شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

تب تندی که خیلی زود به عرق می نشیند!


تب تندی که خیلی زود به عرق می نشیند!
المپیک بیست و نهم با تمام کم و کاستی ها به پایان رسیده اما این روزها طیف وسیع ناکامی ها و شکست های ورزشکاران ما جامعه ورزش را در بر گرفته و همچنان بحث داغ محافل و مجالس است.
مدت مدیدی است که برایمان عادت شده است به محض ناکامی تیم های ورزشی در میادین بزرگ بین المللی سریع دست به کار شده و کمیته بررسی شکست تشکیل می دهیم اما در این نشست ها به جای ارائه راهکارهای مناسب و به کار بستن آن ها برای جبران ناکامی و موفقیت در مراحل بعد، فضای آن را تبدیل به میدان تاخت و تاز به یکدیگر و توجیه شکست ها می کنیم و در نهایت به دنبال مقصر می گردیم تا با اعمال فشار او را به گوشه رینگ ببریم و اذهان عمومی را به سوی او منحرف می کنیم.
● آیا واقعا با متهم کردن دیگران می توان کاری از پیش برد؟
مسلما هرگز! اصحاب غار ورزش ما مدت چهار سال در خواب غفلت و خوش خیالی و در رویاهای کسب مدال غوطه ور بودند و زمانی بیدار شدند که کشتی المپیک با برخورد به امواج سهمگین ناکامی به ته دریای ناامیدی سقوط کرده و دیگر کار از کار گذشته است و اکنون نیز نمی توان با حمله بی محابا به دیگران و به صلابه کشیدن آن ها، آب رفته را به جوی بازگرداند.
این درست است که با تشکیل این کمیته ها بسیاری از حقایق و سایه روشن های المپیک مشخص می شود و تا حدودی چهره واقعی ورزش و مسائل پشت پرده آن آشکار می شود اما چه سود، این زمانی است که دیگر هیچ فایده ای به حال ورزش نخواهد داشت و بار سنگین شکست ها را کم نخواهد کرد. به قول معروف بر سر مزاری می گرییم که مرده ای در آن نیست!
سوال اساسی اینجاست که چرا این کمیته های نقد و بررسی قبل از مسابقات تشکیل نمی شود تا کمبودها و نواقص شناسایی و رفع و رجوع شود؟ کدام جلسه نقد و بررسی را تشکیل داده ایم، از کدام حقایق پرده برداشته ایم، کدام اشراف و نظارت بر کار تیم های ورزشی را داشته ایم؟
قبل از حضور در میادین مسابقات همه چیز پوشیده و مخفی است. بر سر هر اردویی که حاضر می شوی و یا با هر کدام از مسوولین، مربیان و ورزشکاران هم کلام می شوی اذعان می دارند که همه چیز عالیست و اردوها نیز مدینه فاضله است . همگان با به به و چه چه به توصیف تیم ها و شرایط مساعد بدنی و روحی روانی خود می پردازند و با صلابت از موفقیت بی چون و چرای خود سخن به میان می آورند اما به محض پا گذاشتن در میدان، قافیه را می بازند و آن وقت است که همه چیز را روی دایره می ریزند و زمین و زمان، ناداوری، قرعه بد و مسائل روحی و روانی را مقصر ناکامی می دانند، تازه زخم های کهنه اختلافات، کمبودها و بسیاری از مسائل دیگر سرباز می کند.
باز هم گلی به گوشه جمال حاج حسین رضا زاده که حداقل شهامت آن را داشت که قبل از زمین زدن اعتبارش و به وقوع پیوستن یک فاجعه به علت ناتوانی جسمی از المپیک کنار بکشد تا همچنان جاودانه بماند.
از بحث اصلی دور نشویم، سابقه نشان داده است که این کمیته های بحث و بررسی بیشتر بسان دادگاه های محاکمه ای می ماند که بدون نتیجه گیری مثبت و اساسی به پایان می رسد و فقط شاید مرهمی باشد بر دل ریش ورزش دوستانی که غم سنگین شکست ها را بر دوش خود احساس می کنند.
جالب اینجاست که همگی درد را می شناسیم و نسخه هم خوب می پیچیم اما از درمان آن عاجز هستیم، خوب شعار می دهیم و در میدان عمل ناتوانیم.
عزم همگان برای موفقیت در چهار سال دیگر جزم می شود اما تنها با گذشت چند روز همه چیز به دست غفلت و فراموشی سپرده می شود و این نشان از آن است که اراده ما محکم نبوده و تلاش ما بیهوده است و به قول معروف تب تندی است که خیلی زود به عرق می نشیند.
به هر حال این دوره از المپیک هر چه که بود، خوب یا بد، تمام شد. اینکه بخواهیم با دامن زدن به مسائل حاشیه ای همانند کشک و تخم مرغ، تمرد ورزشکاران از دستورات و بسیاری از اتفاقات دیگرهمچنان پیرامون آن مانور دهیم چاره حل مشکلات پیش رو نخواهد بود بلکه باید از آن درس بگیریم و با تلاش و همت همگانی بر ویرانه های بر جای مانده از آن عمارتی نو بسازیم.
حمیدرضا ملکی
منبع : خبرگزاری ایسکا نیوز


همچنین مشاهده کنید