جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا
حکومت ۲۰۰ ساله فرزندان آقا محسن
چه باید نامید؛ سرنوشت، قسمت، حادثه، تلاش و کوشش یا حکمت پروردگار. هر چه هست بسیار نادر و کمنظیر است، اینکه فرزندان و نوادگان فردی نسل به نسل از افراد تاثیرگذار در سیاست و اقتصاد کشور شوند، آن هم نه برای ۲۰، ۳۰، ۵۰ سال بلکه حدود ۲۰۰سال. امروز برآنیم تا شخصی را معرفی کنیم که فرزندان او نه فقط در تاریخ تهران بلکه دو سده در راس حکومت ایران زمین دخالت داشتند، در حالیکه حکومت به نام ایل قجر و خاندان پهلوی بود. تربیت و پرورش فرزند آنقدر مشکل است که ایرانیان به مثل گویند: <بلبل هفت بچه آرد ولی یکی بلبل شود.> واقعیتی که همه موجودات را به رنج آرد. رنجی که اگر درست بهبار نشیند، حاصلش گنج است و چونان قماری است که محصول را نمیشود پیشبینی کرد، زیرا <جوجه را آخر پاییز میشمارند.> در این رازی نهفته است، که هرگز آشکار نمیشود، رازی که چرا فرزند فردوسی، فردوسی نشد و فرزندان سعدی، ادیسون، انیشتن، کپرنیک، گالیله و... نیز این قانون را بههم نزدند.
آیا درست است؟ <از آتش خاکستر و از خاکستر آتش پدید آید> چرا؟ آیا بزرگان راز و رمزی مییابند که دیگران از درک آن عاجزند؟ اگر چنین است چرا آن را به فرزند خود نمیآموزند؟ یا ماجرای دیگری است. نوابغ تاریخ دستپروده مادرانی هستند زیرا <دامن مادر نخست آموزگار کودک است / طفل دانشور کجا پرورد نادان مادری؟>
و یا داستان دیگری حاکم است و همه چیز در گرو اراده شخص است؛ آنطور که ادیسون گفته است: <نبوغ یعنی ۹۹ درصد تلاش و عرق ریختن و یک درصد الهام.> اگر چنین است نقش تقدیر و سرنوشت چه میشود. وقتی <پائولین> روسی پا به عرصه کشتی فرنگی جهان گذاشت، ۱۳ سال کسی بر او پیروز نشد. این در حالی بود که جوانان در اقصی نقاط جهان کوشیدند، اما بیثمر زیرا او یک استثنا بود. در این زمان آن جوان یا باید در وزن دیگری کشتی میگرفت یا فقط برای نایب قهرمانی تلاش میکرد.
اتفاقی که در دوران قهرمانی <آلکسیف> وزنهبردار پرآوازه فوقسنگین روس یا قهرمان ارزنده کشور ما <حسین رضازاده> نیز رخ داد. وقوع این حادثه آیا برای دیگر جوانان تقدیر است؟ نقش تقدیر و سرنوشت را در زندگی بشر نمیتوان انکار کرد. هرگز نمیشود وضع زندگی کودکی را که در سایه کاخ سفید پا به جهان میگذارد با او که در صحرای تفتیده قاره سیاه بهدنیا آمده یکی دانست. و اینکه <کلبه اخزان شود روزی گلستان> جبر تاریخ است یا حکمت پروردگار امری است تعادلدهنده زندگی آدمیان. هلن کلر نویسنده نابینای آمریکایی میگوید: <ندیدم در خانواده شاهی که گدا نباشد و در خانواده گدایی که شاهی نباشد.>
و در سخن از گردش روزگار قائممقام صدراعظم محمدشاه قاجار که سعدی دورانش خوانند به وقت اسیری گوید: <روزگار است آنکه گه عزت دهد گه خوار دارد / چرخ بازیگر از این بازیچهها بسیار دارد>
همان معنایی که نهرو رهبر هندیان در مبارزه با انگلیس وقتی در زندان دشمن بود به دخترش <ایندیرا گاندی> نوشت:
<دخترم روزگاری شکوه و جلال تمدن بشری در شرق بود اکنون آن قدرت افول کرده و به غرب رفته، آفتابی که باز هم در غرب افول خواهد کرد و در شرق طلوع خواهد نمود.>
بههر حال نقش تقدیر هر چه باشد از اهمیت تلاش و کوشش چیزی نخواهد کاست. امروزه پرورش گیاه با شرایط مناسب و به دست کارشناسان عالم انجام میشود. برای پرورش دام و طیور وضع از آن هم بهتر است، ولی تربیت و پرورش فرزندان یعنی اشرف مخلوقات چنین وضعی ندارد. در این کره خاکی میتوان آدمیزادهای یافت برخوردار از تمامی مواهب و عوامل تعلیم و تربیت و هم میتوان کودکانی را دید که از بیغذایی در آغوش مادر جان میبازند.
