریب حریم مدفن مقدس جسم دنیایی شما، تنها بر خاندان تقدس و پاکی ظلم روا نداشته ، بلکه بر پیشانی حقیقت مهر مظلومیت کوبیده است.
خاک بقیع سرمه چشمان شیفتگان حقیقت است اگرچه در خود بنایی و مناره‌ای و گنبدی جای نداده و طوطیای دیدگان جویای معرفت است اگرچه بوی غربتش حلقوم‌های پر از درد را می‌فشارد. دشمنتان ندانست و نمی‌خواست بداند که معارف و محبت شما از جنس سنگ و چوب نیست که با شکستن و سوزاندن نابود شود و ندید که چگونه ریزش مناره‌ها نامهای زیبایتان را پرآوازه تر کرد و هرچه این اسماء احسنای الهی پرآوازه تر، کام دوستانتان شیرین‌تر ، چرا که خود به ما آموختید بگوییم ؛ "فما احلی اسمائکم "
آنانکه قبور ائمه هدایت و رستگاری را تخریب کردند، پیش از همه چیز مسیرهای منتهی به سرزمین معرفت را از بین بردند و جهالتشان را در اعماق قلب‌های تاریکشان، آنجا که نور راه نمی‌یابد، مومیایی کردند، تا جهلشان بماند و بماند و بماند. آنکه بی‌حرمتی کرد، ندانست که تیشه بر ریشه خود می‌زند و نتوانست باور کند که ریشه شجره طیبه، عندالله ثابت است و هرگز نمی‌خشکد و شاخسارش هر روز بیش از پیش شکوفا می‌شود و میوه‌های شیرین و حیات بخش ایمان را به بار می‌نشاند. دشمنتان بنیاد خود کند چرا که نمی‌دانست شما بر او حتی از پدر و مادر نیز مهربانترید و پرده عصمت خود درید زیرا نمی‌فهمید آبرو و عصمت از شما سرچشمه می‌گیرد.
درد بزرگ شما نیکان و منادیان حقیقت، جهالت و واپسماندگی بشر از معرفت و نور بود و آنانکه اراده نمودند نورالهی را خاموش کنند آیا ندانستند که قرآن به ذلت و شکستشان وعده داده است.
مظلومیت شما چشم افق را پر می‌کند چرا که ائمه کفر هنوز امت محمد (ص) را فریب می‌دهند و ستاره‌های آسمان هدایت و انسانیت پس از قرن‌ها مهجورند و غریب...
غربت واژه غریبی است برای توصیف این همه تنهایی، این همه مظلومیت ، این همه ... و هتک حرمت واژه عجیبی است در برابر آن همه ظلم، آن همه ناسپاسی ،آن هم جهالت، آن همه ... چشم‌های ما برای از بین رفتن خشت و گل و سنگ و آهن این همه بارانی نمی‌شود، دیدگان ما می‌بارند از آن رو که فرصت‌های خداوند برای اصلاح و تعالی بشریت پیوسته از بین می‌رود و حقیقت، با وسوسه‌های شیطانی بازهم در پس پرده غفلت، زیر لاله‌های نفسانیت بشر و جرم‌های سیاه دل آدمیزاد پنهان می‌ماند.
غربت یعنی انسان نیازمند هدایت با تمام وجود به ائمه هدی (ع) کینه بورزد ، غربت یعنی تمام سال‌های حیات دنیوی حسن بن علی (ع) علی بن حسین (ع) ، محمدبن علی (ع) و جعفربن محمد (ع) ، غربت یعنی یک عمر مجاهدت برای هدایت و سعادت بشریت جاهل و در آخر جنازه بهشتی خود را نشانه تیرهای شیطانی جهل و کینه و عداوت دیدن، یعنی زهر تلخ از جام جاهلان متنسک نوشیدن ، یعنی سبط اکبر پیامبر (ص) ، یعنی محتبی (ع).
غربت یعنی دعا و سجده بر درگاه ربوبی برای سعادت مردم و در آخر اسیر اندیشه‌های ناپاک همین مردم شدن ، غربت یعنی گریختن از اقیانوس‌های علم و معرفت و دانایی و جراحتی عمیق در جهان محور عالم بر جای نهادن. غربت یعنی قرن‌ها کینه، جهل ، نادانی، غربت یعنی دلبستگی به این عالم خاکی ، چهار مزار خاکی، غربت یعنی بقیع و ...
امروز این غربت، این مظلومیت از پس قرن‌ها به این نقطه از تاریخ رسیده است و انسان غافل و محبوس دنیای تاریک هواهای نفسانی همچنان در پی گسترش ابعاد این ظلم تاریخی است.
ای کاش می‌شد که کاری کرد، ای کاش می ‌شد این غربت را به تاریخ سپرد و جهالت را ریشه کن کرد، ای کاش می‌شد به تاریکی‌ها و ظلمات و خودخواهی و عصیان، نور الهی تاباند ، ای کاش می‌شد این آفتاب پشت ابرهای سیاه غفلت را به دل‌های فرزندان آدم نشان داد، ای کاش می‌شد بقیع را دوباره و بهتر از همیشه آباد کرد ، ای کاش می‌شد از این همه غربت اهل بیت (ع) اندکی کاست.
حامد اکبرزاده


همچنین مشاهده کنید