شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

آیا کسب سهمیه، تضمینی بر حضور در المپیک است؟


آیا کسب سهمیه، تضمینی بر حضور در المپیک است؟
شکست های تلخ در برخی رشته های اعزامی به پکن و باخت ها و حذف های زودرس فرضیه های قبلی سازمان تربیت بدنی و کمیته ملی المپیک مبنی بر این که چون ۵۵ سهمیه و مجوز حضور در المپیک ۲۰۰۸ را گرفته ایم، باید در تمامی آنها شرکت کنیم، زیر سوال برده است و اگر منصف باشیم، باید در این خصوص تجدیدنظر کنیم. بارها و بارها برایتان نوشته و امروز تکرار می کنیم که چون مسابقات بزرگ جهانی و المپیک بازتاب خبری چشمگیری دارند، باید در در مورد شرکت در آنها بسیار هوشیارانه عمل کرد و فقط کسانی را فرستاد که لااقل در جمع ۸ یا ۱۰ نفر اول رشته خود قرار گیرند. وقتی این باور و طرز برخورد وجود دارد که چون سهمیه حضور گرفته ایم و برای آن زحمات زیادی کشیده شده است، باید حتما به میدان برویم، نتیجه همان می شود که در پکن دیده ایم. یعنی در برخی رشته ها شکست هایی را متحمل می شویم که نه فقط اعتباری برای ورزش کشور نیست بلکه یک سوءتبلیغ برای ورزش ما است و دیگران را به این نتیجه می رساند که ورزش کشور ما می لنگد و دارای معایبی اساسی است و در برخورد با بزرگان مشکلاتی عمده دارد.
● ناگفته پیداست
اگر معتقد باشیم که ورزش ایران همچنان رو به پیشرفت دارد، باید پرسید اگر مثلا در دوره بعدی المپیک ( ۲۰۱۲ لندن) ۱۰۰ سهمیه حضور گرفتیم، باید تمامی ۱۰۰ ورزشکار مربوطه را به المپیک گسیل داریم؟ ناگفته پیداست که در بسیاری از ورزش های صعود کننده، موفقیتی کوچک هم برای ما متصور نیست و باخت مان قطعی نشان می دهد، آیا در چنین مواردی هم باید ورزشکارانی را به صحنه های بزرگ و منجمله المپیک گسیل داشت؟ اگر معتقد باشیم که کسب هر سهمیه المپیک به معنای اجباری شدن حضور در آن رقابت ها است، باید شکست های تبعی را هم پذیرفت و در آن صورت جایی هم برای گله و شکایت از فدراسیون های بازنده نمی ماند( کاری که علی کفاشیان در مقام دبیرکل کمیته ملی المپیک از فدراسیون های بازنده صورت داده است) و اگر جز این است و ابتدا به اعتبار ورزش کشور می اندیشیم، باید کسب سهمیه ها را مبنای حضور در میدان المپیک قرار ندهیم و صرفنظر از کسب این مجوزها، فقط کسانی را گسیل داریم که در اندازه های چنان میدانی هستند. به نظر می رسد که راه دوم، طریقه و روش معقول تری است و وقتی حرف و حدیث های شنیده شده پیرامون برخی شکست های اخیر در پکن را می شنویم، بیش از پیش به صحت این فرضیه پی می بریم. در بسیاری از مواد و رقابت های المپیک پکن، ورزشکاران گسیل شده از آغاز هیچ شانسی برای ابراز وجود نداشتند و این قضیه از مدت ها قبل مشخص و محرز بود. بنابراین اصرار بر حضور آنها در صحنه به معنای استقبال از شکست های حتمی ونوعی تضعیف پیکر ورزش و ضربه زدن های شدید به خود بود.
● سیاهی لشکر
اگر اندیشه ای رسا در کار بود، از آغاز در این مورد تجدیدنظر می شد و صرفنظر از رکوردهای ورودی المپیک حدنصاب هایی جهت اعزام به این بازی ها از سوی نهادهای داخلی تعیین می گشت. این حدنصاب و شرط می توانست کسب نتیجه ای در حد ۱۰ یا ۱۲ نفر اول دنیا باشد و فقط کسانی اعزام می شدند که واقعا جزو ۱۰ نفر اول رشته خود می بودند، شاید در این صورت به جای ۵۵ نفر فقط ۲۰ نفر از طرف ایران به پکن می رفتند، اما فایده این سیستم این بود که از اعزام سیاهی لشکر و بازنده های قطعی به بزرگ ترین میدان ورزشی جهان خودداری می شد. وقتی ما ( توسط علی کفاشیان) در مصاحبه ای نتایج حاصله در پکن را فاجعه می خوانیم، این یعنی از شرایط موجود و اتفاقات مطروحه راضی نیستیم و راه پرهیز از آن عقلایی اندیشیدن است. به تمام کسانی که اینک از برخی شکست های المپیک بسیار خسته و ناامید شده اند، تمام سر و صدای روزهای کسب سهمیه های حضور در المپیک را یادآوری می کنیم.
● سنگین و رنگین!
در آن زمان با کسب هر سهمیه همانند یک پیروزی ملی برخورد و موضوع طوری بزرگ می شد که انگار از همان زمان روی سکوی بزرگ ترین جشنواره ورزش دنیا ایستاده ایم حال آن که از همان زمان مشخص بود که برخی تیم ها و نفرات بیهوده می روند و اگر نروند، هم خودشان سنگین تر و رنگین تر هستند و هم کل ورزش ما، اندیشه و طرز نگرشی که گسیل ورزشکاران در رشته هایی مثل تیراندازی و قایقرانی را فقط به صرف کسب سهمیه المپیک منطقی می انگارد، همان قدر غیرحرفه ای است که حضور تک شناگر و یا تک بدمینتون باز و حتی یکی دو دونده ما را قابل قبول می دانسته است. فقط یک دید غیرحرفه ای می توانست برای این نفرات شانس پیروزی قایل باشد و حالا که چنان نگرشی وجود داشته، بانیان و مجریان آن نگرش دیگر حق اعتراض ندارند!اگر منصف و عاقل بودیم، با حذف شماری از مسافران فقط در کشتی آزاد، فرنگی، برخی از اوزان جودو، تکواندو، یکی دو وزن وزنه برداری و یک ماده دوومیدانی در المپیک حضور می یافتیم و از بقیه می خواستیم که به رغم کسب سهمیه، در ایران بمانند و خود را برای آینده قوی تر کنند تا در مرتبه بعدی کسب سهمیه، واقعا در اندازه های حضور در المپیک باشند، امروز این باور متاسفانه صحیح وجود دارد که حضور شمار قابل توجهی از این ورزش ها در پکن نه فقط باعث تقویت این رشته ها در داخل ایران نشده بلکه سرخوردگی شکست های سنگین در پکن، ریشه های لرزان آنها را سست تر کرده است.
● شرط های سخت تر
با مسوولان امر است که از این پس در مورد کسب سهمیه های المپیک و مبنا قرار دادن یا ندادن این مجوزها طرحی نو بریزند و شرط های سخت تری را برای حضور بگذارند وگرنه شکست های سنگین و پرشمار بسیار مضر و غیرقابل توجیه خواهد بود. آیا به نظر شما گسیل ۵۵ ورزشکار و کسب فقط دو سه مدال(احتمالی) توسط این همه آدم، یک افتخار و نشانه بیداری و قوت ورزش ما است؟!
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید