جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

فرهنگ اطعام در قرآن


فرهنگ اطعام در قرآن
یکی از عادات خوب و پسندیده در جامعه اسلامی، اطعام و دعوت دیگران به غذا در مناسبت های مختلف دینی است. هر یک از ما در ماه های محرم و صفر و رمضان و حتی در مناسبت های میلاد و جشن و سرور، بر سر سفره ای دعوت شده و یا در روزهای مختلف سال به ویژه شب های جمعه و عصرهای پنج شنبه دست کم به خرمایی و یا شیرینی و نقل و نباتی میهمان شده ایم. محور اصلی این نوشتار بررسی این سنت و فرهنگ در آموزه های قرآنی است.
نویسنده کوشیده با توجه به آموزه های وحیانی علل و آثار فردی و اجتماعی و نیز مادی و معنوی اطعام را تحلیل و تبیین کند. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.
□□□
● اطعام در سنت پیشینیان
هر چند که در آیات مربوط به قربانی کردن فرزندان آدم(ع) سخن از اطعام نیامده ولی به نظر می رسد که هدف از قربانی کردن، اطعام دیگران بر سر سفره است تا دیگران ضمن بهره مندی از مواهب و بخشش های خداوند به شخص، دور هم گرد آیند و مهر و محبت خویش را نسبت به دیگران نثار کنند. در برخی روایات درباره قربانی فرزندان آدم سخن از سوختن آن به آتش آسمانی است که بیانگر پذیرش و عدم پذیرش آن است.
با این همه آن چه می توان در آیات و آموزه های قرآنی یافت این است که سنت اطعام به عنوان بخشی از انفاق در همه ادیان و شرایع آسمانی وجود داشته است و قرآن در آیات چندی چون آیه ۶۹ سوره هود و نیز ۲۴ تا ۲۷ سوره ذاریات به داستان اطعام میهمانان از سوی حضرت ابراهیم(ع) اشاره می کند که خود بهترین دلیل بر وجود این سنت و فرهنگ نیک و پسندیده در امت ها و شرایع پیشین است.
داستان بازگوکننده این مطلب است که آن حضرت(ع) عادت داشت میهمانان خویش را اطعام دهد و به نیکی از ایشان پذیرایی کند. از این رو با حضور افراد غریبه در نزدیک خانه خویش آنان را به خانه فرا می خواند و به شتاب گوساله ای را می کشد و پس از پختن، آن را در نزد میهمانان می آورد. هر چند که میهمانان وی به جهت آن که از فرشتگان بودند دست به طعام و خوراک نمی برند و همین موجبات ترس ابراهیم می شود با این همه داستان بیانگر این نکته نیز می باشد که آن حضرت عادت داشت حتی از بیگانگان دعوت به غذا کند و آنان را بر سر سفره خویش بنشاند.
براساس روایت تفسیری، عادت آن حضرت(ع) این بود که هر مسافری را به خانه خویش می آورد و یا هر هفته در شب جمعه ای مردمانی را اطعام می داد. این روش را حضرت لوط(ع) که تحت تربیت و آموزش های او پرورش یافته است نیز انجام می دهد. از این رو مسافران آسمانی را میهمانان خانه خویش می کند و چنان که از گفته قوم لوط برمی آید از آن حضرت می خواهند که میهمانان را به ایشان تحویل دهد؛ زیرا وی را از نشست و برخاست با بیگانگان و مسافران باز داشته بودند تا نسبت به آنان رفتار شنیع هم جنس بازی را انجام دهند.
تاکید قوم لوط بر ترک پذیرایی از بیگانگان و مسافران و بر حذر داشتن از این کار، خود بهترین دلیل بر این نکته بود که آن حضرت(ع) نیز همانند حضرت ابراهیم(ع) هر مسافری را به خانه خویش دعوت و به او اطعام می کرد.
تاکید بر مسافران از آن رو بود که مسافران همواره در مسافرت با مشکلات بی شماری مواجه می شدند از جمله راهزنان و دزدانی که مال و اموال ایشان را می ربایند و یا با کمبود آذوقه و مال مواجه می شوند و در تنگنا قرار می گیرند. از این رو کمک به ایشان امری لازم و ضروری می شود و حتی در احکام اسلام قسمتی از خمس و زکات واجب برای آنان به عنوان ابنای سبیل (یعنی مسافران) قرار داده شده است. هر چند که برخی، آن را به در راه ماندگان تفسیر و تعبیر کرده اند ولی به نظر می رسد که منظور همه مسافران هستند و اختصاصی به در راه ماندگان ندارد.
