پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا


برخی خانه و کاشانه خود را از دست می ‏دهند، برخی دیگر زمین‏ هایشان را و میلیون‏ ها انسان گرسنه می‏ مانند


برخی خانه و کاشانه خود را از دست می ‏دهند، برخی دیگر زمین‏ هایشان را و میلیون‏ ها انسان گرسنه می‏ مانند
آیا رابطه‌ای میان بحران مسکنی که در آمریکا حکم‏فرماست (ساب پرایم) و بحران مواد غذایی که ظاهراً «بر حسب اتفاق» یکی پس از دیگری رخ داده است، وجود دارد؟ از یک دیدگاه، بلی. گرچه «فرانس مور لاپه» اخیراً یادآوری می‏کرد که امکان تغذیه کامل برای تمام افراد بشر وجود دارد، ولی میلیون‏ها انسان دچار سوء تغذیه هستند زیرا نظام تولید و توزیع بد عمل می‏کند و بیش از پیش در معرض تصمیمات خودسرانه شرکت‏های فراملی قرار گرفته است، همانند آن‏چه بر سر وام گیرندگان جزء مسکن آمد…
به هنگام فروپاشی بازار مسکن در آمریکا، سرمایه‌گذاران بزرگ که در پی یافتن امکان دیگری جهت به‌دست آوردن سود بیشتر برای مشتریان خود بودند، توجه‏شان به‌سوی بهای مواد غذائی در بازارهای مدت‏دار جلب شد و برای ارزش آینده آن‏ها به سوداگری پرداختند. بانک «ک.ب.س.» در بلژیک حتی شعاری یافته است که نشان دهنده نداشتن کوچکترین حساسیت در برابر بینوایی و مصیبت در دنیاست: «از افزایش بهای مواد غذائی سود ببرید»! به‌عبارت دیگر می‏توان گفت بر روی گرسنگان دنیا شلیک کنید و سود خود را ببرید.
مهم نیست که انبارهای مواد غذائی دنیا تا چه حد پر یا خالی شده باشند، ولی این سوداگری در بازارهای مدت‏دار موجب افزایش مجموعه قیمت‏ها شد و این‏گونه، حبابی را به‌وجود آورد که درست است در نهایت خواهد ترکید ولی مانع این امر نشد که میلیون‏ها انسان را مجبور کند تا برای تغذیه خود تقریباً یک شبه، میانگینی برابر با ۴۰ درصد بیشتر هزینه کنند.
گرچه به‌نظر می‏رسد از شدت بحران اندکی کاسته شده باشد ولی نیروهایی در صحنه حضور دارند که در این لحظه، دگرگونی ژرف اقتصاد کشورهایی را موجب شده‌اند که در آن‏هاصدها میلیون کشاورز خرد زندگی می‏کنند.
شرکت‏های بزرگ و حتی کشورها، زمین‏های کشورهای دیگر را می‏خرند. ژاپن گویا در این لحظه، مالک سه بار بیشتر زمین کشت‏پذیر در سرزمین‏های دیگر است تا در خود ژاپن. لیبی در اوکرائین زمین‏های کشاورزی کرایه می‏کند.
امیرنشین‏های خلیج فارس در پاکستان زمین‏های بزرگ کشاورزی می‏خرند. در پی یک توافق‏نامه بین چین و فیلیپین، شرکت‏های چینی زمین‏های فیلیپین را برای کشت برنج و ذرت کرایه می‏کنند که محصولات آن‏ها منحصراً برای مصرف داخلی چین در نظر گرفته شده است. شرکت‏های چینی حتی زمین‏های کشاورزی را در آفریقا و در قاره‏های دیگر برای کشت خریداری می‏کنند….
بازار کشت برای سوخت خودروها نیز عنصر دیگری است که روند دست‌اندازی بر زمین‏ها و ایجاد کشتزارهای بزرگ را تشدید می‏کند؛ روندی که نتیجه آن اخراج کشاورزان بومی و پس‏رفت تولید مواد غذایی محلی است.
مطمئناً این کشاورزان خردِ بومی نیستند که از افزایش شدید بهای مواد غذایی بهره می‏برند. بازارهای شهری در کشورهای رشدیابنده از مواد ارزان قیمتی که از کشورهای دیگر می‏آیند، پرشده است. مواد مشابه بومی آن‏ها، تاب مقاومت در برابرشان ندارند و شرکت‏های فراملی این سودهای سرشار را به جیب خود می‏ریزند.
کشورهای ثروت‏مند، بانک جهانی، صندوق بین‌المللی پول و سازمان جهانی بازرگانی، یک‌صدا به کشورهای تنگ‏دست توصیه گشودن بازارهایشان را کردند. بهمنی از پیمان‏های دوجانبه برای مبادله آزاد و سرمایه‌گذاری، بر روی سر این کشورها فرود آمد. آن‌چه بر سر تولیدات کشاورزی بومی آمد را می‏توان به‌خوبی تصور کرد. به‌عنوان نمونه، کشاورزان تایلندی در حال حاضر سود کمتری از همان برنجی که مصرف کننده بهای آن‏را سه بار بیشتر می‏پردازد، دریافت می‏کنند. آیا می‏توان از این چیستان چیزی درک کرد؟
بر اساس محاسبات شرکت کارشناسی مواد اولیه «گرشهام اینوستمنت منجمنت»، حجم سرمایه‌گذاری سوداگرانه در بازارهای مدت‏دارتولیدات پایه‌ای، از ۵ میلیارد دلار در سال ٢٠٠٠، به ۱۷۵ میلیارد دلار در سال ٢٠٠٧ افزایش یافته است.
افزایش شدید اخیر بهای مواد غذایی به نوبه خود، شمار انسان‏هایی را که دچار سوء تغذیه هستند به همان سطح پیش از تصویب «اهداف هزاره نو برای پیشرفت» توسط سازمان ملل رسانده است.
شگفتا! شتاب گردش پول بیشتر شده است. و شاید به همین علت است که کشاورزان دیگر نمی‏توانند رنگ آن‏را ببینند…!
نوشته: میشل مونت
منبع: تارنگاشت سو بلاگ
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه


همچنین مشاهده کنید