پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

فردمحوری در انتخابات؛ چالش‏ها و راه گریز


فردمحوری در انتخابات؛ چالش‏ها و راه گریز
آنچه از آن به عنوان آفت "فرد محوری" در فعالیت های سیاسی کشور یاد می شود عبارت است از حرکت بر مدار افراد و شخصیت ها و نزاع های بین فردی در مجموعه کار سیاسی و به ویژه در هنگامه انتخابات.
منتقدان "فردمحوری" با تاکید بر "برنامه محوری"، تمرکز بر حضور و معرفی چهره ها به جای عرضه برنامه ها و اهداف موثر را آفتی در اداره کشور و نیز مانعی در سنجش واقعی توفیق یا عدم توفیق مجموعه عملکرد یک دولت و یا یک مجلس – که بالطبع باید از یک سو با توجه به اهداف بلند مدت کشور و از سوی دیگر با نظر به اهداف و برنامه های وعده داده شده صورت پذیرد – می دانند.
در ادامه برخی از مهم ترین آفات "فرد محوری" در فرآیند انتخابات در کشور با تمرکز بر انتخابات ریاست جمهوری واکافی خواهد شد :
۱) یکی از مهم ترین آفات "فرد محوری" در انتخابات، گریز طبیعی از سنجش برنامه های مدعیان اداره دولت ( که با چنین ادعایی در انتخابات نامزد می شوند) است. در حقیقت تمرکز بر افراد و شخصیت ها در عرصه انتخابات، منجر می شود تا به طور ناخواسته هم نامزدهای بالقوه و بالفعل حضور در عرصه انتخابات و حامیانشان و هم منتقدان، رقبا و به ویژه رسانه ها به عنوان چشمان تیزبین جامعه، ناتوان از نقد و بررسی برنامه ها، اهداف و رویکردهای نامزدها، از هنگامه آغار صف بندی های انتخاباتی تا مرحله گزینش و انتخاب، به تاکید و حرکت صرف بر مدار ویژگی‏های فردی، سوابق شخصی، نقل قول ها و بدتر از همه "سابقه سازی‏های کاذب" له یا علیه نامزدهای گوناگون بپردازند. چنین رویکردی، فضای انتخاباتی کشور را بیش از هرچیز و فراتر از عارضه های مورد انتظار در هر فضای انتخاباتی، آکنده از رقابت های ناسالم سیاسی، تخریب اشخاص و در یک کلام، "نا امنی روانی – سیاسی" می سازد.امری که "هزینه برگزاری انتخابات" را فراتر از هزینه های مالی، به تاثیرات مخرب بلند مدت و بعضا جبران نا پذیر، افزایش می دهد.
۲) عدم تمرکز فعالیت های انتخاباتی به ارائه برنامه های مدون برای حضور در انتخابات و اداره دولت، در نهایت منجر به تقلیل اهداف و برنامه ها به صرفا چند "شعار انتخاباتی" می گردد. شعارها و "تابلو های انتخاباتی" البته جزو لاینفک فرآیند انتخابات" در همه کشورهاست.اما بی تردید جز کلی گویی های غیر قابل ارزیابی کارشناسانه و البته قابل ارائه در مبارزات تبلیغاتی، عایدی چندانی ندارد.
در حقیقت باید اذعان داشت که عدم ارائه ی برنامه مدون اجرایی برای مسائل گوناگون کشور و اکتفا به طرح چند شعار انتخاباتی - که البته می بایست به ارائه برنامه های اجرایی در آن راستا بینجامد -، نه تنها از ارائه تصویری شفاف و قابل سنجش از نامزدهای انتخابات و اهداف و برنامه هایشان عاجز است بلکه مهم تر از همه، در پایان عمر یک دولت، بررسی عملکرد دولت و سنجش توفیق یا عدم موفقیت آن را جز با تمسک به آماری که دارای نسبت مبهمی با اهداف و شعارهای از پیش وعده داده شده آن دولت است، غیر ممکن می سازد
۳) یکی دیگر از آفات گسترش "فردمحوری" در انتخابات به جای "برنامه محوری" که از این منظر کم تر مورد توجه واقع شده است، همانا ایجاد تلقی ساده سازی از امر خطیر "دولت داری" در اذهان عمومی و حتی نخبگان سیاسی است. این یکی از مهم ترین دلایلی است که انتخابات ( به ویژه انتخابات ریاست جمهوری) را در کشور ما با معضل هجوم مدعیان حضور در عرصه رقابت انتخاباتی و تصدی دولت ( بعضا بدون برخورداری از کم ترین قابلیت ها ) مواجه ساخته است.که در مواجهه با ساز و کارهای نظارتی، فریاد اعتراض سرداده و به سرعت نیز حامیان خارجی می یابند! ( که بی خبر از همه جا گمان می کنند که اینها همه، نخبگان امر کشور داری هستند که از شرکت در رقابت های انتخاباتی منع شده اند )
این، عارضه ای است که علاوه بر اینکه ضرورت اصلاحات در قانون انتخابات در کشور را ایجاب می کند، همچنین دوری و اجتناب از گسترش "فردمحوری" و حرکت در مسیر "برنامه محوری" را در عرصه انتخابات ضروری می نماید.
و اما در بررسی راهکارهای گسترش "برنامه محوری" در انتخابات و مجموعه فعالیت های سیاسی، ناظران، رشد یافتگی ساختارهای فعالیت سیاسی در کشور و بلوغ کار سیاسی را مهم ترین راهکار می دانند. شکل گیری احزاب و تشکل های شناسنامه دار و مدون، قابلیت هایی را فراهم می سازد که مجموعه کار سیاسی در کشور و به ویژه در عرصه انتخابات و تشکیل نهادها و قوای اجرایی و نظارتی را به حرکت هرچه بیشتر در راستای "برنامه محوری" و اجتناب از "فرد محوری" رهنمون می کند.برخی از مهم ترین قابلیت های نظام یافتگی کار سیاسی در قالب احزاب و تشکل ها به شرح زیر است:
۱) بی‏شک آنچه مهم ترین عامل در شکل گیری مجموعه های سیاسی (احزاب و تشکل ها) می باشد، بیش از شکل یافتن حول افراد و شخصیت های برجسته، تجمع پیرامون اهداف و برنامه های مشترک است.احزاب سیاسی با ارائه برنامه (اهداف) مشخص و مدون، فراتر از تعلقات خاطر فردی، ساختاری است که با خود را بیش از هر چیز، با تاکید بر برنامه ها و اهدافش از دیگر رقبا متمایز می سازد.این امر، لزوم ارائه اهداف و برنامه های مدون در عرصه های گوناگون را به منظور تداوم بلند مدت یک تشکل و حزب سیاسی ضروری می سازد.
احزاب و تشکل های سیاسی با تکیه بر ساختار منسجم، تداوم و ثبات و در عین حال - در صورت ضرورت - اصلاح و تجدید نظر هدف مند در برنامه ها بیش از هر چیز از شکل گیری ائتلاف های خلق الساعه انتخاباتی که کارویژه ای جز تدارک موقت به منظور حضور در انتخابات ندارند جلوگیری می کند.ائتلاف های موقتی که بنا بر ماهیت متزلزل و بی ثباتشان – بعضا – آثار مخربی بر حرکت سیاسی در کشور به جای می گذارند.بدیهی است که از چنین ساختارهایی نمی توان چندان انتظار حرکت با برنامه و هدف مند را داشت.
البته مع الاسف، کشور ما در این زمینه تجربیات موفق چندانی نداشته است.بسیاری از تشکل ها و احزب سیاسی در کشور ما چیزی فراتر از اتحاد حول شخصیت ها و ائتلاف های انتخاباتی نبوده و نیستند.این امر، بیش از هرچیز، تجدید نظر در ساختار و عملکرد – بعضا مخرب – احزاب و تشکل های سیاسی کشورمان را ضروری می سازد .
۲) احزاب کارآمد همچنین، مجموعه هایی هستند که با تشکیل ساز و کارهای کارشناسی در زمینه های گوناگون به بررسی مداوم برنامه ها و اهداف تشکل متبوع پرداخته و با تشکیل کمیته های تخصصی، مبادرت به "کادر سازی" و پرورش نیروهای زبده متناسب با اهداف و برنامه هایشان می کنند.این امر، احزاب کارآمد را به اتاق های فکری برای بررسی و طرح راهکار در حیطه های گوناگون کشور تبدیل می کند که به ظرفیت سازی های تخصصی برای کشور منجر می شود. این امر در نهایت، احزاب را به تشکیل " دولت سایه" رهنمون می شود که با ورود تخصصی به مباحث کشور، همچنین حزب را به عنوان یک مجموعه و نه فرد، برای ورود فربه ترو با برنامه به عرصه رقابت های انتخاباتی محیا ساخته و گامی موثر در گریز از "فرد محوری" و حرکت در مسیر "برنامه محوری" در انتخابات و مجموعه فعالیت های سیاسی در کشور خواهد بود.
۳) احزاب کارآمد، همچنین با پیش بینی ساز و کارهایی، امکان نوعی پالایش درونی را در حرکت صعودی نیروها مبتنی بر تجربه و شایستگی در فرآیند فعالیت تشکیلاتی فراهم می کنند که در نهایت با معرفی نیروهای متخصص و با تجربه – که فرآیند معینی را طی کرده اند- به افکار عمومی، حاصل کار را حرکت عمومی کشور بر ریل شایسته سالاری و گزینش و انتخاب نخبگان به منظور اداره امور کشور می سازد.
بی شک "آفت" ورود برخی نیروهای نا متخصص و کم تجربه به عرصه اداره کشور در سالهای گذشته و در مجالس و دولت های گوناگون، حاصل گسترش "فردمحوری" در عمل سیاسی و دوری از انسجام و حرکت با برنامه در این راستاست.
و در پایان، هرچند تجربه احزاب و تشکل های سیاسی به ویژه در کشور ما مستلزم نقد و بررسی موشکافانه و آسیب شناسی ماحصل آن است، اما گسترش حرکت های منسجم تشکیلانی و با اهداف و برنامه های معین ( و نه خلق الساعه) امری است که دوری از آفت های "فرد محوری" و حرکت با برنامه کشور در حیطه مدیریت نابسامانی ها از مهم ترین دستاوردهای آن است.
امیر راغب
منبع : سایت الف


همچنین مشاهده کنید