هر مسافری می بایست از سوی اهالی منطقه و شهر مورد تکریم و احترام قرار گیرد و از سوی اهالی پذیرایی شود. بر این اساس در برخی از زمان ها از سوی دولت های اسلامی در هر منطقه ای مکانی برای پذیرایی مسافران وجود داشت که هر مسافری به اختیار خود می توانست بدان جا رجوع کند و از امکانات آن بهره برد.
حضرت ابراهیم(ع) نخستین کسی است که اطعام از گوشت قربانی را به طور رسمی- چنان که قرآن گزارش می کند- انجام داده است. این مسئله بعدها به عنوان یک سنت پسندیده و نیک اسلام واجب شد و هر کسی که در حج قربانی می کرد لازم بود گوشت قربانی را دست کم مقداری از آن را به شکل اطعام به دیگران بخوراند.
به نظر می رسد که دادن گوشت خام به دیگران مصداق اطعام نباشد و لازم است آن را پخته و به شکل آماده به دیگران بدهد و از آنان پذیرایی کند. این سنت در برخی از مناطق ایران هنوز اجرا می شود و مردم گوشت قربانی را به شکل آب گوشت و یا قیمه و مانند آن پخته و از مردم پذیرایی می کنند.
خداوند در آیه ۲۸ سوره حج فرمان می دهد که از فقیر بی نوا با گوشت قربانی پذیرایی و اطعام شود. این آیه از مردم می خواهد تا اطعام فقیران بی نوا از گوشت قربانی را به عنوان یکی از منافع حج برشمارند و آن را بزرگ دانند.
لزوم اطعام و پذیرایی نیازمندان و بینوایان از گوشت قربانی در آیه ۳۶ سوره حج نیز تاکید شده که خود بیانگر اهمیت و ارزش آن در اسلام است.
● سنت و سیره اهل بیت(ع)
قرآن گزارش می کند که اهل بیت عصمت و طهارت(ع) نیز همانند جد بزرگوار خویش حضرت ابراهیم(ع) همواره در اطعام و پذیرایی از دیگران پیشتاز بوده اند. در روایات بسیاری است که حضرت پیامبر(ص) همواره کسی را بر سر سفره میهمان می کرد و حتی برخی از اصحاب و یاران وی چون ابوهریره برای بهره مندی از اطعام خانه پیامبر(ص) در مسیر مسجد تا خانه از وی پرسش می کرد. آنان نه تنها همواره در سر سفره آن حضرت می نشستند بلکه گاه مدتی پیش از غذا و یا پس از آن در خانه آن حضرت می نشستند که موجبات اذیت و آزار حضرت و خانواده را فراهم می آوردند ولی آن حضرت به سبب کرامت و بزرگواری و حیای بسیار در این باره سکوت می کرد که خداوند مردم را از این عمل نهی کرده و فرموده خداوند از بیان حق حیا نمی کند. اگر میهمان خانه آن حضرت شدید پس از غذا برخیزید و از سخن گفتن خودداری کنید.
خداوند در سوره انسان (دهر) به سیره و سنت اهل بیت(ع) اشاره می کند و بیان می دارد که آن حضرات برای خشنودی خدا به مسکین و یتیم و اسیر کافر اطعام کرده و از غذای خویش گذشته و به سیر کردن آنان پرداختند. (انسان آیات ۵ تا ۸)
آن چه در اطعام آنان مورد توجه قرآن قرار گرفته آن است که اهل بیت(ع) نه برای پاداش و یا تعریف و تمجید و امور دیگر بلکه تنها برای رضا و خشنودی خدا از غذایی که مورد نیاز خود آنان بوده گذشته و آن را به افراد نیازمندی که در میان آن کافر اسیری نیز بوده است داده اند.
خداوند در بیان نیاز شدید آن حضرات به این غذایی که اطعام کرده بودند واژه «علی حبه» را به کار می برد که بیانگر علاقه و محبت واقعی آنان و نیاز شدید ایشان به غذایی بوده است که در راه خدا و وجه الله اطعام کرده بودند.
