چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


تصویر زن در سینما و تلویزیون ایران


تصویر زن در سینما و تلویزیون ایران
سیمون دوبوار می گوید:« زن زاده نمی شود، بلکه ساخته می شود».
فمینیست ها معتقدند در جوامع مردسالار نقش های جنسیتی از طریق فرایند جامعه پذیری در جامعه شکل می گیرد و در این فرایند عوامل مختلفی دخالت دارند و مهم ترین آنها لااقل در جامعۀ امروزی رسانه های جمعی اند که با تولیدات خود مناسبات جنسیتی را دوباره و از نو تولید می کنند.
پایگاه اجتماعی وضعیتی است که یک فرد در زمانی معین و نظامی خاص بدست می آورد. پایگاه، مجموع حقوق و وظایف هر فرد است. درهمه ی جوامع فاکتورهای معینی را به عنوان معیار برای نسبت دادن پایگاه به هر فرد در نظر می گیرند. ساده ترین و عمومی ترین این معیارها جنسیت است. به نظر می رسد برای تقسیم پایگاه ها، جنسیت معیاری اصلی در همه ی نظام های اجتماعی باشد. همه ی جوامع نگرش ها و فعالیت های متفاوتی برای زنان و مردان تعیین می کنند و آن را فرهنگ تعیین می کند و این فرهنک را رسانه ها رواج می دهند و در این میان سینما و تلویزیون به عنوان پر مخاطب ترین رسانه ها به دلیل در دسترس بودن و البته تصویری بودن، خواسته یا ناخواسته مهمترین نقش ها را بر عهده دارند. رساته هایی که با ارائه هر نشانه ای از این دو جنس نقش های جنسیتی تازه ای را برای آنها رقم خواهد زد. نقش های جنسیتی، انتظارات متفاوتی است که در هرجامعه ای از زنان و مردان با توجه به پایگاهی که دارند وجود دارد . محتوای این نقش ها در فرهنگ های مختلف و حتی در درون یک فرهنگ نیز می تواند متفاوت باشد . رسانه ها می توانند یکی از همین نقش ها- حتی با سابقه طولانی - را در یک جامعه از میان بردارند یا جایگزین کنند و سرانجامِ این روند ، با توجه به اینکه مسیر در پیش گرفته چقدر درست است قابل پیش بینی است.
موضوع این گفتار زنانند. وجود نابرابری در به تصویر کشیدن زنان و مردان در رسانه های تصویری ایران همان مسیر نادرستی است که در پیش گرفته شده است. در نظام مردسالار ایران، رسانه های جمعی به عنوان ابزار های مردسالارانه به کار گرفته و نقش های جنسیتی دراین رسانه ها براساس تبعیض میان دوجنس به تصویر کشیده می شوند. تلویزیون به عنوان یک رسانه قدرتمند و البته عامه گرا از زن تصویری غلط ارائه می دهد و سینما برای جبران آن به عنوان رسانه ای با مخاطبان خاص تصویری غلط تر.غالباً زن در تلویزیون موجودی منفعل، بی استعداد، مجهول، هیجان زده، کم تحمل و کودک وار به نمایش گذاشته می شود و در سینما یک موجود فرا واقعی و بیش از اندازه قدرتمند. تصاویری که هیچ کدام گویای یک زن ایرانی نیستند. تصاویری که هر کدام از دو سوی این بام آویزان شده اند به زودی سقوط خواهند کرد و زنان این جامعه را با خود به زمین خواهند زد. زنانی که هیچ الگوی درستی برای پذیزش ندارند و از همه این تصاویر به شکل کلی و مبهمی الگو برداری می کنند. می خواهند قوی باشند، الگو ها می گویند که می توانند پلیس و آتش نشان باشند.
تلویزیون با ارائه زنانی سرشار از بی خردی در برنامه های طنز و زنانی منحصر به دو دسته زنان خوب و زنان بد در سریالهای خانوادگی و سینما با به تصویر کشیدن زنانی که می توانند خانه شوهرانشان را ترک کنند، موتور سواری کنند،آدم های مهمی باشند و... زنان را سرخورده می کنند. زنانی که واقعی نیستند، نه حماقتشان و نه شهامتشان، نه تنها نمی توانند برای زنان الگوی مناسبی به دست دهند و حس اتکای به نفس دختران نوجوان را از جنسیتشان ایجاد و تقویت کنند که با ارائه تصویری غلط به زنان به عنوان نیمی از جامعه که قرار است در یک جامعه مرد سالار از سوی مردان جدی گرفته شده و مورد اطمینان قرار گیرند صدمه وارد می کند.
این افراط و تفریط و این سطحی نگری رسانه ها ضربه ای مهلک است بر پیکره فرهنگ این جامعه. همانگونه که سطحی نگری در واژه هایی مانند فمینیزم از طرف رسانه های ما آن را به چیزی در حد "مردان پیشبند پوش" تبدیل کرد با ادامه این مسیر چیزی نخواهد گذشت که از مدیران ، مسئولان، اساتید و ... زن برایمان تبلیغات بازرگانی خنده دار بسازند.
هرچند مسائل بسیاری مانند محدودیت های رسانه های ایرانی در به تصویر کشیدن و سپردن نقش ها و شخصیت های کامل به هنرپیشگان زن در این خصوص اهمیت بسیار دارد اما می توان عدم توانایی نویسندگان عرصه سینما و تلویزیون را در خلق شخصیت های درست زنانه با بار عاطفی یا کمدی و یا ... مزید بر علت دانست.
رسانه پرمخاطبی مانند تلویزیون با میزان تاثیری که در هنگام پخش سریالهایی مانند شبهای برره در میان مردم می گذارد، این بار با سریال هایی مانند "سه در چهار" تجربه خطرناکی را می آزماید. تلویزیون با پخش چنین برنامه هایی علاوه بر سرگرم ساختن مردم و به خنده واداشتن آنها چیزی به نام اعتماد به زنان را در جامعه از بین خواهد برد و آنان را صرفاً تا حد انسانهایی بی دست و پا – هرچند مثلاً به بهانه نمایش سادگی و بی آلایشی زن ایرانی- یا در حد " غصه خور خانواده" نزول خواهد داد.
در رسانه های تصویری ایران نیز ماتتد بسیاری دیگر، جای تولیداتی در حد وسط و متعادل که هم برای مخاطب عام و هم خاص تصویری درست ارائه دهد خالی است.نه آنقدر سطحی که به دیدنش نیرزد و نه آنقدر پیچیده که درک نشود. نمایشی که بخنداند و بگریاند اما به بهایش.
مریم ناظمی
منبع : ماهنامه آدم برفی‌ها


همچنین مشاهده کنید