پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا


با دیو آشنا شوید Meet Dave


با دیو آشنا شوید    Meet Dave
▪ کارگردان: برایان رابینز.
▪ فیلمنامه: راب گرینبرگ، بیل کوربت.
▪ موسیقی: جان دبنی.
▪ مدیر فیلمبرداری: جی. کلارک متیس.
▪ تدوین: ند باستیل.
▪ طراح صحنه: کلای ای. گریفیث.
▪ بازیگران: ادی مورفی[دیو مینگ چنگ/فرمانده]، الیزابت بنکز[جینا موریسون]، گابریله یونیون[شماره ٣-افسر فرهنگی]، اسکات کان[افسر دولی]، اد هلمز[شماره ٢-جانشین فرماندهی]، کوین هارت[شماره ١٧]، مایک اومالی[افسر ناکس]، پت کیلبین[شماره ٤-افسر حراستی]، جودا فرایدلندر[مهندس]، مارک بلوکاس[مارک رودس].
▪ ٩٠ دقیقه.
▪ محصول ٢٠٠٨ آمریکا.
▪ نام دیگر: Starship Dave. نامزد بهترین فیلم کمدی تابستانی از مراسم انتخاب نوجوانان.
▪ ژانر: کمدی، علمی تخیلی.
یک فضاپیمای پژوهشی از سیاره نیل، در نیویورک و مقابل مجسمه آزادی به زمین برخورد می کند. منتها این فضاپیما شکل معمول سفاین فضایی را ندارد و دقیقا به شکل و اندازه یک مرد سیاه پوست-دقیقاً مشابه با فرمانده سفینه- ساخته شده است. داخل این سفینه گروهی از فضانوردان مینیاتوری کنترل اعضای بدن این انسان/سفینه را بر عهده دارند.
آنها در جست و جوی قلوه سنگی هستند که مدتی قبل به زمین سقوط کرده و به دست پسربچه ای به نام جاش موریسون افتاده است. وقتی انسان/سفینه برای انجام ماموریت خود به راه می افتد، هنگام عبور از خیابان با اتومبیل جینا مادر جاش برخورد کرده و همین امر باعث آشنایی آنها می شود. انسان/سفینه خود را به وی دیو مینگ چنگ معرفی کرده و به آپارتمان او راه می یاید. ولی جاش طی دعوایی با قلدر مدرسه سنگ را از دست داده و مدتی زمان برای باز پس گیری ان لازم است. در حالی که انرژی انسان/سفینه رو به اتمام است و فضانوردان داخل آن در معرض تاثیر گرفتن از فرهنگ زمینی ها هستند. چیزی که به مقام جانشین فرمانده انسان/سفینه خوش نمی آید و در صدد به دست گرفتن قدرت و عزل فرمانده فعلی از موقعیت خویش است...
● چرا باید دید؟
دوستداران ژانر علمی تخیلی حتماً یکی از کلاسیک های این گونه به نام سفر شگفت انگیز(١٩٦٦) ساخته ریچارد فلایشر را به خاطر دارند که گروهی دانشمند برای نجات دیپلماتی برجسته توسط دستگاهی پیشرفته کوچک شده و درون زیردریایی میکروسکوپی به داخل جریان خون وی تزریق می شدند. این سفر در داخل بدن آدمی و سرک کشیدن به زوایای مختلف آن از درون هنوز به خودی خود بدیع هست. ایده ای که بعدها متناوباً در فیلم های زیادی تکرار شد و به ژانرهای دیگر نیز راه یافت. نمونه انیمیشن آن اُسمز جونز(٢٠٠١) را که به یاد دارید؟
گذر این ایده به ژانر کمدی هم افتاد و فیلم هایی مانند فضای درونی(١٩٨٧) جو دانته ساخته شد و حالا این سوژه به چنگ یکی از بازیگر/کمدین های آمریکایی افتاده که دچار نارسیسم مفرطی است و علاقه ای حیرت انگیز به تکثیر وجود خود دارد و گاه آن را تا حد یک الگو ارتقاء می دهد. بله، منظورم ادی مورفی است که این بار اندام خود را به شکل سازواره ای در حد یک سفینه ایده آل درآورده و خود نیز به شکل مینیاتوری درون آن جای گرفته است. بله، یک ادی مورفی درون یک ادی مورفی دیگر!!!
بدیهی است اگر از طرفداران وی و نوع کمدی اش باشید، فیلم را عالی، خنده دار و شاید مناسب خانواده هم ارزیابی کنید و ایده بالا را نبوغ آمیز بدانید. ایده ای که ٦٠ میلیون دلار برای عینیت بخشیدن به آن صرف شده و هنوز از بازگشت آن خبر موثقی در دست نیست تا تهیه کنندگان و سرمایه گذارانش را از نگرانی نجات دهد!
سکان دار این انسان/سفینه... ببخشید نوار متحرک مردی است موسوم به برایان رابینز که ٤٥ سالی از عمرش می گذرد و بچۀ بروکلین، نیویورک است. در دهه ١٩٨٠ با بازیگری آغاز کرده و بعدها تهیه کنندگی، نویسندگی و کارگردانی را هم به مشاغل خود افزوده است. سابقه معقولی در تلویزیون دارد(تهیه کننده سریال محبوب اسمال ویل) و همین موقعیت را در سینما برای تهیه فیلم های وزرشی چون مربی کارتر و بیس بال(٢٠٠١) –همچنین کارگردانی-کسب کرده است. اما از وقتی روی صندلی کارگردانی نشسته چیز دندان گیری برای دوستدارن فیلم های غیر ورزشی نتوانسته فراهم کند.
کمدی های ساده پسندانه ای چون سگ پشمالو(٢٠٠٦) نهایتا فیلم هایی برای وقت گذرانی بی خطر خانوادگی تلقی و بعد به راحتی فراموش شده اند. سال گذشته که با ادی مورفی به هنگام ساخت نوربیت عقد اخوت بست، خیلی ها تصور می کردند حاصل این همکاری برای هر دو طرف مترادف با موفقیت بیشتر هنری خواهد بود. اما در نهایت و بعد از گذشت یک سال و ظهور دومین میوه همکاری این جنابان معلوم شد که این بچۀ بروکلین تبدیل به کارچرخان پروژه های پول ساز مورفی شده که چند سالی است فقط و فقط نوجوان ها را هدف گرفته و به هیچ وجه قادر به خنداندن افراد بالغ نیست!
با دیو آشنا شوید نمونه ای از تکثیرهای تاسف انگیز مورفی در دهه گذشته است که قدرت بازیگری او را روز به روز به قهقرا می برد. فراموش نکنیم همین سال قبل بود که اسکار بازی در دختران رویا نصیب شد آن هم برای نقشی که هیچ نشانی از کمدی در آن نبود. با این حال فیلم می تواند برای نوجوان های حدود ده سال جذاب باشد و دستمایه خیالبافی های روزانه و شبانه شان گردد. تاسف آور است که کودکان امروز باید به جای خواندن کتاب های ژول ورن یا آرتور سی کلارک و آیزاک آسیموف وقت خود را برای دیدن چنین فیلم هایی صرف کنند!
امیر عزتی
منبع : موج نو


همچنین مشاهده کنید