جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


قحطی بشر ساخته


قحطی بشر ساخته
موج تازه ای از استعمار غذائی غذا را از دهان فقرامی قاپد.
درکتاب، هولوکاست بازپسین دوره ویکتوریا، مایک دیویس قحطی سالهای ۱۸۷۰ که پدر هندوستان را درآورد را روایت می کند. گرسنگی وقتی آغاز شد که محصول دردشت دی کان در نتیجه ال نینو از بین رفت. همین که گرسنگی تشدید شد، فرماندار هندوستان لرد لی تون شاهد صدور ۴.۶ میلیون cwt (حدودا ۵۱ کیلو) گندم به انگلیس بود که تا آن موقع سابقه نداشت. درحالی که لی تون با تشریفات امپراطوری زندگی می کرد و در کنار بسیار زیاده خرجی های دیگر، « گران ترین و عظیم ترین غذای تاریخ» را تدارک می دید، بین ۱۲ تا ۲۹ میلیون نفر از گرسنگی مردند. (۱)
تنها استالین توانست گرسنگی به این مقیاس را بازسازی کند.
اکنون یک لی تون تازه می کوشد با برنامه دیگر قاپیدن غذا را مهندسی کند. به عنوان ملازم محبوب تونی بلر، پیتر مندلسون اغلب این پیام را منتقل می کند که او حاضر است برای رضایت خاطر ارباب هر کاری بکند. امروزه او کمیسار تجارتی اتحادیه اروپاست. ازاداره با شکوهش در بروکسل و استرازبورگ، او امیدوار است این عهدنامه را تحمیل بکند که به اروپائی ها امکان می دهد تا غذا را از دهان بعضی از فقرا بقاپند .
۷۰درصد پروتئین مصرفی مردم سنگال از ماهی تامین می شود (۲). بطور سنتی هم از دیگر مواد غذائی حیوانی ارزان تر است و همین ماهی ارزان جمعیتی را حفظ می کند که درنازل ترین سطح اندیس توسعه انسانی قراردارند. یک تن از شش تنی که کار می کنند در ماهی گیری شاغل اند و دوسوم این کارگران هم زنان هستند(۳). درطول سه دهه گذشته، با غارتی که دیگر ملت ها از منابع سنگال کردند، این وسیله بقا در حال فروریزی است.
اتحادیه اروپا در رابطه با ماهی، دو مشکل اساسی دارد. یکی به خاطر مدیریت ناموفق منابع ، منابع ماهی دراتحادیه اروپا قادر به برآوردن تقاضای موجود نیست. و مشکل دوم هم این است که دولت های اروپائی حاضر نیستند با لابی های مدافع منافع ماهی گیران اروپائی برای کنار گذاشتن قایق های ماهی گیری مازاددرگیر شوند. اتحادیه اروپا کوشید با اعزام قایق های ماهی گیری به غرب افریقا هر دوی این مشکلات را حل کند. از ۱۹۷۹ به این سو، با دولت سنگال قراردادی امضا شده است که به این قایق ها اجازه ماهی گیری در آبهای سنگال داده است. درنتیجه، منابع دریائی سنگال به همان مسیری افتاد که دراروپا شاهد آن هستیم. بین ۱۹۹۴ و ۲۰۰۵ وزن ماهی های صید شده از آبهای سنگال از ۹۵۰۰۰ تن به ۴۵۰۰۰ تن کاهش یافته است. درنتیجه فشار قایق های ماهی گیری اروپائی، شماره قایق های ساکنان محلی از۱۹۹۷ به این سو ۴۸ درصد کاهش یافته است.
دریک گزارش اخیر از این غارت، اکشن اید نشان می دهد که خانوارهای ماهی گیر که عادت داشتند روزی سه وعده غذابخورند، اکنون روزی یک و حداکثر دو وعده غذا می خورند. با افزایش قیمت ماهی، متقاضیان آن در سنگال گرسنگی می کشند. دردیگر کشورهای غرب افریقا که با اتحادیه اروپا قرارداد مشابه امضا کرده اند، شاهد همین تغییرات هستیم (۵-۶). به ازای مبلغ ناچیزی ارز، منبع اصلی پروتئین مردم منطقه غارت می شود.
دولت سنگال از این واقعیت با خبر است و به همین خاطر در۲۰۰۶ از تمدید قرارداد امتنا کرد. ولی اغلب ماهی گیران اروپائی- عمدتا از فرانسه و اسپانیا- برای گریز ازعدم تمدید قرارداد راه گریز یافته اند. آنها قایق های خود را به عنوان قایق های سنگالی ثبت کرده اند. و این به این معناست که آنها می توانند هم چنان به صید ماهی ها ادامه بدهند و هیچ اجباری به فروش ماهی ها در سنگال ندارند. سود حاصل از این فعالیت ها موقعی مشخص می شود که ماهی ها به اروپا می رسند.
اداره تحت نظارت مندلسون می کوشد تا با کشورهای افریقائی قرارداد مشارکت اقتصادی امضا کند. قراربود که تا پایان پارسال این مذاکرات به نتیجه رسیده باشد ولی بسیاری از کشورها از جمله سنگال، از امضای قرارداد امتنا کرده اند. قرارداد براین نکته پافشاری می کند که قایق های اروپائی می توانند خود را در خاک افریقا تثبیت کرده و همانند محلی ها با آنها رفتار شود. این به این معنی است که کشورهای میزبان نمی توانند بین ماهی گیران خودی و شرکت های اروپائی تبعیض قائل بشوند . به سخن دیگر، سنگال اجازه ندارد سیاستی در پیش بگیرد تا برای حفظ صنعت ماهی گیری خود و تغذیه مردم خویش کاری بکند. به این ترتیب، طفره رفتن قایق های اروپائی از این محدودیت های احتمالی مشروعیت می یابد.
کمیسیون اقتصادی سازمان ملل متحد برای افریقا، درباره مذاکرات با اتحادیه اروپا می گوید که این مذاکرات « به اندازه کافی همه گیر» نیست. و مشکل دیگر هم « عدم شفافیت» آن است بعلاوه کشورهای افریقائی فاقد ظرفیت کافی برای اداره ثمربخش مباحث پیچیده حقوقی آن هستند (۷). اکشون اید نشان داده است که اداره مندلسون این مشکلات را نادیده گرفته و برکشورهائی که تمایل به تمدید این قرارداد ندارند فشار می آورد و « مذاکرات را با سرعتی پیش می برد که کشورهای افزیقائی قادر به همراهی نیستند». اگر این قرارداد برکشورهای افریقائی تحمیل شود، لرد مندلسون مسئول یک قحطی امپراطوری دیگر خواهد بود.
این نیز نمونه دیگری از استعمار غذائی است که یک بار دیگر مناسبات بین کشورهای غنی و فقیر را تعیین می کند. همین که مازاد مواد غذائی درجهانی اندکی تنگ تر می شود، مصرف کنندگان ثروتمند به رقابت با گرسنگان برخاسته اند. هفته گذشته، گروه دوستداران محیط زیست، WWF درباره استفاده غیر مستقیم آب که به صورت یک ماده خوراکی خریداری می شود، در بریتانیا گزارشی منتشر کرده است(۸). برای مثال، ما مقدار زیادی برنج و پنبه از دره های Indus که شامل بهترین زمین های کشاورزی پاکستان است خریداری می کنیم. برای برآوردن تقاضا برای صادرات، منابع آبی این دره با سرعتی مورد استفاده قرار می گیرند که قابل جایگزینی نیست. درعین حال، باران و برف هم در کوه های هیمالیا احتمالا به خاطر تغییرات اقلیمی کاهش یافته است. دربعضی از مناطق، نمک و دیگر سموم نباتی به خاطر کمبود آب بیشتر شده که باعث می شود زمین های کشاورزی برای همیشه از دست بروند. محصولاتی که ما خریداری می کنیم، به آزادی خرید و فروش می شوند ولی هزینه های حساب نشده اش به حساب پاکستان واریز می شود.
این روزها فهمیده ایم که کشورهای خاورمیانه، به رهبری عربستان سعودی برای تضمین عرضه مواد غذائی به خرید زمین در کشورهای فقیر مشغولند. تایمز مالی گزارش کرده است که عربستان می خواهد زنجیره ای از زمین های کشاورزی درخارج از کشور ایجاد کند که هرکدام بیش از ۱۰۰۰۰ هکتار مساحت دارند. محصولات این زمین ها وارد بازار نمی شوند بلکه مستقیما به کشورمالک آنها ارسال می شوند. تایمز مالی که معمولا موافق فروش همه چیز است به واقع از این بابت ناراحت است که « این سناریو کابوس مانندی است که محصولات را از این مزارع حصارشده درحالی که گرسنگان محلی نگاه می کنند، به در می برند». با « قرارهای مخفیانه دو جانبه»، تایمز مالی ادامه می دهد، « سرمایه گذاران امیدوارند که بتوانند از هر گونه محدودیت تجارتی که کشور میزبان در زمان بحرانی ایجاد می کند، به سلامت بگذرند»(۹).
سودان و حبشه صدها هزار هکتار زمین را برای فروش به این دولت نفتی عرضه کرده اند (۱۱-۱۰) . برای حکومت های فاسد این کشورها این کار ساده ای است. درحبشه، دولت مدعی است که مالک اغلب این زمین هاست. درسودان هم اگر پاکتی زیرزمین رد شود، به آسانی زمین های دیگران را به ارز تبدیل می کنند(۱۳-۱۲). و این در حالتی است که ۵.۶ میلیون سودانی و ۱۰ میلیون حبشه ای نیازمند کمک های غذائی دیگران اند. معاملاتی که دولت های شان درآن درگیرند تنها می تواند این قحطی را تشدید نماید.
هیچ کدام از این نکته هابه این معنا نیست که ملت های فقیر حق ندارند به ثروتمندان مواد غذائی بفروشند. برای گریز از قحطی، کشورها باید قدرت خرید خود را افزایش بدهند. و این کار اغلب به معنای فروش محصولات کشاورزی است که اگرپردازش شود باعث بالا رفتن ارزش آنها خواهد شد. ولی قرارهائی که دربالا توصیف کرده ام اصلا منصفانه نیستند. یک زمانی از کشتی های جنگی استفاده می کردند و الان همان کار را با دفترچه های چک خود می کنند و به کمک حقوق دانان، غذا را از دهان گرسنگان می قاپند. تقلا کردن برای منابع آغاز شده است ولی در کوتاه مدت، بهرحال، ما به دشواری متوجه این تقلاکردن خواهیم شد. دولت های کشورهای غنی از خود دربرابر هزینه های سیاسی کمبود- حتی اگر به قیمت گرسنگی دیگران باشد، حفاظت می کنند.

(۱) Mike Davis, ۲۰۰۱. Late Victorian Holocausts: El Nino Famines and the Making of the Third World. Verso, London
(۲) ActionAid, ۱۱th August ۲۰۰۸. SelFISH Europe. http://www.illegal-fishing.info/uploads/ActionAidSelFISHEurope.pdf
(۳) ibid
(۴) ibid
(۵) Vlad M. Kaczynski and David L. Fluharty, March ۲۰۰۲. European policies in West Africa: who benefits from fisheries agreements? Marine Policy, Volume ۲۶, Issue ۲, pp۷۵-۹۳.
doi:۱۰.۱۰۱۶/S۰۳۰۸-۵۹۷X(۰۱)۰۰۰۳۹-۲
(۶) Tim Judah, ۱st August ۲۰۰۱. The battle for West Africa&#۰۳۹;s fish. http://news.bbc.co.uk/۱/hi/world/africa/۱۴۶۴۹۶۶.stm
(۷) UNECA, EPA Negotiations: African Countries Continental Review, African Trade Policy Centre, February ۲۰۰۷. Quoted by ActionAid, ibid
(۸) Ashok Chapagain and Stuart Orr, August ۲۰۰۸. UK Water Footprint: the impact of the UK&#۰۳۹;s food
and fibre consumption on global water resources. Volume one. http://assets.panda.org/downloads/wwf_uk_footprint.pdf
(۹) Javier Blas and Andrew England, ۱۹th August ۲۰۰۸. Foreign fields: Rich states look beyond their borders for fertile soil. Financial Times
(۱۰) ibid
(۱۱) Barney Jopson and Andrew England, ۱۱th August ۲۰۰۸. Sudan woos investors to put $۱bn in farming. Financial Times
(۱۲) Lorenzo Cotula, September ۲۰۰۷. Legal empowerment for local resource control. International Institute for Environment and Development. http://www.iied.org/pubs/pdfs/۱۲۵۴۲IIED.pdf
(۱۳) Camilla Toulmin, ۲۰۰۶. Securing Land and Property Rights in Africa: Improving the
Investment Climate. Chapter ۲.۳ of the Global Competitiveness Report, World Economic Forum, Switzerland. Published in the Guardian ۲۶th August ۲۰۰۸
متن انگلیسی را در اینجا بخوانید: http://www.zmag.org/zspace/commentaries/۳۶۱۴
نوشته: جورج مونبیه
احمدسیف
منبع : صدای مردم


همچنین مشاهده کنید