انسان آزاد است تا انتخاب کند، تفاوت ندارد، پیاژه باشد یا قاتل زنجیرهای. به یک اندازه حق دارد در حریم خانه خود به هر نحوی و با هر ادبیاتی فرزند خود را تربیت کند (تازه تعداد بچه را هم خود برمیگزیند) و تحویل جامعه دهد.
حال تصور اینکه این جامعه باید به وحدترویه برسد، چنان سخت و پیچیده بهنظر میرسد که گاه محال است زیرا یکی میآموزد <بنی آدم اعضای یکدیگرند> در حالیکه دیگری برای تحفهای سر میبرد. پیچیدگی تعلیم و تربیت فرزند آدم است که گاهی پیشبینی <آلدوس هاگسلی> نویسنده انگلیسی خودنمایی میکند، مبنی بر اینکه تولیدمثل و تربیت آدمها به شکل واحد و بدون تبعیض باید درآزمایشگاههای عظیم دولتی انجام شد تا همه با یک شیوه و امکانات مساوی تربیت شوند.
با این مقدمه به معرفی شخصی میپردازیم که فرزندانش دو سده مصدر امور دولتی و سیاست ایران در بالاترین مرتبه بودند. اتفاقی که در گذشته کمنظیر و تکرارش بسیار دشوار است. در این شرح هرگز قصد ستایش یا نکوهش آن فرزندان را نداریم، زیرا ستایش را پروردگار سزاست و نکوهش را پیشگاه داوری ملت.
آقامحسن آشتیانی اهل آشتیان و معاصر کریمخان زند بود. از نوشتههای عبدالله مستوفی و مهدی بامداد و پارهای از مورخان آگاهی زیادی از زندگی ایشان به دست نمیآید ولی میدانیم وی معاصر کریمخان بوده، یعنی نیمه دوم قرن دوازدهم هجری میزیسته است. از او چهار پسر با نامهای آقاسی بیک، آقا رحیم، میرزاکاظم و هاشمخان ماند که بعدها فرزندان آنان بالاترین مقامهای دولتی و سیاسی ایران را در عصر قجر و دوران پهلوی کسب کردند. آقامحسن جد اعلای خانوادههای مستوفی، دفتری، وثوق، قوام، داور و میکده است. میرزاحسن مستوفیالممالک اول و پسرش میرزایوسف مستوفیالممالک دوم و پسر او میرزاحسن مستوفیالممالک سوم که فرزندان میرزاکاظم یکی از پسران آقامحسن هستند به تنهایی حدود صد سال در ایران قدرتنمایی کردند. یوسفآباد و بهجتآباد از مستحدثات میرزایوسف است و باغ بزرگ حسنآباد را واقع در شمال غربی میدان حسنآباد تهران نیز او بنا کرد و با نام پسرش خواند. محل سفارت فرانسه و ایتالیا جزو اراضی او در شمال آن باغ بوده و کالج آمریکاییها یا همان دبیرستان البرز کنونی جزو اراضی بهجتآباد او بود.
میرزاعلی عینکی (میکده) و پسرش سلیمانخان (میکده) از نامداران مشروطیت و از نوادگان آقامحسن به شمار میروند. میرزاشفیع صاحبدیوان یکی از پسران آقاسیبیک پسر آقامحسن از رجال عباسمیرزا و محمدشاه و ناصرالدینشاه است. پسر او میرزامحمود قره در سال ۱۳۰۰ قمری مستوفی اول شد که ماجرای عشق او به محترمالسلطنه در تاریخ قاجار مشهور است. میرزامحمدتقی قوامالدوله پسرش میرزامحمد قوامالدوله و پسراو میرزاابراهیم معتمدالسلطنه فرزندان هاشمخان پسر دیگر آقامحسن هستند. میرزامحمد قوامالدوله را مورخان تاریخ قاجار مسوول شکست افتضاحآور مرو میدانند. مرو یکی از چهار شهر مهم خراسان بزرگ بود که به سال ۱۲۷۶ قمری از ایران جدا شد. میرزامحمد قوامالدوله صاحب خانه مشهور به وثوقالدوله واقع در کوچه میرزامحمود وزیر از خیابان امیرکبیر در محله عودلاجان است که چون مدتی حسن وثوق (وثوقالدوله) از طریق ارث مالک آن خانه بود بدیننام شهرت دارد. این خانه امروز در اختیار سازمان میراث فرهنگی است.
در مذمت او گفتهاند: <آن قوامالدوله کاندر جنگ مرو / داد بر باد افسر و دیهیم را>
دو پسر میرزاابراهیم معتمدالسلطنه که نوههای قوامالدوله هستند با نام حسن وثوق و احمد قوام (قوامالسلطنه) در اواخر قاجاریه و اوایل سلطنت محمدرضا پهلوی جزو قدرتمندان حکومت به شمار میرفتند. قرارداد ۱۹۱۹ میلادی مشهور مربوط به صدراعظمی وثوقالدوله در دوران احمدشاه است و قوامالسلطنه هم از نخستوزیران پرآوازه محمدرضا پهلوی است.
وثوقالدوله صاحب باغ چهار، پنج هزار متری سلیمانیه در شرق آبادی دولاب بود که از بینظمی سازمان ثبت املاک به وقت نخستوزیری برادرش قوامالسلطنه استفاده کرد و تقاضای ثبت ۳۵ میلیون متر اراضی اطراف آن باغ در شرق تهران را با نام خود داد و از این طریق شرق تهران یعنی از میدان امام حسین به بعد را مالک شد. (تمام اراضی تهراننو و ...) خانه قوامالسلطنه در خیابان سی تیر (قوامالسلطنه) اکنون به موزه آبگینه تبدیل شده است. دکتر محمد مصدق، میرزاحسین وزیر دفتر و میرزاعلیخان موثقالسلطنه پسران میرزاهدایتالله هستند. میرزا هدایتالله مالک باغ وزیر دفتر از پسران میرزاکاظم یکی از پسران آقامحسن است.
داریوش شهبازی
تلخیص از فرهنگ تاریخ تهران
تلخیص از فرهنگ تاریخ تهران
منبع : روزنامه اعتماد ملی
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
اصفهان اسرائیل ایران حمله ایران به اسرائیل انفجار ایران و اسرائیل ارتش جمهوری اسلامی ایران دولت حسین امیرعبداللهیان جنگ ایران و اسرائیل جنگ دولت سیزدهم
زلزله سیل هواشناسی قتل تهران شهرداری تهران سیلاب فضای مجازی قوه قضاییه پلیس سازمان هواشناسی وزارت بهداشت
فرودگاه قیمت خودرو فرودگاه مهرآباد قیمت طلا بانک مرکزی خودرو بازار خودرو قیمت دلار ایران خودرو بورس دلار قیمت سکه
تلویزیون احسان علیخانی عمان سینمای ایران کتاب دفاع مقدس سریال تئاتر موسیقی
چین دانشگاه آزاد اسلامی
رژیم صهیونیستی فلسطین آمریکا غزه عملیات وعده صادق جنگ غزه روسیه وعده صادق حماس اسراییل سازمان ملل حزب الله لبنان
پرسپولیس فوتبال استقلال صنعت نفت آبادان لیگ قهرمانان اروپا بازی رئال مادرید لیگ برتر منچسترسیتی بارسلونا کشتی فرنگی سپاهان
گوگل هوش مصنوعی سامسونگ تلگرام تبلیغات فناوری اپل وزیر ارتباطات ناسا
سلامت دیابت چاقی پیاده روی درمان و آموزش پزشکی پزشک چای