در خبر آمده است که امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بیمار شدند و علی(ع) و فاطمه زهرا(س) و کنیز ایشان فضه، نذر کردند که در صورت شفا و درمان آنان، سه روز روزه بگیرند. پس از شفای آن حضرات، آنان برای عمل به نذر خویش سه روز را روزه می گیرند و در هنگام افطار در هر یک از این سه شب، افطاری خویش را به نیازمندان اهدا می کنند. به این صورت که یک روز، غذای خویش را به مسکین و روز دیگر به یتیم و روز سوم به اسیر کافری می بخشند که در جنگ اسیر شده بود. (کشاف، زمخشری از اهل سنت و مجمع البیان شیخ طبرسی و نورالثقلین در ذیل آیات۵تا۸)
این مطلبی است که بزرگان اهل تفسیر و روایت در کتب تفسیری و روایی خویش از اهل سنت و شیعه آورده اند و گفته اند که شأن نزول این سوره عمل اهل بیت(ع) یعنی امام علی(ع) و فاطمه(س) و حسنین(ع) بوده است که خداوند ایشان را به سبب این عمل و اعمال نیک و پسندیده دیگر کسانی دانسته است که در مقام ابرار قرار گرفته اند.
● اطعام، سنت و سیره اصحاب یمین
هرکسی می کوشد تا در جرگه اصحاب یمین قرار گیرد؛ زیرا دست یابی به مقام سابقون به علل چندی- که لازم نیست در این جا از آن بحث شود- از دسترس بسیاری بیرون است.
اصحاب یمین دارای مقامی بلند هستند و در قرآن برای آنان مقامات و بهره مندی های بهشتی خاصی بیان شده است.
کسی که بخواهد به مقام اصحاب یمین برسد و از آثار و برکات این مقام بهره مند شود باید روش و سیره ایشان در دنیا را در پیش گیرد. یکی از روشهای آنان چنان که در آیات ۱۴ تا ۱۸ سوره بلد بیان شده به یتیمان خویشاوند و خاک نشینان بی نوا در روزهای سختی و قحطی است.
به سخن دیگر اگر کسی می خواهد در مقام بهشتیان و اصحاب یمین قرار گیرد می بایست به یتیمان پیرامون خویش توجه خاصی مبذول دارد و آنان را به خانه و سر سفره خویش بیاورد و با آنان به خوردن مشغول شود. پذیرایی از یتیمان خویشاوند امری است که در بهشت را به سوی فرد می گشاید.
بسیاری از مردم به یتیمان خویشاوند بی توجه هستند و گمان می کنند که تنها کمک مالی کفایت می کند درحالی خداوند تأکید بر اطعام ایشان و پذیرایی از آنان دارد؛ زیرا قرار دادن یتیم در کنار خود بر سر سفره موجب می شود تا آنها کمبود محبت را احساس نکرده و از فقدان پدر و مادر در رنج نیافتند. از این رو از مردم خواسته شده آن یتیمان را اطعام کرده و در سر سفره خویش پذیرایی کنند تا احسان را نسبت به آنها کامل گردانند.
کسی که می خواهد اهل بهشت و از اصحاب آن قرار گیرد می بایست این راه و رویه را در پیش گیرد.
از دیگر کسانی که باید مورد توجه ویژه قرار گیرند مساکین (خاک نشینان) بی نوا و فقیری هستند که در بیغوله ها و حلبی آبادها زندگی می کنند. کسی که می خواهد اهل بهشت و اصحاب یمین باشد می بایست به این جماعت به ویژه در روزهای سخت قحطی و خشکسالی و تنگدستی کمک کند. از این رو دعوت آنها برسر سفره اطعام می تواند افزون بر سیره کردن آنان در جلب محبت و مهر ایشان مؤثر باشد.
● اهمیت اطعام یتیمان
خداوند در آیات ۱۱ تا ۱۵ سوره بلد اطعام یتیمان را سبب رهایی از هوای نفس و وسوسه های شیطانی برمی شمارد و قرار گرفتن در زمره اصحاب یمین و اهل بهشت را از آثار اطعام آنها می داند. از نظر قرآن این گونه اطعام تنها از کسانی برمی آید که به خداوند ایمان واقعی داشته باشند و خود را در برابر او فروتن شمارند و نشستن در جمع فقیران و یتیمان و بر سر یک سفره را ننگ و عار نشمرند.
در سیره امام سجاد(ع) و دیگران امامان همام(ع) داستان های بسیاری از هم نشینی و هم سفره شدن آنان با بینوایان و یتیمان و بردگان بیان شده است. در روایت است که امام سجاد(ع) حتی با جذامیان بر سر یک سفره می نشست و با بردگان غذا می خورد. این روش بر معاویه و بنی امیه دشوار بود که با موالی و بردگان و طبقات پایین جامعه به ویژه غیر عرب نشست و برخاست کنند و با ایشان هم سفره شوند.
● وظیفه توانگران در قبال مسکینان
از نظر قرآن اطعام به مسکین از صفات انسان هایی است که با یمن و برکت هستند؛ زیرا یکی از معانی اصحاب یمین عبارتست از کسانی که از برکت و یمن برخوردارند و اگر کسی بخواهد در مال و غذا و ثروت وی برکت راه یابد بهتر است که مسکین و یتیمان را بر سر سفره خویش قرار دهد که عامل ثروت و برکت است. (بلد آیات ۱۴ تا ۱۸)
از نظر قرآن اطعان مسکینان و یتیمان حقی بر عهده توانمندان است از این رو خداوند ضمن سرزنش می فرماید: لایحض علی طعام المسکین. (حاقه آی ۳۴ و نیز آیات ۴۰ تا ۴۴ مدثر و نیز ۱۸ سوریه فجر و ۳ سوره ماعون)
دراین آیات سخن از مسکین است که هرکسی که مسکین نباشد دارا و سرمایه دار شمرده می شود هرچند که دارای ثروت و سرمایه فراوان نباشد. بنابراین هرکسی که چیزی در اختیار دارد می بایست به نسبت دارایی و ثروت خویش اطعام کند.
توبیخ گروهی از اهل دوزخ از سوی خداوند به دلیل این که جرم عدم اطعام مسکینان را مرتکب شده اند بیانگر آن است که هر شخص دارا ولو اندکی توانمند باشد هر توانمندی می بایست به میزان توانایی خویش مسکینی را اطعام دهد و او را بر سر سفره غذا بخواند و لقمه ای در کف وی نهد. اضافه کردن طعام به مسکین خود بیانگر این نکته است که این طعام حق مسکین و برعهده توانمند است.
● مناسبتهای اطعام
این اطعام به مناسبت های مختلف از قبیل شادی و غم و رفع بیماری و رهایی از گرفتاری و شفایابی می تواند انجام پذیرد. در روایات است که به هر مناسبی می توان اطعام داد و ولیمه ای بر پا کرد و مردمانی را بر سر سفره غذا خواند.
پیامبر(ص) چنان که آیه ۵۳ سوره احزاب بیان می کند برای ازدواجش با زینب به مومنان ولیمه و اطعام داد. (مجمع البیان ذیل آیه)
برای کفاره برخی از گناهان نیز اطعام و دعوت دیگران به غذا قرار داده شده است تا به گونه ای دیگران را در نعمت های خداداد شریک کند و تنبیه می شود که هرگونه دوری از خدا و ارتکاب گناه تنها با رضایت مردم و مومنان شدنی است. (مائده آیه ۸۹ و نیز ۹۵ و مجادله آیات ۳ و ۴ و بقره آیات ۱۸۳ و ۱۸۴)
خداوند در آیه ۴۰ و ۴۸ سوره مدثر هرگونه ترک اطعام مستمندان و نیازمندان را از اسباب گرفتار شدن به دوزخ برمی شمارد و این که اشخاصی که از اطعام و میهمان کردن نیازمندان خودداری ورزند از شفاعت شفاعت کنندگان نیز بهره خواهند شد. (همان)
خداوند حتی کسانی را که دیگران را به اطعام دادن تشویق نمی کند سرزنش می کند تا چه رسد که شخص خود اقدام به اطعام نکند و یا حتی از آن باز دارد. (حاقه آیات ۲۵ و ۳۵)
به هرحال کسی که بخواهد از عنایت خاص خداوند در دنیا و آخرت برخوردار گردد و از مقام ابرار و یا اصحاب یمین در بهشت برخوردار شود می بایست اطعام را مورد توجه قرار داده و آن را سیره و روش زندگی خویش گرداند.
بسیاری از نعمت های الهی با اطعام و توجه به دیگران به ویژه نیازمندان و یتیمان و مسافران بدست می آید. بهره مندی از نعمت های بهشتی و عبور از صراط و برخورداری از لقای الهی نیز از این راه فراهم می شود. آیات پیش گفته در سوره انسان و حاقه و مدثر به این آثار و پیامدها اشاره کرده اند که تدبر در آنها می تواند انگیزه ای برای عمل به اطعام و افزایش فرهنگ اطعام در مناسبت های مختلف و متعدد شود تا هم انفاقی انجام شود و هم محبت و مهری جلب گردد.
صائب خلیلی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید