جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

زنان در تاریخ المپیک


زنان در تاریخ المپیک
المپیک پس از مدتها انتظار شروع شد و رویای همیشگی ورزشکاران حرفه ای دوباره به تحقق پیوست. چه آنانی که برای چندمین بار در آن شرکت می کنند و چه آنانی که برای اولین بار موفق به ورود به المپیک شدند، قطعا یکی از شادترین لحظات زندگیشان را تجربه می کنند. به راستی المپیک اتفاق عظیمی است که دنیا را تحت تاثیر خود قرار می دهد. بخشی از این تاثیرگذاری به حضور و پیگیری وسیع مردم برمی گردد که شاید به مدد ورزش و سرگرمی موفق به جذب آنان شده باشد و شاید هم به دلیل رویارویی ملل مختلف و اعزام نمایندگان هر کشور، عرق ملی را در افراد بر می انگیزد که آن را تنها از بعد سرگرمی خارج کرده و به تلاش افراد و آرزوی ملتها به افتخارآفرینی می کشاند.
قطعا جایی که این چنین انرژی و نیرویی نهفته باشد، سودهای کلان اقتصادی و رونق چرخه اقتصادی- سیاسی نیز در دسترس خواهد بود.
پس بی دلیل نیست که سیاستمداران نیز به جرگه حامیان المپیک پیوستنه اند و از مشارکت مردمی، چرخه اقتصادی و توجه رسانه های گروهی سود می جویند. هرچند ورود سیاستمداران به عرصه ورزشی شاید خبر خوشی برای ورزشکاران و ورزش دوستان نبوده و نیست. در هر حال آغاز چنین رخداد عظیمی برای خیلی ها سوال است که از کجا و چرا آغاز شد.
داستان بر این قرار است که در دوران یونان باستان، دولت شهرهای متعددی همیشه در جنگ با یکدیگر بوده اند و به همین بهانه، مردم تصمیم گرفتند تا در بهار هر سال به دره ای به نام دره کرونوس بروند تا در آنجا مقطعی را با هم در صلح بگذرانند. بر اساس توافق همگانی، دوران حضور در دامنه المپ هیچ جنگی رخ نمی داد و مردم برای شکرگذاری از صلح موجود، به نیایش می پرداختند. بنا به سنت ورزش و رقابتی که در آن زمان در اندک رشته های ورزشی رایج بود، آیین نامه ورزش نیز تنظیم و نخستین دوره رسمی بازیهای المپیک دوران باستان ۷۷۶ سال پیش از میلاد مسیح برگزار شد.
هر چند در کتب تاریخی، روایتهایی مبنی بر رواج ورزشهایی چون دویدن، مشت زنی، ارابه رانی و کشتی در ۲۰۰ سال قبل از تاریخ مذکور نیز دیده می شود. این بازی ها که هر چهار سال یا گاه پنج سال برگزار می شد، تا ۳۸ سال پیش از میلاد ادامه داشت.
بازیهای آن دوران را تنها مردان می توانستند ببینند؛ همانگونه که تنها آنان نیز اجازه شرکت در مسابقات را داشتند که ریشه آن به برهنگی مردان ورزشکار باز می گشت. ژیمنازیوم که در اصل به معنای برهنه خانه است، دلیلی بود برای حذف صد در صدی زنان از حضور و تماشای این بازیها.
این روش بازیها، تا زمان درگیریهای یونان با روم ادامه داشت اما در آن زمان یک کشیش مسیحی برگزاری این بازیها را حرام اعلام کرد و بدین ترتیب مسابقات المپیک دوران یونان باستان برای مدتهای بسیار طولانی متوقف شد. با گذشت سالهای مدید، تاریخ با دوران رنسانس در نیمه قرن ۱۶ روبرو گشت که علاقه به ترجمه ادبیات یونان شدت گرفت. با ترجمه آن متون بود که آثاری از المپیک یافت شد و به ترتیب، نقاشان و معماران نیز به کشیدن و معماری آن دوران تمایل نشان دادند و با گسترش، رواج و محبوبیت این بازیها در بین مردم، جرقه راه اندازی مجدد المپیک زده شد.
مسابقات المپیک دوره جدید برای اولین بار پس از مدتهای مدید توقف، ۱۱۲ سال پیش یعنی در سال ۱۸۹۶ در آتن برگزار و بر روال هر ۴ سال یکبار بنا نهاده شد. مسابقات آتن ۱۸۹۶ با حضور ۲۹۵ ورزشکار از ۱۳ کشور جهان برگزار شد که بیشتر ورزشکاران از کشور میزبان بودند.
در این دوره بازیها هیچ زنی حضور نداشت اما در دوره بعدی آن (مسابقات سال ۱۹۰۰) در پاریس ۱۱ زن در میان ۱۰۰۰ مرد حضور داشتند که در واقع این آغاز حضور زنان در دوره جدید بازیهای المپیک بود. بر اساس روایتی، حضور زنان در دوران المپیک باستان تنها به اندک نمونه های تلخ خلاصه می شود؛ به طور مثال اولین زنی که به محل بازیهای المپیک باستان پا گذاشت، برای تشویق پسرش لباسهای مردانه به تن کرد اما موفق به مخفی نگه داشتن جنسیت خود نشد که این امر منتهی به پرتاب وی از صخره تیپاپون و مرگش شد.
اما روند حضور زنان در المپیک های مدرن با چنان استقبال و پیشرفتی روبرو شد که امروزه نادیده گرفتن نقش زنان در موفقیت کاروانهای اعزامی کشورهای مختلف امکان ناپذیر است. طی این دوران زنان با موفقیتهای پیاپی، حضورشان را ثابت کردند و در بعضی از موارد شگفتی آفرین نیز شدند.
یکی از تحسین برانگیزترین رخداد ورزشی المپیک توسط زنان، دونده معروف آمریکایی- آفریقایی به نام ویلما رادلف بود که به دلیل سبک دویدنش به غزال سیاه معروف شد. وی در دوران کودکی اش به فلج اطفال مبتلا بود و حتی قادر به راه رفتن نیز نبود. اما با تلاشها و کوششهای مادرش که با داشتن فرزندان بسیار از توجه به دختر خردسال و فلجش غافل نشد و همت و اراده ای که ویلما برای راه رفتن داشت، دوباره بر روی پاهای دراز و باریکش ایستاد و در المپیک درخشد.
و یا نمونه دیگر، جوانترین مدال دار تاریخ المپیک، مارجوری گشترینگ از آمریکاست که در سن ۱۳ سالگی موفق به کسب مدال طلای شیرجه از تخته زنان شد.
و یا "فنی بلنکرز کوئن" از هلند که برای اولین بار در تاریخ المپیک موفق به کسب چهار مدال طلا شد در حالیکه مادر دو فرزند نیز بود. به همین سبب وی به عنوان "زن خانه دار پرنده" لقب گرفت.
و اما درباره ایران باید گفت، کشورمان تا بازیهای المپیک ۱۹۴۸ حضور نداشت و در بازیهای لندن همان سال برای اولین بار شرکت کرد. البته ایران در دو دوره از بازیها یعنی سالهای ۱۹۸۰ مسکو و ۱۹۸۴ لس آنجلس شرکت نکرد چرا که دولت ایران این بازیها را تحریم کرده بود.
در این بین سابقه حضور زنان ایران در المپیک اگرچه اندک اما پرفراز و نشیب است. پس از انقلاب اسلامی ایران تا کنون، سه زن تیرانداز به المپیک اعزام شده اند که هر سه نفر از رشته تیراندازی بودند و از طریق وایت کارت مجوز ورود را کسب کردند. وایت کارت سهمیه ای است که کمیته المپیک به کشورهای نوپا در امر ورزش اهدا می کند تا از اکثر کشورهای دنیا نماینده ای در بازیها حضور داشته و به روند کسب تجربه آنها کمکی کرده باشد.
زنان تیرانداز ایرانی که به بازیها اعزام شدند، لیدا فریمان (پرچمدار کاروان) در المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا، منیژه کاظمی در المپیک ۲۰۰۰ سیدنی و نسیم حسن پور در المپیک ۲۰۰۴ یونان بودند و متاسفانه باید گفت امسال پس از سه دوره کسب تجربه در المپیک از تیراندازی هیچ خبری نیست.
اگرچه مسئولین ورزشی کشور، پس از کسب سهمیه المپیک توسط سارا خوش جمال فکری بر طبل اولین بودن او کوبیدند اما مطلب تحقیقی منتشر شده در روزنامه اعتماد خلاف این ادعا را ثابت می کند. مگر آنکه ادعا شود کلیه زنان اعزامی به المپیک در تاریخ ورزشی ایران، با سهمیه وایت کارت اعزام شده اند و هیچ اعزامی با پیروزی ورزشکاران ایرانی در مسابقات انتخابی صورت نگرفته است!
در صورت رد این ادعا، باید پرسید که آیا تاریخ ورزش یک کشور را می توان با نوسانات سیاسی آن پاک کرد و از بین برد؟ البته در این بین ادعای دیگر قابل بحث، عدم اطلاع مسئولین از ورزش زنان دوران قبل از انقلاب است که اگرچه در این برهوت بی خبری از تاریخ ورزش زنان ایران در اعصار مختلف تاریخ امر بعیدی نیست اما چندان هم در شان مسئولان ورزشی کشور نیست.
در هر حال زنان ایرانی در قبل از انقلاب نیز تجربه حضور در المپیک را داشته اند، آنهم نه یکبار بلکه دوبار. چهار زنان ایرانی برای اولین بار در مسابقات ۱۹۶۴ توکیو شرکت کرده اند. سه نماینده در رشته دوومیدانی و یک نماینده در رشته ژیمناستیک. سیمین صفامهر، فاطمه نازلی بیات ماکو و ژولیت گورکف دوومیدانی کاران و جمیله سروری ژیمناست ایرانی حاضر در المپیک بودند.
همچنین پس از ۱۲ سال غیبت در المپیک، چهار زن شمشیرباز در مسابقات ۱۹۷۶ مونترال حاضر شدند که اسامی آنان بدین شرح است: ژیلا الماسی، گیتی محبی، مهوش نفایی و مریم آچک.
به هر حال، جای بسی خرسندی است که هر روز صفحه ای بر کتاب تاریخ ورزش زنان ایران افزوده می شود و امید برای روزهای بهتر در این عرصه را زنده نگه می دارد. خصوصا که در این شرایط، زمزمه رویایی کسب مدال المپیک امکانپذیر می شود. از رویاهاست که واقعیتها زاده می شوند.
سولماز شریف


همچنین مشاهده کنید