پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

پادشاه نپال و پادشاه ایران


پادشاه نپال و پادشاه ایران
میان ماه من، تا ماه گردون
تفاوت از زمین تا آسمان است!
کشور کوچک نپال که در پای بام دنیا یا سلسله جبال همیالیا قرار دارد با انقلابی تقریبا مسالمت آمیز رژیم شاهنشاهی را تبدیل به جمهوری نمود.
البته هیچ دیکتاتوری به بحث و استدلال یا خواهش و تمنا کنار نمی‌رود. بقول مائو، قدرت سیاسی از لوله تفنگ بیرون می آید: شاه ابتدا به سرکوب مخالفان پرداخت، اما مبارزه مسلحانه چریک‌های مائویست و همزمان با آن تظاهرات خیابانی مردم به او نشان داد که "زور ایجاد حق نمی‌کند" و اگر به سرکوب ادامه دهد. با تو سری به زباله‌دان تاریخ ریخته خواهد شد.
این بود، قبل از آن‌که کار بجای باریک بکشد، عاقلانه تسلیم شد و سران انقلاب هم بجای محاکمه و اعدام او، شاه را با خانواده‌اش به خانه‌ای که برایش در نظر گرفته بودند فرستادند.
بعد برای حل و فصل امور سیاسی، انتخابات در کمال نظم و بی‌طرفی انجام شد و مائویست‌ها به پاس فداکاری‌ها و مبارزاتی که در براندازی رژیم انجام داده بودند دوسوم کرسی های مجلس را به دست آوردند و مجلس کار خود را شروع کرد.
زمانی که شاه نپال را دیدم که با خانواده خود به آرامش و احترام به خانه جدید می‌روند یاد شاه ایران افتادم که بعد از ۲۵ سال دیکتاتوری علیرغم اطلاع از سرطان خود حاضر نبود حتی قانون اساسی را رعایت کند و بعد مجبور شد با خفت و خواری پا بفرار بگذارد و غریب گور شود!!
اما سلطنت طلبان، هنوز دست از اندیشه‌های پوچ خود بر نداشته‌اند و معتقدند که اگر ملت ایران انقلاب نمی‌کرد دچار این مشکلات نمی‌شد و ایران به دروازه های تمدن بزرگ می‌رسید!
این امرای کشوری و لشکری سابق که اکنون در آمریکا بنگاه معاملات ملکی، سوپر و کله‌پزی باز کرده‌اند. شعورشان از شاه کوه نشین نپال هم کمتر است و هنوز امیدوارند آمریکا به ایران حمله کند و آن‌ها بقدرت برگردند. بقول معروف بزک نمیر بهار می‌آد!
این‌ها به حرکت تاریخ اعتقادی ندارند و فکر می‌کنند در روزگاری که دور افتاده‌ترین و مرتجع ترین دیکتاتوری ها به علت گسترش ارتباطات یکی پس از دیگری به زباله دان تاریخ سپرده می‌شوند و امپریالیسم آمریکا در اثر تضادهای داخلی و خارجی به نفس نفس افتاده رژیم شاهنشاهی تا ابد ادامه پیدا می‌کرد و ایران ژاپن دوم می‌شد.
سرنوشت انقلاب ایران در ۲۸ مرداد ۳۲، رقم خورد و بسیاری از مشکلات آن هم ریشه در قبل از انقلاب دارد. ملتی که دو هزار و پانصد سال با فرهنگ دیکتاتوری زندگی کرده، یک شبه به آزادی نمی‌رسد. آزادی با براندازی یک رژیم و پائین کشیدن یک مجسمه بدست نمی‌آید. "خوزه مارتی" فیلسوف و نظریه پرداز انقلاب کوبا می‌گوید: آزادی بدون فرهنگ بدست نمی آید.
منوچهر بصیر
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه


همچنین مشاهده کنید