شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

مهاجر زاده یهودی در رویای خانه شماره ۱۰داونینگ استریت


مهاجر زاده یهودی در رویای خانه شماره ۱۰داونینگ استریت
وزیر امور خارجه انگلیس ماه گذشته میلادی و پس از آنکه مقاله خود درباره نحوه رهبری آینده حزب کارگر را که شامل حذف «گوردون براون» از پست رهبری حزب حاکم بود منتشر کرد همهمه ای در عرصه سیاسی انگلیس به راه انداخت. اما واقعا دیوید میلی باند کیست؟ یک سیاستمدار حاشیه ای که هنوز هم ناشناخته باقی مانده، آیا کسی که در یک خانواده با تفکرات افسانه ای چپ رشد کرده و بزرگ شدن در کنار پدری که به عنوان نماینده سات شیلدز در مجلس حضور داشته شخصیت و توانایی لازم برای ورود به خانه شماره ۱۰خیابان داونینگ استریت را دارد؟
هیچ دوره ای در انگلیس به یاد ماندنی تر از دوره تاچر نیست. تحت رهبری «کن لیوینگستون» کانتی هال تبدیل به خانه جمهوری برای رادیکالهای چپ شده بود مکانی که با سیاستهای دولت در تقابل بود.
در میان چنین هیاهویی یک پسر مدرسه ای وجود داشت که به راحتی از سوی سایرین نادیده گرفته می شد اما حالا او کسی نیست به جز دیوید میلی باند، وزیر امور خارجه انگلیس، کسی که در رویای ورود به کاخ باکینگهام برای دستیابی به نخست وزیری انگلیس است. میلی باند کسی است که پس از تحصیلات دانشگاهی در نزد «جان مک دونل» یکی از سیاستمداران به نام انگلیسی رشد کرده، مک دونل هم اکنون یکی از اعضای مجلس عوام نگلیس است او در گذشته بسیار فعالتر از حال بود یک مرد جوان مسئولیت پذیر که نسبت به هر چیزی علاقه نشان می داد. مک دونل یکی از مردانی است که سعی داشت در سال گذشته گوردون براون را از رهبری حزب کارگر دور کند.
اما در میان افرادی که هم اکنون در رویای رسیدن به پست نخست وزیر انگلیس هستند به غیر از میلی باند از حزب کارگر، نام دیوید کمرون رهبر حزب محافظه کار انگلیس بیش از دیگران به گوش می رسد. به گفته مک دونل، زمانی که دیوید کمرون جوان بود و پس از توصیه یکی از اقوام خود در کاخ باکینگهام وارد گروه رهبری حزب محافظه کار شد دیوید دیگر ( میلی باند ) از کمترین بهره فامیلی برای رسیدن به پستهای بالای سیاسی بهره مند بود و سیاستمداران آن روزها «رالف میلی باند» پدر دیوید را به عنوان کسی که افکار و ایده های تاریخ مارکسیست را بررسی می کند می شناختند.
اما با این وجود هنوز از دیوید میلی باند کسی که انتظار می رود غیر منتظره باشد و شخصی که در انتظار جانشینی گوردون براون است هنوز چیز زیادی نمی دانیم. سیاست او از چه توانائی ها و تجریباتی شکل گرفته است و این تجربیات چه دورنمایی از تفکرات وی برای نجات حزبی که هم اکنون در بحران است به ما ارائه می دهند.
میلی باند نیز همانند کمرون در خانواده ای متولد شده که این خانواده مزیتهای زیادی را به او اعطا کرده است. اما شباهت میلی باند به کمرون فقط در خانه هایی که آنها متولد شده اند نیست.
والدین میلی باند، رالف میلی باند و ماریون کوزاک، تعلیمات غنی تری را به فرزندان خود ارائه دادند اعتقاد به قدرت و طرز تفکری مبنی بر توانایی تغییر جهان و اعتماد به نفس زیاد، تفکراتی که در طی سالیان و به دلیل گفتگوها و بحثها در خانه ای که به عنوان سرچشمه تفکرات سیاسی و فلسفی مطرح و سیقل داده شده است.
یک محل و مکان امتحانی بسیار مشکل که برای شکل گیری یک سیاستمدار لازم است و همین امر باعث شد تا هم دیوید و هم برادرش اد میلی باند به کابینه انگلیس راه بیاند.
«پاتریشا هویت» یکی از وزرای سابق دولت انگلیس و کسی که اولین شغل در خور توجه را در اختیار میلی باند بزرگتر قرار داد در مورد روحیه اعتماد به نفس میلی باند که از سنین نوجوانی تا کنون در نزد او دیده شده می گوید: دیوید همواره از سوی والدین خود و دوستان آنها جدی گرفته می شد.
هم اد و هم دیوید تشویق می شدند تا در بحث با افراد گوناگون با دیدگاه های مختلف که وارد خانه آنها می شدند شرکت کنند.
میلی باند دوران درس را در مدارس محلی پشت سر گذاشت، او نیز همانند برخی دیگر وارد آکسفورد شد اما مدت اقامت او در «کورپس کریستی» بسیار ساده بود. در حالی که پدر کمرون یک دلال سهام بود. خانواده میلی باند مهاجرانی یهودی بودند که از شهرهای جنگ زده اروپا آمده بودند. در آن زمان وزارت کشور و نماینده سات شیلدز در مجلس، همان کرسی که هم اکنون در اختیار نوه آنهاست، با ورود خانواده میلی باند به انگلیس به عنوان یک خانواده مهاجر مخالفت می کردند.
دیوید میلی باند زمانی این تجربه خانوادگی خود را به عنوان اروپائی شدن بی ریشه توصیف کرده بود اما همین زندگی کردن به عنوان یک مهاجر به او این قابلیت را داده که توانائی زندگی در محیط های مختلف را داشته باشد. یک پسر عینکی که با فوتبال میانه ای نداشت و مدل موهای وی مانند آن بود که کاسه ای را برروی سرش گذاشته و سپس دور آن را زده باشند، فردی که مرتبا از سوی «تونی بن» برای صرف چای دعوت می شد، در شمال لندن به جنگ جامعه رفته بود. از هم عصران روزهای کودکی میلی باند می توان به «اونا کینگ» فردی که بعدها به نمایندگی مجلس در آمد و «زوو هلر» از رمان نویسان انگلیس است اشاره کرد.
میلی باند در زمان تحصیل فقط نمرات درجه D و یا B را کسب می کرد و زمانیکه وارد آکسفورد شد موظف شد تا از روی یک مدل مطالبی را برای دانش آموزانی که سابقه تحصیلی خوبی نداشتند بخواند. این کار برای فردی مثل او در آن سنین مشکل بود اما او هم اکنون فردی است که به شدت از اصلاحات گسترده دفاع می کند و حامی گسترده شدن شرایط دستیابی به دانشگاه است.
در کورپس چریستی «تد ورتی» که به صورت مشترک اتاقی را با دیوید در اختیار داشت و اکنون یک روزنامه نگار محسوب می شود هم اتاقی سابق خود ( میلی باند ) را این طور توصیف می کند: یک پسر دوست داشتنی که مخالف مد روز بود و در دوره تحصیل تلاش زیادی را می کرد و به نظر می رسید که هیچگاه با دختران هم سن و سال خود رابطه ای نداشته است.
در میان دوستان او یک دانشجوی جوان اسکاتلندی با نام «سو الکساندر» وجود داشت که میلی باند را به برادر خود «داگلاس» معرفی کرد.
بعد از پایان تحصیلات در آکسفورد میلی باند و وداگلاس برای پشت سر گذاشتن تحصیلات عالیه راهی آمریکا شدند و زمانی که درس آنها به پایان رسید تبدیل به دوستانی صمیمی شدند و رابطه ای بسیار صمیمی را برای سالیان دراز تشکیل دادند. پس از بازگشت از آمریکا یکی از این دو تحت الحمایه «تونی بلر» و دیگری تحت الحمایه «گوردون براون» شدند.
میلی باند هنوز در آمریکا بود که از سوی یک موسسه تحقیقاتی تازه تاسیس به نام موسسه تحقیقاتی سیاست عمومی ( IPPR ) به عنوان یک اقتصاد دان دعوت به کار شد. اما میلی باند بعدها در یک مصاحبه این مطلب را روشن کرد که یک اقتصاد دان نیست اما دعوت IPPR او را بسیار احساساتی کرده است.
«هرویت» در آن زمان یکی از موسسان این موسسه تحقیقاتی بود و این روشنفکر جوان را به عنوان شخصی که افکار جدیدی دارد به دیگران معرفی می کرد. هرویت میلی باند را به گونه ای معرفی می کرد که هیچ کس با تفکرات او در خارج از آمریکا آشنا نیست. میلی باند به یکباره در جایگاهی قرار گرفت که همراه با سایر سیاستمداران و روشنفکرها می توانست با افکار و ایده ها مختلف دست و پنجه نرم کند. و زمانی که «جان اسمیت» از هرویت خواست تا کمیسیون حزب کارگر بر اساس عدالت اجتماعی که در اصل طرحی برای دولت آتی انگلیس بود را طراحی کند، میلی باند به طور طبیعی به عنوان یکی از دستیاران او انتخاب شد.
سپس هرویت و میلی باند دفتری را به صورت مشترک در خیابان ساتهمپتون در مرکز لندن اجاره کرده و ساعات زیادی را به همراه هم و با حداقل دستمزد به بررسی مدارک مختلفی گذراندند.
مدارکی که به گفته هرویت تمام سیستم حزب کارگر و حرکت آن به سمت جلو را پیش از آنکه حزب کارگر جدید به وجود بیاید ترسیم کرد و این یکی دیگر از گامهای بزرگ میلی باند بود. بعد از مرگ ناگهانی اسمیت در سال ،۱۹۹۴ تونی بلر هویت و میلی باند را برای دادن توضیح درباره مطالعات و تحقیقاتی که هنوز در جایی منتشر نشده بود احضار کرد.
سخنان میلی باند در آن زمان تونی بلر را تحت تاثیر قرار داد و موجب شد تا تونی از دیوید بخواهد تا به عنوان مشاور در کنار او باشد و همین امر موجب شد تا راه داونینگ استریت به روی دیوید میلی باند گشوده شود.
جهانی که میلی باند وارد آن شده بود جهانی سخت و حتی نابکار بود. مشاوران جوان بلر ( هرویت و میل باند ) به همراه هم آغاز به کار کرده، با هم تشکیل یک گروه را داده، در روزهای یکشنبه با هم فوتبال بازی کرده و حتی قرارهایشان را نیز با یکدیگر می گذاشتند. میلی باند در یک دفتر شلوغ با «لیز لیوید» نامزد سابق اد میلی باند، به صورت مشترک از یک میز استفاده می کرد و روابط دوستانه ای نیز با «روس کلی» جوان داشت. میلی باند هنوز ارتباط خود را با بسیاری از این افراد حفظ کرده که از میان مهمترین این افراد می توان به جیمز پارنل کسی که مشکلاتی را برای کابینه به وجود آورد و پیتر هیمن شخصی که این روزها به کسوت معلمی در آمده اشاره کرد. میلی باند زمانی که در سال ۱۹۹۷ به عنوان مسئول واحد سیاسی داونینگ استریت انتخاب شد با این دو همکاری می کرد.
اما این گروه جوان با انتقادهایی مبنی بر اینکه هیچ چیزی از جهان واقعی نمی دانند روبه رو بود و میلی باند هنوز هم با این انتقادها مواجه است. با این وجود همکاران اولین پست تخصصی او از افراد کاربلدی تشکیل شده بودند.
میلی باند با ورود به سن ۳۰ سالگی دوره جدیدی را در زندگی خود آغاز کرد اما در این دوره دو اتفاق باعث شد تا انتقادهای تندی از وی به عمل بیاید اول ملاقات با یک ویولن زن و دوم دیدار با رای دهندگان سات شیلدز.
او در حدود یک دهه قبل با «لویز شیکلتون» ازدواج کرد و به گفته دوستان میلی باند این ازدواج باعث شکل گیری بهتر شخصیت او شد. لویز انسانی اجتماعی تر است که به شایعات نیز علاقه مند است اما او همانند «چری بوس» نیست که کارمندان شوهر خود را راهنمایی کند. لویز علاقه ای به سیاست ندارد و به عبارت دیگرسیاست در دنیای او جایی ندارد.
با این وجود دیوید و لویز زندگی زناشویی خوبی را دارند حتی با وجود آنکه انتخاب میلی باند به عنوان وزیر امور خارجه باعث شده تا او فرصت کمتری برای صحبت با همسرش داشته باشد.
دیوید میلی باند چندی پیش در مصاحبه با مجله «عصر استاندارد» چاپ لندن در این باره گفت: زمانی که ما مشغول صرف غذا هستیم تنها زمانی است که می توانم با لویز صحبت کنم.
ممکن است هیچگاه او را همانند دیوید کمرون در حالی که در حال شستن آشپزخانه است در یک فیلم نبینیم اما این تصویرها از زندگی شخصی موجب شکل گیری برخی دیدگاه ها می شود : او تا چندی پیش مخالف صحبت کردن درباره کودکان بود و با اکراه با این مسئله موافق بود که شایعات شخصی که به اعتقاد او ربطی به سیاست ندارند برای ادامه کار با همکاران ضروری هستند.
به گفته یکی از دوستان میلی باند روحیه غریزی او «برای ترور مطبوعات» با اضطراب مربوط به فرزندخواندگی پسر بزرگش «ایساک» توسعه یافته است. میلی باند چهار سال قبل در آمریکا ایساک را به فرزند خواندگی قبول کرد.
در آن زمان خانواده میلی باند از سوی مطبوعات با تیترهایی چون «دوست صمیمی بلر» و یا «پول نقد برای فرزند» و«معما» مواجه شدند.
مطبوعات از آن رو این تیترها را در مورد دیوید و لویز منتشر می کردند که آنها از دادن پاسخ به این پرسش که آیا برای فرزندخواندگی ایساک حق عضویت خود را به آژانس فرزندخواندگی پرداخت کرده اند یا خیر خودداری می کردند.
مرحله بعد در زندگی میلی باند در سال ۲۰۰۱ زمانی که او در شماره ۱۰ داونینگ استریت دیده شد به وجود آمد. یک افسانه واقعی و موجی که سیاستمداران را بر خلاف مشاورانشان برای پست نمایندگی مجلس انتخاب می کرد. در آن زمان هرویت فکر می کرد که تصمیم میلی باند برای نمایندگی کرسی شمالی خطرناک است. در واقع این انتخاب یک پادزهر شگفت انگیز برای زندگی بود که بسیار عقلانی و تحت نفوذ لندن اداره شده بود.
با این وجود زمانیکه میلی باند در سات شیلدز دیده شد با سختی ها و بدگمانی های زیادی مواجه شد. او در ابتدای امر با کشمکش های زیادی مواجه بود: او که در گفت وگوهای معمولی ناامید به نظر می رسید مجبور بود تا به توصیه های سیاسی که از دهان مردمی عادی بیرون می آمد گوش کند. و این در حالی بود که این مردم فقط خواهان صحبت کردن بودند.
با این وجود میلی باند خیلی زود این مسائل را یاد گرفت.
«آلان دانلی» مسئول سابق شعبه محلی حزب کارگر در دفتر میلی باند در این باره می گوید: میلی باند هم اکنون با تمام مردم راحت است او بسیار محترمانه با مردمی که به دیدنش می آیند برخورد می کند، من هرگز او را انسانی متکبر ندیدم و اما لویز او یک زن بسیار خوب برای میلی باند است.
میلی باند به همین ترتیب در حزب کارگر رشد کرد و در انتخابات سال ۲۰۰۵ وارد کابینه شد و این ورود حق او بود. در سال ۲۰۰۶ او به عنوان وزیر محیط زیست نخستین شغل خطرناک خود را تجربه کرد.
بلر او را مامور مقابله با رییس جدید حزب محافظه کار یعنی دیوید کمرون کرده بود. کمرون در آن زمان با صحبتهای خود باعث شده بود تا توجه ویژه ای بر روی مسائل محیط زیست در انگلیس به وجود بیاید و با این کار میلی باند یکی از نخستین مقامات بلند پایه دولت بود که تهدید کمرون را جدی گرفت.
این همان جایی بود که میلی باند با وارد شدن به بحث میزان تولید دی اکسید کربن توسط هر شخص ریسکهای خود را آغاز کرد. هر چند این یک ایده محکوم به فنا بود اما هویت از این اقدام میلی باند دفاع کرده و می گوید: این اقدام نشان داد که دیوید یک انسان شجاع و قابل توجه است. و اما مقاله جنجالی او در روزنامه گاردین که توصیه می کرد «حزب کارگر حرکت خود را از نو با یک رهبری جدید آغاز کند» برنامه ای بود که از سوی تیم میلی باند برای ماهها دنبال می شد.
میلی باند از مدت ها قبل از سوی طرفداران بلر برای انجام اقداماتی علیه گوردون براون تحت فشار قرار داشته چرا که در غیر این صورت دیوید حمایت طرفداران بلر را از دست می دهد. در این میان رقیبان او همچون جک استراو در حال جمع آوری حامی است. اما به گفته یکی از منتقدان براون که وی نیز همانند میلی باند از نحوه رهبری حزب کارگر راضی نیست: در ماه گذشته ما همه مذاکرات خود را با دیوید انجام داده ایم. اکنون نوبت میلی باند است تا تصمیم خود را عملی کند در غیر این صورت ما تصمیم خود را عملی می کنیم. او (میلی باند ) باید به مردم نشان بدهد که یک فرد جدی است.
با این وجود به نظر می رسد هم اکنون روحیه ای آهنی در شخصیت میلی باند پدیدار شده و زمانی که دفاعیات او از مقاله خود در روزنامه گاردین را می بینیم این روحیه آهنی را بهتر درک می کنیم. میلی باند در حالی سخن از لزوم تغییر رهبری در حزب کارگر می زند که در تابستان گذشته به شدت با این مسئله مخالف بود. او در سال گذشته از وارد شدن به گروهی که رهبری آن را «پیتر مندلسون »،«آلون میلبورن» و«استیو بیرز» رییس سابق میلی باند در وزارت آموزش، بر عهده داشتند خودداری کرد این گروه در تابستان گذشته خواهان تغییر رهبری حزب کارگر شده بود.
اما بر خلاف آنچه رسانه های انگلیسی در روزهای اخیر درباره تصمیم میلی باند مبنی بر علاقه برای ادامه رقابت تا رسیدن به پست نخست وزیری منتشر می کنند، دوستان دیوید می گویند که او در خلوت به آنها گفته که علاقه چندانی به ادامه این مسیر ندارد. یک توضیح برای این طرز تفکر میلی باند می تواند این نکته باشد که وی در تابستان گذشته در مصاحبه با مجله «دایجست» اعلام کرده بود که در حال حاضر فقط به موضوع قبول فرزند خواندگی «ژاکوب» فکر می کنم و هم اکنون هیچ چیزی با اهمیت تر از آن نیست. ( ژاکوب فرزند دوم دیوید میلی باند است )
اما بدون شک خانواده نیز تاثیر زیادی در تصمیم گیری میلی باند داشته. دوستان میلی باند در این باره می گویند: تا کمتر از چند ماه قبل لویز می گفت که دیگر حاضر نیست فشار بیشتری را در زندگی خانوادگی خود تحمل کند. اما اکنون به نظر می رسد که لویز نرمتر از چند ماه قبل شده است. یکی از دوستان خانوادگی لویز در خصوص این رفتار وی گفت: مطمئنم که او ترجیح می دهد این کار را انجام ندهد اما لویز می داند که بعد از ۲۰ سال او و دیوید دیگر فرصت نگاه کردن به پشت سر و فکر کردن در این باره را که «چرا ما این کار را انجام ندادیم » نخواهند داشت.
تا همین چند وقت پیش میلی باند فکر می کرد که گوردون براون سزاوار آن است که یک شانس دیگر را داشته باشد. دیوید می گفت براون فاقد حس جاه طلبی است و وادار کردن او به استعفا از سمت نخست وزیری کار زشتی است.
غریزه طبیعی میلی باند تا حد گسترده ای همانند بلر است و او نیز تردیدهایی را درباره عراق دارد. میلی باند هنوز در سه شرط بیانیه انتخاباتی بلر حضور دارد و کارشناسان اعلام کرده اند که فقط ۲۰ درصد از اعضای انتخاب کنندگان نخست وزیر خواهان نامزدی با تفکرات بلر هستند. و به گفته برخی کارشناسان در حال حاضر هیچ حمایت واحد و یکپارچه ای از میلی باند وجود ندارد و نقطه پایانی برای طرفداران دیوید متوقف شدن میلی باند است و در حالیکه نامزدی میلی باند برای پست رهبری حزب کارگر اجتناب ناپذیر به نظر می رسد بهترین گزینه برای او آن است که تا قبل از اینکه دیرشود از نامزدی انصراف دهد.
اما متقاعد کردن اعضای حزب کارگر به این نکته که در سال ۲۰۰۷ انتخاب اشتباهی را داشته اند و بهتر است در انتخاب جدید خود عجله نکنند دشوار است.
مشکل این مسئله آن است که میلی باند که اغلب با کمرون مقایسه می شود اشتراکات زیادی با گوردون براون دارد. میلی باند نیز همانند براون روشنفکری است که مشکلات خود را با مطالعه زیاد، تجزیه و تحلیل منطقی و سپس انتخاب سیاست متناسب با آن حل می کند. اما آنگونه که در دوره براون مشاهده شده رسانه ها رابطه چندان خوبی با این طرز فکر ندارند.
و نکته آخر درباره میلی باند آنکه هنوز نگرانیهایی درباره قدرت، قضاوت و تجربه او وجود دارد. او هنوز به طورکامل آماده پست نخست وزیری نشده و به نظر می رسد هنوز زمان مطلوب برای او فرا نرسیده است.
در این میان نفرات دیگری نیز شانس رسیدن به پست نخست وزیری انگلیس را دارند که از آن میان می توان به «جک استراو» وزیر دادگستری، «اد بالس» وزیر آموزش، «جان کروداس» نماینده داگنهام در مجلس عوام و «آلن جانسون» وزیر بهداشت اشاره کرد.
نوشته: گابی هینس لایف
مترجم: حمید بیاتی
منبع: آبزرور
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید