جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


پنجره هایی گشوده رو به جهان


پنجره هایی گشوده رو به جهان
فردیناند برونتیه (۱۹۰۶-۱۸۴۹)، استاد زبان و ادبیات فرانسه و عضو فرهنگستان فرانسه، جمله نغزی دارد؛ «ما هرگز خودمان را نخواهیم شناخت اگر فقط خودمان را بشناسیم.» این جمله کوتاه اساسی ترین مبحث در تعاملات بین فرهنگی و بیانگر شاکله و فلسفه ادبیات تطبیقی به عنوان یک رشته آکادمیک و شاخه یی از دانش بشری است که در ایران آنچنان که باید و شاید شناخته نشده و اغلب چنین می انگارند هرگاه کسی دو شاعر یا دو نویسنده یا صرفاً دو موضوع را با یکدیگر مقایسه کرد وارد قلمرو ادبیات تطبیقی شده است.
دلیل عمده این برداشت غلط کم حوصلگی و بی التفاتی به نظریه های ادبی این رشته است. اصولاً در هر شاخه از دانش بشری اعم از علوم انسانی، فنی و مهندسی، تجربی و هنرهای زیبا، ارائه نظریات جدید و ابطال یا تکمیل نظریه های پیشین بر غنای مباحث افزوده اند، و بدین سان باعث رشد و تکامل آن شاخه از دانش بشری شده اند. در مورد مطالعات ادبی نیز همواره تئوری های جدید افق های تازه یی برای پژوهشگران ادبی گشوده اند. مزیت آشنایی با نظریه های ادبی این است که نظریه همواره سوال های جدیدی را مطرح می کند، تفسیرهای قبلی را به چالش کشانده و منتقد را به تفکر وامی دارد و بدین سان بر زوایای پنهان متن پرتوافکنی می کند و افق های جدیدی را به روی خواننده می گشاید. این روندی است که در محیط های آکادمیک دنیا رایج است. مثلاً درباره نمایشنامه های شکسپیر کتاب و پایان نامه های فراوان به زبان انگلیسی نوشته شده و هنوز هم ادامه دارد. چگونه است که این همه مطلب نوشته می شود و هیچ یک هم تکراری نیست؟ چون نظریه ها و رویکردهای جدید نقد ادبی دریچه و منظر جدیدی برای قرائت متن می گشایند و امکان نقدهای عملی متفاوتی را در اختیار منتقدان قرار می دهند. خوشبختانه در ایران نیز تعدادی از پژوهشگران از منظر نظریه های جدید ادبی همچون منطق گفت وگویی، مطالعات فرهنگی، تاریخ گرایی نوین، هرمنوتیک، نشانه شناسی، روایت شناسی، روانشناختی، ادبیات تطبیقی و... به صورت روشمند به بررسی آثار گرانبهای ادبیات فارسی پرداخته و راه های جدیدی را برای محققان جوان گشوده اند.
حال برگردیم به بحث اصلی یعنی بی خبری یا بی اعتنایی به نظریه های ادبیات تطبیقی که باعث بدفهمی واژه وصفی «تطبیقی» در این رشته شده است. این امر باعث شده عده یی به غلط «تطبیق» را هدف این رشته بپندارند؛ حال آنکه تطبیق روشی است که در سایر شاخه های دانش بشری- اعم از علوم انسانی و علوم دقیق مانند اقتصاد تطبیقی، آموزش و پرورش تطبیقی، حقوق تطبیقی، زبانشناسی تطبیقی، اسطوره شناسی تطبیقی، فلسفه تطبیقی، مطالعات تطبیقی ادیان، عرفان تطبیقی، آناتومی تطبیقی، پزشکی تطبیقی، و...- نیز متداول است. اما ادبیات تطبیقی رشته یی بین رشته یی و مستقل است و اصولاً بینش و فلسفه جدیدی در ادبیات است. به سخن دیگر، ادبیات تطبیقی برای ادبیات نظریه و تعریف خاصی دارد، حوزه های پژوهشی خود را دارد و در عین ارتباط با ادبیات (های) ملی، حیطه آکادمیک مستقلی در مطالعات و پژوهش های ادبی است، لکن فلسفه تطبیقی به عنوان مثال، صرفاً یکی از مباحث رشته فلسفه است.
در دانشگاه های معتبر دنیا رشته ادبیات تطبیقی گروهی مستقل و دارای اعضای هیات علمی خاص خود است هرچند بنا به ماهیت بین رشته یی خود در ارتباط تنگاتنگ با سایر رشته های علوم انسانی است. هم اکنون تقریباً تمام کشورهای دنیا در شرق و غرب- منجمله کشورهای همسایه ایران همچون جمهوری آذربایجان، ترکیه و کشورهای عربی - دارای گروه های آکادمیک و انجمن های علمی ادبیات تطبیقی هستند. اولین کرسی ادبیات تطبیقی در سال ۱۸۶۱- حدود یک قرن و نیم قبل - رسماً در دانشگاه ناپل ایتالیا برپا شد و فرانچسکو دًسانکتیس آموزش ادبیات تطبیقی را در این دانشگاه آغاز کرد. انجمن بین المللی ادبیات تطبیقی (ICLA) در سال ۱۹۵۵ در پاریس تاسیس شد و تا به حال ۱۸ کنگره بین المللی به فاصله هر سه سال یک بار در کشورهای مختلف برگزار کرده که آخرین آن در آگوست ۲۰۰۷ در ریودوژانیرو در برزیل برگزار شد. انجمن های ملی ادبیات تطبیقی کشورهای مختلف همگی عضوی از این انجمن بزرگ بین المللی هستند که آخرین آن، انجمن ادبیات تطبیقی ترکیه (TuCLA) است که در فوریه ۲۰۰۷ تاسیس شد. اما در حال حاضر در هیچ یک از دانشگاه های ایران گروهی یا درسی با این نام برای دانشجویان ادبیات وجود ندارد. این در حالی است که در بسیاری از دانشگاه های دنیا گذراندن حداقل یک درس ادبیات تطبیقی به عنوان یکی از دروس عمومی برای کلیه دانشجویان دانشگاه و در برخی از موارد برای دانش آموزان دبیرستانی الزامی است.
اولین مجله ادبیات تطبیقی با عنوان مجله بین المللی ادبیات تطبیقی به سردبیری هوگو ملتزل از سال ۱۸۷۷ در رومانی منتشر شد. در حال حاضر حدود ۵۰ مجله تخصصی در زمینه ادبیات تطبیقی به زبان های مختلف در دنیا منتشر می شود که از آن میان در کشورهای شرقی می توان به چند مجله وزین همچون مجله ادبیات تطبیقی الف مصر، مجله ادبیات تطبیقی دانشگاه جاداوپور هند، مجله ادبیات تطبیقی چین، مجله ادبیات و فرهنگ تطبیقی هنگ کنگ، مجله ادبیات تطبیقی ژاپن و فصلنامه ادبیات تطبیقی تایوان اشاره کرد. مجله مطالعات تطبیقی ادبیات و فرهنگ از سال ۱۹۹۹ به صورت فصلنامه الکترونیکی در دانشگاه پوردو در امریکا به سردبیری استیون توتوسی، پایه گذار ادبیات تطبیقی نوین انتشار می یابد. نسخه چاپی آن نیز در پایان هر سال توسط دانشگاه پوردو به صورت مïنوگراف چاپ می شود.
این مجله الکترونیکی، که اعضای هیات تحریریه آن از متخصصان ادبیات تطبیقی در دنیا هستند به مرکزی برای بحث و تبادل نظر در مورد آخرین تحولات این رشته تبدیل شده و مطالعه آن برای علاقه مندان به ادبیات تطبیقی سودمند است.در ایران مجله تخصصی ادبیات تطبیقی نداریم، اما برخی از مجلات ادبی به صورت ویژه نامه یا پراکنده مقالاتی در این زمینه چاپ می کنند. چالش جدی این گونه مجلات این است؛ آیا هر پژوهشی را که در آن نامی از مقایسه یا تطبیق آورده شده می توان در قلمرو ادبیات تطبیقی جای داد؟ آیا مقایسه اشعار عطار و مولوی، جامی و نظامی، شاملو و فروغ یا هر دو شاعر ملی دیگر، مقایسه مدرنیسم با عرفان، مطالعه تطبیقی اسطوره ها، بررسی ویژگی های رمان نو، تبیین نظرات یک نظریه پرداز ادبی یا مقایسه دستور زبان های مختلف در قلمرو ادبیات تطبیقی می گنجد؟ بحثی در این نیست که این تحقیقات می توانند در جای خود از نظر علمی بسیار با ارزش باشند، ولی قلمرو ادبیات تطبیقی تا کجاست؟ اصولاً کدام متن را می توان با کدام متن مقایسه کرد، یا به سخنی دیگر، معیار برای انتخاب متون در ادبیات تطبیقی چیست؟ پژوهشگر ادبیات تطبیقی بر اساس چه معیارها و نظریه های علمی متون پژوهشی خود را برمی گزیند؟ استاد ابوالحسن نجفی عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی و مدیر گروه ادبیات تطبیقی فرهنگستان، اولین پژوهشگری است که ۳۰ و اندی سال پیش در مقاله یی با عنوان «ادبیات تطبیقی چیست؟» (ماهنامه آموزش و پرورش، شماره ۷، جلد ۴۱، فروردین ۱۳۵۱، صص ۴۴۸-۴۳۵) به این موضوع پرداخته است.
اخیراً نیز استاد در سخنرانی خود با عنوان «ادبیات تطبیقی و قلمرو آن» (یکشنبه ۱۶ تیرماه ۱۳۸۷ در محل بنیاد ایران شناسی) این موضوع را بیشتر شکافته و قلمرو پژوهش در ادبیات تطبیقی را تبیین کرده اند. مرحوم استاد حدیدی نیز در مقاله یی با عنوان «ادبیات تطبیقی، پیدایش و گسترش آن» ( مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی مشهد، شماره سوم، دوره هشتم، پاییز ۱۳۵۱، صص ۷۰۹-۶۸۵) از منظر تاریخی به این موضوع پرداخته است. ادبیات تطبیقی، مانند سایر شاخه های علوم بشری، رشته یی پویا بوده و در طول دو قرن گذشته، به خصوص چند دهه اخیر متحول شده و بیش از پیش با سایر علوم انسانی در آمیخته و در نتیجه نظریه های جدیدی مطرح شده است. این شاخه از دانش بشری دارای دو مکتب عمده است؛ مکتب فرانسوی و مکتب امریکایی. مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی با قدمتی طولانی و متکی به اصولی روشمند به مطالعه در حوزه تاثیرگذاری و تاثیرپذیری ادبی می پردازد، البته به شرط داشتن دلایل متقن و مستند تاریخی.
از دیدگاه مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی شاخه یی از تاریخ ادبیات است و اثبات روابط تاریخی بین آثار ادبی که به زبان های مختلف نگاشته شده اند، شرط مسلم و قطعی ورود به عرصه پژوهش های ادبیات تطبیقی است. بدین سان روشن می شود که در این حوزه، به رغم برداشت عده یی، هدف تطبیق یا مقایسه نیست. تطبیق صرفاً وسیله یا روشی است برای رسیدن به هدف که همانا تبیین تعاملات و مبادلات ادبی بین ملت های مختلف است. استادان و پژوهشگران ایرانی همچون فاطمه سیاح، حسن هنرمندی، عبدالحسین زرین کوب، مجتبی مینوی ،کوکب صفاری، سیدجعفر سجادی، ابوالحسن نجفی، محمدعلی اسلامی ندوشن، حسن جوادی و جواد حدیدی در این باره به تفصیل سخن گفته اند.
مکتب دیگر ادبیات تطبیقی، مکتب امریکایی است که پس از جنگ جهانی دوم پا به عرصه پژوهش های ادبی نهاد. این مکتب علاوه بر بحث تأثیرات و روابط ادبی، حوزه ادبیات تطبیقی را گسترده تر کرده و آن را در ارتباط با سایر رشته های علوم انسانی و هنرهای زیبا همچون تاریخ، فلسفه، ادیان، روانشناسی، جامعه شناسی، نقاشی، موسیقی و سایر هنرها می بیند. آنان ادبیات را پدیده یی جهانی و کلیتی می شمارند که اجزای آن یعنی ادبیات های ملی از وحدتی انداموار و انسجامی یگانه برخوردارند.
این مکتب با پذیرش عرصه ارتباطات و تاثیرات ادبی به عنوان یکی از حوزه های مهم پژوهشی این رشته، راه را برای مطالعات تطبیقی در زمینه نهضت ها، انواع (ژانر) و مضمون ها و مایه های غالب (موتیف) ادبی نیز می گشاید. نحله جدیدی از این مکتب که استیون توتوسی آن را ادبیات تطبیقی نوین می نامد، ماهیتاً با رشته بین رشته یی دیگری که اندیشمندان آن را مطالعات فرهنگی می نامند و امروزه از اهمیت و جایگاه خاصی در پژوهش های علوم انسانی برخوردار است ادغام شده، به نحوی که در برخی از دانشگاه های معتبر دنیا این رشته به «ادبیات تطبیقی و مطالعات فرهنگی» تغییر نام داده است. رشته ادبیات تطبیقی یکی از شاخه های علوم انسانی است که اهمیت آن به دلایل زیر رو به فزونی است و هر روز شاهد راه اندازی گروه ها، مراکز پژوهشی و انجمن های ملی ادبیات تطبیقی در کشورهای مختلف- به خصوص در کشورهای آسیایی و عرب زبان در طول دو دهه اخیر- هستیم.
۱) ادبیات تطبیقی ماهیتاً رشته یی است که به مطالعات بین فرهنگی گرایش دارد لذا زمینه مناسبی برای ایجاد، توسعه و گسترش روابط و تعاملات بین فرهنگی است.
۲) گسترش تعاملات بین فرهنگی موجب شناخت بیشتر بین ملل مختلف می شود و شناخت به تفاهم و دوستی و صلح پایدار می انجامد.
۳) «ادبیات تطبیقی می نماید که اندیشه های آدمیان در بنیاد به یک سرچشمه می رسند، و به رغم اختلاف های فرعی و طرز بیان، خویشاوندی در میان آنهاست. فی المثل مردم دنیا در هر نقطه از جهان یکسان عاشق می شوند، اما همگی به نحو یکسان عشق خود را ابراز نمی کنند. همین گونه اند سایر مسائل بنیادی. از هر چیز گذشته، مقارنه آثار ادبی مختلف می تواند به تفاهم میان ملت ها کمک کند، و احساس های مشترک انسان ها را به تشریح بگذارد.» (گفت وگو با دکتر محمد علی اسلامی ندوشن، «جایگاه زبان و ادبیات فارسی در جهان معاصر»، کتاب ماه ادبیات، شماره ۴- پیاپی ۱۱۸- مرداد ۱۳۸۶، صص ۸-۵)
۴) ادبیات تطبیقی باعث وسعت دید و سعه صدر می شود و از تعصبات قومی که باعث دور شدن ملت ها از یکدیگر می شوند، می کاهد. ادبیات تطبیقی از مرزها می گذرد و بر اشتراکات فرهنگی و انسانی بین ملل مختلف تاکید می ورزد تا از این طریق تفاهم ها و دوستی ها تقویت شود.
حتی شناخت نکات افتراق بین فرهنگی ضمن ایجاد روحیه احترام متقابل به انس و مودت بین انسان ها کمک می کند. ادبیات تطبیقی تحقق این شعر زیبا و انسان دوستانه سعدی است؛ «بنی آدم اعضای یکدیگرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند».
۵) ادبیات تطبیقی شناخت خود در آینه دیگری است؛ ادبیات تطبیقی یعنی اینکه ما چه گفته ایم و دیگران چگونه ما را دریافته اند. به تعبیر برونتیه شناخت دیگری ما را به شناخت بهتر خود هدایت می کند. به عبارت دیگر، مطالعات ادبیات تطبیقی ما را در شناخت ادبیات ملی برخاسته از فرهنگ اصیل ایرانی یاری می دهد.
۶) جهان متلاطم امروزی بیش از هر زمان دیگری به انسجام و تفاهم و تعامل فرهنگی نیاز دارد. ادبیات تطبیقی از طریق مطالعه ادبیات و فرهنگ سایر ملل چنین فرصتی را فراهم می سازد.
۷) ادبیات تطبیقی با تاکید بر اومانیسم جهانی و تعاملات بین فرهنگی در سیاست خارجی و صحنه بین المللی حرف برای گفتن دارد.
۸) ادبیات تطبیقی همان طور که بر ارتباطات بین فرهنگی تاکید می ورزد، مرزهای جغرافیایی و زبان شناختی را در جست وجوی وحدت و همدلی انسان ها درمی نوردد و همه فرهنگ ها را بخشی از میراث بزرگ بشری محسوب می نماید، بر ادبیات و فرهنگ ملی ارج می نهد و دوام و بقای هر تمدنی را در گرو تقویت و پایبندی به جهان بینی، آداب و سنت ها و ارزش های فرهنگی آن می داند. مهاتما گاندی می گوید؛ «نمی خواهم خانه ام را با چهار دیواری محصور و محدود کنم و همه پنجره هایش را گل اندود کنم. به خلاف، آرزو دارم نسیم تمام فرهنگ ها چون باد بهاری در کاشانه ام وزیدن آغاز کند، ولی اجازه نخواهم داد هیچ بادی مرا با خود ببرد .»(به نقل از خاویر پرز دوکوئیار، تنوع خلاقانه ما. پاریس؛ یونسکو ۱۹۹۵، ص۷۳)
۹) ادبیات تطبیقی با ایجاد ارتباط میان رشته های مختلف علوم انسانی، مطالعات بین فرهنگی و هنرهای زیبا بار دیگر بر اهمیت و نقش ریشه یی علوم انسانی در پیشرفت و توسعه پایدار صحه می گذارد. ادبیات تطبیقی پایان انزوای علوم انسانی است.
جمله یی را از متن سخنرانی استاد نجفی برای نتیجه گیری به استعانت می طلبم. «ادبیات تطبیقی سی سال پیش از برنامه دانشگاه های ما حذف شد. چرا؟ کسی نمی داند. آیا اکنون وقت آن نرسیده است که این شاخه بسیار مهم و بسیار فعال و بارور علوم انسانی که در همه دانشگاه های جهان تدریس می شود دوباره وارد برنامه درسی دانشگاهی ما شود؟» (ص ۳)
سابقه ادبیات تطبیقی در ایران به تاسیس کرسی ادبیات تطبیقی در دانشگاه تهران - که آن را «سنجش ادبیات» می نامیدند - توسط دکتر فاطمه سیاح (۱۲۸۱ مسکو -۱۳۲۶ تهران) بازمی گردد. پس از عمر کوتاه وی دیگران منجمله استاد جواد حدیدی (۱۳۸۱-۱۳۱۱)، عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فرانسه دانشگاه مشهد و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی از سال ۱۳۷۰، راه را ادامه دادند. نگاهی اجمالی به این سابقه حاکی از آن است که این رشته هیچ گاه به صورت گروه آکادمیک مستقلی در دانشگاه های ایران راه اندازی نشده، هیچ انجمن علمی بدین نام در ایران شکل نگرفته و هیچ مجله تخصصی در این زمینه منتشر نشده است. به عبارت دیگر، هیچ گاه این سه شرط اساسی (گروه آکادمیک مستقل، انجمن علمی و نشریه تخصصی)، که معرف و پشتوانه تداوم و گسترش و پیشرفت هر رشته یی است، برای ادبیات تطبیقی در ایران فراهم نیامده است. در نتیجه، تلاش معدود پژوهشگران این رشته راه به جایی نبرده و ادبیات تطبیقی، به رغم پشتوانه غنی و سترگ فرهنگ و ادب فارسی، همچنان در فضای آکادمیک ایران مغفول مانده است.
امید می رود که توجه نهادهای علمی کشور به این رشته جلب و بسترهای لازم برای راه اندازی آن فراهم شود، البته، پرهیز از هرگونه شتاب زدگی و سطحی نگری شرط موفقیت و تداوم است. به هوش باشیم از اول که بنای محکمی بسازیم و فقط به افزایش دوره ها و تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی و تعداد مقاله ها - آن هم به زعم عده یی فقط در مجلات نمایه شده در ISI- دل خوش نسازیم. هیچ ایرادی ندارد با کم شروع کنیم اگر درست شروع کنیم و برای ادامه راه برنامه ریزی دقیق داشته باشیم تا آیندگان آن را ادامه دهند. در سایر مراکز علمی دنیا نیز چنین بوده است. هیچ گاه یک نسل به تنهایی مسیر طولانی توسعه علمی رشته خاصی را نپیموده است. آسیب شناسی جدی ادبیات تطبیقی در همین عدم برنامه ریزی درازمدت و نظام مند نهفته است که باعث شده تلاش های پراکنده معدود پژوهندگان این رشته به جایی نرسد و با رفتن یک فرد این رشته نیز تعطیل شود. مساله دیگر این است که هرگونه پژوهش کاربردی بدون آشنایی اولیه با مبانی نظری و ریشه یی آن علم نه تنها آب در هاون کوبیدن است، بلکه موجب کژتابی ذهنی و فکری می شود که رسوبات آن تا سالیان طولانی باقی می ماند و زدودن آن اگر غیرممکن نباشد، بسیار سخت است. ادبیات تطبیقی از این امر مسلم علمی مستثنی نیست. مغشوش بودن پژوهش های اخیر ادبیات تطبیقی حاکی از این خلأ و کمبود است «هر چند پرداختن به جنبه های نظری نباید موجب فراموشی جنبه های عملی و سودمند ادبیات تطبیقی گردد.» (نقل به مضمون از متن سخنرانی دکتر نجفی، ص ۵۰)
ادبیات تطبیقی تجربه یی جدید در قلمرو مطالعات ادبیات جهان و ادبیات ملی است و راه اندازی آن از ضروریات علمی کشور است. بدون شک، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، چه به عنوان بانی و چه به عنوان رهنموددهنده، می تواند نقش موثر و ماندگاری در این نهضت علمی داشته باشد.
ادبیات تطبیقی؟ بلی، حتماً.
علیرضا انوشیروانی
عضو هیات علمی رشته ادبیات تطبیقی دانشگاه شیراز
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید