شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

تناقض‌های کمونیستی


تناقض‌های کمونیستی
به گاه صحبت درباره وظیفه روشنفکر، یک جمله همیشه در زبان‌ها می‌چرخد، این جمله که وظیفه روشنفکری خلق فضا در عرصه عمومی است. و ما اینک عرصه عمومی را برای حضور روشنفکران ایرانی در عرصه اجتماع می‌گشاییم. در اینجا قرار است به فراخور روزگار، خواننده سخن روشنفکران ایرانی درباره مسائل روزمره زندگی باشیم. می‌خواهیم از روشنفکران درباره آنچه در همین گوشه و کنار اتفاق می‌افتد، بپرسیم و روایت آنها را بشنویم. پس این هفته المپیک پکن و اعتراض تبتی‌ها را بهانه کردیم و از آنان پرسیدیم:
چین امروز میزبان بازی‌های المپیک به عنوان نماد صلح و مدارای جهانی است و در آن میان هم تبتی‌های معترض به سیاست‌های چین اعتراض‌هایی هدفمند را سامان داده و دولتمردان چینی را به رعایت حقوق سیاسی خویش دعوت می‌کنند. آیا چین می‌تواند میزبان خوبی برای این همبستگی جهانی باشد؟
● پارادوکس تاریخی
▪ هوشنگ ماهرویان :چین این روزها دورانی سراسر پارادوکسیکال را پشت سر می‌گذارد. قدرت اقتصادی چین او را به سوی آموزه‌های لیبرال دموکراسی کشانده در حالی که آموزه‌های چپ همچنان در این کشور پرجمعیت ریشه دارد.مارکس بر آن بود تا دین را به عرصه خصوصی افراد بکشاند و از حضور دین در عرصه عمومی بکاهد. دیدگاه‌های مارکس پس از او به شکلی غیر منسجم از سوی افرادی که خود را چپ می‌نامیدند ادامه یافت. تدوام آموزه‌های مارکس در چین و شوروی بیش از سایر کشورها خود را نشان داد به گونه‌ای که در دوران پس از او عرصه عمومی نه تنها از دین که از خیلی ابزارهای اجرای جامعه مدنی از جمله احزاب و روزنامه‌ها و حتی احزاب سیاسی هم بی‌بهره ماند و مصادیق احترام به حقوق بشر به اندک میزان ممکن خود در این کشور کاهش یافت.
در این دوران است که عرصه عمومی شامل انجمن‌ها، گروه‌ها و نهادهای مذهبی و احزاب از سوی چپ‌ها به کنار گذاشته می‌شود. چین با این پس‌زمینه حالا به دورانی رسیده که باید آزادی تجارت مورد نظر جان استوارت میل را در سیاست‌های کلان جامعه خود اجرا کند. چین این روزها دوره آزادی تجارت را تجربه می‌کند و البته در همین شرایط آموزه‌های حذف عرصه عمومی و بی‌توجهی به حقوق بشر همچنان در سیاست‌های این کشور ته نشست‌های خود را نشان می‌دهد. آنچه طی سال‌های گذشته بر مردان تبت و دالایی لاما گذشته در حقیقت نمایش گوشه‌ای از این پارادوکس است. حالا اگر چین بخواهد بر رویه خود در تجارت آزاد ادامه دهد ناخودآکاه به سمتی خواهد رفت که در آینده‌ای نزدیک مصادیق نقض حقوق بشر رخت خواهد بست. لیبرال دموکراسی الزاماتی را برای کشورها به وجود خواهد آورد و یکی از همین الزامات هم ترویج احترام به حقوق بشر است. چین در شرایط تشدید پارادوکس تاریخی خود قرار گرفته است. المپیک پکن بهانه‌ای شد نا دالایی لاما بار سفر بر بندد و از کشوری به کشور دیگر سفر کند. در حین این سفرها با سران کشورها به گفت و گو بنشیند و حکومت‌گران نیز با گوشه و کنایه از چین بخواهند تا ملزومات حقوق بشردوستانه را در تبت اجرا کند. بنابراین نه تنها آینده پیش روی تبت و دالایی لاما بهتر خواهد شد که می‌توان گفت شرایط حقوق بشر در کشور چین به زودی وارد فاز تازه‌ای از شرایط بهبود می‌شود.
● زنده باد دالایی لاما
▪ لیلی گلستان :دالایی لاما را دوست دارم، شاید به این خاطر باشد که در ذهنم به عنوان نماد مقاومت و مبارزه شکل گرفته است در همه این سال‌ها که اخبار او را از رسانه‌ها دنبال می‌کنم. این روزها چین میزبان المپیک ۲۰۰۸ پکن است، خیلی وقت است که مسوولان کشور چین به استقبال مسابقات المپیک رفته‌اند و این روزها همه چینی‌ها هیجان خاصی دارند و شاید بتوان گفت به نوعی از اینکه المپیک در کشورشان برگزار می‌شود حس غرور دارند. دالایی لاما اما در این میان چندان خشنودنیست، این روزها او به فکر بهبود اوضاع مردمان تبت است. یک سالی می‌شود که به هر دری زده تا شرایط در منطقه تبت برای او و هم مسلکانش بهبود یابد.اما برای من برگزاری مسابقات المپیک پکن موجب شده تا توقعم از این سرزمین پر رمز و راز بیشتر شود. چین تا همین جای کار هم به خوبی از پس برگزاری المپیک بر آمده و حالا در چنین سطحی توقع جهانی از این کشور این است که برای بهبود وضعیت زیست مردمان تبت اقدامی جدی انجام دهد. دالایی لاما را دوست دارم و مدام پیگیر اخبارش هستم، او برای من همیشه نماد مبارزه است و خوشحال می‌شوم اگر المپیک در کنار همه جذابیت‌هایی که دارد این بار در حل یک مشکل حقوق بشری هم پیش قدم شود. زنده باد دالایی لاما.
● فراموشی انسانیت
▪ سیاوش جمادی :این روزها المپیک پکن ذهن مردم جهان را به خود مشغول کرده است اما ذهن من را سرگذشت مردمانی در گوشه‌ای از این کشور بزرگ مشغول کرده که از شرایط خوبی برای زیست و معیارهای زندگی برخوردار نیستند. ماجرای چین و تبت به لحاظ انسانی و صرف نظر از وضعیت و زد و بندهای سیاسی ماجرایی است که باید نفع مردم تبت تمام شود. اما در باره موضعگیری کشورهای غربی درباره آنچه در تبت به عنوان مصداق نقض حقوق بشر می‌گذرد اتفاقی دوگانه است چرا که شواهد و رخدادهای تاریخی نشان داده که همین کشورهای غربی از کنار برخی فجایع انسانی می‌گذرند و البته برخی سودها موجب می‌شود که در کنار مواردی از نقض حقوق بشر سکنی گزینند.
کشورهای غربی پیش از این به راحتی از کنار کشتار حلبچه و قتل عام کردها گذشتند و رسانه‌های این کشورها با بی‌اعتنایی اخبار مرتبط در این حوزه را پوشش دادند. در رفتار کشورهای غربی در مواردی از این قیبل دماسنج متغیری وجود دارد که گاه به نفع حقوق بشر و گاه به نفع دیکتاتورهای ضد بشر متمایل می‌شود. نقش آمریکا در افغانستان و در عراق و به طور کلی لجام گسیختگی بلوک غرب به رهبری آمریکا نشان می‌دهد که مدت‌ها است مسئله حقوق بشر و دموکراسی بازیچه دست برخی کشورها شده است. به طور خلاصه در اثبات مدعای خود درباره برخورد دوگانه غرب با آنچه در تبت می‌گذرد باید بگویم که تاریخ دموکراسی در ۳۰۰ سال گذشته به ویژه در ایالات متحده با معضل بزرگی مواجه بوده است. صدای مردم که باید در دولت _ ملت شنیده شود و به گوش رسد با صدای صاحبان سرمایه، سلاح و رسانه مشتبه می‌شود. موضعگیری جهان غرب در مورد تبت یک موضعگیری دوگانه و غیر قابل تحمل است همچون موضع‌گیریهایی که در جنگ جهانی دوم و در جنگ جهانی داخلی اسپانیا اسناد و شواهد روشنی در این زمینه وجود دارد.
● چین کوتاه نیامد
▪ حبیب‌الله پیمان :المپیک پکن فرصت مناسبی شد تا کشورهای غربی با اعمال برخی فشارها بر چین بخواهند نسبت به اصلاح وضعیت حقوق بشر دراین کشور هشدار دهند اما در نهایت چین بازنده این بازی نشد و البته شاید بتوان تنویر افکار عمومی‌جهان نسبت به وضعیت تبت و رسانه‌ای شدن این موضوع را برگ برنده دالایی لاما دانست. اما واقعیت این است که اقتصاد چین به جایگاهی از تاثیرگذاری دست یافته که به این راحتی‌ها نتوان این کشور را از مواضع حقوق بشرانه تهدید کرد. دالالی لاما رهبر تبتی‌های چین همزمان با آماده‌سازی چین برای میزبانی مسابقات جهانی المپیک ۲۰۰۸، فرصت را برای طرح موضوع وضعیت مردمان منطقه‌اش در سطح رسانه‌های جهان مناسب دانست و در سفرهای مختلف خود و در دیدار با سران کشورهای مختلف جهان نسبت به طرح خواسته‌هایش اقدام کرد . شاید دالایی لاما تصور می‌کرد که برخی از کشورها با تحریم برگزاری مسابقات در پکن به خاطر رفتار دولت چین با تبتی‌ها یک برخورد جدی جهانی با دولت چین را رقم بزنند فارغ از اینکه حتی دولت‌هایی مانند آمریکا به دلیل حجم بالای مبادلات جهانی با چین با وجود تبلیغ رسانه‌ای در این زمینه حتی چنین پیشنهادی هم ارایه نکردند.
تقویت احساس قومی‌و مذهبی به ویژه پس از جنگ جهانی دوم وضعیت ویژه‌ای را بر جهان حاکم کرد به گونه‌ای که کشورهای اروپایی و غرب در حالیکه خود در جهت تقویت انسجام داخلی می‌کوشند اما از سوی دیگر حرکت‌هایی در سیاست خارجی این کشورها به چشم می‌خورد مبنی بر اینکه بی‌میل نیستند تمامیت ارضی کشورهای دیگر دستخوش تغییر شود و همین‌طور هم هست که شوروی تجزیه می‌شود و حالا رسانه‌های غرب به دنبال آن هستند که از نقض حقوق بشر در تبت بگویند و شاید در پس خواسته‌هایشان میل به تجزیه تبت از چین هم باشد اما دالایی لاما به خوبی وضعیت کنونی را درک کرده و در تمام سخنرانی‌هایش هم بر این نکته تاکید داشته که تبت‌خواهان استقلال نیست و صرفا آنها می‌خواهند که شرایط زیست‌شان در چارچوب جامعه کنونی چین بهبود یابد. به هر حال چین برنده بده و بستان‌های یک سال اخیر در ماجرای تبت و سفرهای دالایی لاما بود و قطعا قدرت اقتصادی چین در جهان امروز فرصت مناسبی را برای این کشور به وجود آورده است.
آمنه شیرافکن
منبع : سایر منابع


همچنین مشاهده کنید