پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

ناگفته‌ها دربارۀ ژنوسید با اورانیوم رقیق شده


ناگفته‌ها دربارۀ ژنوسید با اورانیوم رقیق شده
اخیرا به مناسبت سفر رئیس جمهور ایران به نیویورک شاهد تظاهراتی از جانب محافل رسمی اپوزیسیون ایران مقابل ساختمان سازمان ملل متحد بودیم.
البته چنین مواردی تازگی ندارد، ولی باید دانست که متأسفانه گفتمان حقوق بشر نزد اپوزیسیون های ایرانی در خارج از کشور قویا با جهان سیاست آمیخته ست و بیشتر با طرح های امپریالیستی هم خوانی دارد تا با جریانی راستین برای دفاع از حقوق بشر. البته من در محل حضور نداشتم، ولی این اخبار را در طریق روزنامۀ انترنتی اخبار روز پی گیری می کردم. در تصویری که منتشر شده بود می توانستیم شعارهای روی پلاکاردها را بخوانیم. انتقاد اصلی که ما می توانیم به چنین جریان هایی وارد بدانیم به شعارهای مطرح شده ارتباطی ندارد، بلکه به ناگفته ها مربوط می شود.
من فکر می کنم حداقل مطلبی که می توانیم دربارۀ آنها بگوییم این است که چنین جریاناتی با شعارهای ظاهرا بشر دوستانه به میدان می آیند ولی به آنچه مدعی آن هستند واقعا عمل نمی کنند. انحراف اصلی چنین مدافعینی برای طرح مسائل حقوق بشر در عصر حاضر به همین نگاه بسته و جزئی آنها مربوط می شود، و دقیقا به دلیل همین جزئی نگری نزد آنان است که از دیدگاه من انحرافی به نظر می رسد.
جزئی نگری در این جاست که ما موضوع حقوق بشر را منحصر به ایران بدانیم و تنها خلافکاری های نسبی دولت مذهبی را به باد انتقاد بگیریم که برای بشریت هیچ نقشی قائل نیست بجز عبادت خدا. در حالی که نه تنها موضوع حقوق بشر موضوعی ست جهان شمول، بلکه از این جهت که بسیاری از مسائل انسان امروز جهانی هستند.
ولی خشونت های امپریالیستی، تجاوز به خاک کشورها، قتل عام های رایج، نگاه عمیق به موضوع اختلاف طبقاتی در سطح جهانی و ... تا نبرد موگادیشو هیچ یک جزء گفتمان کنفدراسیون ایرانیان برای دفاع از حقوق بشر نبوده است، بلکه برعکس، تا آنجایی که من می دانم، در مصاحباتشان با رادیو بین المللی فرانسه غالبا از موقعیت سرمایه های خصوصی در ایران اظهار نگرانی کرده اند، واحتمالا یکی از مشغولیات دائمی آنها رسیدگی به مال و اموال برباد رفتۀ برخی در رژیم پیشین ایران بوده است. بطور کلی می توانیم بگوییم که حقوق بشر از دیدگاه حقوق بشر ایرانی و رسمی همان حقوق بشر بورژوایی‌ست.
نگاه جزئی در اینجا مشخصا یعنی چه؟ یعنی این که ما در آمریکا یعنی کشوری که علی‌رغم مداخلۀ پاپ، کلارا توکه را اعدام کرد و کشوری که اعدام در آنجا بیداد می کند، فقط به جمهوری اسلامی اعتراض کنیم و بگوییم تو آدم نکش و تو افراد زیر هجده سال را اعدام نکن و یا اساسا اعدام نکن و بمب اتمی نساز و حتی انرژی اتمی هم نداشته باش و حتی از ایجاد آرشیو برای علم فیزیک اتمی و حتی فیزیک هم صرفنظر کن. چنین اعتراضاتی شاید البته در بهترین تعابیر ستایش انگیز باشد، ولی موجب این توهم می شود که گویی آنها بر خاک تمدن خیزی ایستاده اند.
ستایش انگیز است که حداقل یک عده هنوز برای جان و سرنوشت نوع بشر و نوع بشر ایرانی ارزش قائل می شوند. ولی تناقض چنین جریاناتی که از جزئی نگری بیمارناک آنها منشأ می گیرد، در این نکته نهفته است که اگر با برده فروشی مخالف هستند، ولی از طرف دیگر با عمده فروشان برده هم پیاله می شوند؟ و چگونه است که به اعدام مجرمین اجتماعی که در عین حال قربانیان اجتماعی نیز هستند اعتراض می کنند، ولی از ژنوسید حرفی نمی زنند و موضوع استفاده از سلاح های اورانیوم رقیق شده توسط ناتو در جنگ های معاصر هیچ گاه جایی در گفتمان آنها نداشته است. و نه تنها نداشته است بلکه همین رادیو بین المللی فرانسه که خودش را بلند گوی حقوق بشر معرفی می کند، هر آن گاه که محافل ایرانی به خاطر به کار بستن سلاح های شیمیایی علیه ایران در طول جنگ هشت ساله، شکایتی مطرح می کردند، همین حقوق بشری ها به نام مبارزه با جمهوری اسلامی، جهت موضوع را تغییر داده و گویی که چنین شکایتی ترفندی سیاسی ست. بدون شک یکی از دلایل چنین پرده پوشی ها و سیاست هایی از جانب محافل به اصطلاح حقوق بشری، شرکت مستقیم فرانسه در معامله اسلحه با دوست دیرینه شان بوده است، که آمریکایی ها اعدامش کردند. در هر صورت موضوع جنایات جنگی نیز هیچ گاه در گفتمان حقوق بشر ایرانی در خارج از کشور جایی نداشته است.
ولی اپوزیسیون ایرانی در خارج از کشور و محافل رسمی حقوق بشر ایرانی تنها بازی کنان این صحنۀ سکوت و تبانی در رابطه با جنایتی که در شرف وقوع می باشد، نیستند، زیرا دولت های عراق و افغانستان و ایران نیز دراین بازی مرگ آسا شرکت دارند و آنها نیز سکوت اختیار کرده اند. سازمان ملل متحد یکی دیگر از بازی کنان این صحنۀ مرگ آسا‌ست.
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه


همچنین مشاهده کنید