جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


سیر قهقرایی کمال!


سیر قهقرایی کمال!
فیلم سینمایی “همیشه پای یک زن در میان است” ساخته کمال تبریزی در حال حاضر بر پرده سینماست. کمال تبریزی کارگردان شناخته شده‌ای است که اغلب، آثاری هنجارشکن و متفاومت به تماشاگر ارائه می‌کند و در این اثر هم همین هدف رادنبال می‌نماید. بازیگران این اثر عبارتند از رضا کیانیان، مهران مدیری، صبا کمالی ،حبیب رضایی ( که بازیگردان نیز هست) و گلشیفته فراهانی.موسیقی این اثر به عهده شهریار عظیمی بوده و محمدرضا مقصودی نیز فیلمنامه‌اش را نوشته است. این فیلم بر پیشانی خود برداشتی آزاد از مجموعه داستان‌های غیرقابل چاپ را دارد که با تماشای چندین باره هم یک ذره انسجام که نشان دهنده این رویکرد باشد مشاهده نمی‌شود. در واقع به صورت تلفیقی از هر داستان یک قطعه برداشت شده و با “سیریش” و چسب آهن به هم پیوند خورده است! این رویکرد مربوط به کلیت اثر است یعنی یک ساختار محکم را که بر مبنای یک فیلمنامه باشد دارا نیست و از متدلوژی لازم پیروی نکرده است.
داستان فیلم از این قرار است یک مرد که صاحب یک انتشاراتی است و همسر او که شاغل و عاشق تیراندازی است طی یک فرایند نسبتا کلیشه‌ای که از کم توجهی زن و مرد به یکدیگر برگرفته است از یکدیگر جدا می‌شوند ودیگران هم با یک رفتار کلیشه‌ای‌تر نقش محرک و خاله‌زنک را بازی می‌کنند و دست آخر معلوم می‌شود که علایق آنها به یکدیگر بیشتر بوده ولی از یکدیگر پنهان مانده و به این مضمون اضافه کنید یک مشت شعار و مقدار معتنابهی سکس پنهان و ابتذال ودیگر مخلفات لازم برای این گونه فیلم‌ها که نتیجه‌اش می‌شود کار کمال تبریزی.
اگر فضای حاکم بر این اثر را بازشناسی کنیم با یک فضای ضد زن رو به رو هستیم این استنباط با نشان دادن پلاکارد “ از پذیرفتن موکل زن معذوریم”نشات می‌گیرد. شخصیت پردازی در این فیلم هم به گونه‌ای است که شخصیت زن با خود و جامعه یک تعارض آشکار دارد یعنی نمی‌تواند بین خواسته‌های درونی خود و جامعه یک تعادل ایجاد کند و از این نظر یک سرخوردگی و افسردگی در او ایجاد می‌شود و او یک فرد شکست خورده و منفعل نشان داده می‌شود. این با هویت فعلی زن به‌عنوان نیمی از جمعیت جامعه که حضوری فعال و پویا در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی دارند در تضاد است و بیشتر یک سیاه نمایی است تا کالبد شکافی.
زن در این اثر به دلیل واهی نمی‌تواند حرف دل خود را به همسرش که محرم راز اوست بزند و برای بیان خواسته خود از خدمات شهری وتمام امکانات موجود بهره می‌گیرد. البته تبریزی این فیلم را بستر مناسبی دیده تا معضلات گریبانگیر جامعه مثل آتش گرفتن خودرو به صورت پی‌درپی یا بی‌آبی و بی‌برقی را عنوان کند .
تجربیات فیلم شناسی به ما می‌گوید هر چقدر از آثار اولیه یک فیلمساز جلوتر برویم آثار به مراتب بهتر و زیباتری را از او باید مشاهده کنیم. چیزی که در حال حاضر خلاف آن در حال شکل گیری است. یک بررسی تطبیقی به ما می‌گوید که مثلا داود نژاد کارگردان تیغ زن یک سیر نزولی را با ساخت این اثر طی کرده و کمال تبریزی نیز همین جریان را تکرار نموده است.
اصولا بیان ناهنجاری‌های اجتماعی سیاسی از رسالت‌های یک هنرمند است ولی با چه بیانی و با چه قیمتی؟
تبریزی برای بیان عقاید خود از بدترین شکل ممکن استفاده کرده است و سعی نداشته با روشی معقول عقاید خود را بیان کند. اصولا دفاع نکردن بهتر از بددفاع کردن است. زیرا نگرش غالب در این فیلم به زن یک نگاه ناصحیح است که در جای جای اثر قابل مشاهده است. البته در جایی از فیلم هم می‌توان به نکاتی اشاره کرد که نگاه حاکم بر جامعه را اغراق آمیز به نمایش گذاشته است. مثلا وقتی زن قصه، انبوهی ازکارت ویزیت را که مردم به او داده‌اند به پدر ومادر خود نشان می‌دهد و یا بعد از طلاق همه به خواستگاری او می‌روند از محضردار گرفته تا رئیس علیل که به یکباره! سرپا می‌شود ،‌خواسته به زعم خود نگاه حاکم جامعه نسبت به زن را به نمایش بگذارد. مهران مدیری هم با پذیرفتن این نقش در این اثر یک نقطه ضعف در کارنامه هنری خود به ثبت رسانده است.متاسفانه کمال تبریزی با نادیده انگاشتن نظرات منتقدین در جایی گفته که من کاری با منتقدین ندارم و آنها فیلم مرا نمی‌فهمند. من این فیلم را برای مردم ساخته‌ام و یا اینکه زن‌ها خود را باور ندارند و ...
احمد عراقی
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید