جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

پیامدهای جمعه سیاه


پیامدهای جمعه سیاه
بعد از قتل عام گسترده مردم در جمعه سیاه ۱۳۵۷ انعکاس و بازتاب‌های مختلفی به صورت‌های گوناگون در واکنش به این مسئله اتفاق افتاد. علمای بزرگ کشور بلافاصله با محکوم کردن این جریان و فعالیت‌های ضدانسانی شریف امامی مردم را به ایستادگی هر چه بیشتر دعوت نمودند.
آیت‌‌الله گلپایگانی با انتشار نامه سرگشاده‌ای به شریف امامی اخطار کرد که “ این گونه برابر شدن با امواج احساسات مردم ناراضی موجب مصائب عظیم‌تر و خطرات بزرگتر برای مملکت است .” ایشان تاکید کرد که “اعلام حکومت نظامی و جوی خون راه انداختن هیچ دردی را دوا نخواهد کرد.”آیت‌الله گلپایگانی با نامه‌ای به مهندس ریاضی رئیس مجلس شورای ملی به نمایندگان اخطار کرد که رای به چنین دولت جنایتکاری خیانت به ملت است.
آیت‌‌الله مرعشی نیز با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد: “ بار دیگر هیئت حاکمه ایران دست از آستین ظلم به در آ‌ورده صدها مردم ستمدیده و شریف ایران را به ضرب گلوله در تهران مقتول و مضروب ومجروح کرد.”‌‌ آیت‌الله بار دیگر خواست خود را مبنی بر اجرای احکام شرعیه و برقراری عدالت و بازگشت هرچه زودتر حضرت آیت‌‌الله خمینی مورد تاکید قرار داد.
آیت‌‌الله شیرازی با صدور اطلاعیه‌ای فاجعه دردناک ۱۷ شهریور را به امام زمان تسلیت گفت و این عمل وحشیانه را در حق مردم بی‌پناه به شدت محکوم کرد. در همین راستا آیت‌‌الله شیخ بهاءالدین محلاتی در شیراز و آیت‌‌الله صدوقی در یزد نیز اطلاعیه‌ای در این رابطه صادر کردند.
امام خمینی (ره) نیز با صدور پیامی به ملت ایران اعلام کردند که “ بار دیگر شاه با دستور حکومت نظامی درتهران و سایر شهرستان‌های بزرگ ایران ثابت کرد که پایگاهی در میان ملت ندارد.” امام خمینی اعلام حکومت نظامی را در مقابل مردمی که دست به راهپیمایی آرام می‌زنند و چنان “ در حد عالی شعور سیاسی و دینی بودند که ارتش را گلباران “کردند جرم دانستند . امام در این پیام آرزو کردند که “ای کاش خمینی در میان شما بود و در کنار شما در جبهه دفاع برای خدای تعالی کشته می‌شد” امام خمینی کشتار ۱۷شهریور را آشکار شدن واقعیت دولت آشتی ملی اعلام کردند که “شاه با حکومت آشتی ملی می‌خواست روحانیت شریف ایران و سپاسیون محترم را در کشتار خود سهیم گرداند ولی فریب او خیلی زود برملا گردید. ان کید الشیطان کان ضعیفا “
امام خمینی بار دیگر از ارتش خواستند به مردم بپیوندند تا “ نام خود را در تاریخ که به سود ملت ایران به راه خود ادامه می‌دهد هرچه زودتر ثبت “ کنند . امام خمینی خطاب به علما فرمودند: “ در این موقع حساس نه تنها باید استقامت کنید بلکه با روحیه‌ای عالی مقاومت جامعه را هر چه بیشتر تقویت کنید وهر چه بیشتر صفوف خود را برای مقابله با دشمن ایران متشکل‌تر کنید.” فاجعه ۱۷ شهریور با سرعت به یک اسطوره تبدیل شده جوانانی که در حال تکبیر به شهادت می‌رسیدند، زنانی که با کودکان در آغوش با یک گلوله به شهادت می‌رسیدند. پیرمردانی که چند لحظه روی عصا تکیه می‌کردند و ناگهان در خون می‌غلتیدند ، مجروحانی که هنوز ناله می‌کردند اما بی‌رحمانه توسط نیروهای فرمانداری نظامی به داخل ریوهای ارتشی پرت می‌شدند و روی هم انباشته می‌شدند مجروحانی که نیروی‌های نظامی سرم آنها را می‌کشیدند و آنها را با خود می‌بردند، بیمارستان‌هایی که فرمانداری نظامی آنها را محاصره کرده بود و به محض خوب شدن مجروحی او را دستگیر می‌کردند ؛ اینها ترجیع‌بند مرثیه سرایی قتلگاه ژاله بود. به سرعت روضه خوانی شهدای ۱۷ شهریور در مساجد رسمیت یافت .
میدان ژاله سرزمین کربلا شد. مردم حسینیان و نیروهای نظامی کوفیان - اویسی شمر ،‌ شریف امامی ابن سعد وشاه تبلور یزید شد. هر مداح و سخنرانی روضه خود را به مصیبت میدان ژاله ختم می‌کرد و موجی از نفرت را درمیان مومنان برمی‌انگیخت. این درام از دید نویسندگان غربی مخفی نماند. پیربلا‌نشر می‌نویسد: “ ماجرای میدان ژاله ، شهر به شهر در ایران تاثیر می‌گذاشت و کشته شدگان جمعه سیاه پرچمداران جنگ عرفانی علیه شاه می‌شوند... پس از کشتار میدان ژاله انقلاب راویان خود را یافته، خبرها شهر به شهر ،‌مسجد به مسجد کشور را طی می‌کنند تا سرگذشت نبرد ملتی دست خالی با مستبدی خونخوار را بسازند. برگشتی خارق‌العاده است . ملت به صورت قهرمان درمی‌آید و شاه به صورت فردی که تمام بدی‌ها ناشی از اوست .” چند روزی حکومت نظامی با شدت با مردم برخورد می‌کرد و بسیاری از مردم هنوز در شوک بودند شریف امامی سر مست از باده پیروزی در جمع هیئت دولت در ۲۱ شهریور گفت: “ برابر گزارش‌هایی که اکنون می ر‌سد آرامش نسبی در سراسر کشور به وجود آ‌مده است و امیدواریم بزودی نظم کامل به نحوی برقرار گردد که موجبات ناراحتی مردم کاملا برطرف شود .”
اما چیزی نگذشت که تمام آ‌رزوهای شریف امامی نقش بر آب شد و خشم مردم به صورت اعتصاب و آن هم در شاهرگ حیاتی رژیم یعنی صنعت نفت بروز کرد وبه سرعت گسترش پیدا کرد که دولت را با بحرانی جدید روبرو کرد. این اعتصابات در سرتاسر صنایع دولتی دیگر نیز ادامه یافت و کشور دچار وضع آشفته و نابسامانی شد.
میثم بشیری
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید