پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


هالک شگفت انگیز The Incredible Hulk


هالک شگفت انگیز  The Incredible Hulk
▪ کارگردان: لوئیس لتریه.
▪ فیلمنامه: زیک پن.
▪ موسیقی: کریگ آرمسترانگ.
▪ مدیر فیلمبرداری: پیتر منزیس جونیور.
▪ تدوین: ریک شین، وینسنت تابیلون، جان رایت.
▪ طراح صحنه: کرک ام. پتروچلی.
▪ بازیگران: ادوارد نورتون[بروس بنر]، لیو تیلر[بتی راس]، تیم راث[امیل بلونسکی]، ویلیام هارت[ژنرال تادیوس راس]، تیم بلیک نلسون[ساموئل اشترنز]، تای بورل[دکتر لئونارد سامسون]، کریستینا کیبات[سرگرد کاتلین اسپار]، پیتر منساه[ژنرال جو گرلر].
▪ ۱۱۴ دقیقه.
▪ محصول ۲۰۰۸ آمریکا.
▪ نام دیگر: Hulk ۲.
▪ ژانر: اکشن، فانتزی، علمی تخیلی، مهیج.
ژنرال تادیوس راس، دکتر بروس بنر متخصص انرژی تابشی را برای تحقیقاتی ویژه استخدام می کند. بنر خود را در معرض تشعشعات گاما قرار داده و در نتیجه تبدیل به غولی(هالک) سبز رنگ می شود. بنر تحت مراقبت بتی دختر ژنرال راس و همکار و محبوبش قرار می گیرد. اما بعدها برای اینکه نتایج کارش مورد سوءاستفاده ارتش آمریکا قرار نگیرد، می گریزد و پنهان می شود.
پنج سال بعد، بنر در یک کارخانه نوشابه سازی در برزیل کار می کند و به دنبال یافتن درمانی برای خویش است تا به هنگام خشم و بالا رفتن ضربان قلبش تبدیل به هالک نشود. او از راه اینترنت با مردی که خود را آقای بلو می نامند در ارتباط است. تا اینکه بر اثر حادثه ای مخفیگاه وی توسط راس کشف می شود. راس گروهی به سرکردگی افسری بریتانیایی/روسی تبار به نام امیل بلانسکی را برای دستگیری وی می فرستد. بنر می گریزد، و بلانسکی که شدیداً زخمی شده توسط افراد راس تحت مداوا و در واقع تزریق آمپولی ویژه قرار می گیرد.
نتیجه مداوا بهبود شگفت انگیز او و در نتیجه تبدیلش به یک ماشین کشتار دیگر است. بنر به آمریکا بازمی گردد تا با آقای بلو ملاقات کند. اما راس بار دیگر محل وی را یافته و بلانسکی را برای دستگیری وی اعزام می کند. بنر به همراه بتی می گریزد و با هم نزد بلو-دکتر ساموئل اشترن- می روند. ولی راه حلی که وی یافته بسیار مخاطره برانگیز است.
بنر خطرات را به جان می خرد، ولی درمان بی فایده است. از سوی دیگر بنر کشف می کند که دکتر اشترن از نمونه خون وی برای تحقیقاتی مخرب استفاده کرده است. بنر تصمیم به نابودی آزمایشگاه وی می گیرد، اما در همین زمان بلانسکی سر می رسد....
● چرا باید دید؟
باز یک موجود فرا طبیعی بیرون کشیده شده از دل قصه های مصور!
قصه های مصور جزو خاطرات کودکی من و شما نیست. چون تا بیاییم به خودمان بجنبیم و مزه تن تن ها و آستریکس و اوبلیکس را زیر دندان بچشیم، توفانی بر کشورمان وزیدن گرفت و همه این موجودات تبدیل به نشانه های هجوم فرهنگ غرب به اسلام عزیز شناخته شدند و جلوی حضورشان در بازار نشر گرفته شد. البته سال های اولیه دهه ۱۳۶۰ و وجود استقبال از تیراژ های آنچنانی کتاب های جلد سفید چپ و بعد راست اصولاً خود ناشران را نیز از عرضه کتاب های کودک و نوجوان باز می داشت. اما دوستداران سینما باید نمایش هالک شکست ناپذیر را در همین سال ها به یاد داشته باشند که کم و بیش رونقی به بازار آشفته سینماها داده بود.
هالک یا غول سبز رنگ مخلوق استن لی و جک کیربای اولین بار در داستانی به نام هالک شکست ناپذیر به سال ۱۹۶۲ به خوانندگان معرفی شد. انتشار ماجراهای هالک تا امروز ادامه پیدا کرده و جدا از اقبال جهانی تبدیل به یکی از شمایل های خرده فرهنگ پاپ آمریکایی شده است. چیزی در حد کاپیتان آمریکا یا سوپرمن و بتمن که قرار است آبی بر آتش دل آمریکایی های دلزده از کندی قانون وطن شان بریزند و همه چیز را به یک چشم بر هم زدن با اتکا به قدرت فرا طبیعی خود و البته خشونت حل کنند. یک شیوه خدا پسندانه آمریکایی و صد در صد مبلغ عمل گرایی! چیزی که باب طبع دل نظامی ها و سیاستمدارهای طرفدار اقدام سریع هم هست.
هالک مانند همگنان خود خیلی سریع به سینما راه پیدا کرد. در سال ۱۹۶۶ پل سولس برای اولین بار نقش او را در برابر دوربین ایفا نمود. یازده سال بعد سه فیلم تلویزیونی که بر اساس این شخصیت ساخته شد قلب بسیاری از نوجوان های دنیا را تسخیر کرد و بازیگرش بیل بیکسبی را نیز به شهرتی فراگیر رساند. دهه ۱۹۸۰ با تولید سریال هالک با شرکت بیکسبی همراه بود که به ایران نرسید و ما از دریچه یکی از همان ۳ فیلم تلویزیونی که به سینما راه یافته بود، با این غول سبز رنگ خشمگین آشنا شدیم. آن زمان مجالی برای فکر کردن درباره این نوع مخلوقات نبود. شاید حالا هم زمان را برای صحبت های جدی تر صرف کرد. اما وظیفه کسی که درباره محصولات فرهنگی می نویسد، غیر از این است.
بیل بیکسبی این نقش را تا اول دهه ۱۹۹۰ در سریال های متعدد بازی کرد و سپس جای خود را به لو فریگنو و ران پرلمن(همین بازیگر درشت هیکل هل بوی فعلی) داد. تا سال ۲۰۰۳ که اولین نسخه پر خرج و سینمایی هالک با شرکت اریک بانا به روی پرده بیاید، فیلم های ویدیویی و تلویزیونی متعددی بر اساس این شخصیت ساخته شد و تا امروز هم ادامه پیدا کرده است.
اما سخن بر سر نسخه فعلی است که ادوراد نورتون ریزنقش و به ظاهر آسیب پذیر جای اریک بانا درشت اندام را گرفته است. نسخه سینمایی قبلی به کارگردانی آنگ لی و بودجه ای ۱۳۷ میلیون دلاری یک فیلم به ظاهر ضد میلیتاریستی و ضد استفاده غیر انسانی از علم بود و فیلم فعلی نیز قرار است این ادعا را با صرف ۱۵۰ میلیون دلار پاسداری کند. اما در واقع هر دو فیلم فقط به قصد کسب سود ساخته شده اند و تامین خوراک برای اکران تابستانی که سال هاست تعیین کننده سرنوشت سینمای آمریکا شده است.
سازنده هالک اخیر مانند آنگ لی یک غیر آمریکایی است. لوئی لتریه متولد ۱۹۷۳ پاریس است و رفیق لوک بسون. در دانشگاه نیویورک سینما خوانده و بدیهی است که تربیت و نگاه آمریکایی به رسانه بر وی غالب بوده، چیزی که بسون هم شیفته آن است. لتریه از ۱۹۹۸ با دستیاری ژان پل سالومه در فیلم Restons groupés شروع به تجربه اندوزی کرد و بعدها با آستریکس و اوبلیکس: ماموریت کلئوپاترا، معشوق و مامور انتقال ادامه داد.
توانایی هایش چشم بسون را گرفت و باعث کارگردانی دنی سگه و سپس مامور انتقال ۲ را به وی بسپارد. مهارت لتریه در سرهم بندی فیلمنامه آبکی مامور انتقال ۲ آن چنان چشمگیر بود که به عنوان کارگردانی قابل اطمینان برای گونه اکشن و مخصوصاً نوع پرخرج آن در هالیوود انتخاب شود. حاصل این اتفاق تولید هالک شگفت انگیز به سکانداری اوست که تجربه آنگ لی را در کار با دستمایه اش را-برگردان هنرمندانه قصه مصور به فیلم- نادیده گرفته و نسخه ای به شدت کلیشه ای تر ارائه می کند. حتی از ارجاع های معمول به فیلم قبلی نیز به جز روایت فشرده آنچه گذشت در ابتدای فیلم- پرهیز می کند تا غول سبز رنگش را با اتکا به قصه جدید و توانایی خود روی پایش بایستاند. ولی چندان موفق نمی شود.
بزرگ ترین ایراد شاید انتخاب نورتون باشد که نمی تواند همدلی تماشاگر را جلب کند. هر چند فیلم در مقایسه با قبلی پر خرج تر، پر ماجراتر و حتی هالک اش نیز بزرگ تر است. فیلم به روال همه این مجموعه ها این بار یک شخصیت منفی تازه در کنار ژنرال راس به تماشاگر معرفی کرده و او را مقابل هالک قرار می دهد. بدیهی است که سرانجام این موجود مهیب نیز شکست خورده و بقای هالک و ادامه مجموعه را تضمین خواهد کرد. بدمن بعدی قصه نیز از هم اکنون مشخص است و در مصاحبه های مطبوعاتی نیز بر این موضوع صحه گذاشته شده است: جناب دکتر اشترنز که بلیک نلسون نقش وی را بازی می کند!
ناگفته نماند که لتریه را در پرداخت صحنه های اکشن-و گاه غیر واقعی- فردی ماهر می دانم، ولی کار با موجودات رایانه ای چیز دیگری است و هر چند بهترین گزینه برای تهیه کنندگان جویای خلق اکشن بیشتر بوده، اما قافیه را اندکی باخته است. شاهد این امر فروش ۱۳۱ میلیون دلاری فیلم طی یک ماه و اندی بوده و این که جای خود را روی پرده در حالی به دیگر فیلم ها داد که موفق به بازگرداندن سرمایه اولیه اش نیز نشده بود.
نکته طنزآمیز پایانی فیلم حضور تونی استارک-مرد آهنین/آیرون من قهرمان قصه های مصور مارول با بازی رابرت داونی جونیور است که از نمایش برگردان سینمایی ماجرای او با حضور همین بازیگر چند ماهی بیشتر نمی گذرد و به ژنرال راس پیشنهاد کمک برای حل مشکل هالک را می دهد!
امیر عزتی
منبع : موج نو


همچنین مشاهده کنید