جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

قرآن مهجور نماند


قرآن مهجور نماند
حجت الاسلام و المسلمین «قرائتی» در آستانه ماه مبارک رمضان با انتشار نامه سرگشوده ای به روحانیت خواستار خارج کردن قرآن از مهجوریت و چشاندن مزه قرآن به نسل جوان شد. متن این نامه که خطاب به علما، ائمه جمعه و جماعات نوشته شده به شرح ذیل است.
بسمه تعالی
الحمدلله رب العالمین اللهم صل علی محمد و آل محمد
محضر مبارک ائمه جمعه و علماء بزرگوار دامت برکاتهم.
سلام علیکم
این نامهای است از شاگرد کوچک مکتب و یک یادآوری و شاید زیره به کرمان بردن باشد. چه زیباست که در آستانه ماه نزول قرآن گامی بلندتر و فراتر برداریم و همتی افزون داشته باشیم. لابد میدانید که در این سال ها مسئله تدبر و تفسیر و مقالات قرآنی رونقی پیدا کرده است از جمله:
۱) مقام معظم رهبری در مشهد در جمع روحانیون فرمودند: تفسیر قرآن در تمام پایهها درس رسمی شود.
۲) آیت‌الله العظمی وحید خراسانی هر هفته یک روز درس خود را به تفسیر اختصاص دادهاند.
۳ـ آیت‌الله العظمی فاضل لنکرانی (قبل از فوت) اساتید را به منزل خود دعوت و با سفارش تفسیر و بودجهای به این کار اختصاص دادند.
۴) بسیاری از ائمه جمعه یکی از خطبهها را به تفسیر اختصاص میدهند.
۵) تفسیر آیاتی از قرآن وارد متون دروس دانشگاه شد.
۶) توجه به مفاهیم و تفسیر در مسابقات حفظ، تلاوت و تجوید قرار گرفت.
۷) در صدا و سیما رنگ تفسیر بیشتر شد و دهها نمونه دیگر که بنده خبر ندارم، الحمد لله رب العالمین.
ولی هنوز سهم قرآن داده نشده است زیرا:
۱) قرآن و خداوند دارای یک اثرند، تجلی خداوند کوه را قطعه قطعه کرد (فلما تجلی ربه للجبل) (اعراف، ۱۴۳) و قرآن نیز اگر بر کوه نازل شود، کوه خاشع میشود. (لوانزلنا هذا القرآن.‎/‎/) (حشر، ۲۱)
۲) رسالت انبیا و وارثان آن بزرگواران خروج از ظلمات به نور است و قرآن نور مبین است و بدون آن راهی برای خروج و اخراج به سوی نور نیست.
۳) ما مأموریم کتاب آسمانی را جدی بگیریم. (خذ الکتاب بقوه) (مریم ۱۲)
۴) ما مأموریم تدبر کنیم و ترک آن توبیخ دارد (افلا یتدبرون القرآن ام علی قلوب اقفالها) (محمد ۲۴)
۵) همه ما به شفاعت نیاز داریم که شفاعت قطعی از قرآن و عدل آن است. شافع مشفع.
۶) تفقه در دین و تدبر در قرآن دو علمی است که ترک آن با لحن توبیخ آمده است آیه «فلو لانفر» (توبه ۱۲۲) برای ترک تفقه با یک توبیخ ولی عدم تدبر همراه با دو توبیخ پی در پی مطرح است (افلا یتدبرون القرآن ام علی قلوب اقفالها) (محمد ۲۴)
● گوشهای از دلایل مهجوریت قرآن
گاهی گفتند: «انما یعرف القرآن من خوطب به» و فهم قرآن را مخصوص اهل بیت دانستند در حالی که خطاب آیات یا ایهاالناس، یا ایها الذین آمنوا و حتی یا ایها الکافرون است. بنابراین مخاطب، اولیای خدا نیستند. آری اهل بیت پیامبر(ص) از قرآن مطالبی دریافت میکنند که افراد دیگر آن دریافت را ندارند. گاهی گفتند قرآن فوق عقل ما است که این فکر با آیه هذا بیان للناس مخالف است. آری در قرآن آیاتی است که عقل بشر به آن نمیرسد ولی اکثر قرآن برای مردم قابل فهم است، گاهی میگویند چون در قرآن آیات متشابه است، ما نباید به سراغ تدبر برویم، ولی مگر وجود آیات متشابه مانع فهم سایر آیات است. آری زمین هم قلهها و درههای خطرناک دارد ولی آیا آن قلهها و دره مانع عمل به سیروا فی الارض (انعام ۱۱) است. گاهی میگویند در تفسیر، خطر تفسیر به رأی هست ولی مگر ملاکی برای شناسایی تفسیر به رأی و تدبر در کار نیست ! تفسیر به رأی آب در چاه ریختن است یعنی سلیقه خود را بر قرآن تحمیل کردن ولی تدبر و استنطاق قرآن آب از چاه کشیدن است ‎/ میان این دو فاصله زیادی است. ما به قرآنی که با صراحت میگوید من نور مبین هستم نگاه برفکدار و ظنی الدلاله کردیم! ما کتاب مخلوق را سطر به سطر مطالعه کردیم، خواندیم و به مباحثه و تدریس آن پرداختیم ولی کتاب خالق را نخواندیم یا پس از سالها به سراغش رفتیم آن هم با لقب درسی، جنبی و حاشیهای! با اینکه قرآن سرچشمه علوم دینی و تعلیم و تدریس پیوسته قرآن میداند و میفرماید: «کونوا ربانین بما کنتم تعلمون الکتاب و بما کنتم تدرسون» (آل عمران، ۷۹) شما برای پیدا کردن یک نفر که یک دوره تفسیر دیده باشد متحیرید ولی برای پیدا کردن دهها هزار نفر که دروس دیگر را دیده باشند هیچ متحیر نیستید.
● حضرات ائمه جمعه و جماعات
ماه قرآن در پیش است منتظر اقدامات رسمی و دولتی نباشیم، یک بسیج عمومی برای روخوانی در مساجد به پا کنیم ،کلاسهای چند نفره بدون مراسم و تشریفات ولی همراه با تشویق و حمایتهای مادی و معنوی داشته باشیم.
هم خود ما شروع کنیم (اگر تا به حال شروع نکردهایم) و هم از فضلایی که توان تفسیر گفتن دارند تقاضا کنیم در این ماه چند دقیقهای آیهای را تفسیر کنند. بهتر است در آغاز تفسیر از داستانها یا از سورههای کوچک یا آیاتی را انتخاب کنیم و تفسیری سه یا چهار برابر ترجمه با تکیه بر مطالعه کتب تفسیر معتبر بگوییم. روحانی مثل مادر است که انواع غذاها را میخورد ولی آنچه به نوزادش میدهد شیر است یعنی ما باید اقوال و احتمالات کتب تفاسیر را ببینیم ولی آنچه میگوییم نظیر شیر مادر سفید و ساده و پراثر باشد.
نه تنها فضلای حوزه بلکه بسیاری از اساتید معارف و فارغالتحصیلان دانشگاهی که آشنایی با علوم حوزوی دارند میتوانند با تکیه بر تفاسیر فارسی معتبر حداقل برای خانواده و همسایگان و بستگان خود آیهای را نقل نمایند و اگر مطالب تازهای را فهمیدند پس از عرضه به قرآنشناسان عمیق برای مردم بازگو کنند. ما باید به تعداد هیأتهای عزاداری که بحمدالله رونقی دارد جلسات قرآنی داشته باشیم زیرا قرآن و اهل بیت هرگز از هم جدا نیستند «لن یفترقا» هر طلبه باید چند درصدی از درس و بحث و تبلیغ خود را صرف قرآن کند. هر استادی بخشی را برای تربیت مفسر اختصاص دهد. انصاف آن است که سهمی از شهریهها و موقوفات و تشویقات براساس قرآن باشد و سهمی برای نهجالبلاغه و روایات.
بیش از نیمی از سال به عناوین مختلف حوزهها و دانشگاهها تعطیل هستند که میتوان برای این ایام برنامهریزی و دانستنیهای لازم از تفسیر نهجالبلاغه گرفته تا آموزش کامپیوتر، شنا، تیراندازی و خوشنویسی و راههای گفتوگو و جدال احسن را فرا گرفت. به گونهای که فارغالتحصیلان پس از چند سال با روحیه و اطلاعات، وارد مراکز و با ابتکارات شخصی و آموزشی، مزه اسلام را به نسل نو بچشانند در درسها نباید شیرینی و لطافت قرآن را در انحصار لغت، ادبیات و اقوال و احتمالات قرار دهیم زیرا ادبیات در آیه و التین و الزیتون میگوید حرف واو برای جمع است و ذهن ما را متوقف میکند ولی در اینکه چرا تین قبل زیتون است و چرا این کلمه یکبار و زیتون هشت بار آمده و رابطه میان این دو میوه در علم غذاشناسی چیست. ادبیات و اقوال نارسا هستند در هر کلمه و جمله اسراری است که در آینده موضوع هزاران پژوهش قرار خواهد گرفت. عمر ما رفت و چیزی نفهمیدیم. نه مزه قرآن را چشیدیم و نه به نسل تشنه چشاندیم، اگر ما زیباییهای قرآن را به نسل نو میچشاندیم، نسل نو دست از همه چیز بر میداشت همانگونه که زلیخا زیبایی یوسف را به زنان نشان داد آنان دست خود را بریدند و از خوردن میوهها دست کشیدند.
والسلام علیکم - محسن قرائتی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید